طي ماههاي گذشته فضاي دور از انتظاري در عرصه مهدويت ايجاد شد ، برخورد نادرستي كه بعضا با جوسازي و انتشار مطالب كذب و تهمت بر عليه گروه مبشران همراه بود ، حقيقتي است كه با گذشت زمان به تدريج ابعاد آن آشكار خواهد شد ، ما در آن زمان كه عده اي تلاش مي كردند كه جو رسانه اي را ملتهب كرده و به اهداف نادرست خود برسند به براي كاستن از الهتاب و عدم تداوم آن جو نادرست به توصيه برخي از بزرگان سكوت كرديم و حتي از انتشار مطالبي كه بسياري از شايعات و جوسازيها را خنثي مي كرد ، اجتناب كرديم.

اما اينك و با مناسب تر بودن فضا و فراموش شدن شايعات و از بين رفتن التهاب كاذب به تدريج به تبيين مطالب خواهيم پرداخت.

يكي از برخوردهاي نادرست برخورد غيرعلمي برخي از افراد صاحب وجه بود ، يكي از اين بزرگان ، دست اندركاران سي دي را با تعابير فوق العاده بدي خطاب كرده و محتواي سي دي را هم با جملات نادرستي تخريب نموده بود.

در ايام بازداشت تقريبا تنها كتابي كه به دستم رسيد كتابي بود از ايشان كه  سال 88 چاپ

اولش بود ، با كنجكاوي كتاب ايشان را بررسي كردم و به نكات مهم و قابل تاسفي رسيدم.

ابتدا عرض كنم كه از حدود 7000 هزار حديث و روايت در مورد مهدويت ، حدود 2000 تاي آنها در مورد نشانه هاي ظهور و بحث ظهور است ، يعني حدود يك سوم كه نشان از مهم بودن بحث نشانه هاي ظهور دارد ، فلذا طبيعي است كه اگر كسي كتابي در مورد كليات مهدويت مي نويسد ، تقريبا به همين نسبت به بحث نشانه هاي ظهور بپردازد ، همچنانكه بزرگاني مانند علامه مجلسي يا افراد ديگر در تاليفات مهدوي خود  بهاي زيادي به نشانه هاي ظهور داده اند و تقريبا همين نسبت وجود دارد.

حال شما فكر مي كنيد كه از كتاب سيصد و خورده صفحه اي ايشان چند صفحه به بررسي نشانه هاي ظهور اختصاص يابد خوب است؟ 100 صفحه ؟ 50 صفحه؟ 10 صفحه؟

خب اگر بخواهيم نسبت روايات رو رعايت كنيم بايد حدود 100 صفحه باشد يا چيزي در همين حدود ، اما با كمال تاسف ايشان نه 100 صفحه ، نه50 صفحه و حتي 10 صفحه هم به اين مباحث مهم نمي پردازد كه نشان از اين دارد كه يا ايشان مطالعه اي در اين زمينه ندارد يا علاقه اي به بحث ظهور و نشانه هاي ظهور ندارد.

 ايشان در اين كتاب چيزي حدود 2 الي 3 صفحه به نشانه هاي ظهور مي پردازد ، آن هم نامتوازن و اشتباه . در اين كتاب به بحث سفياني كه اصلي ترين نشانه در مورد نشانه هاي ظهور مي باشد و بيش از 100 روايت در اين موضوع وجود دارد ، نيم خط (واقعا نيم خط) به آن پرداخته مي شود ، و آن هم اشتباه!

در اين كتاب تنها جمله موجود در مورد سفياني اين است :

و لشگر سفياني ملعون "مسخ" خواهد شد!

عزيزان مي دانند كه فرورفتن لشگر سفياني در سرزمين بيداء " خسف " نام دارد كه يكي از علائم حتيمه مي باشد ، و تقريبا هيچ كس به "مسخ" لشگر سفياني كه " تبديل به حيوان" شدن است ، اعتقادي ندارد.

حال سئوال اين است كه اين عالم بزرگوار كه ظاهراً مطالعه ي زيادي در باب نشانه هاي ظهور ندارد ، چرا و با چه حجتي اينگونه بي مهابا به اين عرصه وارد شده و به تخريب مي پردازد ؟

انتظار بنده بعنوان فردي كه بخاطر علاقه ، در باب مهدويت حدود 12 سال است مطالعه دارم و پيگيري مي كنم واقعا بيش از اينها بود و از اين جمله اشتباه واقعا شوكه شدم و از اين مسئله كه چرا بحث مهم نشانه هاي ظهور كه 2000 روايت را به خود اختصاص داده است اينگونه مهجور و غريب است.

ما اصلاً انتظار نداشتيم افرادي كه در باب نقد و اظهار نظر وارد مي شوند تا اين حد به بحث نشانه هاي ظهور ناآشنا باشند ، البته قابل قبول است كه هريك از علماء در رشته اي صاحب تخصص و مطالعه باشند يكي در فقه يكي در اصول يكي در فلسفه يكي در مهدويت و ...

اما حداقل انتظار اين است كه افرادي كه در رشته هاي ديگر صاحب تخصص و مطالعه نيستند ، لااقل دست به عصاتر حركت كنند و از اظهار نظر قطعي و صريح بپرهيزند.

و در اين زمينه گفتني ها بسيار است ....