عجب غربالی به پا کردی دکتر! آن روزها که تازه آمده بودی ، تمام مافیاهای زر و زور و تزویر مقابلت ایستادند، و کسی به حقانیت راه تو شک نکرد، مگر همان مافیاها!
دیروزها نفاق از چهره ی کسانی انداختی که آواز نسب و سابقه شان گوش فلک را کر کرده بود، و باز هم کسی به حقانیت تو شک نکرد، مگر صاحبان نفاق و بی صاحبان بصیرت!
ولی امروزها دکتر...
عجب غربالی به پا کردی دکتر!
خیلی سخته از حق دفاع کنی و تهمت افراطی و یکجانبه نگر رو تحمل کنی، چیزی که خیلی ها طاقتش رو نیاوردند، و امروز همانها برای اینکه بگویند معتدل هستیم، تو را میکوبند!
میبینی دکتر؟ هرکس با هدفی دارد تو را میکوبد، هرکس میخواهد به جایی برسد تو را میکوبد، این روزها همه موجودیت خود را در کوبیدن تو میبینند!
و تو مثل همیشه، سنگ صبور این انقلاب، و سپر بلای ولایت...
چه تحملی داری دکتر...!
چه طور در پس این همه تهمت و فشار، باز هم با مردم مینشینی، با مردم میخندی، و به مردم خدمت میکنی؟
چه طور از جان و دل برای اسلام و مرادت امام زمان(عج) میکوشی، بدون هیچ چشمداشت، و روحانی نمایانی را تحمل میکنی که سهم امام میخورند و بر علیه نائب امام(عج) میکوشند؟! و تو را میکوبند، نه به خاطر اسلام، که به خاطر عقده های فروخورده خودشان.
این روزها هیچکس معنی تو را نمیفهمد، حتی یاران دیروزت، معنی عدل، معنی قیام، معنی محبت، معنی خدمت، معنی اخلاص، معنی گذشت، و معنی مظلومیت...
اگر نشنیده بودم حکایت پیامبران الهی را، اگر نشنیده بودم حکایت اولیای الهی را، و اگر ندیده بوده بودم مظلومیت سید خراسانی مان را، به یقین می گفتم که تو مظلومترینی، تویی که برای اسلام ناب، باید سهم امام خوران(!) را آگاه کنی، تویی که حقیقت اسلام را میدانی، و هر روز باید بجنگی، نه با دشمنان اسلام، که با پوشندگان لباس دین!، با متحجران و بی فکران، و چه سخت است که در این میدان، تو را متحجر بنامند، و تو باز هم سکوت کنی لبخند بزنی و باز هم به فکر خدمت باشی، به همین ها!
و چه کسی حرف آنها را باور میکند، که فریاد وا اسلاما و وا قانونا سر میدهند، که آن وقتی که اسلام و قانون را تاراج میکردند، آنها نگران آبرو و موقعیت و اطرافیانشان بودند!
محکم و استوار بمان دکتر، مثل همیشه...
میدانم سخت تر است،
میدانم سخت تر است که به جای دشمنان و منافقان، این بار دوستان را تحمل کنی! دوستانی که تو را نمیفهمند دکتر...
و حقیقت اسلام ناب را....
اما تو مثل همیشه مرد این میدان بمان دکتر...
محکم بمان که تو هنوز محبوب هستی دکتر، نه محبوب صاحبان قدرت و مکنت، نه محبوب مافیاهای زر و زور و تزویر، که خدا نکند باشی، و نه حتی محبوب آن دوستان بی خاصیت و بی بصیرت،
که محبوب مردمی، همانهایی که از اول هم برای آنها و به عشق آنها آمدی، همانهایی که برای اسلام و انقلاب سیلی خوردند و شهید دادند، همان مستضعفان و پابرهنگان و رنج کشیدگان، همانها که میفهمند تو را، و میدانند حقیقت اسلام ناب را. همانها که از این عالم، فقط لقب عوام را یدک میکشند، و ای کاش همه عوام باشند، و چه زیباست عوام بودن...
این غربت را تحمل کن، که آن کس که برای او میکوشی و دعا برایش همیشه ورد زبانت است، از تو غریب تر است، و تو بوی همان را میدهی...
ای کاش آنها که دنبال بهانه جویی از تو میگردند، میدانستند که شعیب،
که شعیب یعنی مردمی...
فقط خواستم درد دل کنم، از دست بی بصیرتی با بصیرت های دیروز...!
دیدگاهها
تو را دکتر میخوانم که تسکین دهنده دردهای جامعه ای و به فکر مدوای بیماران اعتقادی جامعه اسلامی تو همیشه دکتر بمان حتی اگر رئیس جمهور نبودی
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا