گرای روحانی به غرب: اگر بیشتر میخواهید باید بیشتر بپردازید (بیشتر فشار بیاورید)



خوش چشم کارشناس مسائل سیاسی:

روحانی می گوید برجام برای ما و شما حداقل بود، تصریح کرد: این حرف که اگر بیشتر می خواهی بیشتر هم باید بپردازی یعنی چه؟ این یعنی برجام دو و سه. خوب آمریکا که گفته چه چیز بیشتری می خواهد. آنها که گفته اند می خواهند قدرت موشکی و منطقه ای ما را مهار کنند.

www.rajanews.com/news/327594/

تهران - ایرنا - رئیس جمهوری در توتیتری گفت: برجام حداقل بود، چه برای شما و چه برای ما. اما اگر بیشتر می خواهید، باید بیشتر بپردازید.

www.irna.ir/news/83491493

به نقل از رای دهنده:

احمق جان من به روحانی رای دادم چون شورای نگهبان تائیدش کرده بود علاوه بر اون بارها مورد حمایت و تائید حضرت آقا بودن.چندین سال هم نماینده رهبر در شورای امنیت ملی بوده همه اینها دلیل بر اینه که من کار اشتباهی نکردم شاید رئیسی بهتر بوده ترجیح من و امثال من بر اعتدال بوده......اما تو
میدونی قرومساق یعنی چی معنیش رو میدونی?..24 میلیون به روحانی رای دادن که حداقل 10 میلیونش مرد هایی هستند که زن دارن و قرومساق یعنی کسی که زنش رو به دیگران میده..من که ازت نمیگزرم و خدا هم ازت نگزره....
تو مسلمون نیستی چه برسه به محب امام زمان..خدا تو کمر امثال شما بزنه که همه چیز رو نابود کردید..تو ناموست برات مهم نیست که اگه بود اینجوری به ناموس میلیون ها نفر توهین نمی کردی..زر مفت بزنی اون روی سگم رو هم میبینی

تو الاغی بیش نیستی احمق هم جد ابادت هست بی شرف باز می گویم تو و امثال شما که به این دزد رای دادی لیاقتان بیش از کلمه نیست شورای نگهبان معصوم نبود حالا امد یک دزدی را عامدانه تایید کرد مثل بنی صدر و یا روحانی ووووو شما عقل شعورت کجا رفته اگر شرف داری ای تف به تو....

به نقل از سعاح:

سلام
بنده نمی خواهم به نیت خوب شما لطمه ای وارد کنم۔ اما این رویکرد هم درست نیست چون عملاً عرفان اسلامی رو برای یک درجه خواص منحصر کرده برای عموم مسلمین ناقابل عمل نشان می دهد۔

حقیقت اینست که انبیاء و آئمه صلوات الله علیهم آمده اند تا راه سعادت و کمال رو به همه نشان بدهند تا هر فردی میتواند مثل سلمان و امثالهم بشود۔ اگر کسی نشود کوتاهی از خودش است و نه از دعوت یا داعیان الی الله۔

علاوه بر آن تفاوت بین وحدت عددی و وحدت احدی یک تفاوت درجاتی نیست که مثلاً یکی در دبستان بوده باشد ودیگری در دبیرستان۔ بلکه فرق در خود پارادائم هست که کل زندگی دنیوی و اخروی انسان رو دگرگون می سازد۔

اگر برخی خودشون رو کارشناسان مذهبی نشان داده مدام بگویند که نمی شود و شما نمی توانید، معلوم است که کسی همت نخواهد کرد راه علم و معرفت و تعقل و سلوک رو درپیش گیرد۔ درحالیکه هر مومن می تواند از کشف و شهود نیز برخوردار باشد که اعلیٰ ترین منزل معرفت و سلوک می باشد۔ این رو بنده نمی گویم بلکه از فرمایشان علامه طباطبایی رضوان الله علیه می باشد۔

آقایون پارادائم خود رو درست کرده عناوین متخصص دینی و فقیه و کارشناس و ... رو اختیار نمایند درست تبیین کنند بعدش حرف شما درست خواهد بود که هرکسی خواست در حد و توانش ازش بهره ببرد۔ وگرنه اگر خود راه رو کج و کوله فهمیده باشید دیگر نمی توانید راهنمای یک عده مریدان و پیروان کر و کور بشوید۔ کسانی که علاوه به فرعیات، در اصول و عقاید تقلید می کنند چراغ عقل خویش رو خاموش کرده اند و هر بلایی بر سر آنها آمد حق شون است۔

اگر غلط می گویم شما چند تا مصادیق بیان کنید که مردم سعی بر کسب معرفت از راه درست کرده باشند اما خداوند کمشون نکرد و اهلبیت علیهم السلام بی تفاوت از آنها رد شده باشند۔

اگر در عزم خود جدی و با اخلاص باشیم، برای پیروزی بهمون تضمین داده شده است:

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا

سلام
بنده نگفتم عرفان مخصوص عده ای خاص مثلا علما یا آقازاد هاست!...هر کسی میتواند در این راه سیر و سلوک قدم بگذارد و به فهم و عرفان برسد ولی خب زمان بر هست و باید تلاش کند...منظور اینکه همه انسانها که به این فهم و معرفت نمیرسند و کسانی که به این مرحله رسیدند و عارف شده اند نباید با مردم عادی صحبت نکنند چون سنگ روی سنگ بند نمیشه! و قضیه انالحق منصور حلاج تکرا میشه!...

برادر علیرضا عزیز

جمله ذیل شما می تواند اشتباه در فهم مطلب ایجاد نماید:

"و بحث درباره اینکه خدا نامحدود است و ما جزئی از ذات خدا هستیم قابل درک نیست..."

احتمالاً در بیانش اشتباه شده است۔ چون خداوند هم نامحدود هست و هم بسیط و ذات خداوند مرکب از اجزاء نیست که ما جزئی از ذات باشیم۔ در حقیقت وجود فقط یکیست و بقیه همه تجلیات و مظاهرش هستند۔ عذر می خواهم

به نقل از علیرضا:

دوست عزیز هیچ تفاوتی بین دین و ایمان و سنت پیغمبر با فلسفه و عرفان نیست که بخواهد بین مومنین و مسلمانان با عرفا و فیلسوفان درگیری رخ دهد!...بلکه اینها درجاتی از شناخت خدا میباشند...دستورات دینی و احکام و اصول دین برای مردم عادی است که مثلا باید بر اساس یک احکام یک مجتهد که در علم دین تحقیق کرده اولیات دین را اجرا کنند چون خود فرد عادی که در علوم اسلامی و خداشناسی به مرحله ای نرسیده که خودش فهم کاملی داشته باشد...ولی کسی که به مرحله عرفان میرسد یعنی آنقدر به یقین و مرحله فنا فی الله رسیده که همه کائنات را الله می بیند یعنی یک مرحله بالاتر از مردم عادی...و بهمین خاطر است که حرفهای منصور حلاج را مردم عادی کفر محسوب میکنند و چون به آن مرحله از شناخت و یقین نرسیدند حرفهای عرفا برای مردم عادی قابل هضم نیست بهمین خاطر حرف از فلسفه و عرفان و واجب الوجود و اینها برای مردم عادی صحیح نیست و بهتر است در محافل عمومی مطرح نشوند تا بین مومنین درگیری رخ ندهد
عرفان چیز خیلی خوبی است ولی کاربرد عمومی نداره...مردم عادی باید به اصول اولیه دین را اجرا کنند و بحث درباره اینکه خدا نامحدود است و ما جزئی از ذات خدا هستیم قابل درک نیست...برای برخی افراد این مقامات قابل دسترس هست ولی نه عموم مردم...اینها درجاتی از ایمان است مثل ایمان ابوذر و سلمان...که در طول هم هستند نه در مقابل هم...مثل اختیار انسان که در طول اختیار خداوند است...

سلام
بنده نمی خواهم به نیت خوب شما لطمه ای وارد کنم۔ اما این رویکرد هم درست نیست چون عملاً عرفان اسلامی رو برای یک درجه خواص منحصر کرده برای عموم مسلمین ناقابل عمل نشان می دهد۔

حقیقت اینست که انبیاء و آئمه صلوات الله علیهم آمده اند تا راه سعادت و کمال رو به همه نشان بدهند تا هر فردی میتواند مثل سلمان و امثالهم بشود۔ اگر کسی نشود کوتاهی از خودش است و نه از دعوت یا داعیان الی الله۔

علاوه بر آن تفاوت بین وحدت عددی و وحدت احدی یک تفاوت درجاتی نیست که مثلاً یکی در دبستان بوده باشد ودیگری در دبیرستان۔ بلکه فرق در خود پارادائم هست که کل زندگی دنیوی و اخروی انسان رو دگرگون می سازد۔

اگر برخی خودشون رو کارشناسان مذهبی نشان داده مدام بگویند که نمی شود و شما نمی توانید، معلوم است که کسی همت نخواهد کرد راه علم و معرفت و تعقل و سلوک رو درپیش گیرد۔ درحالیکه هر مومن می تواند از کشف و شهود نیز برخوردار باشد که اعلیٰ ترین منزل معرفت و سلوک می باشد۔ این رو بنده نمی گویم بلکه از فرمایشان علامه طباطبایی رضوان الله علیه می باشد۔

آقایون پارادائم خود رو درست کرده عناوین متخصص دینی و فقیه و کارشناس و ... رو اختیار نمایند درست تبیین کنند بعدش حرف شما درست خواهد بود که هرکسی خواست در حد و توانش ازش بهره ببرد۔ وگرنه اگر خود راه رو کج و کوله فهمیده باشید دیگر نمی توانید راهنمای یک عده مریدان و پیروان کر و کور بشوید۔ کسانی که علاوه به فرعیات، در اصول و عقاید تقلید می کنند چراغ عقل خویش رو خاموش کرده اند و هر بلایی بر سر آنها آمد حق شون است۔

اگر غلط می گویم شما چند تا مصادیق بیان کنید که مردم سعی بر کسب معرفت از راه درست کرده باشند اما خداوند کمشون نکرد و اهلبیت علیهم السلام بی تفاوت از آنها رد شده باشند۔

اگر در عزم خود جدی و با اخلاص باشیم، برای پیروزی بهمون تضمین داده شده است:

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُ مْ سُبُلَنَا

فتنه ای که باید در نطفه خفه می شد!

وسیم رضوی رئیس اداره اوقاف شیعه در ایالت اوترپردیش هند اعلام کرده است که درپی ساخت یک فیلم در مورد جناب عایشه می باشد که در آن از صحیح بخاری و ترمذی کمک گرفته است۔ او می خواهد روایاتی رو به تصویر بکشد که باعث وهن دین اسلام بشود۔ علاوه بر ناصواب بودن این کار خطرش برای شیعیان جهان خیلی زیاد است۔

سخنرانی زنده روحانی در سازمان ملل تا دقایقی دیگر کانال 1

لینک دانلود:
uupload.ir/view/ucxp_ani.mp4/

به نقل از m313:

ای لعنت به ان قرومساق هایی که به این اشعث رای دادند

کسانی که شهادت مومن و مدیر و مدبر بودنش داده احراز صلاحیت اش کردند چی؟

به نقل از m313:

ای لعنت به ان قرومساق هایی که به این اشعث رای دادند

احمق جان من به روحانی رای دادم چون شورای نگهبان تائیدش کرده بود علاوه بر اون بارها مورد حمایت و تائید حضرت آقا بودن.چندین سال هم نماینده رهبر در شورای امنیت ملی بوده همه اینها دلیل بر اینه که من کار اشتباهی نکردم شاید رئیسی بهتر بوده ترجیح من و امثال من بر اعتدال بوده......اما تو
میدونی قرومساق یعنی چی معنیش رو میدونی?..24 میلیون به روحانی رای دادن که حداقل 10 میلیونش مرد هایی هستند که زن دارن و قرومساق یعنی کسی که زنش رو به دیگران میده..من که ازت نمیگزرم و خدا هم ازت نگزره....
تو مسلمون نیستی چه برسه به محب امام زمان..خدا تو کمر امثال شما بزنه که همه چیز رو نابود کردید..تو ناموست برات مهم نیست که اگه بود اینجوری به ناموس میلیون ها نفر توهین نمی کردی..زر مفت بزنی اون روی سگم رو هم میبینی

دوستان عزیزان دلسوختگان عاشقان مکتب اهل بیت در عمل اسوه باشید برای نوجوانان(با همسان سازی وعمل به روش ائمه) امروزه باید در عمل نشان داده بشه روش صدیقین امروز جوانان و ....سرگردانند عنانشان به دست نا اهلان افتاده عمل به سیره ائمه راه نجاته
دویم دلسوزان دست اندر کار نگزارید کسانی که با استفاده از موقعیتهای مختلف به وجود امده و یا ایجاد شده ثروتی به هم زده اند این ثروت ملت را برداشته ودر بلاد کفر مصرف ویا سرمایه گذاری کنند ویا در داخل جهت فاسد کردن جامعه اسلامی مصرف کنند
هرکس دستی در قدرت ومسولیت دارد مسول است نخوابید تا باضربات دشمن بیدار شید
ساده زیستی روش وعمل تمام 124000نشان خدا در زمین بوده مبادا شیطان شمارا بفریبد.

به نقل از نهاندست:

مرد حسابی نوشته من را نخوانده و چشم بسته جواب داده ای!!
آیت الله العظمی مکارم شیرازی به عنوان یک فقیه فتوا به کفر صوفیه می دهد نه به عنوان یک عارف.
نظر حضرت امام نیز به عنوان یک فقیه دقیقا همین است و صوفیه را کافر می دانند.
مفام معظم رهبری هم به همین صورت!
شایان ذکر است که صوفیه از زمان امیر المومنین (ع) مطرود بودند . این حرکت از زمان امام صادق (ع) به دلیل فجایع بیشماری که در جهان اسلام رخ داد نمود بیشتری پیدا نمود و در زمان متوکل عباسی و امام هادی (ع) بسیار فراگیر شد.
جالب این است که تمامی ائمه معصومین (ع) با جریان تصوف مخالف بودند.
و خیلی جالب این که یکی از کسانی که فتوای قتل منصور حلاج را صادر کرد جناب حسین بن روح نایب خاص امام زمان (عج) بوده است. یعنی این جریان از نظر حضرت صاحب نیز مهدور الدمند.
حالا شما می خواهید مغلطه کنید بحث دیگری است.
و نکته آخر: شما بیشتر دین را می فهمید یا حضرات مکارم و نوری همدانی که شان و مقام علمی و مبارزاتی شان اظهر من الشمس است؟

یعنی شمس تبریزی و مولوی از یه لحاظ مومن و از یه لحاظ دیگه کافرند؟

به نقل از ....:

بعید است تا قبل از ظهور امام زمان (عج) ایران از زیر سلطه وحشتناک آمریکا و اروپا که با برجام به ایران تحمیل شد، نجات یابد.
تمام اقدامات دولت و طرح های ارائه شده اخیر، در جهت منافع آمریکا و اروپا و کمک به مزدوران منطقه ای آنهاست.

دلسوزی کسانی که برای اسلام و انقلاب شب و روز ندارند هم دیگر ارزشی ندارد.

خدایا چقدر عذاب اور است این قیافه کریح روحانی و ظریف لعنت به این دولت و انهایی که به این خائنین رای دادند هزار لعنت

به نقل از رایحه ظهور:

انسان می ماند در برابر این همه بی غیرتی و بی شرفی چه بگوید :

پرچم ایران مقدس است.
متبرک به نام جلاله الله است.
زیر این پرچم، اجساد مطهر شهدا، تشییع و به خاک سپرده شده اند.

حیف است این پرچم مقدس، غریبانه در سرزمین کفر، الحاد و فساد نظاره گر خیانت به اسلام و انقلاب باشد و مظلومانه خون گریه کند!

امام راحل، شهدا، شرمنده ایم!

ملّاهای ضد فلسفه و عرفان

رهبرمعظم انقلاب:
اختلافات را باید مدیریّت کرد. مواظب باشید اختلاف ‌نظرها به درگیری و تشنّج و ناخن زدن به چهره‌ی یکدیگر نینجامد! ما در گذشته در سنّت حوزه‌های خودمان داشته‌ایم که حالا من آخرین موردش را که بخواهم عرض بکنم، مرحوم حاج شیخ مجتبیٰ قزوینی (رضوان ‌الله علیه) [است که] ملّای برجسته‌ی بزرگی در مشهد بود، ضدّ فلسفه و عرفان. بنده خودم جزو ارادتمندان ایشان بودم و هستم؛ مرد واقعاً بزرگی بود امّا سلیقه‌ی علمی ایشان این بود: درست ضدّ فلسفه و ضدّ عرفان که کتاب هم در این زمینه نوشته بود، تدریس هم میکرد؛ جزو برجسته‌ترین شاگردهای مرحوم آمیرزا مهدی اصفهانی بود؛ و امام بزرگوار، مغز فلسفه و عرفان بود، لُبّ فلسفه و عرفان بود؛ خب اینها خیلی با هم فاصله دارند، یعنی درست بکلّی در دو قطب یک طیف قرار دارند. وقتی که مبارزات شروع شد و امام نشان داد که رهبر این مبارزه است -امام از روزهای اوّلِ مبارزه این را اثبات کرد- این آقای حاج شیخ مجتبیٰ قزوینی با همه‌ی این اختلافاتی که داشت، بلند شد از مشهد و یک جماعتی را هم با خودش برداشت، آمدند دیدن امام در قم؛ آمدند اظهار ارادت به امام کردند. تا وقتی هم ایشان زنده بود -سال ۱۳۴۶ ایشان از دنیا رفت- پای انقلاب بود، یعنی واقعاً امید ما طلبه‌های مبارزِ آن روز در مشهد به مرحوم حاج شیخ مجتبیٰ بود، با اینکه اختلاف سلیقه‌اش با امام این جوری بود.

مرحوم آمیرزا جواد آقای تهرانی ملّای دیگری بود در رتبه‌های بعدی از همان جماعتِ مخالفین فلسفه و عرفان که ما خدمت ایشان درس هم خوانده بودیم. ایشان خب نقطه‌ی مقابل بودند دیگر. ایشان قبل از انقلاب اظهار ارادت به امام می‌کرد. من خودم قبل از پیروزی انقلاب از ایشان شنیده بودم اظهار ارادت و علاقه‌ی به امام را؛ بعد از پیروزی انقلاب هم این آدم بلند شد رفت جنگ؛ پیرمرد هفتاد هشتاد‌ ساله بلند شد، رفت لباس بسیجی پوشید و پای خمپاره [ایستاد] و مشغول جنگ شد؛ یعنی ما آدمهای این جوری داشتیم. [یعنی] اختلاف فکری، در عین حال اتّحاد به معنای واقعی کلمه؛ لله، فی‌الله، فی‌سبیل‌الله.

بیانات در دیدار طلاب حوزه های علمیه سراسر کشور/ 18 اردیبهشت 98

لا اله الا الله!

فطرت انسانی عاشق کمال و از عیب و نقص بیزار است۔ وقتی ما با یک صاحب کمال مواجه می شویم، ازش بخاطر داشتن کمال تجلیل می کنیم۔ هر چه کمالش بیشتر تکریم و توقیر ما ازش بیشتر تا اینکه چاشنی تواضع بهش اضافه می شود۔

عزت و تکریم همراه با تواضع وقتی از حد گذشت به پرستش تبدیل می شود و انسان واله و شیدای صاحب کمال می شود۔ چون خداوند بعنوان وجود محض صاحب تمام کمالات بدرجه اتم هست لایق پرستش می باشد ولا غیر۔

التماس دعا

اینطوری نمیشه ... :
خدا یکیست و مجرد و بسیط و نا محدود و سایر مخلوق نیز در عرض او وجود دارد۔

بلکه حقیقت اینست که:
وجود نامحدود جایی رو برای دیگری باقی نمیگذارد۔ پس او همه است با این تفسیر که خداوند واجب الوجود و قائم بالذات است و سایر مخلوق ممکن الوجود و قائم به اوست۔ مثل عکس های در آیینه که هیچ وقت وجود اضافی تلقی نمی شود۔

[وحدت احدی در مقابل وحدت عددی: وحدت احدی مدنظر محمد و آل محمد علیهم السلام هست چون وحدت عددی راه برای شرک رو باز میگذارد]