تماس تلفنی اوباما- روحانی و بحث پردامنه رابطه ایران و آمریکا بهانه مناسبی بوده تا در قالب سناریوها و سوژههای رسانهای هجمه گستردهای بر ضد اصول و محکمات جمهوری اسلامی به پیش کشیده شود.
جا داشت خطوط خبری- تحلیلی این رسانهها و شبکههای ضدانقلاب تجزیه و تحلیل و بررسی میشد تا ماهیت فریبکارانه و رویکرد خصمانه و غیرقابل اعتماد حریف بهتر و روشنتر برملا میشد.
دور از اولویت و حساسیت نیست اگر این پرسش کلیدی مورد واکاوی قرار میگرفت که چه اتفاقی در نیویورک افتاده است؟
آیا اتفاق بزرگی که رسانهها و شبکههای ضدانقلاب آن را در سطحی وسیع برای مخاطبان خود پمپاژ میکنند در چارچوب منافع دوطرف بوده یا کاملا یکسویه و جهتدار است؟
اما علیرغم اهمیت مباحث یاد شده یک نکته اصلی و لایتغیر در این میان وجود دارد و آن رسالت و ماموریت حریف است که اولاً؛ از اصول خود کوتاه نخواهد آمد و ثانیاً؛ آن اصول با اصول جمهوری اسلامی همخوانی ندارد و مواجهه ایران با دشمنی به نام آمریکا به ماهیت طرفین برمیگردد و یک چالش ماهوی میان دو طرف وجود دارد و طبیعی است که این رویارویی به پایان نمیرسد مگر اینکه یک طرف، تغییر ماهیت بدهد.
بنابراین از دشمن، انتظاری جز دشمنی نیست و کاملا عادی است اگر رسانههای حریف انواع و اقسام سناریوهای پیچیده و چند لایه را به صحنه آورند تا از فضای موجود امتیازی کسب کنند و یا تلاش نمایند بر ذهن مسئولان و افکار عمومی کشورمان نفوذ کرده و آنچه از قبل اراده کرده و نقشه کشیدهاند در پایان کار برداشت کنند.
اینکه در این پروژه موفق میشوند یا با شکست روبرو خواهند شد موضوع اصلی این نوشتار نیست و باید در جای خود بدان پرداخت.
پس اجازه بدهید این یادداشت را به رفتارشناسی برخی از رسانهها و مطبوعات داخلی اختصاص دهیم که بیمحابا جدول دشمن را پر میکنند و گویا رفتار و گفتار پرسشبرانگیز آنها شاقول «اعتدال» شده و هیچ صدایی را برنمیتابند و بلافاصله به منتقدان انگ افراطی و تندرو میزنند!
طرفه آن که این جماعت نه خواب هستند و نه خود را به خواب زدهاند بلکه میدانند چه میکنند و مانند دلال معاملهای عمل مینمایند که هدف نهایی او جوش خوردن معامله است و طرفی که میخواهد احتیاط بیشتری کند و با دقت و با چشمانی باز پای معامله بیاید به هزار وعده توخالی او را قانع نموده و از سوی دیگر؛ به مدح و ستایش طرف دیگر معامله میپردازند تا کاملا موانع برچیده شود و شخص محتاط در فضای ساختگی بغلتد و صحنه را مهیا ببیند غافل از آن که همه ابعاد ماجرا را ندیده و در نهایت دچار خسارت بزرگی شده که دیگر کار از کار گذشته است.
دانستن اگر حق مردم است- که هست- چرا مدعیانی که دم از مردم و دانستن آنها میزدند اکنون همه ابعاد موضوع مذاکره ایران و آمریکا را برای افکار عمومی توضیح نمیدهند.
واقعا همه ماجرا این فضای گل و بلبلی است که برخی رسانههای مدعی اصلاحات ترسیم کردهاند یا خدای ناکرده نان خوردن به نام مردم حرفه و سرقفلی آنها شده و چون ذینفع هستند تنها یک روی سکه را بازگو مینمایند.
در این باره اشاره به مستنداتی ضروری است تا از تحرکات و تکاپوی رسانهای جریانی که خط نرمش با مختصات سازش! را پیگیری و رهگیری میکند رونمایی شود:
1- محور عمده جریان مورد اشاره و رسانههای وابسته به آن بر این مطلب متمرکز است که در بحث رابطه ایران و آمریکا، حریف کاملا و صددرصد قابل اعتماد است.
البته این ابتدای داستان است. چون وقتی به طرف مقابل این چنین میشود اعتماد کرد پس به زعم این جماعت، این یک «فرصت» برای ایران محسوب میشود. و به تعبیر دیگر توپ در زمین ایران است و اکنون که حریف لبخند زده و حتی بالاتر از آن تلفن زده، نوبت ایران است که پاسخ مناسب بدهد.
این در حالی است که شواهد و قرائن غیرقابل خدشه و رفتار آشکار طرف آمریکایی به وضوح نشان میدهد شرایط آنگونه نیست که مدعیان داخلی مانور میدهند و با واقعیتها فرسنگها فاصله است.
چند نمونه از اظهارات صریح و بدون ابهام مقامات آمریکایی خواندنی و قابل تامل است؛
الف- جان کری اخیرا در مصاحبه با سیبیاس میگوید: «تا زمانی که روندی قابل رسیدگی، مشخص و شفاف آغاز نشود آمریکا موضوع لغو تحریمها علیه ایران را حتی مورد بررسی هم قرار نخواهد داد.»
یعنی اگر گام اول آمریکا برای اثبات حسننیت لغو تحریمهای ضد ایرانی است این موضوع از سوی وزیرخارجه آمریکا با شروط و ادعاهای زیادهخواهانه به چالش کشیده میشود.
ب- دن شاپیرو سفیر آمریکا در تلآویو روز گذشته در مصاحبه با رادیو اسرائیل به صراحت بیان میکند؛ «اهداف اسرائیل و آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران یکسان است» و بلافاصله اضافه میکند؛ «همکاری بیسابقه بین واشنگتن و تلآویو برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات درباره برنامه هستهای ایران تحسینکننده است.»
پ- پیش از این دو مقام آمریکایی، سوزان رایس مشاور امنیت ملی اوباما نیز در مصاحبه با سیانان به سوال فرید ذکریا که پرسیده بود؛ «با توجه به عبارت اوباما درباره حق دسترسی ایران به انرژی صلحآمیز هستهای، آمریکا حق غنیسازی ایران را به رسمیت شناخته است»؟ واکنش نشان داد و در پاسخ خاطر نشان میکند؛ «اوباما نگفته حق غنیسازی ایران را به رسمیت میشناسد.» طرفه آنکه سوزان رایس هم مانند دن شاپیرو تاکید میکند آمریکا و اسرائیل درباره برنامه هستهای ایران همنظر هستند. این اعتراف رایس و شاپیرو برای سادهلوحان و ذوقزدگان کافی نیست؟
ت- و بالاخره باید به بخشی از ماهیت و رویکرد آمریکا در مواجهه اخیر با هیئت ایرانی اشاره کرد که رسانههای غربی آن را به بیرون درز دادند. از جمله نیویورکتایمز که به صراحت مینویسد؛ بعید است که کنگره آمریکا تحریمهای ضد ایرانی را لغو کند و در ادامه اذعان مینماید که شروط و خواستههای واشنگتن - بخوانید مطالبات غیرقانونی - درباره برنامه هستهای ایران، این کشور را با شوک بزرگی روبرو خواهد کرد.
معنای این عبارت نیویورکتایمز روشن است و آن اینکه ایران باید بداند هیچ نرمشی از سوی آمریکا در کار نیست.
خب، با این اوصاف و در شرایطی که صحنه روشن و خواستههای زورگویانه حریف شفاف و بدون ابهام است چرا برخی در داخل تلاش میکنند به افکار عمومی کشورمان القاء نمایند که حریف آماده امتیاز دادن و نرمش است؟
عجیب است که فلان روزنامه مدعی اصلاحطلبی با آلن ایر سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه به گفتوگو مینشیند و از قول او تیتر میزند؛ «خواستار لغو تحریمها هستیم» و این تیتر را با چاشنی عکسی از او و با حالتی به اصطلاح محجوب و دلسوزانه بر صفحه اول خود مینشاند! عکسی که سخنگوی فارسی زبان وزارتخارجه آمریکا انگشتر عقیق نیز به دست دارد.
آیا فارسی صحبت کردن و انگشتری که نماد خاصی در فرهنگ ایرانی است تضمینی برای اعتماد به کسانی است که تحریمهای وحشیانه را علیه ملت ایران تصویب کردند؟
و باز عجیبتر آنکه آلن ایر در مصاحبه با همین روزنامه اصلاحطلب، طلبکارانه میگوید؛ بین حرف تا عمل تفاوت هست و ما تمرکزمان بر عمل است و ایران باید از این فرصت استفاده کند و حتی تصریح میکند که اوباما و جان کری بر این باورند که گفتههای روحانی باید به بوته آزمایش سپرده شود.
و بالاتر از همه اینها، اینکه آلن ایر در این مصاحبه منطق همیشگی کابوها را نیز به نمایش میگذارد و تهدید میکند که؛ «بارها گفتهایم روند حل این مسئله [مسئله هستهای ایران] از طریق دیپلماسی باز است اما برای همیشه باز نخواهد ماند.»!
و بالاخره ترجیعبند ادعاهای آمریکا و غرب علیه ملت ایران را تکرار میکند؛ «ایران باید نگرانیهای جامعه بینالمللی را برطرف کند.»
2- محور دیگری که برخی رسانههای داخلی مدعی اصلاحطلبی دنبال میکنند گره زدن حل مشکلات اقتصادی به موضوع برقراری رابطه با آمریکاست. و این ماجرا هم به گونهای یکسویه بازتاب داده میشود. آنچنان که جهتدار تیتر میزنند؛ «پیشروی در نیویورک، عقبنشینی استانبول» و این در حالی است که حل مشکلات اقتصادی و بخصوص راه مقابله با تحریمها، باید مبتنی بر «پیشرفت اقتصادی درونزا» و «اقتصاد مقاومتی» باشد، نه تصور مذاکره با کشوری که خود در بحران اقتصادی به سر میبرد.
3- برخی رسانههای مدعی اصلاحات مقارن با فضایی که خود ترسیم کردهاند خط خیانت به آرمانها و اصول و محکمات جمهوری اسلامی را در پیش گرفتهاند و عجیب است که گستاخانه و بیپروا ستون مقاله و یادداشت خود را به کارشناسان رسانههای ضد انقلاب مانند بیبیسی و صدای آمریکا میسپارند آیا این بسترسازی برای تحمیل شرایط به دولت فعلی نیست؟ آیا تلاش میشود بازگشت دیجیتال و رسانهای فتنهگران فراری مهیا شود تا فضا را به نفع آمریکا و اربابشان سوق دهند؟ گفتنیهای دیگری هم وجود دارد که به آنها خواهیم پرداخت.
منبع : كيهان
دیدگاهها
ما پیروان خط امام و رهبری هرگز سازش با امریکا را نمی پذیریم. دوستی گرگ و چوپان هرگز هرگز!
ولی ما که شعب نبودیم.خیبر بودیم
www.aparat.com/v/12ngN
آیا رابطه با آمریکا مشکل اقتصادی را حل می کند ؟
www.aparat.com/v/R12GU
www.aparat.com/v/QMvld
شما در ولایت کدام یک قرار دارید ؟ الله یا طاغوت؟
www.aparat.com/v/nLCz4
www.aparat.com/v/nDybr
ارامش شماها و اربابانتون را امام خامنه ای هنگامی که حکم حکومتی برای مشایی صادر نکرد از شماها گرفتند .
زهی خیال باطل که ولایتمداران میدان را خالی کنند .
حتی با وجود شنیع ترین هتاکیهای رجاله هایی مثل ناصری و ... هم نمیتونید صدای ولایتمداران را خاموش کنید و نفس راحتی در فضای نفاق الود این سایت منحرف بکشید .
ذره ای هم ایمان و مردانگی در وجودتون اگر باقی مانده بود اونهمه فحش های چاله میدونی اون منافق مشایی پرست رو محکوم می کردید . اما نیست که نیست .
قبیله گرایی قبله امال شماست و مشایی خدای درونتان شده .
از اینکه سعی میکنی مثل من باشی جای بسی خوشحالیه .
اما مثال تو مثال کلاغ و کبک هست .
اومدی راه رفتن کبک رو تقلید کنی راه رفتن خودت رو هم یادت رفت .
روش بنده نقل قول مستند از اراجیف مشایی پرستان هست و روش اونها توهین و تحقیر و فحش و...
اگر نقل قولی برای اداعای خوت داری بیار . وگرنه بو همونجایی که امیر ناصری هتاک ضد ولایت رفت .
نه به کامنت اولم جواب دادی و نه به نوشته های بعدی .
فقط تهمت و تمسخر و ... تنها روش استدال شماهاست .
100 بار این اثبات شده . اما سرتون رو کردید زیر برف ......
سند رسوایی مسئولین سایت منحرف رایحه ظهور
abbas1341.niloblog.com/
نخیر
این روشی بود که خودت برای محکوم کردن بچه های سایت ازش استفاده میکردی.
بله اینطور برداشت کودکانه است پس بدون چقدر استدلالها و تحلیلهات کودکانه است
کسی شما رو نچسبوند به مشایی .
بلکه حرفت همون حرف مشایی پرستان بود .
فقط در مورد جلیلی بگم که رهبری وقتی احمدی نژاد رو بعد از ریاست جمهوری به عضویت مجمع تشخیص مصلحت در منصوب کردند . بلا فاصله در حکمی جلیلی رو هم عضو مجمع کردند .
پس بدون که جلیلی هیچی از احمدی = مشایی کم که نداه بلکه بسیار بالاتر هم هست .
چون یکی رییس جمهور بود ولی اون یکی فقط دبی شورای عالی امنیت ملی بود .
نتیجه گیری کودکانه ای بود .
و البته لطف کردی نظر قطعی رهبری انقلاب رو هم ابلاغ فرمودید .
مذاکره با رابطه دو موضوع کاملا مجزاست .
امام خامنه ای فرموده اند (من با مذاکره مخالف نیستم اما به امریکایی ها اطمینان ندارم ) (نقل به مضمون)
از طرف رهبری حرف نزنید و موضوع رو هم عوض نکنید .
رابطه با امریکای فعلی با این مشخصه های کنونی امکان نداره .
اما مذاکره برای حل مشکلات اشکالی نداره . همنطور که دولتهای قبل بر اساس شروطی که نظام مشخص کرده همیشه اماده مذاکره بودند .
اما به دلیل اینکه لحن و روش عملی امریکا هیچگاه تغییری نکرده بود . مذاکره هم اتفاق نیفتاده بود .
این بار امریکایی ها لحن خودشونو عوض کردند و برخی گامهای عملی رو هم برداشتند که منجر به مذاکره ذریف با وزیر خارجه امریکا در قالب 5+1 شد و مذاکره تلفنی دو رییس جمهور هم ایجاد شد .
اما حالا که امریکایی ها تغییر روش قبلی خودشونو دنبال میکنند . این مذاکره ها هم قطع میشه .
اما شما و صهیونیستها هر دو از اصل مذاکره ناراحت بودید . پس اهداف مشترکی دارید .
این اهداف رو تشریح کنید . به جای اینکه از طرف رهبری حرف بزنید یا مذاکره رو تبدیل کنیذد به رابطه .
افتاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از زمانی که در پازل جذب حد اکثری جنابشان نقش افرینی کرد . وحالا .....
وقی کیهان علیه مشایی بنویسه میشه منافق و وقتی به نفع افکار شماها بنویسه میشه تحلیل گر برجسته و....
شما این روزها با صهیونیستها هم نظر هستید . کیهان که جای خود داره .
یادتون رفته چقدر از هوشنگ امیر احمدی تمجید میکردید ؟
مگر اون دلال رابطه با امریکا نبود ؟ دیدار احمدی = مشایی با این دلال حامی صهیونیستها برای چی بود ؟ به غیر از تلاش نا کام احمدی = مشایی برای ایجاد رابطه با همین شیطان بزرگی که این روزها تو بوق کردید .
رابطه اگر از طرف احمدی = مشایی باشه خوبه ولی از طرف روحانی خیانت به نظام تلقی میشه ؟
نفاقتون خیلی اشکار تر از اینهایی هست که فکر میکنید .
فقط سرتون رو کردید زیر برف فکر میکنید کسی نمیبینه .
شيطان بزرگ
شيطان كوچك
شيطونك
شيطون بلا
جيگر طلا
کی از مشائی حرف زد؟
من خوشحالم اوباما به این سرعت خودشو نشون داد
گرچه بعضیا آدم بشو نیستن ولی خب بازم جای شکرش باقیه
بیاد برادر جلیلی!!!!
جناب عباس محمدي روزنامه كيهان و آقاي شريعتمداري از كي حامي مشايي شده ؟؟؟؟!!!!
عنوانتون نامردی و دو به هم زن بودنتون رو نشون میده ....
خب
بگذار یک نتیجه ای بگیرم
بنابر این
چون شما نه اسرائیل هستی نه حامی مشایی و نه خشونت طلب افراطی داخلی پس
وقتی رئیس جمهور ایران و آمریکا باهم مذاکره ی تلفنی داشتند شما خوشحال شدید
و وقتی هم که فشارهای صهیونیسم بر هیات حاکمه ی امریکا جواب داد و باعث شدمقامات امریکا همان حرفهای قبلی را تکرار کنند (یعنی ارتباط بی ارتباط )شما ناراحت شدید.
خوبه
پس خوبه اینم بدونی که امام خامنه ای هیچوقت از ارتباط با آمریکا خوشحال نمی شود.
اگر به آقای روحانی اختیار و اجازه داد صرفا برای اتمام حجت بود!
حالا بنشین و ببین چه خواهند گفت
علت این خوشحالی شما رو میخوام نشون بدم .
بعد از مذاکرات و گفتگوی تلفنی مقامات ارشد امریکا با هیات ایرانی . 2 گروه در خارج و داخل ایران ناراحت بودند .
1- اسرائیل
2- حامیان مشایی و خشونت طلبان افراطی داخلی .
بعد از اینکه فشارهای صهیونیسم بر هیات حاکمه امریکا جواب داد و مقامات امریکایی همان حرفهای قبلی رو تکرار کردند .
این بار همان 2 گروه خوشحال شدند .
1- اسرائیلی ها
2- حامیان مشایی و خشونت طلبان افراطی داخلی .
رهبری بر اساس واقعییات روز جامعه . اختیار این کارها رو به روحانی داده و هر موقع صلاح بدونه جلوش رو میگیره .
امریکایی ها هم به علت اینکه در طراحی ایجاد جنگ در منطقه با شکست روبرو شده بودند و هیچ راهی به جز نرمش در برابر ایران نداشتند . اقدام به این کار کردند و ظاهرا خیلی زود پشیمون شدن .
چون فهمیدن در دام دیپلماسی قدرتمند ایران گرفتار شدن و برای ادامه راه نرمش خودشون . باید هم تحریمها رو بردارن و هم حضور نظامی خودشونو در منطقه غرب اسیا کم کنند و هم از تروریستهای سوریه حمایت نکنن (شروط ایران برای ادامه مذاکرات )
حالا هم که امریکایی ها عقب نشینی کردن ایران چیزی از دست نداده . اما امریکایی ها بیشتر زیر سوال رفتن . چرا که قطع کننده روند دیپلماسی و گفتگو اونها هستند .
حتی اگر همینجا موضوع گفتگوها خاتمه پیدا کنه ایران پیروز این بازی دیپلماسی بوده و امریکاست که ضرر کرده و بی اعتبار شده .
خر برفت و خر برفت و خر برفت
اوباما چه زود گذاشت تو کاسشون!!!
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا