چرا مراجع و بزرگان وارد بحث تعیین مصداق شخصیتهای ظهور نمی شوند؟!
از دیرباز تا کنون علماء و بزرگان و مراجع ، محل رجوع و ملجاء و پناهگاه توده های مسلمانان علی الخصوص شیعیان بوده اند ، تاریخ ما پر است از تاثیر بسیار عمیق علمای ربانی و فقهای پارسا ، که نمونه ای از آن در قضیه تحریم تنباکو و ایجاد موجی عظیم در ساختار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان ، خودنمایی کرد.
این قضیه را عرض کردم که این نتیجه را بگیرم : اولاً جایگاه این بزرگوارن در میان دینداران بسیار بلند مرتبه و ثانیاً تاثیر آنها عمیق و فراوان است.
اکثر علمای بزرگ ما در عصر حاضر دارای بشارتهایی بر نزدیک بودن ظهور هستند ، از حضرت امام(ره) گرفته تا مقام عظمای ولایت تا بزرگ اسطوره زهد و عرفان مرحوم آیت لله الظمی بهجت تا آیت الله مکارم و آیت الله جوادی و ...... (که نمونه های مستند و فرمایشات این عزیزان در وبلاگ موجود است) ولی این بزرگواران به علت خطرات و آسیب هایی که ذکر خواهد شد ، به صورت علنی تقریباً وارد بحث تعیین مصداق شخصیتهای ظهور نشده اند.
در بحث تعیین مصادیق ، نکته روشنی که وجود دارد این است که مصداق تعیین شده قطعاً مانند عینیات ، ثابت کردنی نیست و قابل شک و تردید و بحث و جدل می باشد ، مثلاً هیچ انسان عاقلی نمی تواند در نتیجه 2 بعلاوه 2 شک و تردید نماید ، ولی در غیر عینیات به راحتی می توان شک و شبهه ایجاد کرد حتی در وجود خدا!
در بحث تعیین مصداق شخصیت های ظهور هم چون جنبه یقینی و اعتمادی باید برای هر فرد جداگانه حاصل شود لذاست که قضیه حساس است و در صورت تعیین مصداق ، اما و اگرها شروع خواهد شد، هم از طرف محققین دیگر که شاید به نتیجه دیگری رسیده باشند ، هم از طرف برخی افراد شکاک و هم از طرف برخی خناسان (که فقط به نیت تخریب مهدویت و روحانیت و مرجعیت ، شبهاتی مطرح می کنند) و قطعاً امر پیچیده خواهد شد و هستند افرادی که مثلا مصداق مورد نظر را انکار کنند و باز هستند افرادی که حتی توهین به آن عالم نمایند ( همچنان که ما الان می بینیم ) و قطعا اثر بسیار نامناسبی که دارد ، مخدوش شدن جایگاه روحانیت و مرجعیت در بین خواص و عوام خواهد بود ، که قطعاً بر سایر امور دینی مردم هم تاثیر منفی بسیاری خواهد گذاشت ، در حالی که یکی از وظایف بزرگان و مراجع حراست از این جایگاه مقدس وامانت الهی است.
هدف چیست؟ موج احساسات یا تلنگری برای رشد و آمادگی؟
2- اگر کمی دقت کنیم درخواهیم یافت که یکی از اهداف بیان نشانه های ظهور توسط ائمه اطهار(ع) در قرنها پیش این بوده است که مومنان و منتظران با دیدن این نشانه ها که به تدریج ظهور و بروز می یابد ، اندک اندک آمادگی خود را ارتقاء دهند و به تدریج به آن نقطه آرمانی و مورد نظر برسند ، در علوم تربیتی هم تدریجی بودن رشد و تعالی یکی از اصول مهم و غیر قابل انکار است ، رشد ، زمان می برد و رشد باد آورده و احساسی را باد با خود خواهد برد ، مثلاً بارانی برای مزارع و کشتزارها خوب است که نم نم و آهسته ببارد والا بارانی که شدید باشد تنها ایجاد سیل می کند که ویرانگر خواهد بود.
بطور یقین در بحث تعیین مصداق هم همینطور است ، قطعاً اگر یکی از بزرگان و مراجع مثلا مصداق شعیب یا خراسانی و ... را مطرح کنند ، شاید موج شدید احساسی در جامعه ایجاد شود که بیشتر از آنکه رشد دهنده و آماده کننده باشد ، جنجال برانگیز خواهد بود که ممکن است در این بحث ها و جنجال ها سایر اعتقادات هم زیر سوال برود ، و اثر رشد دهندگی چندانی نداشته باشد مگر در زمان بسیار نزدیک به ظهور! ولی تعیین مصادیق توسط محققین در سطوح پایین تر ، موجی آهسته تر را ایجاد می کند که ضمن ایجاد حساسیت و چالش کمتر ، برای رشد و تعالی به افرادی که حساس و علاقه مند هستند ، فرصت و زمان کافی را می دهد
البته ما خبرهایی در دست داریم که برخی از بزرگان مصادیق تمام شخصیت های ظهور را می شناسند ، فقط به خاطر ملاحظاتی مطرح نمی کنند.
حضور محققین برجسته ، فعال و دقیق ، هرچند گمنام
3- ما در بحث تعیین مصادیق از محققین و افراد برجسته ای یاری می گیریم که هرچند از لحاظ مقام و منصب مطرح نیستند ولی در عمل با دقت عمل عجیب و همت و پیگیری و هوش سرشار خدادادی ، یاد و خاطره شهدایی بزرگ چون حسن باقری( بزرگترین تئوریسن جنک ، دانشجویی که تنها 20 سال سن داشت)
را برای ما زنده می کند ، ما خودمان چیزی نیستیم و هیچ ادعایی هم نداریم ولی در رابطه با تعیین مصادیق ، هم با چنین افرادی در ارتباطیم و هم با متخصصان و علمایی که عمری در بحث مهدویت دارای سابقه تحقیق و کاوش هستند.
............................
سئوال دوم :
بصیرت نیست! بشارت نزدیکی ظهور چه فایده ای دارد؟!
نزدیکی ظهور مهم نیست!
آنچه مهم است داشتن بصیرت است!
گیریم که شخصیت های ظهور همانهایی هستند که شما می گویید ، این بحث ها مهم نیست ، آنچه مهم است داشتن بصیرت است
..........................
ما فرمایش شما را کاملاً قبول داریم ، بدون وجود بصیرت در مومنان حتی اگر خود آقا هم ظهور بفرمایند باز سرگذشت 11 امام دیگر تکرار خواهد شد ، بصیرت بسیار مهم است ولی یادمان باشد که فلسفه غیبت چه بوده است ، چرا 12 قرن امام زنده ما غایب بوده است ، دقیقاً به خاطر بصیرت ، در واقع این بار خدا تصمیم گرفته است برای جلوگیری از تکرار فجایع گذشته ، تنها با شرط بصیرت و حضور مومنان خلیفه خود را ظاهر کند.
نکته مهمی که وجود دارد این است که اگر این شرط ظهور است و اگر ظهور نزدیک است و اگر شخصیت های دوران ظهور همه حی و حاضر هستند ، قطعاً باید بصیرت مردم افزایش یافته باشد ، با نگاه اجمالی به جامعه خود و به جامعه جهانی ما صحت این ادعا را درمی یابیم.
در جامعه خودمان ، مردم ما از دهها سال پیش جان و مال و آبروی خود را در طبق اخلاص گذاشتند و به دنبال فردی (رواة احادیثنا) که خلیفه خدا تعیین کرده است ، با قدرتی شیطانی ، مزدور و خونریز وارد جهادی سخت شدند و بعد از سالها مقاومت و صبر و تلاش حکومت ولایت فقیه که کپی حکومت امام زمان(عج) است را تاسیس نمودند و باز با تمام توان و با مال و جان و آبروی خود 30 سال تمام از آن حراست کردند ، شما فکر می کنید بصیرت یعنی چه؟! بصیرت یعنی همین ! مگر حضرت امام(ره) نفرمود که مردم ما از مردم زمان رسول الله(ص) و ... برتر و بهترند.
لازم نیست که همه مردم مالک اشتر و عمار شوند ! مگر ائمه ما تعداد افراد محدودی را(17 نفر ، 40 نفر و...) برای قیام کافی نمی دانستند ؟! پس عامه مردم همین که حضور داشته باشند و به اصول و عقاید پای بند باشند یعنی بصیرت دارند و از آنها انتظار بیشتری نیست ، مثلا مردم ما در انتخابات 84 و 88 ، مخصوصاً در انتخابات 88 بصیرت و زیرکی خود را نشان دادند .
در حالی که طی 4 سال مافیای زر و زور و تزویر از هر بهانه ای برای تخریب دولت مکتبی استفاده می کرد و در حالی که با طرف های خارجی برای تهاجم همه جانبه در زمان حساس انتخابات از مدت ها پیش هماهنگی شده بود ، و در حالی که با استفاده از انقلابیون بریده و پوسیده و بعضاً نفوذی آتش توپخانه تخریب خود را هر روز پر حجم تر می کرد و در حالی که بعضی انقلابیون به ظاهر ارزشی ، نه تنها هیچ کمکی نمی کردند که در نهان تخریب هم می کردند و در حالی که هر روز یک بازی جدید و فراگیر برای تخریب دولت راه می افتاد و در حالی که از تمام مقدسات مانند مسجد ضرار سوء استفاده می شد و در حالی که شرایط پیچیده جهانی و بحران های اقتصادی دولت مکتبی را در مخمصه قرار داده بود و در حالی که تخریب همیشه بسیار بسیار آسان تر از ساختن است و .... با همه اینها باز مردم بصیر و فهیم ما درست را از نادرست تشخیص دادند و انتخابی کردند در نطقه عطف و بسیار حساس!
مگر آقا نفرموده بود که اگر شاه سلطان حسین ها بیایند کار انقلاب تمام است ، دیدیم که مردم بصیر ما چگونه با فراست تمام و با وجود تمام شعبده بازیها و سحر ساحران رسانه ای و گرد و غبار فتنه بازی دجالان گمراه کننده ، بازهم به هدف زدند و بصیرت خود را نشان دادند و به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) جشن واقعی و ملی را رقم زدند ، و ما در طول اغتشاشات و بعد از آن فهمیدیم که مردم چه شاهکاری کردند که اگر خدای ناکرده اشتباه می کردند ، الان .....
ما از مردم در بحث بصیرت چه می خواهیم ، حتما نمی خواهیم که همه آیت الله بهجت بشوند یا ملکی تبریزی و .... نه خداوند از هر کسی به اندازه توان او انتظار دارد « لا یکلف الله نفسا الا وسعها »
عوام مردم در همین حد که با وجود بسیار سخت بودن شرایط ، عالی ترین انتخاب را انجام دادند و به ادامه راه مکتبی امام(ره) آری گفتند ، نهایت بصیرت است
در جامعه جهانی نیز وضع بدین منوال است الان سران کشورهای استکباری در تمام جهان منفورند و در عوض سران جبهه حق از سید حسن نصرالله گرفته تا احمدی نژاد و هنیه و خالد مشعل در بین مستضعفین جهان محبوب هستند که اینها تنها محبوبیت یا نفرت از یک یا چند فرد نیست بلکه نشان دهنده محبوبیت و مقبولیت آن ایدئولوژی و تفکر است ، وضع جهان امروز بدین منوال است.
از طرف دیگر خداوند ظهور را منوط به بصیرت و آمادگی مردم کرده است ، پس از نزدیک بودن ظهور در می یابیم که بصیرت لازم در مردم در حال تکامل است و برای کسب مقدار اندک باقیمانده هم باید شبانه روز تلاش کرد ، با تبیین شرایط فعلی و زدودن بعضی شبهات در ذهن مردم در بحث مهدویت ، و با ایجاد یقین در عامه مردم به نزدیکی ظهور و شور و شوق حاصله شاید بتوان گفت گامی بلند بسوی ایجاد بصیرت و آمادگی در جامعه برای پذیرش خلیفه خداوند برداشته خواهد شد
خبر نزدیکی فرج ، بزرگترین عامل شور و شعور
در سال 56 و 57 هرچند زمینه های موج مردمی و خروش انقلابی وجود داشت ولی خبر امکان بازگشت حضرت امام(ره) به کشور ضمن آوردن توده های مردم به صحنه مبارازات ، آن چنان شور و هیجانی به پا کرد که شعور و بصیرت مردم را چند برابر نمود و شجاعت و ابتکار عمل فوق العاده ای ایجاد کرد و از طرف دیگر با ایجاد دستپاچگی و اضطراب در شاه و مزدورانش ، عملاً زمینه اشتباهات پی در پی و سقوط آنها را فراهم کرد.
ما فکر می کنیم فلسفه اصلی بیان نشانه های ظهور همین بوده است که مومنان و صالحان و مستضعفین با درک و مشاهده آنها با امید بیشتر و نشاط بالاتری تلاش و فعالیت نموده و اندک فاصله باقیمانده تا ظهور را سریعتر طی کنند.
یک آفت جدی در نزدیک دیدن ظهور
البته یک آفت جدی در بحث نزدیک دیدن ظهور وجود دارد و آن برداشت اشتباه ما از چگونگی وقوع ظهور است ، ممکن است ما فکر کنیم نزدیکی و زمان ظهور مانند طلوع خورشید یک امر حتمی در زمان مقرر است و خود بخود واقع خواهد شد و نیاز زیادی به تلاش و مجاهدت ما ندارد ، در حالی که این فکر و تحلیل از اساس اشتباه است ، ظهور مستقیماً به رفتار ، افکار و آرزوهای ما انسانها و مخصوصاً شیعیان و علی الخصوص جوانان بستگی دارد و ممکن است سریعتر یا دیرتر واقع شود ، پس این تفکر را در خود و جامعه باید اصلاح کرد و با قدرت و همت و امید فزونتری در زمینه ایجاد بصیرت و زدودن شبهات دینی مخصوصا در بحث مهدویت و همچنین حضور فعال در مسائل سیاسی برای تثبیت اقتدار اصولگرایان واقعی تلاش و فعالیت نمود ، که انشاالله اگر با اخلاص همراه باشد ، قطعاً برکات الهی و امدادهای غیبی را نیز در پی خواهد داشت.
انشاالله بروز نشانه های قطعی تر ظهور در آینده نزدیک ضمن ایجاد یقین کامل در منتظران یار ، موجب برخواستن موجی مردمی شور و شعور گردد که با تلاش خستگی ناپذیر و شبانه روزی خود ، زمینه کامل و آمادگی مورد نیاز ظهور فراهم گردد ، ولی یادمان باشد میوه نوبر همیشه بهای بیشتری دارد ، بهای فعالیت کنونی در این زمینه ، با فعالیت در زمانی که نشانه های ظهور بروز کرده و زمین و زمان ، بزرگ و کوچک از آقا صحبت می کنند بقول استاد پناهیان تومنی نه زار فرق می کنه عزیز!
..........................................
1- گروههای فعال دینی و محققان برجسته باید رسالت تعیین صحیح مصادیق و نشانه های ظهور را بر عهده گیرند و چیزی هم که باعث قوت قلبی خواهد بود ارتباط بین بشارت کلی بزرگان و یقین به حضور مصادیق و شخصیتهای ظهور از طریق شناخت آنها توسط عامه مردم است ، که هر کدام به تنهایی کم اثر است ، بشارت کلی توسط بزرگان و تعیین دقیق و محققانه مصادیق توسط فعالین برجسته این عرصه
بشارت کلی بزرگان و مراجع بدون مصداق یابی عالمانه و محققانه ابتر و کم فایده است .
2- ما در سال 80 که در زمینه نزدیکی ظهور کار می کردیم با تعدادی از رفقا به محضر استاد پناهیان مشرف شدیم و در آنجا ضمن پرسیدن سئوالات مختلف در مورد سید خراسانی هم پرسیدیم ، که حاج آقا ما شنیده ایم که شما چنین اعتقادی دارید ، فرمودند ، برای بنده یقینی است که آقا سید خراسانی می باشد ولی برای هرکس باید(با تحقیق) این یقین بصورت شخصی حاصل شود.
3- محقق برجسته ای که در وبلاگ نام برده شده است تعریف می کرد که یکی از رفقا آمده بود پیش ما و از عارفی بزرگ مژده ای در مورد سید حسن نصرالله شنیده بود ، هرچه اصرار کردم بگو ، نگفت و حال مارو گرفت ، حدس زدم چه چیزی شنیده است ، به او گفتم که حتماً فرموده است سید حسن نصرالله یمانی موعود است ، در حالی که چشمانش چهار تا شده بود گفت شما از کجا می دونید ، گفتم ما با تحقیقاتمون رسیده ایم برادر! ، مقصود اینکه بعضی عرفا و بزرگان از مصادیق ظهور اطلاع دارند.
تاریخ ارسال ۲۳/۸/۸۷