رایحه ظهور

الله، «بقیه الله» را فرستاد

جهانی که ماه را دیده ، به خورشید هم سلام خواهد کرد

» ابتدای نظرات (8)

 

یک: در حرفه روزنامه نگاری، اینقدرش را می دانم که نباید «آرزو» را برداری و «خبر» کنی. آرزو، آرزوست؛ هنوز به تحقق نپیوسته که بخواهد به عنوان خبر کار شود. تو وقتی آرزویت را در پوشش خبر به خورد مخاطب می دهی، هم داری دروغ می گویی، هم داری کاری غیر حرفه ای در حوزه روزنامه نگاری انجام می دهی.

دو: بله خب! کدام روزنامه نگار است که بدش بیاید آرزوهایش، تبدیل به خبر شود؟ اصلا صحبت روزنامه و روزنامه نگاری نیست. اصولا آدمی زنده به آرزوهایش است و بی آرزو به کدام فردا می خواهد امید و ایمان داشته باشد؟ نوعی «شیطنت مقدس»(خدایی ترکیب از این متناقض تر؟!) هر آدمی را به ورطه عملی دیدن رویاهایش می کشاند. گویی نه دروغ است و نه کاری خلاف اصول حرفه ای. من حالا نمی خواهم تخس بازی دربیاورم و جفت پا بپرم روی نکته بند بالا و به اصول روزنامه نگاری حرفه ای گند بزنم و بگویم: اصلا چه اشکالی دارد یک روزنامه نگار، گاهی آرزوهای خود را در لباس خبر کار کند؟! اما آمدیم و فردایی دیگر، آرزوی مطهری،(بخوان مطهرترین آرزو) جنبه عملی به خود گرفت؛ روزنامه نگار بینوا یک جا باید تمرین کرده باشد یا نه؟! آمدیم و تا ساعاتی دیگر «یوسف زهرا» از پرده غیبت خارج شد. اشک شوق که برای روزنامه تیتر یک نمی شود. در آن صورت(اما چه صورت زیبایی!) نکند می خواهیم دست پاچه شویم و خودمان را گم کنیم و روزنامه را یک هفته تعطیل کنیم به یمن ظهور؟! آیا با این همه رسانه، و در عصری که هر آدمی خود یک رسانه است، و روزنامه کلا در حال خبر خوردن است، می خواهیم بزرگ ترین خبر ممکن را به بدترین شکل ممکن بخوریم؟! اینکه نمی شود. جمعه ای که مهدی فاطمه بیاید، تازه روزنامه معنای «تیتر یک» را می فهمد. بعد از جمعه ظهور، شنبه تازه می شود شنبه. الان شنبه، شنبه نیست و گمانم هنوز روز آغاز کار بشریت آغاز نشده. انگار تا الان هر چه خبر بوده، دست گرمی بوده! یا خبر مهمی نبوده! خبر باید داغ باشد. خیلی داغ. نه! تا الان هیچ روزنامه ای در هیچ کجای جهان، حتی هیچ رسانه ای، خبر داغی کار نکرده. خبر داغ به این می گویند: «الله، بقیه الله را فرستاد». باید بلرزاند خبر داغ، کسرای سفید را. فقط با دیدن خبر، درجا بخشی از نظام سلطه باید کن فیکون شود. خبر یعنی این. تا الان هر چه خبر بوده، خبر مرگ بوده. خبر مرگ و میر و گرانی و انفجار و قهرمان یورو و چه و چه. به اینها خبر می گویند؟! خبر مرگ رسانه، با این اخبارش! خبر اما یعنی این: «الله، بقیه الله را فرستاد».

سه: دگر بار «یک» و «دو» را بخوانید. به نظر شما جمع این ۲ با هم ممکن است؟! من خودم می گویم؛ ممکن نیست، اما مگر نه این است که امروزه روز، رسانه در خدمت نظام سلطه است؟! مگر با جادوی پروپاگاندا نمی برند و نمی دوزند؟! چطور دشمنان ما برای رسانه به ویژه رسانه روزنامه، اصول حرفه ای وضع کرده اند، لیکن خود به این اصول، ذره ای پایبند نیستند؟! اگر آرزو را نباید خبر کرد، پس چیست خبر کردن ۳۰ ساله این آرزو که هفته بعد نظام مقدس جمهوری اسلامی سقوط می کند؟! آیا اصول حرفه ای رسانه، فقط برای ما اصول حرفه ای است؟! چطور ناشی از ترور و قومیت گرایی، جمهوری اسلامی از همان روز اول، قرار است هفته بعد سقوط کند و این آرزو، به عنوان خبر، و نه حتی پیش بینی و پیش گویی، کار می شود؟! چطور در جریان ۸ سال دفاع مقدس یا ۸ ماه دفاع مقدس، می توان از دل یک رویای خام، خبر ساخت، اما وقتی نوبت به «بقیه الله» می رسد، آرزو فقط باید آرزو بماند؟! «الله، بقیه الله را فرستاد» اما فقط آرزوی ما نیست. به زودی خبر ما می شود. ما داریم به «عکس یک» این تیتر فکر می کنیم. به اینکه چند ستونی کار کنیم تا ۴ ستون نظام سلطه را بلرزانیم. ما با صفحه بند روزنامه قرارمان را گذاشته ایم. صحبت آرزو نیست. اصلا صحبت آرزو نیست. آرزو کدام است، وقتی حتی به نام کودکانی که مهدی اند، حساس شده اند شیاطین؟! آرزو کدام است وقتی کعبه را رسما دوربین و اسلحه نظام سلطه می گرداند؟! آرزو کدام است وقتی جهان بوی ظهور می دهد؟! آرزو کدام است وقتی خبر مرگ ملک عبدالله، عن قریب تر از عن قریب به نظر می رسد؟! آرزو کدام است وقتی در مصر، فرعون را در قفس نگهداری می کنند؟! آرزو کدام است وقتی دنیای عرب به پاخاسته؟! آرزو کدام است وقتی شام آبستن تحولات بزرگ است؟! آرزو کدام است وقتی سیدعلی حسینی خامنه ای خبر از فردای روشن تر می دهد؟! آرزو کدام است وقتی خدای سیدعلی، وعده به فتح حزب الله داده است؟! این همه، «مقدمات خبر» است؛ آرزو نیست. آری! آرزو را نباید خبر کرد و نباید گمان کرد که با تحریم اقتصادی، جمهوری اسلامی از هم می پاشد. این، هم دروغ است و هم خلاف اصول حرفه ای. تا ظهور، باید تحمل کند نظام سلطه، جمهوری اسلامی را. خمینی و خامنه ای به عنوان «مقدمه» آمده اند تا «مقدم مهدی» را گرامی بدارند. جهانی که فرزندان فاطمه را دیده است، حتما یوسف زهرا را هم خواهد دید. ترس نظام سلطه از یوسف زهرا، دیگر یک آرزو نیست. ما با چشمان خود داریم می بینیم که از امام جمکران می ترسند. پس آرزو را نباید خبر کرد، اما خبر را چرا. «الله، بقیه الله را فرستاد»، آرزوی ما نیست. ما حرفه ای تر از آن هستیم که به فکر فردای خود نباشیم. دوربین و اسلحه بر بلندای کعبه، با نظام سلطه، اما «الله، بقیه الله را فرستاد»، با ما. خبر ما هم کار دوربین را می کند، هم کار اسلحه را.

چهار: زیرک اگر باشی و کمی رندتر، حتی از دل آرزو هم می توانی خبر بسازی. هنر بزرگ تر روزنامه نگار متعهد در هر گوشه ای از جهان، آنجاست که نه دروغ بگوید و نه اصول حرفه ای را پایمال کند، اما مخاطب را برای دیدن و شنیدن خبر داغ، آماده کند. ما از سلاطین پروپاگاندا تخس تریم. خبر داغ ما از بمب اتم بیشتر «برد» دارد. دشمن از «ایران امام زمانی» می ترسد، نه از «ایران هسته ای». اتفاقا دوربین و اسلحه را خوب جایی کار گذاشته اند. کعبه و رکن یمانی و یوسف زهرا و ظهور و «انا بقیه الله» و «الله، بقیه الله را فرستاد»، اگر یک آرزو بود، که این همه دوربین و اسلحه نمی خاست! خبری که دشمن به خبر بودنش اعتقاد عملی(!) دارد، چرا مای دوست نداشته باشیم؟! پس مهدی می آید و این اصلا آرزو نیست. گیرم هم باشد؛ گویی این «آرزو» تبدیل به «خبر» شده که اینچنین اساس هر تصمیمی به زلف ظهور گره خورده است. ما راستگوتر از آنیم که دروغ بگوییم و حرفه ای تر از آن، که ناراستی کنیم، اما الله، بقیه الله دارد و بقیه الله، خمینی و خامنه ای. دنیایی که «ماه» را دیده است، به «آفتاب» هم سلام خواهد کرد. آرزوی ما، کلا از جنس خبر است. پله ای رفته و پله ای مانده. قله در دسترس است. دشمن به بیم و دوست به امید، می بیندش. این خبر است، نه آرزو. دوربین و اسلحه و تیتر یک، خبر است، نه آرزو. آرزو به هفته بعد می گویند که ۳۰ سال قرار است جمهوری اسلامی سقوط کند! خبر اما به این می گویند: «الله، بقیه الله را فرستاد».

پنج: امام مهدی… امام مهدی… امام مهدی… هیچ فکر کرده اید چقدر قشنگ است گفتن «امام مهدی»؟! اووووه! خیلی چیزها را باید تمرین کنیم. خوش به حال آن روزنامه که بعد از ظهر ظهور، فوق العاده بزند یا چاپ دوم، با این روتیتر: «اولین سخنرانی امام مهدی بعد از ظهور». برای تیتر، کمی باید صبر کنیم. باید آماده باشیم. آماده «یادداشت روز»، «گزارش خبرنگار اعزامی»، «عکس اختصاصی از مکه مکرمه».

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

اما مهدی جان! شعبانی دیگر از نیمه گذشت و شما باز هم نیامدی. اگر مشغول امتحان پس دادنیم، امتحان سختی است. دوربین و اسلحه را حریف می شویم، اما حریف این دل نمی شویم. زخم زبان و زخم زمان را یارای مان هست؛ آنچه دارد می کشد ما را، دوری شماست. ای امام زمان! زمان می داند شما کجایی، زمین نیز. شما اما بیش از این ۲، امام مایی. امام بشریتی که نمی داند کجایی. مهدی جان! غیبت همین اندازه که تا کنون طول کشیده است، طول بکشد، نه ذره ای از امید دوست کم می شود و نه ذره ای از بیم دشمن. آمدنت گره به تار و پود هستی خورده است. آمدنت، خبر است، نه آرزو. همه ایمان دارند به آمدنت، حتی اهالی دوربین و اسلحه. شنیده ام آن روز می آیی که جهان پر از ظلم و ستم شده باشد. از حلقوم آدم، کجا این همه فریاد درد برخاسته است؟! نگار آشنا! این روزها اما در حال و هوایی دگر «عهد» می خوانم. نوشتم؛ «غیبت همین اندازه که تا کنون…»، نه! نه! فی الحال وقت سخن گفتن از «غیبت» نیست. باید از «ظهور» سخن گفت. مهدی جان! بی شما عهد می خوانیم… با شما عهد می بندیم… یوسف زهرا! حتی پیران روزگار نیز به دیدنت امیدها بسته اند. بگذار جوانی کنم و سئوالات خام بپرسم. شما کجایی الان؟! چند سال تان است؟! خانه تان کجاست؟!… و آخرین بار کی و کجای «روضه عباس» بوده ای؟! «علقمه» بگویم، بنویسم «کف العباس»، آیا اجازه می دهی به اذن عموی تان ابالفضل، سلامی کنم شما را؟! آقاجان! سطح ما بالاست، پائین است؛ نمی دانم! فقط یک چیز می دانم: «سقای دشت کربلا؛ ابالفضل». یوسف زهرا! آمدن… آمدن که حتما می آیی، اما یک روز با شما سینه زدن، آرزوی ماست. یعنی می شود یک لیله القدر بدانیم شما کجایی؟! یا اصلا یک آرزوی دیگر! یک محرم با شما بگوییم حسین حسین؟! راستی! برای شما چه کسی اولین نفر شهید می شود؟! اگر از بچه های دوکوهه باشد، خوش به حال حسینیه حاج همت… با امامی مثل شما، خوش به حال ما، خوش به حال روزگار. خوش به حال آن دوربین که لحظه ظهور را شکار کند، و آن اسلحه، که عشق ما را به شما آشکار کند. در رکاب شما، مرگ، سرآغاز زندگی است. شهادت. شهادت. شهادت. گفت: شهادت… همه آرزومه!

http://www.ghadiany.ir/?p=15135

دیدگاه‌ها   

0 #8 کانون مهدیه 1391-04-18 18:27
حتما بخوانید
12 نکته از امامان معصوم نسبت به روحيات مردم در آخرالزمان

www.dmv-mahdiyeh.ir/shownews.php?idnews=62558
نقل قول کردن
0 #7 کانون مهدیه 1391-04-18 18:16
این اتفاق جالب را بخوانید فکر کنم باز ایرانیها شیطنت کرده اند
ماجرای اهتزاز پرچم ایران در اسرائیل
www.dmv-mahdiyeh.ir/shownews.php?idnews=62551
نقل قول کردن
+1 #6 سلمان 1391-04-18 15:40
به نام خدا با سلام
این جمله را خیلی قبول دارم (چون باید یک سری ظرفیتها ایجاد بشه یک سری آمادگیها انجام بشه و یک سری آزمایشات انجام بشه):
"دنیایی که «ماه» را دیده است، به «آفتاب» هم سلام خواهد کرد."
نقل قول کردن
+5 #5 shahrooz 1391-04-18 14:58
سلام و خسته نباشيد
خدا قوت
من به تازگي توي اين سايت عضو شدم
ميخوام بگم اصلا به حرفهاي يك عده افراد كه مغرضانه به عزيزان و زحمتكشان گروه مبشران حمله
و انواع تهمتها را ميزنند اهميتي ندين
خدا و آقا صاحب الزمان(ع) با شما هستن
دعاي اهل حق هم پشت سرتان
باتشكر
نقل قول کردن
+5 #4 ..... 1391-04-18 07:28
بیانات مقام معظم رهبری در مورد حضرت ولی‌عصر @};- (عج)

...انتظار فرج، انتظار دست قاهر قدرتمند الهى ملکوتى است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطره‌ى ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگى مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بنده‌ى واقعى خدا بکند. باید براى این کار آماده بود... انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن براى اینکه کار به خودى خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگى است. ...انتظار فرج یعنى کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براى آن هدفى که امام زمان (علیه الصلاة والسلام) براى آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخى براى آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگى انسانى، زندگى الهى، عبودیت خدا؛ این معناى انتظار فرج است.

دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه‌ی شعبان27/05/1387
نقل قول کردن
+6 #3 mahdiyeh 1391-04-18 00:47
کلیپ زیبای گفتگوی تکان دهنده علی ابن مهزیار با امام زمان-پناهیان+دانلود
www.dmv-mahdiyeh.ir/shownews.php?idnews=62369
نقل قول کردن
+9 #2 هادی 1391-04-17 21:50
کاش که اون زمان ماهم دلمون پاک باشه و از یاران اقا باشیم
نقل قول کردن
+19 #1 رایحه ظهور 1391-04-17 12:58
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آخرین اخبار


کلیه حقوق مادی و معنوی وب سایت متعلق به گروه فرهنگی مبشران ظهور می باشد