سلام. سال همت مضاعف و کار مضاعف بر شما مبارک! و البته به تنبلانی مثل خودم!!! تسلیت!

اول کاری! این عمو محمود بی کلاس! ما رو ببین! که به جای رفتن ویلای خانوادگیشون!!! در سوئیس و خوش گذرونی... ببین اول عیدی کجاها میره؟!.. ای بی کلاس متحجر! یتیم نوازی می کنی؟؟؟!!! آخه پس تو کی می خوای یاد بگیری استوانه بشی؟؟؟!!! با این وضع ذوزنقه هم نمیشی!!!

 حالا دوم کاری! هم ببخشید که دیر شد آپ کردنم! دیگه عیده و ما هم سرمون شلوغ!.. همش بیرونیم! ولی هرشب میام پای اینترنت... وگرنه استخون درد میگیرم!!!! دارم فکر می کنم به چندتا مطلب...ایشالا آماده شون می کنم... بزودی... این چند شب دارم کلی کلیپ احمدی نژادی واسه مبایل از "کلیپ مبارز" دانلود می کنم..! که در این حین برخوردم به یه کلیپی که خیلی باحال بود! دیدار خیّرین مدرسه ساز با دکتراحمدی نژاد که مال 28اردیبهشت 88 هست... صحبت های صمیمانه و خالصانه ی یک پیرزن خیّر و باصفا با رئیس جمهور     ...

اگه تا حالا ندیدید از دستش ندید! برید دانلود کنید... خیلی قشنگه...اشکتونو در میاره!..  اینجا

این هم متن صحبت های پیرزن خیّر با رئیس جمهور:

سلام به آقای رئیس جمهور عزیزم! که عزیز تر از جانمه... به والله عزیزتر از جانم... بنده از موقعی که شما تشریف آوردید، هر جا می روید استانها سفر، من باهاتونم... همه جا باهاتونم... شما پسر منی... به والله پسر منی... خدا را قسم می خورم... من خیلی علاقه دارم به شما... خیلی دعاتون می کنم... من شما را بیمه امام زمانتون کردم... روز اول هر ماه عربی (قمری) من برای شما صدقه می ذارم... صدقه هامو کجا می برم؟ می برم معلولین وحدت، تو پاسداران... اینها بچه‏های عقب مانده هستند. 100 تا 80 تا بچه های کوچکند، بی سرپرستند، بزرگشان می کنم، من اونجا کار می کنم. مدیرشان می گوید، خانم برهانی اینها مال آقای دکتر احمدی نژاده؟ می گم بله همه صدقه های اونه...همه...

شما رفتین سفر مالزی برگشتین سال 84 ، شما سخنرانی کردید که کمکم کنید دست به دست هم بدیم کشور را بسازیم... من صحبتهای شما را پذیرفتم. فوری مدرسه ساختم. کجا؟ کیگا... 5کیلومتری امامزاده داوود... هرچی هم شما می گید از محبتتون من انجام می دم.  خدا شاهده روزی نیست من شما را دعا نکنم...یعنی این محبته... محبت خداست... اینو خدا تو دل من گذاشته... گوش دادی؟!!.. یکدفعه شما تو صحبتاتون... پارسال بود. گفتید من تنهام... به علی قسم تا صبح نخوابیدم. گفتم مگه من مُردم تو تنها باشی؟؟... (صلوات حضار) به خدا... گفتم مگه من مُردم که شما تنها باشی؟.. من هستم. خودمو می کـُشم برات... آدم برات جمع می کنم... حالا هم ان شاءالله خوشبختیت رو می خوام. موفقیتتو می خوام. من هم خودم بچه کربلا هستم، بچه کربلا ام... من... من خیلی، خیلی علاقه دارم به شما، خیلی. همه اش هم دعاتون می کنم... تمام وقت دعاتون می کنم. ان شاءالله با خدا باشید. انشاءالله خدا نگهدارتون باشه...

***

امروز صحبت های دکتر رو بعد از افتتاح و آبگیری سد کارون 4 به طور زنده از شبکه خبر دیدم. مثل همیشه کیف کردم... صحبت هاش مثل صحبت های آقا بود تو مشهد... بعد از سخنرانی، خبرنگاره اومد باهاش مصاحبه کنه ازش راجع به سال همت و کار مضاعف بپرسه گفت فکر کنم باید یه چندتا CCU     کنار دولت بذاریم!... دلم براش سوخت!... آخه سؤال خبرنگاره هم یه کم بیجا بود! چون دکتر خودش مظهر و اسوه ی همت و کار مضاعفه...! البته لابه لای سخنرانیش راجع به این مسئله کلی صحبت کرده بود...

این مقدمه ای بود که بگم این مطلب هم اکیداً توصیه می کنم از دست ندید!

ناگفته‌های سرتیم حفاظت احمدی‌نژاد از سال 84 تا 86

بخش هایی از مصاحبه:

آقای احمدی نژاد همیشه بحث های اخلاقی را خیلی رعایت كرده اند.مثلا اینكه حتما با وضو باشند. یك وقتی در فشار كار می‌دیدیم كه ایشان از خستگی خوابش می برد. اما بلافاصله مقداری آب می‌خواست و حتی در هلی كوپتر وضو می‌گرفت.

ایشان یك سوم یا یك چهارم غذایی كه برایشان می آورند را می خوردند. گوشت و مرغ و این جور چیزها هم نمی‌خورد؛ به چند جهت، یكی به علت اینكه قشر مستضعف نمی‌توانند از این چیزها بخورند.

رییس جمهور می‌گفت من می‌خواهم در دل مردم باشم و مرا از مردم جدا نكنید.

از آشیانه جمهوری اسلامی كه پروازهای سران از آنجا انجام می شود، می گفتند كه در 11 ماه، تعداد "سورتی " ماموریت‌های یگانی ما در دوران آقای احمدی نژاد بیشتر از 8 سال ریاست جمهوری آقای خاتمی و نیز 6 ماه آخر دولت آقای هاشمی بود. 6 ماه آخر دولت آقای هاشمی به لحاظ كارها و پروژه هایی كه برای افتتاح می رفت، بسیار زیاد بود. پس حساب كنید كه 11 ماه كار در این دولت با دو دوره 8 ساله مقایسه می‌شود.

من تقریبا با همه آقایان كار كردم و در دوره آقای هاشمی هم بودم می توانم بگویم كه پركارترین روزها و سخت ترین كارهای نیروهای حفاظتی در دوره آقای احمدی نژاد بوده و هست. هر روز كار ایشان را می شود با یك هفته كار آقایان به لحاظ حجم كار مقایسه كرد.
ما مانده ایم كه این همه توان را از كجا می آورد. خواب ندارد، غذا ندارد؛ بچه ها را از پا می اندازد. من خودم یكی از پركارترین افراد مجموعه بودم ولی نسبت به ایشان مانده بودم كه چه كنم. چون ایشان توان مضاعفی داشته و دارد كه این چیزی جز عنایت خدا نیست...

مقام معظم رهبری به دكتر احمدی نژاد تكلیف كرده بود كه شرعا و عرفا رعایت كنند و شب ساعت 9 به خانه بروند اما این محقق نشد و دكتر هر شب ساعت 11- 12 به خانه می روند اما باز هم چاره ای نیست، كار آنقدر زیاد است كه ناخواسته ادامه می یابد... ایشان هم هر چه جلو می رود بسیاری مشكلات عقب افتاده را رسیدگی می كند و شاید هنوز به جاده اصلی نرسیده است    …

فعلا خداحافظ...