سلام دكتر.
معلم كلاس اولت  چه خوب يادت است، چه دانش آموز قدر شناسي هستي دكتر، بايد حروف الفبا را او يادت داده باشد. بايد خيلي برايت زحمت كشيده باشد. راستی معلم تو کیست ؟ همیشه به این فکر می کنم .
روز معلم گذشته اما بگذار برايت از معلم خودم بگويم!

 نشسته بودم مقاله مي نوشتم، بي خيال مثل هميشه، گوش مي دادم به سخنراني اش، بي خيال مثل هميشه، حرفهايش شبيه حرفهاي همه بود تا رسيد به امام زمان،
انگشتانم از نوشتن ايستاد، نوري در كلامش بود، حضوري، كه تا آن روز تجربه اش نكرده بودم. تعليم مي داد دلم را، و روحم را لبريز مي كرد از ايمان به وجود مولايم،
نمي دانم چند بار سخنانش را گوش دادم، نمي دانم، آنقدر كه واژه هايش در ذهنم حك شد. آنقدر كه مي توانستم وجود مقدس مولايم را احساس كنم، در چند قدمي ام، نزديك، و گرماي مهرباني اش را.
معلم من با سوز دل از مولايم سخن مي گفت، سوز دلش دلم را زنده كرد، و مرا به راز و نياز با مولايم انس داد، سخنان معلمم.
معلمم امامم را به من تعليم داد.
دكتر، باز هم از او سخن بگو. باز هم دلم را باراني كن اي سفير آسمان.
دكتر، اشك عزيز است نزد خدا، عزيز خدا، چه اشك باران است چشمانم گاه تعليم خدا از تو.
نمي دانم چه عهدي كرده اي با مولايم، اما كلامت مسيحاي دل من بود به بركت نامش.
حال تو معلم من شده اي، دكتر. كاش بداني، پاي سخنراني هايت مي نشينم، از خدا كه مي گويي انگار نور مي نوشم، دكتر.
نمي دانم چرا اين اعجاز در كلام توست، هيچ نمي دانم. شايد شب و روز دويدنت براي خدا، روحت را خالص كرده، شايد نام يوسف زهرا بركت داده به اين كلام، شايد خدا مي خواهد حجت را براي دل من تمام كند. هنوز نيافته ام علت را، هر چه كه هست براي من تعليم است، تعليمي نوراني.
هاله نورت دل مرا هم گرفت، اگر سرزنشم نكنند. اني لاجد ريح يوسف ان لا تفندون.
دعايت مي كنم معلمم،‌ دعايت مي كنم.
خدايا سجده ها يش را طولاني تر كن. خدايا لذت خشوع در برابر خويش را به او بچشان. خدايا قلبش را خاشع تر كن. اي خداوندي كه در طور بر موسي جلوه كردي در ميان كارهايش ناگاه بر دلش جلوه كن كه كفش هايش را در بياورد و به سجده رود. سجده كند و بزرگت بدارد. و بداند كه بزرگي اش از توست.خدايا آنگاه كه هجوم مي آورند مردم به عشقش آنگاه بر دلش تجلي كن چون تجلي ات بر كوه تا خاشع شود در برابرت و فرو بريزد از عشقت. خدايا غرور را از وجود پاكش دور كن و خشم براي چيزي جز خود را بر روحش حرام كن.
خدايا دل امام زمانم را با شادي دل نائبش از معلم من شاد كن.
خدايا زمزمه هايش را ديده ام آنگاه كه چشمها به سويش است و گلو ها نامش را مي برد، خدايا آنگاه كه او به تو پناه مي آورد، پناهش بده، اي پناه بي پناهان، و دعايش را بر آور اي بهترين اجابت كنندگان.
اي خداي طور سينا، اي خدا مهربانيها، به حق تعلمش كه بر گردنم است مهربان باش با او و..... آني اورا به خود وامگذار.
خدايا دويدنهايش را سعي صفا و مروه قرار بده، بدر و احد و خيبر قرار بده، كربلا و عاشورا قرار بده.
و پاداش چشمان خسته اش را ديدار یوسف زهرا قرار بده  امین يا رب المهدي.