اول: رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم فارس در سال جاری فرمودند که تشخیص انحراف با ایشان است و بس.
دوم: ایشان به یک مورد انحراف در همین سال به صراحت اشاره نموده اند و از کلمه انحراف استفاده کرده اند و شاخص فرد یا جریان منحرف را به روشنی فرموده اند اما ما توجهی به این جریان منحرف که در بیانات حضرت آقا شاخصهای شناخت آن تبیین شده نداریم و همین باعث شده که این جریان انحرافی در حاشیه امنی به سر برده و هیچ سایت و روزنامه ای تلاش نمی کند تا مصادیق آن را کشف نموده و رسوا نماید!!!
سوم: اما شاخصهای رهبری در مورد این جریان منحرف:
" اينكه ما بيائيم مسئلهى عقلانيت را مطرح كنيم و بگوئيم «بر سر عقل آمدن انقلاب»، اين ما را به نتيجه نميرساند. من يادم هست آن سالهاى اول انقلاب، از جملهى حرفهائى كه زده ميشد، اين بود كه بايستى ما انقلاب را سر عقل بياوريم! يعنى عقلانيت را به عنوان يك وسيله، بهانه قرار بدهند و از اصول و مبانى و پايههاى اصلى صرف نظر كنند؛ اين نبايد انجام بگيرد". (دیدار با اعضای مجلس خبرگان همین چند روز پیش و جالب اینجاست که ما انگار این بخشهای صحبتهای رهبر معظم انقلاب را انگار نمی شنویم)
"اگر كسى يا جريانى بخواهد به نام عقلگرائى، از ارزشهاى اسلامى و انقلابى عدول كند، اين انحراف است. اگر كسى بخواهد به وسيلهى عقلگرائى، در مقابل دشمن بىتقوائى به خرج بدهد، وابستگى به وجود بياورد، اين انحراف است، اين خيانت است. آن عقلانيتى كه در مكتب امام بزرگوار ما هست، اقتضاء نميكند كه ما از خدعهى دشمن غافل شويم، از كيد او غافل شويم، از نقشهى عميق او غافل شويم، به او اعتماد كنيم، در مقابل او كوتاه بيائيم. هرچه كه انسان در مقابل دشمن كوتاه بيايد، پشتوانهى عظيم معنوى در درون كشور و درون ملت را از دست خواهد داد".(سالروز رحلت امام خمینی سال 90)
رهبری واقف هستند که کلمه عقلانیت بار معنایی خوبی دارد و به همین دلیل قبل از معرفی این جریان منحرف، در سخنرانی مرقد امام، ابتدا به تبیین مفهوم صحیح عقلانیت در نگاه امام خمینی پرداختند و بعد به جریان انحرافی که عقلانیت را بهانه ای قرار داده تا ارزشها را تقلیل دهد پرداختند.
و اما مصداق یابی:
این مصداقی که معرفی می شود تنها یکی از موارد این جریان انحرافی است که عقلانیت را بهانه قرار داده تا ارزشها را کاهش دهد. باید رگ و ریشه های آن را با جستجو استخراج نمود.
و اما بعد اینکه:
آنچه در ادامه می آید تنا با سرچی ساده در سایت رسمی آقای هاشمی رفسنجانی به دست آمده است و این نمونه تنها بخشی از تکرار و تکرار و تکرار کلمه عقل و عقلانیت در سخنان ایشان است. عجیب نیست؟!!
1- در سال ۶۷ با تدبیر و عقلانیت در داخل و جهان توانستیم نه تنها جنگ را ختم کنیم بلکه پیروزی سیاسی خود در سازمان ملل متحد را ثبت کردیم(البته منظور جناب آقای هاشمی همان پایان جنگی است که جام زهری در کام امام ملت بود)
2- آیتالله هاشمی رفسنجانی حضور حداکثری مردم در صحنههای اجتماعی و انتخابات، عقلانیت و اعتدال را راهکار برون رفت مشکلات کشور دانست.
3- رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در حضور اکثریت اعضا مجددا راه عبور از مشکلات فعلی را تغییر جهت از "هیجان مداری" به " سمت و سوی" عقلانیت برشمرد .
5- با عقلانیت و تفکر باید راهی پیداکنیم که کشور از آثار و تبعات خطرناک " کینه ورزی ها"، نجات یابد .
6- با " عقلانیت " باید ریشه اختلافات نیروهای سیاسی کشور را شناخت وخشکانید.
7- نیاز به فضای عقلانیت و تحمل در شرایط فعلی کاملا محسوس است.
8- آیت الله هاشمی رفسنجانی : مقابله با تحریم ها نیازمند عقلانیت و پرهیز از ماجراجویی است
9- ازنظر عقلی اداره امور کشور و مردم را نمیتوان به صرف ادعای یک نفر مبنی بر رضایت یا عدم رضایت امام زمان واگذار کرد.
10- و...
باز هم تاکید می کنم که استفاده آقای هاشمی از کلمات عقلانیت و اعتدال به حدی زیاد است که اساساً ایشان را با این دو کلیدواژه در کنار کلمه سوم یعنی توسعه می توان شناخت.
یعنی ؛ آقای هاشمی= عقلانیت، اعتدال، توسعه.
حتماً خود ایشان هم راضی خواهند بود که با این سه کلمه شناخته شوند و تایید می کنند که این سه کلمه را بسیار دوست دارند. اما چرا با این وجود که این سه کلمه بار معنایی مثبت در جامعه ما دارد و رهبری نیز به این موضوع واقفند، باز فرد یا جریانی که قصد برتری بخشی بر عقلانیت در برابر ارزشها را دارند جریان انحرافی می دانند؟؟؟
رهبری چه انحرافی را در پس ظاهر زیبای کلمات عقلانیت، اعتدال و توسعه تشخیص می دهند که خطر آنرا تا این حد احساس کرده که در شش ماهه اول سال دوبار به آن اشاره کرده اند؟
این ریسک بزرگی است که رهبری چنین کلمه ای را بکوبند. چون احتمالا بسیاری خواهند گفت که عقلانیت که چیز خوبی است پس چرا رهبری آن را نشانه انحراف می دانند.
اما وقتی به مجموعه دیدگاههای آقای هاشمی و همفکران ایشان دقت کنیم شاهد خواهیم بود که این عقلانیت مد نظر این جریان، تنها در ظاهر با اسلام پیوند خورده و مدام تکرار می کنند که اسلام دین عقلانیت است اما وقتی به تعقل می پردازند دیگر کاری به چارچوب اسلام و اندیشه دینی ندارند و به سبک عقلانیت مدرن توسل می جویند. در نگرش این جریان انحرافی، عقلانیت با توسعه غربی گره خورده است و منظور از عقلانیت توجه به همان معادله هزینه – فایده نهادینه شده در اندیشه غرب بعد از رنسانس است. جالب است که این تحلیل عقلانیت با کلمه اعتدال بسیار گره می خورد. مدام از آقای هاشمی شنیده ایم که نه افراط و نه تفریط و فقط اعتدال !!!
در حالیکه منطق قرآن مدام تکیه بر حق و باطل، نور و ظلمت، کفر و ایمان و... دوتایی هایی از این دست است و در منطق قرآن ما وسط نداریم و مدام تاکید بر دو جبهه دارد و معنای کلمه اعتدال در ادبیات قرآن و معصومین علیهم السلام دقیقا در تعارض این معنای اعتدال در بیان این جریان انحرافی است. چون این نحوه اعتدال که این جریان انحرافی دنبال می کنند تنها برای شکستن صلابت اصو و اصولگرایی و کوتاه آمدن از پیگیری با صلابت آرمانهای انقلابی است و بس.
منطق اعتدال این جریانات با مبانی فلسفی ارسطو وارد حوزه اندیشه و اخلاق شد و هنوز هم در درس تفسیر برخی بزرگان امروز قم به عنوان مفهومی کلیدی نقش آفرینی می کند و در لایه سیاسی نیز محور و کلید اصلی سیاست ورزی آقای هاشمی است و چماقی است که از سال 67 و قبل از آن بر سر انقلابیون کوبیده می شد تا آنها را سر عقل آورند که دیگر فضای هیجان و استکبار ستیزی و انقاب و اینها تمام شده و کشور برای توسعه نیاز به ثبات دارد. چون اگر ثبات نباشد سرمایه خارجی جذب نمی شود و ما در مسابقه از دیگر کشورهای در حال توسعه به سمت و سوی غرب عقب می مانیم و قس علی هذا.
در زیر نمونه ای از رفتار عاقلانه را در اندیشه ایشان مرور می کنیم تا شاهد فاصله ایشان با امام و انقلاب باشیم: این مصاحبه چندی پیش و توسط آقای خرازی انجام شده است و آقای هاشمی از پایان جنگ، رحلت امام و آغاز ریاست جمهوری خود به عنوان روزهایی با خاطرات خوب یاد می کند که روابط ما با رفتن امام با دیگر کشورها خوب شد و پول و تکنولوژی غربی به ایران سرازیر شد:
«درباره رفتار آمریکاییها شما که در وزارت امورخارجه بودید، بیشتر از من میدانید که علیرغم آن حالت تهاجمی دوران جنگ، حرفهایی میزدند که نشان از تغییر مواضع آنها و نرم شدن سیاستهای خشن در خیلی از زمینهها داشت. ما در ایران کمی تلخ جواب میدادیم که تابع سیاست رهبری بودیم. ایشان موافق نبودند. البته تا آن مقدار که من ملایمت میکردم، آنها جلو میآمدند. شاید اگر با آمریکا هم مثل اروپا رفتار میکردیم، مشکلات کمتری برای ما پیش میآمد». در جایی دیگری نیز اضافه میکند: «الان داریم خاطرات سال 68 را آماده میکنیم که چاپ شود. در این سال جنگ تمام شده و امام هم رحلت کرده بودند. از روزی که قرار شد نامزد ریاست جمهوری شوم و تا زمانی که انتخاب شدم، خاطرات خوبی دارم. مسابقه بود که سران کشورها به ایران بیایند. فضای واقعاً مطلوبی شده بود. همه تابوها شکسته و همه راهها باز شده بود. خیلی راحت میتوانستیم اعتبار و تکنولوژی بگیریم. مسیر هموار شده بود».
خلاصه اینکه خطر رشد این نوع از عقلانیت به حدی است که رهبری به فاصله چند ماه با تعابیری شبیه به هم به آن اشاره نموده و روی آن تاکید کرده اند.
اما دو نکته پایانی:
1- آقای هاشمی از اولین کسانی است که انگ جریان انحرافی را دکتر احمدی نژاد چسباند و آنقدر گفت و گفت و گفت تا بخشی از عزیزان .... و ..... باور کردند و این شد وضعیت که امروز شاهدید.
2- آقایانی که در بیانات رهبری دنبال نشانه هایی برای اثبات انحراف دکتر احمدی نژاد می گردند چرا چنین تصریحاتی را نمی بینند. این بازی رهبری با آقای هاشمی است که رهبری درست در برابر کسی که مبدع ماجرای جریان انحرافی بود نشانه هایی می دهند که نوک پیکان انحراف را از سوی دکتر احمدی نژاد و دولت به سمت دیگری برگرداند. کو چشم بینا و گوش شنوا؟
مراقب باشیم، باشید، باشند...
منبع:
دیدگاهها
اون موقعی که ما می گفتیم مصداق یابی غلطه و علما و رهبری هم تایید نمی کنند شما آسمون و ریسمون رو به هم میبافتین که کارتون رو درست جلوه بدین و آقا رو هم موافق خودتون. از سکوت آقا چه نتیجه های عجیب غریبی میگرفتین.
حالا اون موقع رو میذاریم به حساب کوته فکری و کم سوادی. ولی بعد از صحبتهای صریح آقا که جای هیچ شک و شبهه ای رو برای هیچ کس باقی نذاشت هنوز هم لینک گروه مبشران و اون سی دی کذایی توی سایت هست و اصرار بر حرفهای گذشته کاملا مشهوده. لجاجت و عناد با حق عاقبتی جز خلود فی النار نداره. اقسمت ان تملأها من الکافرین. من الجنة و الناس اجمعین. و ان تخلد فیها المعاندین
فرمایشات حضرت آقا همه فصل الخطاب است شما ظاهرا حاضر به پذیرش همین ها هم نیستید. دلیلی ندارد با افاضات اینچنینی تحلیل های منطقی و بجا را اینگونه جلوه دهید
کسی که مخاطب منه خودش میدونه کیه
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا