چندیست که مستندی به نام " ظهور بسیار نزدیک است " توسط گروهی از جوانان مومن و انقلابی و معتقد به ولایت فقیه تهیه شده و با کمال ناباوری مشاهده کردیم در سطح وسیعی به صورت خودجوش و مردمی در مراکز مذهبی تکثیر شده و دست به دست در بین مردم میگردد .
این فیلم مستند در زمانی منتشر شد که هنوز اتفاقات و تحولات کشورهای عربی آغاز نشده بود و بسياري از بينندگان فيلم با کمال ناباوری مشاهده کردند که " بیداری اسلامی" که در کشورهای عربی- اسلامی با شدت آغاز شده است انعکاس فریاد زمینه سازی ظهور هست كه در فيلم مستند نيز مورد اشاره قرار گرفته است
این فیلم با سرعت تمام اکثریت خواص و عوام ملت ایران را تحت تاثیر قرار داده است و آنها را به فکر و تامل وا داشته است و در هر کوچه و خیابانی صحبت از این فیلم و محتوای آن میباشد
در محدوده زماني بعد از انتشار فيلم ، برخي از محافل ناجوانمردانه دست به تخریب فيلم و تهمت در مورد سازندگان و مباحث فیلم زدند که اکثرا تخریبهایی سیاسی بود که در جایگاهی نیستند که وقت با ارزش منتظران ظهور در جواب گویی به این عده تلف شود اما برخی محافل علمی نقد و انتقاد هایی هر چند ضعیف نسبت به محتوای این فیلم داشتند که با تشکر از حساسیت آنها نسبت به مباحث"مهدویت" که نکند تجربیات تلخ گذشته تکرار شود و عده ای ناامید شوند ، لازم میدانم برای رفع ابهام به وجود آمده مطالبی را به اظهار علاقه مندان و منتقدان برسانم:
1- قطع نظر از گفته های بزرگانی همچون امام خمینی (ره) و آیت الله بهجت که خود به تنهایی یقین آور میباشد و این را میدانیم که امام خمینی نه سخنی بی مربوط و نه بیهوده گویی میکردند و نه جایی ثبت شده است که ایشان مبالغه آمیز حرف بزنند و وقتی از چنین شخصیتی سخنی در باب این که ( انقلاب را به دست امام زمان میرسانیم) و یا ( برای سه ماموریت آمدم و سومین آنها دادن پرچم به دست صاحب زمان است) که در مستند مذکور نیز ذکر شده است حجت را بر ما تمام میکند مگر آن که منتقدین مدعی باشند که سواد و علمشان بیشتر از امام خمینی(ره) میباشد !
با این وصف ما ملاک اصلی را روایات میدانیم و بیان بزرگان را موید میدانیم ولی سئوال این است : این همه روایات که در باره شخصیت های ظهور آمده است که هیچ کس حق ورود به این مسئله را نداشته باشد؟و فقط برای این آمده است که در کتابها ذکر شود و خاک بخورد؟
2-در یکی از نقدها به این مستند ، سعی مي شود منابع روایی استفاده شده زیر سئوال برود و حتی اکثر روایات مربوط به شخصیت های سفیانی و خراسانی و شعيب ابن صالح ضعیف السند خوانده مي شود!
اما مگر مهمترین منابع شیعه اثنی عشری برای به دست آوردن روایات دسته اول ظهور و شناسایی آنان چه منابعی هستند؟
مهم ترین منابع مربوط به این بحث همان منابع مربوط به حضرت مهدی علیه السلام و غیبت اوست.
از این جمله سه کتاب کهن شیعه: الغیبه نعمانی (متوفای 360ق)، کمال الدین شیخ صدوق (متوفای 381ق) و الغیبه شیخ طوسی (متوفای 460ق) است. تقریبا هسته ی اصلی همه روایات ظهور و علائم را همین سه کتاب تشکیل می دهند؛ به خصوص که هر یک فصلی از کتاب خود را به نشانه های ظهور اختصاص داده اند.
سهم کتاب نعمانی در این موضوع بیشتر است، چون دو باب را به آن اختصاص داده، و در یکی از همه ی نشانه ها سخن گفته و 68 روایت نقل می کند و در باب دیگر به روایات «سفیانی» پرداخته است.
و همچنین در ارتباط با این که برخی منتقدین گفته بودند که منابع روایی این مستند بر پایه کتابهای متاخرین میباشد که نمیتوان زیاد روی آن حساب باز کرد باید در جواب گفت برای مثال کتاب عصر ظهور نوشته علامه کورانی که مکررا در مستند مذکور به کار رفته است با این که جزء کتابهای متاخرین هست اما منابع اصلی این کتاب ارزشمند، عبارتند از کمال الدین شیخ صدوق که از قدما میباشند و برای بیش از هزار سال قبل و همچنین نسخه خطی ابن حماد که قدیمی ترین نسخه و کتاب اهل سنت میباشد و بیش از هزار و دویست سال قدمت دارد.
یکی از انتقاداتی که نگارنده را به تعجب انداخت که یکی از به اصطلاح پژوهشگران مهدویت به موضوع سید خراسانی وارد کرده است که با جملات کلی مثل " در روایت مدح خاصی از خراسانی نشده است" و یا " او انسان وارسته و عالمی نیست!" و "خراسانی به خاطر امام زمان قیام نمیکند" و " او برای زمینه سازی ظهور حرکت نمیکند" و "روایات در مورد سید خراسانی ضعیف هستند!" این موضوع را رد کرده بود و اثبات سید خراسانی بودن برای آیت الله خامنه ای را تنقیص مقام برای ایشان به حساب آورده است!
گوینده این جملات غیر علمی قطعا میداند که شیخ طوسی(ره) که دو کتاب از کتب اربعه شیعه دوازده امامی متعلق به این شخصیت گرانقدر میباشد ، در کتاب (( الغیبه)) خود که سابقه اش به قرن 5 ه-ق برمیگردد در روایتی قوی سند از امام صادق (ع) نقل میکند:
(( آگاه باشید که ( آنها) سپاه خراسانی ، یاران حضرت مهدی(عج) هستند و زمینه سلطنت جهانی او را فراهم میکنند)) (262)
هر چند همین یک روایت برای ابطال فرضیات مورد نظر کفایت میکند اما برای یقین بیشتر به این موضوع به چند مورد از روایات قوی السند در کتب معتبر ((شیعه)) و چند مورد از روایات معتبر اهل سنت اشاره میکنیم:
تجلیل از خراسانی در روایات محکم شیعه:
1- هنگامي كه پرچم هاي سياه از خراسان به راه افتاد به سويش بشتابيد ولو با سينه خيز رفتن بر روي برفها باشد ، كه صاحبان آن پرچم ها طرفداران حق هستند ، آنها حق را مطالبه مي كنند ولي به آنها داده نمي شود ، نبرد مي كنند و پيروز مي شوند ، آنچه مي خواستند به آنها داده نمي شود ، نبرد مي كنند و پيروز مي شوند آنچه مي خواستند به آنها داده مي شود ولي آنها ديگر نمي پذيرند ، گويي با چشم خود مي بينم كه شمشيرها را حمايل كرده اند ، و پيش مي تازند تا پرچم ها را به مهدي(ع) تسليم كنند ، آگاه باش كه آنها ياران مهدي اند و زمينه سلطنت جهاني او را فراهم مي سازند ، دلهاي آنها چون قطعات آهن است ، هنگامي كه پرچم هاي سياه را مشاهده كرديد كه از سوي مشرق به حركت درآمده فارسيان را گرامي بداريد كه دولت ما در ميان آنها مي باشد. غيبت شيخ طوسي ص 262
2-رسول اللَّه(ص): اى جعفر آيا نمىخواهى تو را بشارت دهم؟ آيا تو را باخبر نسازم؟ عرض كرد: چرا يا رسول اللَّه، آن حضرت فرمود: چند لحظه پيش جبرئيل نزد من بود و به من خبر داد كسى كه آن پرچم را به قائم مىسپارد از نسل تو است، آيا مىدانى او كيست؟ عرض كرد: نه، فرمود: او همان كسى است كه صورتش چون دينار است و دندانهايش چون شانه منظم و شمشيرش چون شعله آتش است، با خوارى داخل كوه مىشود و با عزّت از آن بيرون مىآيد، و جبرئيل و ميكائيل او را در ميان مىگيرند.
غيبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 350
3- و خروج رجلٍ من ولد الحسين ابن علي
مردي از اولاد حسين پيش از ظهور حضرت مهدي قيام و انقلاب خواهد نمود
كمال الدين و اتمام النعمه، شيخ صدوق، با تحقيق علي اكبر غفاري، چ اسلامي، ج 1، ص 283.
4-فرمانده آنها مردي از تميم بنام شعيب بن صالح است ، بزرگ و كوچك شمشير به دست گرفته و وارد كارزار مي شوند ، سيد حسني (حسيني) كه صورتش چون ماه تابان است در اين نبرد شمشير مي زند. ، بحارالانوار ج 53 ص 15 و 35
تجلیل از خراسانی در روایات محکم اهل سنت:
1-سفيانى دستور كشتار اهل كوفه و مدينه را مى دهد . در همين وقت پرچم هاى سياه از خراسان مى آيند . فرمانده كل ، جوانى(جوانمردي) از بنى هاشم است كه در دست راستش خالى دارد . خدا كار و راهش را آسان و هموار مى كند . در «تخوم» خراسان نبردى خواهد داشت . سيد هاشمى روانه رى مى شود و مردى از بنى تميم را براى جنگ با امويان به طرف اصطخر مى فرستد كه به او شعيب بن صالح مى گويند . سفيانى، مهدى و هاشمى در منطقه « بيضاى اصطخر » به هم مى رسند . چنان نبردى ميانشان رخ مى دهد كه خون تا ساق اسب ها مى رسد ! ابن حماد /86
2-اميرمؤمنان(ع) ميفرمايند: «سفياني و صاحبان پرچمهاي سياه با يكديگر روبرو ميشوند در حالي كه ميان آنان جواني(جوانمردي) از بنيهاشم است كه در كف دست راستش، خال (خلل)است و در پيشاپيش لشكريان او، شخصي از قبيلة بني تميم به نام شعيب بن صالح قرار دارد».
ابن حماد، فتن، ص 86.
با توجه به این روایات که در مدح و تجلیل از سید خراسانی وجود دارد عجیب است که به راحتی چنین نسبتهایی داده میشود و این نشان از بی اطلاعی و کم اطلاعی منتقد محترم دارد
حتمی بودن قیام سفیانی
یکی دیگر از نقدها بر فيلم این بود که سفیانی بسیاری از روایاتش ضعیف هست و حتی امکان بداء در سفیانی نیز وجود دارد! و برای اثبات این امر خودشان به روایت ضعیف سندی از امام جواد(ع) درمورد احتمال بداء در نشانه سفیانی پرداختند! که قابل تامل هست
بعد از این توضیح مختصر، به تحقیق در نشانه حتمی ظهور، سفیانی می پردازیم.
در روایات به حتمی بودن خروج سفیانی اشاره شده است؛ این مطلب در روایات متعدد و معتبری با تعابیر مختلفی چون: «محتوم»، «لابدّمنه»، «حتم من الله»،«لابدّ ان یکون»، «لایکون قائم إلا بسفیانی» و «خمس قبل قیام القائم»... بیان شده است.
امام سجاد علیهالسلام در حدیث معتبری فرموده¬اند:
«... إنّ أمر القائم حتم من الله و أمر السفیانی حتم من الله و لایکون قائم إلا بسفیانی»
... قیام قائم از ناحیۀ خداوند قطعی است و خروج سفیانی نیز قطعی است. هرگز قیام قائم بدون سفیانی نخواهد بود.
از جمله در روایتی از امام صادق ع نقل شده است:
السُّفْیَانِیُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِی رَجَب.
سفیانی از علایم حتمی است و قیام او در ماه رجب خواهد بود.
و نیز امام باقر علیهالسلام در تفسیر آیه ﴿ثم قضی اجلا و اجل مسمی عنده﴾ فرمودند:
«أنهما أجلان: أجل محتوم و اجل موقوف. فقال له حمران: ما المحتوم؟ قال: الذی لایکون غیره. قال: و ما الموقوف؟ قال: الذی لله فیه المشیۀ. قال حمران: انی لارجو أن یکون أجل السفیانی من الموقوف! فقال أبوجعفرعلیهالسلام: لا والله أنه لمن المحتوم».
آنهادو اجلاند: اجل محتوم و تغییرناپذیر و اجل موقوف و مشروط. حمران پرسید: اجل محتوم چیست؟ فرمود: اجلی که جز آن نخواهد شد. حمران عرض کرد: اجل موقوف و مشروط چیست؟ فرمود: آنچه اراده خداوند در آن راه دارد و قابل تقدیم و تاخیر و برطرف شدن است. حمران عرض کرد: امیدوارم قیام سفیانی از علایم موقوف و مشروطی باشد که بدا در آن راه دارد! امام فرمودند: به خدا سوگند که چنین نیست، او از علایم حتمی است.
در این روایت، امام علیهالسلام اجل مسمّا را به اجل محتوم تفسیر کرده اند، و سپس سفیانی را جزو محتوم ها دانستهاند.
و نیز در حدیث دیگری فرموده اند:
«إن من الامور أمورا موقوفة و ُامورا محتومة. و أن السفیانی من المحتوم الذی لابدّمنه»؛
برخی از امور موقوف و مشروط اند و برخی محتوم و تغییر ناپذیر، و سفیانی از علایم حتمی است که بی¬تردید رخ خواهد داد.
و در روایتی از امام صادق ع نقل شده است:
مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِی لَا بُدَّ أَنْ یَكُونَ مِنْ قَبْلِ قِیَامِ الْقَائِمِ خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ وَ خَسْفٌ بِالْبَیْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِیَّةِ وَ الْمُنَادِی مِنَ السَّمَاء.
از حتمیاتی که پیش از قیام قائم خواهند بود: شورش سفیانی، فرورفتن در بیداء، قتل نفس زکیه، و ندای آسمانی است.
و نیز در روایات، سفیانی در کنار نشانه های حتمی ظهور قائم قرار گرفته و منحصر شده است. از جمله در روایتی از امام صادق ع نقل شده است:
خَمْسٌ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ ع الْیَمَانِیُّ وَ السُّفْیَانِیُّ وَ الْمُنَادِی یُنَادِی مِنَ السَّمَاءِ وَ خَسْفٌ بِالْبَیْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِیَّة.
پیش از قیام قائم پنج نشانه است: خروج یمانی، سفیانی؛ نداء آسمانی، خسف بیداء، قتل نفس زکیه.
تنها اشکالی که به این نظریه است مستند به روایتی در الغیبه نعمانی میباشد که متن روایت چنین است:
«عن أبی هاشم داود بن القاسم الجعفری قال: کنا عند أبی جعفر محمد بن علی الرضا علیهالسلام فجری ذکر السفیانی و ما جاء فی الروایۀ من أنَّ أمره من المحتوم. فقلت لأبی جعفر علیهالسلام: هل یبدولله فی المحتوم؟ قال: نعم. قلنا له: فنخاف أن یبدولله فی القائم، فقال: أنّ القائم من المیعاد والله لایخلف المیعاد»؛
ابوهاشم می گوید: نزد امام جواد علیهالسلام بودیم. از سفیانی و روایاتی که بر آن اساس قیام او حتمی خواهد بود، سخن به میان آمد. به حضرت عرض کردم: آیا خداوند در حتمی ها هم بدا روا می دارد؟ فرمود: آری. عرض کردیم: می ترسیم در ظهور قائم نیز بدا روا دارد! فرمود: قیام قائم علیهالسلام از وعده های الهی است و خداوند خلف وعده نمی کند.
در پاسخ میتوان گفت:
سند روایت یاد شده، ضعیف است. بنابراین، با روایات متعدد و معتبری که بر حتمی بودن و تغییر ناپذیری قیام سفیانی دلالت دارند، قدرت تعارض نخواهد داشت.
این روایت، خبر واحد است، و روایاتی که قیام سفیانی را از علایم حتمی می دانند، مستفیض و بلکه نزدیک به تواتر هستند.
و همانطور که گفته شد، از تقابل میان علایم موقوف و حتمی که در برخی از روایات آمده، برمیآید که سفیانی از دایره علایم موقوف، خارج است. بنابراین، حمل محتوم بر آنچه احتمال بدا در آن راه دارد، وارد کردن علایم محتوم به دایره علایم موقوف است كه بر خلاف ظاهر روایات است. بلکه نتیجه این سخن، لغو بودن تقسیم بندی علایم به حتمی و غیر حتمی است.
نبرد سفیانی با ایرانیان زمینه ساز ظهور
پس از كشتارهاى سپاه سفیانى در نجف و شهادت علما و صالحان و مؤمنان و خراب كردن مقبره شریف حضرت على(ع) و اسیر كردن زنان نجف و تاراج اموالشان، جنگ را تا منطقه اصطخر در ایران مىكشاند.
سید خراسانى از مؤمنان ایران براى نجات اهل عراق یارى مىطلبد. در پى آن سپاهى پر توان و مستعد جمع مىشوند كه پیشاپیش آنها شعیب بن صالح حركت مىكند. در منطقه اصطخر ایران سپاه خراسانى (صاحبان پرچم سیاه) با سپاه سفیانى مقابله مىكند و جنگى عظیم رخ مىدهد. پرچمهاى سیاه پیروز گشته و سپاه سفیانى درهم مىشكند كه این اولین شكست سفیانى پس از آن همه پیروزىهاى پى درپى و سریعش درگذشته است. پس از آن مردم به حضرت مهدى(ع) دل بسته و چشم انتظار دیدارش گشته و به جستوجویش مىپردازند.
ارتباط شعیب با خراسانی
در مورد یکی دیگر از نقدها درمورد این که شعیب کلا وجود ندارد و دارای اسنادی ضعیف هست و با خراسانی هم ارتباطی ندارد د مورد قابل ذکر است:
1- شعیب بن صالح یکی از نشانه های سید خراسانی در روایات هست که با عبارت (بین یدیه شعیب) آمده است و نشان از ارتباط آن هست
2- درمورد وجود کلی شعیب و اینکه شخصیتی مثبت هست به ذکر یک روایت قوی السند از عمار یاسر بسنده میکنیم:
عمار یاسر می گوید از معصوم شنیدم : شعیب بن صالح زیر لوای مهدی(عج) خواهد بود ( نسخه الفتن .صفحه 36 مترجم: محمد جواد نجفی )
و در آخر خطاب به برخی محافل عرض میکنیم که حجم 1200 نشانه ظهور که در روایات ذکر شده است آیا صرفا باید پنهان بماند؟ پس طبق نظر منتقدین چه زمانی ؟ توسط چه کسانی؟ و توسط چه نهاد علمی؟ باید این نشانه های ظهور تفسیر بشود؟ آیا در هر عصر و زمانی وقتی هیچ کسی حق ورود به این مباحث را نداشته باشد پس تکلیف چیست؟
آیا طبق قاعده اصولی((مقدمات حکمت)) شارع مقدس اسلام ، امورات را مهمل و مجمل بیان کرده است یا حتی ریز ترین نشانه ی ظهور را هم تببین کرده است؟ برای چه کسی بیان شده است؟
پس لازم است افراد به خود بیایند و بیش از این ظهور حضرت صاحب(عج) را به عقب نیندازند
آیا واقعا بیش از هزار و اندی سال غیبت کبری دوران کمی هست که ما هنوز اندر خم یک کوچه هستیم؟ و اسیر واژه ها و هوس ها هستیم؟
قابل توجه هست وقتی که به آمار گوگل توجه میکنیم در بخش زبان فارسی تا اکنون حدود 94 هزار صفحه و همچنین حدود چند هزار صفحه اینترنتی به زبان لاتین و همچنین بیش از 1600 صفحه اینترنتی به زبان عربی اینترنتی به بحث و بررسی پیرامون سید خراسانی بودن آیت الله خامنه ای پرداخته اند.
آیا این حجم بالای ده ها هزار سایتی به زبان های مختلف گویای فهم مشترک کاربران و مخاطبان به طور یکسان نیست و همچنین 130 هزار سیات عربی و فارسی وقتی واژه ( شعیب بن صالح) را وارد میکنیم یک فهم مشترک را می بينيم!
آیا این فهم مشترک را یک گروه و یا چند نفر ایجاد کرده است؟ یا الهام الهی بوده است که به ذهن افراد خطور کرده است؟
آیا به راستی رهبر فرزانه انقلاب وقتی پرچم انقلاب اسلامی را به دست صاحب اصلی آن سپرد برخی شرمنده نخواهند شد؟
والعاقبه المتقین
حجت الاسلام والمسلمین محسن آشتیانی
دیدگاهها
سلام . . .
این همه اتفاق که با روایات ائمه مطابقت داره هنوز هم شما و امثال شما انکار می کنید؟
دیگه چی باید گفته بشه که بیدار بشید؟
اگر خود حضرت مهدی (عج) هم بیان هستند کسانی که ایشون رو باز هم انکار کنند.
به خودتون بیایید و آماده بشید . . .
والسلام
اصالت ونسب مفام معظم رهبری خامنه شبستر تبریز میباشد
ایشون متولد شده وبزرگ شده خراسان هستن
عوف سلمی یا سفیانی اول عزت ابراهیم الدوری
با سپاهی از مزدورانِ سودانی و سومالیایی
شاهِ اردن سفیانیِ دوم
سید خراسانی افغانی وشعیب ازبک هستند که از بیانِ نامشان
معذورم
فکرت نکن نیامده فردا را
ولی من سوالی دارم که امیدوارم جوابش را بگیرم.
در این روایتی که ذیل عنوان "تجلیل از خراسانی "بیان کردید چند مطلب امده :
1. بحث از خراسانی که نشانه ظهور است.
2. بحث از پرچم های یساه که طالب حقند.
3. بحث از یکی از فرزندان امام حسین .
4. و ... .
میخواستم بدانم آیا دلیلی وجود دارد که همه اینها را به هم ربط دهد؟
مثلا ایا میشود ثابت کرد که این پرچمهای سیاه مال خراسانی است؟
البته این رو برای کسانی که تا یه مطلب خلاف مضاقشون رو میبینن میزنن به صحرای کربلا عرض کننم :
طبق فرمایش ایت الله مصباح امام خامنه ای را بالاتر از سید خراسانی و یا حتی سید حسنی معرفی شده در روایات میدانم.
خامنه ای هم انسانی است مثل همه ماها
اینجوری نمی تونید کشور رو تساحب کنید
گاو ها خرها بدانید که هیچ کسی از زمان ظهور حضرت مهدی خبر ندارد الا خداوند کریم
پس ای ملت دو گوش واحمق سر کارید
کسی که خر است همه را خر می پندارد
لعنت به همه شما که یه زره ایمانی هم که برای جوانان مانده به غارت می برید
امیدوارم حضرت مهدی هرچه زودتر تشریف بیارند و ریشه شما هارو در بیاره -آمین یا رب العالمین
ولی دیدم آنچه را که برخی از ادعا داران ما ندیدند! فکر نمی کردند در مقابل مافیای قدرت، فردی مثل احمدی نژاد رای بیاورد! ولی شد آنچه باید می شد!
خیلی نزدیک است که باز با ظهور مولا و سرور عالم هستی، حضرت حجۀ بن الحسن العسکری عج، پرچم توسط امام خامنه ای (سید خراسانی) به ایشان عج داده بشه!
ببخشید ولی حرف شما هیچ ربطی به سوال نداشت.خب راست میگه.احمدی نژاد اهل ری نیست ولی تو روایات گفته شده اهل ری.تازه در روایات اومده که سید خراسانی اصلیتش خراسانی و زاده خراسانه و اهل خراسان.اما آقای خامنه ای زاده خامنه و ترک زبان هستند و فقط در خراسان زندگی کرده اند.این شعر هیچ ربطی نداشتا.هیچ ربطی.حالا شما یه کم دقت کن.
امان از این بی دقتی . ولی برای جبران این بی دقتی یک بیت شعر در پاسخ به بیت اخر اقا گفتم
اقا گفت : هر چند امین بسته ی دنیا نیم اما دلبسته ی یاران خراسانی خویشم
و من به اقا میگم که : هر چند نباشم زخراسانی یاران دلبسته ی اقای خراسانی خویشم
شعیب بن صالح از ری حرکت خود را آغاز می کند
به نقل از ناشناس:
در ضمن تاریخ دقیقی از کتاب شیخ طوسی پیدا نکردم اگر شما می دونین بگین تا من برم براتون در تاریخ در بیارم که چه حوادثی در اون دوران بوده. دعوا هم نداریم هدف شفاف سازی و کشف حقیقت است . من نه کافرم و نه چیزی رو کورکورانه قبول می کنم
دوستان عزیز متهم کردن هم کاری را پیش نمی برد. این جا می تواند محیط مناسبی باشد تا یک بحث در مورد امام بکنیم و معرفتمون را بالا ببریم نباید فضا را آلوده کرد به توهین این دستور صریح آقا است. حالا عرض میکنم در جواب این دوست عزیز که تحقیق کرده در مورد شیخ طوسی باید بگویم این کتاب قبل از این حملهها نوشته شده و این احتمال شما جا ندارد.
اما در مورد سمرقند دوستان بدون تعصب کمی فکر بکنید قبلا آقای رفسنجانی شعیب بود و دشمن او دشمن پیغمبر است!!! کی فکر میکرد آخرش این جوری بشه؟ من واقعا دکتر رو دوست دارم ولی میخوام بگم نباید دوستی ما باعث بشه احادیث را مسخره بدانیم چه کسی می داند آینده چه میشود واقعا اگر کسی در اوایل انقلاب میگفت رفسنجانی منافق کسی باور می کرد حرف مسخرهای بود من نمی خوام بگم آقای دکتر این جوری می شه نعوذ بالله اما میگم نباید روایتها را که سنن امام به قد افراد کنیم بی تعصب فکر کنیم کی فکر می کرد تونس یک باره این جوری به ما چه می دانیم در سمرقند ممکن چه اتفاقی بیفته من میگم اگه دکتر، شعیب نباشه مگه در بزرگی و ظلم ستیزی ایشون خللی وارد میشه؟
جمله ای که نویسنده کتاب در مورد انگیزه نوشتن کتابش ذکر می کند جالب است با استفاده از علم تاریخ روانشناسی و نشانه شناسی می توان جمله را تحلیل کرد من ابتدا جمله را که از سایت ویکیپدیا برداشتم برایتان نقل می کنم:
«من در جامعه میدیدم شیعیان و علاقهمندان به محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین به گروههای مختلفی تقسیم شده اند و نسبت به امام زمان و ولی امر و حجت پروردگار خود سرگردان گشته اند. پس از بررسی، دلیل آن را غیبت آن حضرت یافتم، چنان که رسول خدا و حضرت علی و ائمه معصومین نیز به آن اشاره نمودهاند؛ لذا به یاری خداوند بر آن شدم تا روایاتی که مشایخ بزرگ روایی از امیر المؤمنین و ائمه معصومین درباره غیبت امام عصر روایت کردهاند جمع آوری نمایم. بسیاری از روایاتی که هم اکنون در اختیار من است را علمای اهل تسنن نیز روایت کردهاند.البته روایات آنان در این باره بسیار گسترده تر از روایاتی است که هم اکنون در اختیار من میباشد.»
تاریخ انتشار کتاب ۳۴۲ هجری قمری است مصادف با زوال حکومت عباسی و روی کار آمدن آل بویه از طبرستان حوادث ناگوار این دوره شامل:
مطیع لله
ترکان سلجوقی در سال ۴۴۷ با استفاده از ضعف آل بویه - که شیعه مذهب بودند - به بغداد حمله کردند و با اشغال آن حکومت آل بویه را برانداختند. طوسی تا سال ۴۴۸ در بغداد بود و مجلس درس خود را در همان شهر تشکیل داد اما در سال ۴۴۸ به سبب حمله طغرل به بغداد و انقراض آل بویه بر آزار و اذیت شیعیان توسط اهل سنت و سلجوقیان افزوده شد.
در این زمان عبد الملک وزیر طغرل بیک، به محلههای شیعهنشین حمله کرده، به قتل آنان پرداختند. حتی خانه شیخ حمله کردند تا وی را به قتل برسانند، ولی او را نیافتند و وسایل منزل و کتابهای او را آتش زدند و نابود ساختند. گفتهاند طغرل بیک تا سال ۴۴۹، چندین بار کتابهای شیخ طوسی را در ملا عام سوزاند. بعد از این حادثه شیخ از بغداد خارج شد و به نجف رفت و حوزه علمیه نجف را تأسیس کرد. گفته شده که در آنجا ۳۰۰ مجتهد تربیت کرد و چندین کتاب نوشت. نفوذ علمی به گونهای بود که تا ۸۰ سال فتوایی مخالف فتواهای وی صادر نشد.
خاندان شیخ طوسی تا چند نسل همه از علما و فقها بودهاند. پسرش شیخ ابو علی ملقب به «مفید ثانی» کتابی به نام «أمالی» دارد و کتاب «النهایة» تألیف پدرش را نیز شرح کردهاست. همچنین دختران شیخ طوسی نیز فقیهه و فاضله بودهاند.
حالا بگو کتاب شیخ طوسی در مورد ظهور امام زمان از معتبر ترین کتابها است. این مطالب رو شیخ طوسی نوشته تا شیعه بقا پیدا کنه . البته نمی گم شیخ به عمد دروغ گفته . نه این فرایند های روانشناسی نا خودآگاه بر اثر ترسی است که ضمیر نا خود آگاه احساس می کنه درست مثل این رو می مونه به یک آدمی که اختلال وسواسی داره بگی تو این اختلال داری. انکار می کنه وقبول نمی کنه حتی ناراحت می شه .یک واکنش روانی بوده و گرنه شیعه داشته می مرده.خورد و خمیر می شده مملکت چندین پاره شده بوده هر که یک بخشی رو گرفته بود واسه خودش سلطانی می کرده. بدبخت مردم بودند که جور اینها رو می کشیدند و روان مردم بشدت آسیب دیده بوده
مادر امام خامنه ای نسلشون به جعفر میخوره
برای کسی که در علائم ظهور تتبعی داشته باشد این ادعا بسیار واضح و روشن است که سخت گیری سندی در جمیع روایات علامات ظهور جایی نیست و وجود ندارد!
لذا از آنجا که روایات علائم ظهور از جمله قضایایی است که پیامبر یا یکی از ائمه به راویان خبر دادند ( مثل عمار یاسر) و اعتقاد به آنها دربردارنده اعتقاد به گفتار آنان نیز است به این جهت به این قسم از علائم میتوان اعتقاد پیدا کرد و روایاتی که خبر واحد است و راوی انها معتبر است گرچه قراین مفید علم و اطمینان همراه انان نباشد ثقه است
به وِیژه اینکه شعیب از سمرقند باشد موضوعی خنده دار و مایه تمسخر گوینده است!
اینگونه اخباری و تفکیکی عمل کردن و تعطیل کردن عقل مایه انبساط خاطر مخاطب میشود
درمورد حسنی در مکه با حسنی در ایران فرق است از زمین تا آسمان! سوادت رو ببر بالا!
این همه تو اون مرکز تخصصی پول میگیری چیکار میکنی پس؟
علاوه که شما که به کتب اربعه ارزش قائلید در کافی ج 8 ص224حدیث 285 سند صحیح می گوید حسنی از مکه قیام می کند و قبل ظهور هم به شهادت می رسد درست است این حدیث رها شود و حکم به اتحاد حسنی و خراسانی شود
سمرقند در حدیث امام سجاد علیه السلام در کتاب غیبت شیخ طوسی آمده یعنی سخن معصوم در کتاب معتبر شیعه آن وقت شما آن را رها کرده و سخن حسن بصری را در فتن ابن حماد که گفته ری می پذیرید. یعنی سخن فرد غیر معصوم در کتاب غیر معتبر اهل سنت. براستی اگر روز قیامت سر پل صراط به ما بگویند چرا سخن معصوم را در کتاب معتبر تان را رد کرده سخن یک غیر معصوم را که در کتاب ضعیف اهل سنت را قبول ترویج کردید چه جواب می دهیم میگوییم چون آنها کافر بودند و ما عاشق آقای احمدی نژاد؟؟ مگر ما ایشان را دوست نداریم؟ اما این بهانه می شود احادیث را رها کنیم.
موضوع امام زمان یه پدیده روانشناسی است. یک پدیده پیچیده روانشناسی. علم روانشناسی یک علم تازه است مثل علم ریاضی نیست که از زمان پیدایش انسان وجود داشته باشد. علم روانشناسی با وجود اینکه سابقه طولانی همچون سایر علوم ندارد ولی در ۲۰۰ سال اخیر پیشرفت چشم گیری داشته و بیشتر تاکیدش بر روی روان فرد بوده ولی در سالای اخیر مطالعات روانشناسی از حوزه مجرد فرد خارج شده وبه سوی مطالعه روان فرد در جمع یا روانشناسی فرد در گروه روانشناسی جمعی معطوف شده است. مطالعه روان گروه ملت اقلیت سازمان در جامعه در گذشته وقتی روان فرد مطالعه می شد پدر ومادر خانواده ومحیط زندگی در روان فرد مورد بررسی قرار می گرفت ولی امروزه به عواملی چون جنگ در فشار بودن یک اقلیت در جامعه دین ومذهب نیز بررسی ولحاظ می شود. در گذشته تاثیر والدین در روان فرد بررسی می شده ولی در روانشناسی جمعی همان نقش والدین را رهبر گروه اعتقاد و باور جمعی که مورد فشار و تحقیر حکومت قرار گرفته اند بازی می کند. در روانشناسی فردی فشار ها و رفتار منفی که پدر ومادر در دوران کودکی به فرد وارد می کنند مثل کتک زدن و تحقیر مورد بررسی قرار می گرفته در روانشناسی جمعی روان گروه یا اقلیت مذهبی یا نژادی که در طول تاریخ مورد آسیب حکومت وقت قرار گرفته اند مورد بررسی قرار می گیرد. لذا وقتی شما در مورد ظهور امام زمان به کتاب طوسی ویا هر کس دیگر اشاره می کنید و به عنوان منبع معتبر ذکر می کند بایستی اول جریان فکری وسیاسی آن دوران ایران را در نظر بگیرید مردم در آن دوران در چه وضعیتی قرار داشتند. اون وقت متوجه می شوید که اصلا موضوع امام زمان را ایرانیها درست کردند بخاطر فشار روانی که از سوی حاکم عرب به آنها وارد می شده بلا تکلیفی مردم .ظلم وجور حاکمان. فشار روانی زیادی به مردم وارد کرده و مردم برای تسکین خاطر خودشان به خودشان امید می دهند که کسی می آید و ما را از دست این حاکمان ظالم نجات می دهد. لذا آرزوی مردم به روی شخصیتی مثل امام زمان فرا فکنی می شود. در کشور های دیگر که مذهبی نیستند با بحران مواجهه می شوند می گویند از کرات دیگر موجوداتی می آیند ما را نجات می دهند
واقعا این چند تا سوال ساده حوزوی درباره منابع و رجل حدیث را که من از موقع شروع این داستانها در ذهنم بود، خیلی ساده از این آقایان متخصص(!) مهدویت پرسیدید. دستتان درد نکند.
حالا باید ببینیم که این آقایان فوق تخصص نظرشان درباره کتب اربعه چیست و با محمدین ثلاث چه می خواهند بکنند؟؟؟
آیا رای بر مشایی بودنِ طوسی می دهند یا حکم بر پیرو مکتب ایرانی بودن صدوق؟!
در ضمن جسارتا چرا درباره "کافی" ننوشتید؟! روایات آخر الزمان در "کافی" هم موجود است. از جانب بنده از این فوق تخصص ها بپرسید که نشنیده اند امام زمان(عج) درباره او فرمود: "الکافی کاف علی شیعتنا"؟؟؟!!!
هنوز به طور کامل نفهمیده ام که چرا خودشان را این قدر تابلو به کوچه کامبیز چپ زده اند؟؟!! (( هر طلبه سطح 2 حوزه یا حتی دانشجوی کارشناسی الهیات می داند که کتب اربعه چیست و محمدین ثلاث چه کسانی هستند!!! ))
و چرا اینطور عجول و مغرضانه با CD برخورد کرده اند و می کنند؟؟!!!
این را هم بگویم که این افراد محدود و دگم در برابر موج بشارت ظهور هیچ هم نیستند و ...
غمی نیست، به فضل الهی و عنایت امام زمان(عج)، CD داره کار خودشو با سرعت هر چه تمام تر به جلو می برد ... و این نیز بگذرد...
اللهم عجل لولیک الفرج (الهی آمین)
باید دید چه کسی اطمینان حاصل میکند ، چه کسی اطمینان راسلب می کند .کسانی اطمینان را سلب می کنند که شکاکند ولی کسانی اطمینان حاصل می کنند که بصیرند.وبه فرمایش مقام معظم رهبری سید خراسانی عزیز ،عوام از خواص پیشی گرفتند.
مامنتظریم مهدی (عج)بیاید
انشاءا...
والعاقبه للمتقین
اللهم عجل لولیک الفرج
دعای عهد فراموش نشود
الا بذکرا... تطمئن القلوب
به سایت زیر مراجعه کنید ونمونه ای از تطمئن القلوب را ببینید وانگاه قضاوت با شما
nasery.ir/farsi/down.php?req=32
قطعا شرمنده خواهند شد
امتحانات در مقاطع مختلف برای یاوران مهدی در حال گرفتن است
و کم کم مقاطع سنگین تر خواهد شد لتبلبلن بلبله
تنها کسانی از میدان پیروز خواهند امد که بصیرت دینی در تمام مراتب
داشته باشند و حقیقت بصیرت اعرف الحق تعرف اهله شناخت مقام ولایت است که هرچقدر ما نسبت به مقام ولایت امیر المومنین شناخت دقیقتر داشته باشیم عظمت ظهور ولایت فقیه در این عصر فهمیده می شود و تنها عماریون پیروز امتحان خواهند بود که مولا علی به عمار فرمود یا ضعیف الیقین اسم مرا بر سنگ ببر و اسم مولا را بر سنگ برد طلا شد و بابت قرضش از مولا تشکر کرد.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا