uupload.ir/files/8c8s_an-s.jpg

دوچیز در حاکمیت ایران نقطه قرمزه و هیچ کسی با هر مقامی حق ورود به این منطقه ممنوعه رو نداره: اول قاچاق و پولشویی 20 میلیارد دلاری سازمان یافته رهبران حاکمیت و دوم حفظ منافع رانتی های اتاق بازرگانی( که دولت اقا حسن وابسته این گروهه)
الانم جناب ظریف وارد خط قرمز گروه اول شده به خاطر همین دو راه بیشتر نداره یا باید جلوی تربیون بیاد بگه من غلط کردم یا استیضاح و خداحافظی
ایران خواران با هیچ کسی تعارف ندارند احمدی نژاد باشی یا ظریف باید حد و حدود خودتو بدونی

با سلام جناب سعاح
میخام بحثی را پیش بکشم ک شاید کمکی در فهم موضوع مهدویت عرفان انقلاب فلسفه احمدی نژاد مشایی و تنی چند از علما همچون علامه حسن زاده و جوادی آملی و امام و آقا حداقل ب خودم بشه...
از سایر دوستان هم میخام ک با هر گرایش سیاسی ک حضور دارند برای رسیدن ب نتیجه کمک کنید.

اول اینکه نوع عرفان احمدی نژاد و مشایی چیست و آیا میشه اون را در قالب عرفان اسلامی مطرح کرد؟
دوم اینکه علمایی همچون علامه حسن زاده و جوادی آملی و بعضا شاگردانی همچون صمدی مباحثی را طرح فرمودند که گاها می بینیم برخلاف شریعت هستند و از آن بعنوان اسرار عرفانی یاد می شود مانند بهشتی خواندن شمر و یزید یا اوج شهود خداوند هنگام مجامعت و ... آیا این مباحث قابل طرح و استفاده است؟
سوم اینکه فلاسفه و عارفان بزرگی چون ابن عربی و ابن سینا و ملاصدرا و مولانا و حافظ و سعدی و ... نیز اندیشه هایی را بر زبان جاری کردند ک می توان رای ب انحراف آنها داد آیا تمام این بزرگان راه را کج رفته اند؟
و چهارم و آخر اینکه امام خمینی ره و آقا حفظه الله بعنوان سکانداران کشتی نجات انقلاب تا رسیدن ب مقصود هم بارها سخنان این بزرگان را تایید و حتی امام ره در نامه ب گورباچف برای شناخت اسلام توصیه ب مطالعه آثار این بزرگان نمودند...
با این اوصاف اینکه امثال بنده گیج و گمراه شده و سر از زندگانی خودم درنمیارم باید چیکار کنم؟
ممنون میشم دوستان بدون توهین جواب بدن

ته فلسفه پشمکی کفریات است وبس ...
آقا ثقلین که منبع نور هست ول کردند رفتند چسبیدند به علوم غریبه و علومی که برای به کنار زدن علم اهل بیت س بنا شده است ...
این آیه باطنش به انسان نشون بدند راه برامون آشکار میشه ...
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ
آقا از این مشرب نخورید ... 313 قطره ای از این مشرب ننوشیده اند
والعاقبه للمتقین

مشرق نیوز: قوّت گرفتن «احضار ظریف» با یک پرونده ضد امنیتی

رسانه‌ها روز گذشته گزارش دادند میثم نصیری احمدآبادی که از سال ۸۹ به ریاست مرکز اطلاعات مالی وزارت اقتصاد رسیده است به تازگی به دلیل فعالیت‌های مشکوک و درخواست سرّی پناهندگی از آمریکا تحت نظر قرار گرفته و از کشور ممنوع‌الخروج شده است.[10]

با این وصف مشخص شده است که اظهارات ظریف درباره پولشویی و موارد و اطلاعاتی که او در اشاره به برخی نهادهای کشور اشاره کرده است توسط همین فرد مشکوک در اختیار وزیر خارجه قرار می‌گرفته و شخص وزیر هم عینا آنها را تکرار کرده است.

اطلاعاتی که درست و غلط آنها و انگیزه تأکید بر آنها در فضای افکار عمومی آنهم توسط محمدجواد ظریف مشخص نیست.

این پرونده تازه مفتوح ابعاد دیگری هم دارد از جمله اینکه گفته می‌شود فرد مذکور وظیفه مشاورت ظریف را نیز بر عهده داشته و یا اینکه واحد اطلاعات مالی وزارت اقتصاد که نصیری احمدآبادی مسئول آن بوده است، فهرست ۴۰۰ صرافی که به نوعی تحریم‌ها را دور می‌زدند را به واحد اطلاعات مالی طرف‌های خارجی ارائه کرده که این امر منجر به شناسایی این صرافی‌ها شده و بحران ارزی اخیر را تقویت کرده است.

با این اوصاف تنها یک راه در پیش پای وزیر خارجه می‌ماند و آن عذرخواهی رسمی و "اعلام آمادگی بابت پیگیری قضایی اظهاراتش" از بابت القای پولشویی توسط یک یا چند نهاد کلان در کشور است.

چه اینکه اظهارات ظریف درباره پولشویی، نهادهای کلان را نیز مورد اشاره قرار می‌داد، خاصّه جایی که می‌گفت: «آنجاهایی که هزاران میلیارد پولشویی انجام می‌دهند»[11]

لازم به توضیح است که نشانه‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه محمدجواد ظریف، با جیسیون رضائیان، جاسوس ایرانی_آمریکایی نیز پیش از دستگیری رضائیان روابط بسیار نزدیکی داشته است...

شاید نوشته های ملاصدرا را دوستانی مطالعه فرموده باشند و چون بنده از آوردن آنها در اینجا شرم دارم فقط آدرس می دهم ...
nooralsadegh.ir/.../... حسن زاده آملی می گوید:

آنچه آخوند ملاصدرا گفته است حق است ولی بهتر بود آشکار نمی گفت!! (53) و آقای جوادی آملی [بدون هیچ مدرکی] می گوید افلاطون و ارسطو شاگردان حضرت ابراهیم و موحد بودند!!! و مردم می رفتند سر قبر آنها حاجت می گرفتند!!!!!! (30)
و ملاصدرا ارسطو و افلاطون را معصوم می داند و می گوید:
بیشتر سخنان این فیلسوف اعظم (ارسطو) دلالت دارد بر قوت کشف او و نور باطن او و قرب و منزلت او نزد خداوند. و شاید اشتغال او به امور دنیا در خدمت اسکندر مقدونی و تدبیر خلق بعد از آن بود که نفس او کامل و ذات او به مرتبه تمام و کمال رسیده است و به مقامی که «لم یشغله شأن عن شأن» او را از هیچ کار دیگر باز نمی داشته است!!!!!! (31)
ملاصدرا در اظهار ارادت به فلاسفه یونان کار را به جایی می رساند که فلاسفه یونان را که شرابخوار، همجنس باز و بت پرست بودند معصوم از هرگونه اشتباه و خطا می داند!!! و آنها را دارای علوم الهامی، ساکن در قصرهای بهشتی، بلکه وجودشان را مایه آبادی بهشت می داند!!!!!! (32)

و آقای جوادی آملی ملاصدرا را در مقابل خاتم الانبیاء که عقل کل است قرار می دهد و می ا:

جا دارد که ملاصدرا با آوردن حکمت متعالیه بگوید الیوم أکملت لکم عقلکم و اتممت علیکم نعمتی !!!! (33)

آتش سوزی ها غیر عادی هست با توجه به اینکه نیمکره جنوبی الان بهاره و خیلی هم هوای گرمی ندارند
احتمالا طارق نزدبکشون شده

خیلی خوب۔ اول از همه خودم و شما رو به تقویٰ و حوصله دعوت می نمایم۔

بنظرم بهترین راه فهمیدن وحدت شخصی وجود فهم تفکر مقابلش هست۔ شاید بهتر است هر دو تفکر رو بالترتیب بعنوان وحدت احدی و وحدت عددی بشناسیم۔

دومی [و متاسفانه رائج درمیان اکثر عامه مردم] میگوید که ما فقط یک خدا داریم و بقیه همش مخلوق اوست۔ بین مخلوق و خالق هیچ مقایسه و تناسبی نیست و ...

اگرچه چنین تفکر سر سطح توحیدی بنظر میرسد اما خیلی راحت راه شرک رو باز می نماید۔ چون اولین هدف چنین تفکر [من و خدا] دو موجودات جداگانه [ولو یکی خیلی خیلی بزرگ تر از دیگری باشد] هست۔ کسانی که این تفکر رو دارند خودشون حق و خلق رو با مثال خورشید و شمع بیان میکنند۔ شمع هم نور دارد اما آن کجا و نور خورشید کجا۔

ولی مسئله اینجا پیش می آید که خورشید و شمع هر دو میتوانند هم باهم وجود داشته باشند و هم بدون دیگری۔ یعنی شمع برای بقای خود نیازی به خورشید ندارد۔ از همینجا همزمان بخاطر بودن یک خدای بزرگ و میلیاردها مخلوق کوچک مشارکت یا شرک بوجود می آید۔ برای همین چنین تفکر رو وحدت/توحید عددی می نامند که عرفاء قبولش ندارند۔

بنظر عرفاء توحید یا وحدت احدی مطرح هست۔ اگر تا اینجا سوالی، نقدی پیرامون مطلب قبلی نداشته باشید عرض خواهم کرد، ان شاء الله۔