هشدار ولی امر مسلمین نسبت به خطر اسلام آمریکایی( پیام حج 93) :
سوّمین موضوع مهم و دارای اولویّت، نگاه هوشمندانهای است که فعّالان دلسوز جهان اسلام باید به تفاوتِ میان اسلام ناب محمّدی و اسلام آمریکایی داشته باشند و از خلط و اشتباه میان این دو، خود و دیگران را برحذر بدارند. نخستین بار امام راحل بزرگ ما به تمایز این دو مقوله همّت گماشته و آن را وارد قاموس سیاسی دنیای اسلام کرد. اسلامِ ناب، اسلامِ صفا و معنویّت، اسلامِ پرهیزکاری و مردمسالاری، اسلامِ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار رُحَماءُ بَینَهُم» است. اسلامِ آمریکایی، پوشاندن لباس اسلام بر نوکری اجانب و دشمنی با امّت اسلامی است. اسلامی که آتش تفرقه میان مسلمین را دامن بزند، به جای اعتماد به وعدهی الهی، به دشمنان خدا اعتماد کند، به جای مبارزه با صهیونیسم و استکبار با برادر مسلمان بجنگد، با آمریکای مستکبر علیه ملّت خود یا ملّتهای دیگر متّحد شود، اسلام نیست؛ نفاق خطرناک و مهلکی است که هر مسلمان صادقی باید با آن مبارزه کند.
هشدار دگرباره امام خامنه ای(مدظله) درباره خطر اسلام آمریکایی در تحولات کنونی منطقه و جهان اسلام ، ما را بر آن داشت تا تاملی پیرامون این خطر مبتلا به جهان اسلام و رابطه ی و تاثیر آن بر ظهور داشته و مروری بر بیانات و هشدارهای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) پیرامون این خطر مهم داشته باشیم.
امام خمینی (ره) و بازشناسی اسلام آمریکایی
بازشناسی اسلام اصیل و ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله از اسلام آمریکایی یکی از درخشانترین اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی رحمهالله بود که در برههای خاص و سرنوشتساز انقلاب مانع از ورود و نفوذ افکار التقاطی و دگراندیشی در جامعه اسلامی ایران گردید. نگارنده به بررسی مبنای چنین تقسیمبندی و علت نامگذاریها پرداخته و با بیان انواع اسلام آمریکایی و اوصاف و ویژگیهای آن درصدد ارائه راههایی برای شناخت آن است. یکی از مهمترین و درخشانترین نقطه در اندیشه سیاسی امام خمینی رحمهالله، بازشناسی اسلام اصیل از اسلام غیراصیل است. بازشناسیای که موجب رهایی از کوچههای تحجر و التقاط و دگراندیشی گردید. چنین امری از عهده کسی بر میآید، که اسلام اصیل را به معنای واقعی کلمه بشناسد و خطراتی که در کمین چنین اسلامی است را گوشزد نماید و برای مردم روشن نماید. اسلام در متن خویش دارای تضاد نیست و اگر تناقضی دیده میشود مثلاً از یک سو فریاد ظلمستیزی سر داده و از طرف دیگر با ظالمان بر سر یک سفره مینشیند، ناشی از التقاط و دگراندیشی است نه تضاد در احکام اسلام: «روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین دو تفکر متضاد و رو در رو وجود داشته باشد، از واجبات سیاسی بسیار مهم است... وظیفه همه علماست که با روشن کردن این دو تفکر، اسلام عزیز را از شرق و غرب نجات دهند.»
بررسی این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که این مباحث از طرف حضرت امام رحمهالله زمانی طرح شد، که مشکلات متعددی همچون جنگ، ویرانی و پیامدهای آن در جامعه اسلامی وجود داشت؛ اما هیچ یک از اینها مانع از طرح این تقسیم نشد. این خود نشان دهنده خطر مهمی بود که نظام اسلامی را تهدید میکرد. خطری که مهمتر و حساستر از مشکلات موجود در جامعه بود. از آنجا که این انقلاب به نام اسلام پیروز شده بود، در صورت غفلت از این تقسیم، ضربات جبرانناپذیری بر پیکر انقلاب، بلکه بر پیکر اسلام وارد میشد. چرا که گروهی با ماسک اسلام بر نقاط حساس نظام اسلامی دست مییافتند و هوا و هوسهای خود را به نام دین بر مردم عرضه میکردند. از این رو تقسیم اسلام به اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله و اسلام آمریکایی، مانع سوء استفاده کسانی میشود که گرچه به ظاهر مسلمانند؛ امّا در حقیقت به تعبیر حضرت امام رحمهالله :«اینها مروج اسلام آمریکایی اند و دشمن رسولالله.» گرچه بحث اسلام غیر اصیل را میتوان، از راههای گوناگون همچون از دیدگاه قرآن، روایات و تاریخ مورد بررسی قرار داد؛ اما آنچه نویسنده در این نوشتار بدنبال آن است، تبیین آن در پرتو سخنان حضرت امام رحمهالله میباشد. از این رو سعی میشود، با توجه به سخنان آن حضرت، علت نامگذاری اسلام غیراصیل به اسلام آمریکایی و خصوصیات چنین اسلامی، مورد بررسی قرار گیرد.
1-علت تقسیم اسلام به اسلام ناب و اسلام آمریکایی
تقسیم اسلام به اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله و اسلام آمریکایی بیانگر این نکته است که حق، همیشه ثابت بوده و تغییر نمیکند. به همین دلیل با نامگذاری اسلام اصیل به نام اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله به حقیقت اشاره شده است؛ اما ماسک اسلام ناب و اسلام غیراصیل، در هر عصری چهره عوض میکند تا بتواند با سوار شدن بر موج هر عصری، عدهای از انسانهای ساده لوح را در دام بیاندازد. میدانیم از بدو تولد اسلام، مخالفتهای زیادی با آن صورت گرفت؛ ولی یکی از موفقترین کارهایی که صورت گرفت، آن بود که در مقابل اسلام اصیل، اسلام بدل ساختند. مهمترین نمونه آن را در برخورد حضرت علی علیهالسلام با معاویه میتوان دید. گرچه تحلیل سیاستهای معاویه و حضرت علی علیهالسلام از حوصله این نوشتار خارج است؛ اما توجّه به این نکته ضروریست، که معاویه از کسانی بود که بنای انهدام اسلام را داشت. مؤید این مطلب بیان مسعودی و ویل دورانت است.
نمونه اول: مسعودی در مروج الذهب مینویسد: «مطرف بن مغیرة بن شعبه میگوید: شبی پدرم به خانه آمد بسیار گرفته و ناراحت بود و شام نخورد. مدتی بعد پیش او رفتم و علت ناراحتی را پرسیدم. گفت: من از نزد پلیدترین انسانها میآیم. گفتم: چه شد؟ گفت: امشب نزد معاویه بودم به او گفتم تو دیگر پیر شدی، پس حق اهلبیت از بیتالمال را به آنها بده. گفت: هرگز چنین کاری نمیکنم. سپس از عمر و ابوبکر و عثمان یاد کرد و گفت: هر یک از آنها حکومت یافتند. وقتی مردند اسمشان از میان رفت؛ ولی روزی پنج مرتبه بانگ «اشهد ان محمدا رسول الله» از مأذنهها شنیده میشود با این برنامه چه چیزی باقی میماند؟ باید این مراسم، متروک و دفن شود»
نمونه دوم:ویل دورانت در تاریخ تمدن مینویسد: «معاویه در کار دنیا ورزیده بود و به دین پایبند نبود و دین را پل کم خرجی میدانست که نمیباید میان او و تمتع از لذات دنیا حائل شود». معاویه با داشتن چنین روحیهای، بر مسند حکومت اسلامی تکیه زد و بدعتهای متعددی را در دین به وجود آورد؛ به گونهای که یعقوبی در تاریخ خویش، حدود هفده مورد از بدعتهای وی را برمیشمارد مانند: گرفتن مال مردم به نام خودش، احداث پادشاهی در اسلام، خود بر صندلی مینشست و مردم پایینتر از او مینشستند و ... البته تمام اینامور توسط وی، به نام دین انجام میشد. و چه زیباست سخن امیرالمؤمنین علیهالسلام که میفرماید: «فان هذا الدین قد کان اسیرا فی ایدی الاشرار یعمل فیه الهوی و تطلب فیه الدنیا» یعنی: همانا این دین در دست بدکارانی اسیر گشته بود، که با نام دین به هواپرستی پرداخته و دنیای خود را بدست میآوردند امّا همین شخص، با نام دین به جنگ حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام رفت و در ظاهر نیز حضرت را شکست داد: «با حربه قرآن معاویه، امیرالمؤمنین را شکست داد؛ با حربه قرآن، و الّا چند دقیقه دیگر، چند ساعت دیگر اگر مانده بود، آثاری از بنی امیّه باقی نمیماند، لکن حیله کردند، قرآن آوردند که ما مسلم، شما هم مسلم...»
این برخورد، در دوران امام حسین علیهالسّلام و یزید، به اوج خود رسید. در زیارت اربعین میخوانیم: «و بذل مهجتک فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلاله» یعنی: خون پاکش را در راه تو ریخت، تا بندگانت را از جهالت و گمراهی نجات دهد. آنچه در زیارت اربعین آمده، مبین این است که عدهای به خاطر جهل نسبت به اسلام ناب، و رفتن به سمت اسلام بدلی و غیراصیل، منادی اسلام اصیل را به شهادت میرسانند. از این رو باید آنها را از این جهالت نجات داد. بنابراین تبیین این نظریه و شناساندن چنین اسلامی، کاری حسینی است؛ یعنی شناساندن همان اسلام معاویه و یزیدی که امروزه در قالب جدید و چهره آمریکاپسند، به بازار عرضه شده است. به همین جهت، شناخت دقیق این تفکر، کاری ضروری است. از اینرو این تقسیم را میتوان، مصداق آیه شریفه «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ» یعنی: همانا ما به موسی و برادرش هارون کتاب تورات را عطا کردیم که جداسازنده میان حق و باطل و روشنی بخش دلها و یادآور متقیان است، دانست. چرا که در لباس دوست درآمدن، بهترین راه برای ضربهزدن به کیان و هستی اوست.
دشمن دوستنما را نتوان کرد علاج
دانه را مرغ چه داند که قفس خواهد شد
اینجاست که به نظر میرسد، یکی از مهمترین نقاط اندیشه حضرت امام رحمهالله تقسیم اسلام به اسلام اصیل و اسلام آمریکایی است، و اوست که خطر این نوع تفکر را گوشزد میکند. آنجا که میفرماید: «طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مآبی و دین فروشی عوض شده است.» اما گذاردن نام آمریکا بر چنین اسلامی، برای آن است که شیطنتها و قلدرمآبی این شیطان بزرگ، بر کسی پوشیده نیست. امروزه در اکثر جنایتهایی که در گوشه و کنار جهان بوقوع میپیوندد، رد پای آمریکا دیده میشود. امام راحل در ابتدا از چنین اسلامی با نام «اسلام ساختگی امثال معاویه» نام میبرند و بعد از آن که کارتر، عامل کشته شدن مردم را روحانیون میدانست، حضرت امام در یک موضعگیری، منطق کارتر را منطق معاویه خواند: «در جنگ صفین وقتی که عمار یاسر برای خاطر جنگ با معاویه در رکاب امیرالمؤمنین کشته شد، بین لشکر معاویه حرف واقع شد که پیغمبر به عمار فرمودند که تو را فرقه یاغی و باغی شهید میکنند و حالا لشکر معاویه شهید کرده است عمار یاسر را، پس باید فرقه یاغی و طاغی همین معاویه و لشکر او باشند. معاویه گفت که نه، این را امیرالمؤمنین کشته برای این که او فرستاده او را به جنگ، ... منطق کارتر همین منطق معاویه است که گفته است به این که اینها مردم را به کشتن میدهند...» و بعد از این به دلیل شرارتها و قلدرمابی آمریکا، چنین اسلامی از سوی حضرت امام، به اسلام آمریکایی نام گرفت. به همین دلیل، نامگذاری چنین اسلامی به اسلام آمریکایی دارای چند ویژگی است:
1ـ اسلامی وجود دارد که با اسلام ناب در تعارض است و با توجه به آن که آمریکا مهمترین منشأ فساد در عصر حاضر است، چنین اسلامی مخالف با منافع آنها نیست. از این رو با توسل به چنین اسلامی، نمیتوان حق مظلومی را از این ظالمان گرفت و از آنجا که کسانی به سراغ چنین اسلامی میروند که منفعت شخصی و رفاه فردی را، بر مصلحت دین و ملت ترجیح میدهند، با وجود این در صورت نشستن بر سریر حکومت جامعه اسلامی، با احساس کوچکترین خطر، حاصل همه زحمات ملت را یکشبه بر باد میدهند؛ چرا که آنها هرگز عمق راه طی شده را ندیدهاند.
2ـ هر کجا آمریکا از اسلام طرفداری کرده و از آن حمایت و آن را ترویج مینماید، همان ماسک اسلام و اسلام غیراصیل است، که مسلمان واقعی باید از آن اجتناب نماید. به عنوان مثال کشتار مسلمانان فلسطین هرگز منطبق با انسانیت نیست؛ چه برسد که اسلام آن را تأیید کند. پس هرگاه مسلمانی با چنین گروهی ـ که مورد حمایت شدید آمریکاست ـ رابطه برقرار کند، مهمترین نشانه برای شناخت اوست. خلاصه آن که تأیید آمریکا از چنین اسلامی، مهمترین دلیل بر غیرواقعی بودن آن اسلام است.
3ـ این تقسیم برای تثبیت نظام یک امر مهم و ضروری به شمار میرفت. چون اگر چه قیام، موجب به ثمر نشستن این انقلاب شد؛ اما این تقسیم، موجب حفظ و بقای این انقلاب گردید؛ زیرا با این تقسیم، برای مردم روشن شد، هر چیزی که برچسب اسلام را داشته باشد، اسلام حقیقی نیست و این که چگونه مدعیان دروغین در ضربهزدن به نظام مقدس، تلاش نمودند تا با نام دین، سد راه آن گردند و نگذارند انقلاب اسلامی به بار بنشیند: «در پانزده خرداد 42 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود مقابله را آسان مینمود. بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه خودی گلوله حیله و مقدس مآبی و تحجر بود: گلوله زخم زبان و نفاق و دورویی بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را میسوخت و میدرید.» از این رو به نظر میرسد این تقسیم مهمتر از اصل قیام بود، چرا که در غیر این صورت، انقلاب از مسیر اصلی منحرف شده و تمام ندانمکاریها و بیتجربگی به نام دین مبین اسلام تمام میشد.
2ـ راه شناخت اسلام آمریکایی
امام خمینی رحمهالله با چند شیوه طرفداران چنین اسلامی را معرفی میکند: ابتدا به بیان ویژگی آنها میپردازد، سپس عناوینی کلی را ذکر میکند که زیرمجموعه اسلام آمریکایی است و در نهایت، برخی از گروهها را به طور مستقیم، مورد اشاره قرار میدهد.
الف ـ بیان ویژگی طرفداران اسلام آمریکایی
امام راحل رحمهالله طرفداران اسلام غیراصیل را عدهای میداند که اهل نفاق و حیله هستند: «شما باید به روشنی ترسیم کنید که در سال 41، سال شروع انقلاب اسلامی و مبارزه روحانیت اصیل در مرگ آباد تحجر و تقدسمآبی چه ظلمها بر عدهای روحانی پاکباخته رفت، چه نالههای دردمندانه کردند، چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسی و بیدینی شدند...» اصحاب اسلام غیراصیل با تحجر خویش به ظواهر اسلام چسبیدهاند لذا سخنان آنان بسیار دردناکتر و خطرناکتر از گلولههای دشمنان آشکار است. و از آنجایی که وابسته به چنین اسلامی منفعت طلب میباشد، هرگز موقعیت خویش را به خطر نمیافکند. بنابراین در خانههای مجلل، بیتوجه به زحمات طاقت فرسای پابرهنگان، آرمیده است و برای حفظ منفعت خویش همه چیز را زیر سؤال میبرد: «آنهایی که در خانههای مجلل، راحت و بیدرد آرمیدهاند و فارغ از همه رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنههای محروم، تنها ناظر حوادث بودهاند و حتی از دور، هم دستی بر آتش نگرفتهاند...» چنین کسانی به خاطر آن که مورد این سؤال واقع نشوند که چرا عدهای معتقد به اسلام، خود را به آب و آتش میزنند و در مقابل زورگویی و فساد و فحشا میایستند، اما شما آرام نشستهاید؟ به راحتی رهبران نظام و آنانکه در کوران مشقت و سختی به سر میبرند را، انسانهایی بیدین، ایادی اجانب و... معرفی میکنند؛ همانگونه که در دوران امیرالمؤمنین علیهالسلام نسبت تارکالصلوة به حضرتش دادند، تا خود را بهتر از حضرت نشان داده و موجه جلوه نمایند. «در آن زمان روزی نبود که حادثهای نباشد، ایادی پنهان و آشکار آمریکا و شاه به شایعات و تهمتها متوسل میشدند. حتی نسبت تارکالصلوة و کمونیست و عامل انگلیسی به افرادی که هدایت مبارزه را بر عهده داشتند میدادند. واقعاً روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت خون میگریست...»
افتراء و تهمتزدن یکی از سادهترین کارها برای رهایی از فشارهایی است که بر انسانهای جاهل، در مواجهه با حق، پیش میآید. همانطور که در هنگام نزول کتابهای آسمانی هم، به رسولان نسبتهای ناروایی چون مجنون، ساحر، کذاب و... میدادند و کتاب آسمانی را نیز سحر و جادو و اساطیر پیشینیان میدانستند. عمدهترین توجیه این گروه آن بود که نباید زندگی روزمره مبتنی بر ظلم و جهالت بر هم بخورد و در مبارزه بین حق و باطل، چنین تهمتزدنها و افتراء بستنها عمری به درازای تاریخ دارد. به همین دلیل است که دوران انقلاب اسلامی نیز عدهای آگاهانه و برخی ناآگاهانه، به خاطر متوقف کردن انقلاب، از این حربه استفاده کردهاند تا مگر جلوی آن را بگیرند. غافل از آن که: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِوءُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ» یعنی: کافران میخواهند تا نور خدا را بگفتار باطل خاموش کنند و البته خداوند نور خود را محفوظ خواهد داشت گرچه کافران نپسندند.
بـ انواع اسلام آمریکایی
برای شناخت اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله از اسلام آمریکایی مهمترین راه، عرضه آنها به قرآن کریم است. در این صورت، تضادهای موجود به خوبی آشکار میگردد. همچنین میتوان به افرادی که اسلام حقیقی را به طور کامل میشناسند مراجعه نمود، تا اسلام اصیل و غیراصیل را معرفی نمایند. با توجه به آن که حضرت امام خمینی رحمهالله یکی از مهمترین انقلابهای جهان را با معیار اسلامی به جهان عرضه کرد، طبیعیست که در جهت تبیین اسلام آمریکایی بکوشد تا انقلاب به بیراهه کشیده نشود. مهمترین مواردی که به عنوان اسلام آمریکایی معرفی شدند عبارتند از:
1ـ اسلام سرمایهداری؛
2ـ اسلام راحتطلبان؛
3ـ اسلام مقدسمآبها؛
1ـ اسلام سرمایهداری
مخالفت سرمایهداران و مرفهین با اسلام مخالفتی به درازای تاریخ است. شاهد این کلام فرموده خداوند در قرآن کریم است. آنجا که میفرماید: «ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلاّ قالَ مُتْرَفُوها إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلی آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدی مِمّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آباءَکُمْ قالُوا إِنّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ»یعنی: هیچکس از رسل را پیش از تو در شهری نفرستادیم جز آن که اهل ثروت و مال آنجا، گفتند: ما پدرانمان را بر آراء و عقایدی یافتیم و از آنها پیروی خواهیم کرد. رسول گفت: اگر چه من به آیین بهتر از دین پدرانتان هدایت کنم؟ گفتند: ما به آنچه شما به رسالت آوردید کافریم. با توجه به آیه شریفه و آنچه گذشت بیان چند نکته ضروری است:
1ـ نزاع بین انبیاء و افراد زراندوز، دائمی بوده و هیچ پیامبری نیامده مگر این که این نزاع در دوران وی وجود داشته است.
2ـ آنها که با پیامبران به درگیری میپرداختند، افراد چپاولگری بودند که با استفاده از زور و ظلم، به ثروت دست یافته بودند. به همین دلیل، میترسیدند در صورت ایمان به پیامبران، اموال خود را باید بین فقراء و صاحبان حق تقسیم نمایند. از این رو با آنها به مخالفت میپرداختند.
3ـ چنین کسانی دارای یک تعصب کورکورانه بوده و از منطق و برهان پیروی نمیکنند.
علت اصلی این تقابل، این است که مرفهین، به دنبال چپاول و غارت اموال دیگران هستند و برای آن که بتوانند در جوامع اسلامی به این هدف شوم خود برسند، ناچارند که خود را متدین نشان دهند: «فریاد برائت ما فریاد دفاع از مکتب و نوامیس و فریاد دفاع از منابع و ثروتها و سرمایهها فریاد دردمندانه ملتهایی است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است. فریاد برائت ما فریاد فقر و تهیدستی گرسنگان و محرومان و پابرهنههاییست که حاصل عرق جبین و زحمات شبانهروزی آنان را زراندوزان و دزدان بینالمللی به یغما بردهاند و حریصانه از خون دل ملتهای فقیر و کشاورزان و کارگران زحمتکشان را از رسیدن کمترین حقوق حقه خود محروم نمودند»«ارائه طرحها و اصولاً تبیین جهتگیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسانها از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود»حضرت امام در بیانی دیگر، ضمن رد آشتی بین سرمایهداران زالو صفت و روحانیون متعهد، مفاسد اسلام سرمایهداری را برمیشمارد و پذیرفتن چنین اسلامی را خفت و خواریی میداند که با شرافت انسانی و اسلام ناب در تعارض است. «علمای اصیل هرگز زیربار سرمایهداران و پولپرستان و خوانین نرفتهاند و همواره این شرافت را برای خود حفظ کردهاند و این ظلم فاحشی است که کسی بگوید دست روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله با سرمایهداران در یک کاسه است. روحانیت متعهد به خون سرمایهداران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سرآشتی نخواهد داشت...» آری! طرفدار اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله، هرگز با مرفهین بیدردی کنار نخواهد آمد؛ چرا که اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله با اسلام غیراصیل و آمریکایی بر سر یک سفره نمینشیند. از این رو شناساندن این حقیقت که اسلام سرمایهداری، اسلامی غیراصیل و بدلی است، از وظایف مهم روحانیون متعهد به شمار میرود.
2ـ اسلام راحتطلبان
طرفداران اسلام راحتطلبی سعیشان در این است که راحتطلبی را با دینداری، یک جا جمع نمایند و پرواضح است آنچه که معارض با راحتطلبی و منفعت شخصی آنها باشد را، نخواهند پذیرفت و برای حفظ رفاه خویش از کمک به دیگران پرهیز کرده و غیر از خودشان، همه را به هیچ میانگارد. در صدر اسلام کسانی بودند که هرگاه خطری احساس میکردند خود را در خانهها محبوس میکردند و به بهانه حفاظت از خانه و فرزندان، از رفتن به جنگ سرباز میزدند و هرگاه بحث غنائم پیش میآمد، دندان تیز کرده و خواهان سهم خویش از غنائم بودند و در صورتی که پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله به آنها چیزی نمیداد، نسبت حسادت به آن حضرت میدادند. هنگامیکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله از حدیبیه به سوی مدینه میرفت، عدهای از اعراب از رفتن و همراهی با آن حضرت سرباز زدند. خداوند به آن حضرت فرمود: اینان پیش تو آمده و بهانه تراشی خواهند کرد. و وقتی آن حضرت به همراه مؤمنینی که همراه ایشان بودند برگشتند، به حضور حضرت شتافته و علت همراه نشدن خود را محافظت از اموال و اولاد و خانه عنوان کردند: «سَیَقُولُ لَکَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الأْعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا فَاسْتَغْفِرْ لَنا» یعنی: اعراب بادیهنشین که از حضور در جنگها در سفر فتح مکه، تخلف میورزند برای عذر و تعلل خواهند گفت: ما را محافظت اهل بیت و اموالمان، از آمدن بازداشت.
آنگاه خداوند میفرماید: اینان دروغ میگویند، واقعیت آن است که آنها فکر نمیکردند پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله به همراه مؤمنین برگردند، به همین دلیل از ترس کشته شدن نیامدند: «بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُوءْمِنُونَ إِلی أَهْلِیهِمْ أَبَداً وَ زُیِّنَ ذلِکَ فِی قُلُوبِکُمْ وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ کُنْتُمْ قَوْماً بُوراً»یعنی: بلکه شما پنداشتید که رسول و مؤمنان با او به سوی وطن و اهل بیت خود هرگز برنخواهند گشت و این خیال در دل شما بخطاء جلوه کرد و بسیار گمان بد و اندیشه باطلی کردید و مردمی در خور قهر و هلاکت بودید. جالب آن که، همین افراد که از رفتن به جنگ سرباز زدند، هنگامی که بحث غنائم پیش آمد، خواهان غنیمت شدند: «سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلی مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْکُمْ» یعنی: هنگامی که شما برای به دست آوردن غنایمی حرکت کنید، متخلفان(حدیبیه) میگویند: بگذارید ما هم در پی شما بیاییم. وقتی به آنها گفته شود: کسی که تخلف کرده بهرهای از آن نمیبرد خواهند گفت شما به ما حسادت میکنید: «فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ کانُوا لا یَفْقَهُونَ إِلاّ قَلِیلاً» یعنی: بزودی میگویند شما با ما حساد میورزید. بلکه آنها جز عده قلیلی همه بیایمان و جاهل و نادانند. آری! راحتطلبان، تنها زمانی که بحث منفعت پیش آید به سراغ دین و مؤمنین میروند... در حالیکه طرفدار اسلام ناب در صورت نیاز هم آن را در راه حق و به جهت کمک به محرومین انفاق میکند: «لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ»یعنی: نیکی آن است که کسی ایمان بیاورد به خدا و روز قیامت و به ملائکه و به کتابهای نازل شده از طرف خداوند؛ بدهد مال را، با این که به مال علاقه دارند. «طرفداران اسلام ناب و مؤمنین واقعی کسانی هستند، بذل مال نموده نشر خیر میکنند و به دیگران کمک میکنند در حالی که بر آنها واجب نیست؛ اما با این وجود نمیگذارند محتاجین چرخه زندگیشان از حرکت باز ایستد.»
حضرت امام رحمهالله با افشاگری خویش، چهره کسانی که منافع خود را بر احکام دین مقدم میکنند بخوبی روشن نمود. «از صدر اسلام تاکنون دو طریقه، دو خط بوده است: یک خط، خط اشخاص راحتطلب که تمام همشان به این است که یک طعمهای پیدا بکنند و بخورند و بخوابند و عبادت خدا هم ـ آنهایی که مسلمان بودند ـ میکردند؛ اما مقدم هر چیزی در نظر آنها راحتطلبی بود... یک دسته دیگر هم انبیاء بودند... تمام عمرشان را صرف میکردند در این که با ظلمها و با چیزهایی که در ممالک دنیا واقع میشود، همشان را اینها صرف میکردند در مقابله با اینها... من در طول نهضت، اشخاصی را دیدیم، بسیار هم مردم نماز خوان و ملا و معتبر و اینها بودند، لکن در همان یورش اول که سازمان امنیت برد و یک دستهای را اذیت کرد و زد، راحتطلبی را برداشتند و انتخاب کردند و کنار نشستند؛ و حالا یا ساکت نشستند و یا بعضی هم ساکت نشدند و کنار ننشستند؛ یعنی موافقت کردند با دستگاه حضرت امام رحمهالله در جای دیگر بیان میکند که نباید به چنین افرادی فرصت داد که بر پستهای کلیدی تکیه زنند؛ زیرا چنین افرادی با کوچکترین فشار، دنیاطلبی را بر میگزینند و بیم آن میرود که انقلاب را یک شبه بفروشند: «آنهایی که در خانههای مجلل راحت و بی درد آرمیدهاند و فارغ از همه رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنههای محروم، تنها ناظر حوادث بودهاند و حتی از دور هم دستی بر آتش نگرفتند، نباید به مسؤولیتهای کلیدی تکیه کنند، که اگر به آنجا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند، و حاصل همه زحمات ملت ایران را بر باد دهند، چرا که اینها هرگز عمق راه طیشده را ندیدهاند و فرق و سینه شکافته نظام و ملت را بهدست از خدا بیخبران مشاهده نکردهاند... .»
3ـ اسلام مقدس مآبها
از آنجا که این گروه به ظواهر اسلام اهمیت زیادی میدهند، شناخت آنها از مسلمانان واقعی، کاری بس دشوار است و به همان اندازه خطرناک نیز هستند، چرا که آنها در عمق جامعه اسلامی نفوذ کردهاند و جدا ساختن آنها از مسلمانان واقعی نیاز به درایت و تیزهوش و یا به عبارت درستتر نیاز به موهبت الهی دارد. «در حالات عبدالله ذی الحویصره رأس خوارج آوردند: که عبادت وی باعث تعجب همگان شد. اصابه از انس روایت کرد که در زمان رسولخدا علیهالسلام مردی بود که تعبد و اجتهادش ما را به تعجب واداشت و او را برای حضرت توصیف کردیم اما حضرت وی را نشناخت. تا این که روزی به طرف ما میآمد او را به حضرت نشان دادیم. حضرت وقتی او را دید فرمود: از شخصی خبر میدهید که از چهرهاش علامت شیطان هویداست وقتی به نزدیک حضرت و یارانش آمد سلام نکرد. حضرت فرمود: آیا برای این نبود که خیال کردی از همه بالاتر هستی؟ گفت: آری.» «و او همان کسی است که به پیامبر عرض کرد: غنائم را به عدالت تقسیم کن. حضرت فرمود: وای بر تو! اگر من عادل نباشم پس چه کسی عادل است؟! آنگاه فرمود: از نژاد وی افرادی به وجود میآیند، که نمازشان و روزهشان شما را به تعجب وا میدارد و اینان چنان از دین خارج میشوند که تیر از کمان خارج میشود.» آری! آن زمان که حضرت از وجود فتنهای عظیم در جامعه اسلامی خبر داد، کسی نمیتوانست عمق خیانت این گروه را تصور کند. تا در جنگ نهروان که بزرگترین رویارویی اسلام حقیقی و اصیل با مقدس مآبها بود دشمنان در لباس دوست درآمده، مشخص شدند. هر چند جنگ نهروان به معنای پایان کار این گروه شوم نبود و وقتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام ـ بعد از جنگ نهروان ـ سؤال میشود، یا امیرالمؤمنین! آیا این قوم از بین رفتند؟ فرمود: «کلا و الله انهم نطف فی اصلوب الرجال و قرارات النساء کلما نجم منهم قرن قطع حتی یکون آخرهم لصوصا سلاّبین» یعنی: نه، سوگند بخدا آنها نطفههای در پشت پدران و رحم مادران وجود خواهند داشت هرگاه که شاخی از آنان سر برآورد قطع میگردد، تا این که آخرینشان به راهزنی و دزدی تن در میدهند
مقدس مآبان قرنها بعد، در چهرههای متفاوت اما با همان انگیزه و روش، به وجود آمدند تا تیشه بر ریشه اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله بزنند؛ اما فریاد امام امت رحمهالله و هشدار آن بزرگوار که همانند اجداد طاهرینش، هشداری از سر دلسوزی و احساس خطر بود، خطری که نه تنها در کمین انقلاب اسلامی، که در کمین اسلام ناب محمدی نشسته بود را از سر آن دور ساخت. از این رو روحانیت متعهد و مسلمانان طرفدار اسلام ناب، میبایست با تمام وجود هوشیار بوده و مبارزه با آنها را جدی بگیرند و ذرهای از آنان غافل نشوند: «در حوزههای علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله فعالیت دارند. امروز عدهای با ژست تقدسمآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام میزنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست.» البته وجود چنین گروهی در جامعه اسلامی به صدر اسلام بر میگردد و ضربههای بس خطرناک، توسط این گروه بر پیکر اسلام وارد شده است که برخی از آنها غیرقابل جبران است: «ما باید این تأسف را بگور ببریم که نگذاشتند آن طوری که حضرت امیر میخواست حکومت تشکیل بدهد. جنگهای که در داخل پیش آوردند آنهایی که مدعی اسلام بودند و با اسم اسلام با ایشان معارضه کردند، و با اسم اسلام، اسلام را کوبیدند و با اسم قرآن کریم ایشان را از مقصد باز داشتند. اگر آن حیلهای که معاویه و عمروعاص به کار برده بودند، آنهایی که از طبقه مقدسین باصطلاح بودند مانع نشده بودند از این که حضرت امیر بشکند آن حیله را و آن حیله شکسته میشد، سرنوشت اسلام غیر از این بود که حالا هست، نه غیر از آن بود که بعدها بود. شاید قضایای امام حسن ـ سلام الله علیه ـ و آن ابتلائاتی که او پیدا کرد و قضیه کربلا پیش نمیآمد. و جرم و گناه همه این امور به گردن آن مقدسین نهروان بود که لعنت خدا از ازل تا ابد با آنها باشد... یک دسته به اسم اسلام به دشمنی برخاستند، و یک دسته احمق هم که اطراف ایشان بودند باز به اسم قرآن دست ایشان را بستند، دست امیرالمؤمنین را.»
دقت در بیان حضرت امام رحمهالله این حقیقت تلخ را روشن میسازد که ضربههای جبران ناپذیری، توسط این افراد بر پیکر اسلام وارد شده است و این ضربات همچنان ادامه دارد؛ به همین دلیل، باید بسیار مواظب بود: «خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.» اینان همیشه خواهند بود و تنها شیوه دینفروشی عوض شده است. این افراد چنان ضرباتی بر پیکر اسلام و مسلمین وارد کرده و میکنند که بزرگترین انسانها را نیز دچار مشکل میکند. کسانی که ـ به تعبیر زیبای امیرالمؤمنین علیهالسلام ـ مردنمایان نامردی هستند که هدفی جز تیشه به ریشه دین زدن ندارند: «یا اشباه الرجال فلا رجال حلوم الاطفال و عقول ربات الحجال لوددت انی لم ارکم و لم اعرفکم معرفةً و الله جرّت ندما و اعقبت سرما قاتلکم الله لقد ملأتم قلبی قیحا و شحنتم صدری غیظا» یعنی: ای مردنمایان نامرد، ای کودک صفتان بیخرد که عقلهای شما به عروسان پردهنشین شباهت دارد. چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمیدیدم و هرگز نمیشناختم. شناسایی شما که جز پشیمانی حاصلی نداشت و اندوهی غم بار، سرانجام آن شد. خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون و سینهام از خشم مالامال است.
و از آنجا که خود هیچ هنری ندارند و تحمل رشد و پیشرفت دیگران را نیز نمیتوانند داشته باشند، بهترین کار را در این یافتند که دیگران را مرتد و کافر بدانند. به تعبیر مرحوم شهید مطهری رحمهالله :«همیشه بیسوادها و نادانها و جاهلها، وقتی که در مقابل دانشمندها، با قدرتها و با هنرها قرار میگیرند و میبینند جامعه، برای اینها احترام قائل است، نمیدانند چه بکنند، ابزار دیگری ندارند. اگر بگویند بیسواد است آثار علمیاش را میبینند؛ اگر بگویند بیهنر است هنرش را دارند میبینند؛ اگر بگویند بیعقل است عقلش را دارند میبینند چه بگویند؟ آخرش میگویند این دین ندارد و این کافر است.» آری براستی که: «آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانینما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است ...»
جـ مصادیق اسلام متحجر
شاید مهمترین مسأله در نگهداری اسلام اصیل، شناختن مقدس مآبهایی است که تنها به ظواهر اسلام دل خوشند و هر چه که مخالف ظواهر اسلام باشد با آن به مخالفت میپردازند. از آنجاییکه این افراد دارای عقل و منطق نیستند، فهماندن حقائق دین به آنها کار سخت و طاقتفرساست. شهید مطهری رحمهالله داستانی را نقل میکند که شنیدنی است: «یک مرد سادهلوحی ما داشتیم که آدم خیلی مقدسی هم بود. او شنیده بود که نباید بدون اجازه به خانه وارد شد. شنیدم یک وقت در مشهد میخواست وارد یکی از کاروانسراهای بزرگ شود تا از همشهریهایش خبر بگیرد. پشت در کاروانسرا ایستاد و یک کسی را فرستاد که اجازه هست من داخل شوم یا نه؟»
براستی چنین اسلامی چگونه با منافع شرق و غرب در تضاد است و چگونه دنیاداران بیدرد از چنین اسلامی حمایت نکنند و آن را ترویج ننمایند؟ آیا صرف نماز خواندن و کارهای عبادی اسلام را انجام دادن اما از کارهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی اسلام غافل بودن، مصداق «نومن ببعض و نکفر ببعض» نیست؟ کسانی که مجریان احکام سیاسی و فرهنگی اسلام را با انواع تهمتها آزردند، آیا جز خدمت به دشمن، نام دیگری بر آن میتوان نهاد؟! «راستی اتهام آمریکایی و روسی و التقاطی، اتهام حلال کردن حرامها و حرام کردن حلالها، اتهام کشتن زنان آبستن و حلیت قمار و موسیقی از چه کسانی صادر میشود؟ از آدمهای لامذهب یا از مقدسنماهای متحجر و بیشعور؟» «دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند!» و در مورد ولایتیها میفرماید: «ولایتیهای دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند، و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند!»
نتیجه آن که: در طول تاریخ بهترین راه برای مبارزه با دین اصیل، ساختن دینی در مقابل آن بود که بتپرستی مشرکان بهترین شاهد بر صدق این ادعاست؛ چرا که در مقابل پرستش خداوند، که توسط دین اصیل ترویج میشد، خدای بدلی و غیراصیل را جایگزین میکردند تا آن گونه که خود میخواهند، برای چنین خدا و چنین دینی تصمیم بگیرند، به گونهای که با منافع آنها در تضاد نباشد. عدهای در این میان برای راحتطلبی و عدهای به خاطر کجفهمی و برخی نیز به خاطر نافهمی حقایق دین، بدین سمت سوق پیدا نمودند. به همین دلیل، در بین مسلمانان اسمی، شناخت مسلمان حقیقی، کاری سخت و طاقت فرساست و حضرت امام رحمهالله با ترسیم دو تفکر ـ اسلام اصیل و اسلام غیر اصیل و یا به تعبیر آن حضرت، اسلام آمریکایی ـ مهمترین کار را در عصر حاضر انجام دادند، که عدم توجه به این تقسیم میتواند پیامد خطرناکی برای کشورهای اسلامی خصوصاً انقلاب اسلامی داشته باشد. اگر تا دیروز از راه مقدسمآبی، در مقابل دین موضع میگرفتند، امروزه با طرح تعدد قرائت و پلورالیسم دینی، سعی در ترویج اسلامی دارند که به تعبیر حضرت امام رحمهالله مصداق اسلام آمریکاییست، هر چند مقدس مآبی نیز رواج دارد. از این رو تنها راه رسیدن به جامعه متمدن اسلامی ـ آنگونه که اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله ترسیم نمود و توسط اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام تفسیر و اجرا شده است ـ شناخت اسلام حقیقی از اسلام غیراصیل و اسلام آمریکایی است و چنین امری از عهده کسانی بر میآید که دین واقعی را درک کرده باشند. آنچه که در بیانات حضرت امام رحمهالله آمده است معیار بسیار روشنی برای شناسایی اسلام غیر اصیل است که از اسلام جز عنوان چیزی نداشته و از محتوا تهی شده است. بنابراین شناخت چنین اسلامی از وظایف بسیار مهم اندیشمندان به خصوص روحانیون متعهد است.
خصوصیات اسلام آمریکایی در کلام امام خمینی(ره) :
راه مبارزه با اسلام امریکایى از پیچیدگى خاصى برخوردار است که تمامى زوایاى آن باید براى مسلمانان پابرهنه روشن گردد؛ که متأسفانه هنوز براى بسیارى از ملتهاى اسلامى مرز بین «اسلام امریکایى» و «اسلام ناب محمدى» و اسلام پابرهنگان و محرومان، و اسلام مقدس نماهاى متحجر و سرمایه داران خدانشناس و مرفهین بىدرد، کاملًا مشخص نشده است. و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین دو فکر متضاد و رودررو وجود داشته باشد از واجبات سیاسى بسیار مهمى است..» صحیفه امام، ج21 ص121
امام خمینی در پیامی به هنرمندان و خانواده های شهدا می فرمایند:تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده ی اسلام ناب محمدی،اسلام ائمه ی هدی،اسلام فقرای دردمند،اسلام پابرهنگان،اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیتها باشد.هنری پاک و زیباست که کوبنده ی سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده ی اسلام رفاه و تجمل،اسلام التقاط،اسلام سازش و فرومایگی،اسلام مرفهین بی درد،و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.
صحیفه ی امام،ج21،ص 145
امروز استکبار شرق و غرب چون از رویارویی مستقیم با جهان اسلام عاجز مانده است،راه ترور و از میان بردن شخصیت های دینی و سیاسی را از یک طرف،و نفوذ و گسترش اسلام آمریکایی را از طرف دیگر به آزمایش گذاشته اند.(4)مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهای فتنه و جاسوسی مبدل شده اند،که از یک طرف اسلام اشرافیت،اسلام ابوسفیان،اسلام ملاهای کثیف درباری،اسلام مقدس نماهای بی شعور حوزه های علمی و دانشگاهی،اسلام ذلت و نکبت،اسلام پول و زور،اسلام فریب و سازش و اسارت،اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها،و در یک کلمه اسلام آمریکایی را ترویج می کنند،و از طرف دیگر ،سر بر آستان سرور خویش آمریکای جهانخوار می گذارند.
صحیفه ی امام،ج21،ص81
امام خامنه ای(مدظله) :
اسلام آمریکایی ، اسلام همراهی با دشمنان دین و ولایت مستکبرین
آنچه دیده میشود در دنیاى اسلام این است که به نام اسلام، دشمنان اسلام در پوشش اسلام با اسلام مقابله میکنند؛ همان تعبیرى که امام بزرگوار ما (رضوان الله تعالى علیه) فرمود: اسلام آمریکایى، در مقابل اسلام ناب محمّدى. اسلام آمریکایى، اسلامى است که با طاغوت میسازد، با صهیونیسم میسازد، در خدمت هدفهاى آمریکا قرار میگیرد، ظاهر آن هم اسلام است، اسم آن هم اسلام است، شاید بعضى از مراسم اسلامى را هم انجام میدهند؛ اگرچه آنطورى که انسان میشنود - حالا ما اطّلاع خیلى دقیقى نداریم - این کسانى که به نام اسلام، با شکل تعصّبآمیزى در برخى از کشورها - اخیراً در عراق و قبلاً در برخى از جاهاى دیگر - ظهور و بُروز پیدا کردند، خیلى هم پابند به احکام و شرایع دینى و وظایف دینىِ شخصى هم نیستند؛ امّا آنچه مسلّم است، در جهت کلّى قطعاً ۱۸۰ درجه در جهت مخالف اسلام حرکت میکنند. اسلام همراهى با دشمنان دین را، ولایت دشمنان دین را، ولایت مستکبرین را جزو چیزهایى دانسته است که مؤمن باید از آن بر کنار باشد؛ اَلَّذینَ ءامَنُوا یُقاتِلُونَ فى سَبیلِالله وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فى سَبیلِ الطّاغُوت؛ اگر شما با نام اسلام، در راه طاغوت حرکت میکنید، کشف بکنید که این اسلام، اسلام درست و حسابىاى نیست، اسلام واقعى نیست، یکجاى کار عیب دارد؛ امروز اینجور است. البتّه انسان دستهاى دشمن را میتواند ببیند؛ باید باور کرد که دست خبیث سرویسهاى امنیّتى و جاسوسى رژیمهاى دشمن اسلام در ایجاد اینجور قضایا و اینجور بلواها براى مسلمانها - حالا یا مستقیم یا غیر مستقیم - نقش حتمى دارند؛ آنها هستند که دارند صحنهگردانى میکنند، کمااینکه انسان مشاهده میکند؛ نشانهها و دلایل آنها هم آشکار است. اگر امّت اسلامى با معارف قرآن انس داشته باشد، بیشتر آشنا باشد، اینجور حوادث کمتر پیش مىآید. ارتباط و اتّصال دلها به خدا مانع میشود از اینکه دلها به راه خدا خیانت کنند؛ که امیدواریم این پیش بیاید.
رقابت نفس گیر اسلام انقلابی و اسلام آمریکایی برای تسلط بر جهان اسلام
تغییر چهره ی دموکراسی خواهی آمریکایی به اسلام آمریکایی
دو گفتمان رقیب در رابطه با تحولات جاری در دنیای عرب ظهور کرده است سؤالی که اینجا مطرح می شود، این است که کدام یک از این دو گفتمان موفق شده به موقعیت غالب دست پیدا کند؟ که در پاسخ باید گفت گفتمان اسلام گرایی ، ایالات متحده که پرچم دارگفتمان دموکراسی خواهی مبتنی بر سکولاریسم بود، تلاش کرد که با تبلیغات وسیع رسانه ای، مداخلات نظامی، بهره گیری از توان و ظرفیت برخی از حاکمان وابسته به خود در منطقه، گفتمان مطلوب خود را به موقعیت غالب برساند. ایالات متحده برای رسیدن به این هدف با ناکامی مواجه شد. زیرا آنچه که در موفقیت یا غلبه گفتمانی تعیین کننده است، خواست خود مردم جوامعه عرب بود. نمی توان یک گفتمان یا نظام معنایی خاص را به مردم تحمیل کرد، در حالیکه آنها طالب گفتمان دیگری باشند. مردم عرب خواهان گفتمان اسلام گرایی بودند و بدین ترتیب گفتمان اسلام گرایی به رفتار آنها شکل داد.
بر این مبنا، همانگونه که مقام معظم رهبری اشاره کردند که جایگاه و موقعیت مردم در آینده این تحولات نسبت به دلارهای نفتی حاکمان وابسته عرب و برخی از دولت های فرامنطقه ای مانند آمریکاتعیین کننده تر و ارجح تر است، این خواست مردم بود که گفتمان مد نظر آمریکارا کنار بزنند. پس در مرحله اول، تقابل دو گفتمان اسلام گرایی و دموکراسی خواهی به دلیل گرایش مردم به گفتمان اسلام گرایی، علیرغم حمایت غرب و حاکمان وابسته عرب از گفتمان دیگر، این گفتمان پیروز شد و گفتمان دموکراسی خواهی به حاشیه رفت.
دولت های غربی که در این مرحله شکست خوردند و مشاهده کردند که مردم دنیای عرب تمایلی به گفتمان دموکراسی سکولار ندارند و گرایش آنها به سمت اسلام است، تلاش کردند که گفتمان جدید خود را با تکیه بر اسلام بسازند و بدین خاطر مدل ترکیهرا مورد توجه قرار دادند. به عبارت دیگر آنها گفتمان جدیدی را با تکیه بر مدل ترکیهدر مقابل گفتمان اسلامی مدنظر جمهوری اسلامی ایرانقرار دادند و تلاش کردند که بدین طریق به تحولات منطقه، آن گونه که می خواهندشکل دهند. گفتمان جدید غرب را می توان همان اسلام آمریکایی نامید که بنیانگذار انقلاب اسلامی ایرانامام خمینی آن را ابداع کردند. در مقابل این گفتمان، حضرت آیت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه، ویژگی های حرکت های مبتنی بر اسلام را بر شمردند که به حق می توان آن را اسلام ناب محمدی در کلام امام خمینی نامید. اگر غرب گفتمان جدیدی را دنبال می کند، بدین خاطر بود که در گفتمان دموکراسی مبتنی بر سکولاریسم خود شکست خورد. اما اینکه گفتمان اسلام گرایی مدنظر جمهوری اسلامی ایراندر مرحله اول به گفتمان اسلام گرایی ناب محمدی در مرحله دوم تغییر شکل داد، به خاطر این است که در حرکت اسلام گرایی مردم انحراف ایجاد نشود. زیرا آمریکابا دنبال کردن گفتمان جدید خود می توانست با نام اسلام، حرکت انقلابی مردم را منحرف کند. بدین خاطر ضرورت داشت که اصول و مبانی گفتمان اسلام گرایی تشریح شود تا غرب نتواند با تکیه بر اسلام دروغین در حرکت اسلام خواهی مردم انحراف ایجاد کند. مقام معظم رهبری، در خطبه های نماز جمعه به تشریح ویژگی های گفتمان اسلام گرایی پرداخت و هدف از طرح این مباحث را هم جلوگیری از تلاش غرب برای انحراف حرکت مردم عنوان کردند.
ایشان اساسی ترین ویژگی گفتمان اسلام گرایی را ضد رژیم صهیونیستی بودن و ضد آمریکایی بودن عنوان کردند، این درحالی است که گفتمان اسلام آمریکایی موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت می شناسد و به دنبال تعامل با آمریکااست. ویژگی دیگر گفتمان اسلام گرایی در بیانات مقام معظم رهبری این است که توسعه، پیشرفت و تعالی دنیای عرب را در سایه ی رهایی از وابستگی و سلطه غرب امکان پذیر است.این در حالی است که در گفتمان اسلام آمریکایی، توسعه و پیشرفت زمانی امکانپذیر است که غرب به عنوان الگو پذیرفته شود و از این رو مورد تقلید همه جانبه قرار گیرد. در گفتمان اسلام گرایی ناب مدنظر رهبری، نه تنها از سیاست های غرب به عنوان یکی از موانع توسعه و گرفتاری امت مسلمین یاد می شود و از این رو استقلال از آن ها مورد تأکید قرار می گیرد، بلکه به صراحت اعلام می شود که به توجه حال و گذشته تلخ غربی ها، اساساً نباید به آنها اعتماد کرد.
در گفتمان اسلام آمریکایی، وضع موجود در عرصه ی منطقه ای و جهانی پذیرفته می شود و به دنبال به چالش کشیدن ترتیبات موجود قدرت نیست، این درحالی است که در گفتمان اسلام گرایی ناب، تحولات بیداری اسلامی، آغاز ظهور دنیایی جدید در کلام مقام معظم رهبری می باشد. در گفتمان اسلام گرایی ناب، دیگر نسبت به نفوذ و سلطه آمریکادر منطقه و تجاوز و تعدی های رژیم صهیونیستی بی تفاوتی وجود ندارد بلکه تلاش می شود که این وضع دگرگون شود. اما گفتمان اسلام آمریکایی در جهت حفظ نفوذ آمریکاو بقای رژیم صهیونیستی تلاش دارد.
از آنچه که آمد به خوبی روشن می گردد که، در مرحله اول تنازع دو گفتمان دموکراسی خواهی و اسلام گرایی، گفتمان اسلام گرایی با پرچم داری جمهوری اسلامی ایرانبه پیروزی رسید. در مرحله دوم غرب تلاش می کند که با ساخت گفتمان اسلام گرایی آمریکایی حرکت انقلابی مردم را دچار انحراف سازد که در پاسخ به این تلاش غرب، مقام معظم رهبری به تشریح اصول گفتمان اسلام گرایی پرداخت که می توان آن را همان اسلام گرایی ناب محمدی نامید که امام خمینی مطرح کردند. در این راستا، بر عهده همگان است که با تشریح ابعاد و ویژگی های دو گفتمان اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی، مانع انحراف حرکت انقلابی و اسلامی مردم دنیای عرب شوند
منابع :
دیدگاهها
نابود باد اسلام امریکایی وپیروز وپایدار باد اسلام ناب محمدی صلی الله علیه والهااینها همیشه قیام مردم را به انحراف کشاندند همشه یک عده نوکر صفت بودند که خود را ذی حق می دانستند در اوایل انقلاب همین منافقان ادعا می کردن که انقلاب حق مسلم انها است ومرتب این را تگرار میکردند وهمه را امریکایی می خواندند از جمله شهید مظلوم بهشتی را بخاطر اینکه در المان تبلیغ می کرده لذا امریکایی است خدا را شکر که زنده ماندیم ودیدیم که چه کسانی امریکایی هستند وچطور این اشخاص به در یوزگی امریکا در امده اند حال این اسلام امریکایی در عصر کنونی هم به همان سرنوشت دچار خواهد شد انشالله
گزارش تصویری از ادامه پیاده روی در مشهد مقدس در ماه محرم الحرام از میدان بیت المقدس (فلکه آب) تا میدان بسیج (فلکه برق) و بازگشت به حرم امام رضا (علیه السلام)
یادآوری : علاقه مندان به حضور در کاروان "الی بیت المقدس" می توانند با ارسال عبارت "القدس لنا" همراه با نام و نام خانوادگی خود به سامانه پیامکی ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۱۴۱۸ و یا از طریق پست الکترونیکی (ایمیل) tarigholqudsgmail.com و یا به وسیله تماس با شماره های ۰۹۱۹۱۴۸۹۲۹۶ و ۰۹۱۹۱۵۸۸۷۴۴ و ۰۹۱۲۷۴۶۸۳۳۰ اعلام حضور و کسب اطلاع کنند.
دوستانی که در شبکه های اجتماعی موبایلی همچون واتس اپ حضور دارند با ارسال نام و نام خانوادگی خود به واتس اپ شماره ۰۹۱۲۷۴۶۸۳۳۰ در شبکه خبری واتس اپ این سایت عضو شوند ، ضمنا صفحه ما در شبکه اجتماعی اینستاگرام yazahra1418 می باشد.
ادامه اخبار در سایت یاران خراسانی:
yaran57.com
مرگ او توسط حکومت عربستان 40 روز مخفی می شود
امام محمد باقر(ع):
علت مرگ او (عبدالله) این است که با یکی از خواجگان (غلامان) خود ازدواج می کند و بعد غلام دست به قتل او می زند و مرگ او را چهل روز مخفی می کند ... و بدینوسیله فرمانروایی آن ها منقرض می گردد.
امام صادق(ع):
موقعی که مردم در سرزمین عرفات در حال وقوف می باشند سواری برشتری سبک سیر به آنجا وارد می شود و مرگ خلیفه را خبر می دهد و با مرگ او فرج آل محمد(ص) و گشایش کار تمام مردم فرا می رسد
یکی دیگر از پیش بینی های قابل توجه روایات در مورد عبدالله حاکم عربستان این است که پس از مرگ وی بنا به دلایل مختلف خبر مرگ وی 40 روز مخفی مانده و بعد از آن منتشر می شود
اخبار ضد و نقیضی که از وضعیت ملک عبدالله منتشر می شود نشان می دهد که حکومت عربستان در حال پنهان کردن مسئله ای بسیار مهم از افکار عمومی خود و جهان است ، قابل توجه است که این مسئله دقیقا در مسئله مرگ پادشاه قبلی یعنی ملک فهد نیز رخ داد و تا لحظات آخر مرگ وی حکومت عربستان حال عمومی وی را رضایت بخش اعلام می کرد تا اینکه مجبور به اعلام واقعیت شد.
اختفای وخیم بودن حال و مرگ سران عربستان مسبوق به سابقه است!
اخبار مشکوک ، قابل تامل و گاه ضد و نقیض در مورد وضعیت پادشاه عربستان و تحرکات مشکوکی که در منطقه آغاز شده است نشان می دهد که به احتمال قریب به یقین حکومت عربستان در حال حاضر در حال مخفی کردن خبر مرگ ملک عبدالله است.
امام صادق(ع) به من فرمود:
با انگشت دستت بشمار: هلاک شدنی فلانی، خروج سفیانی، قتل نفس زکیه و ... تا آنکه فرمود تمامی فرج و گشایش هنگام به هلاکت رسیدن فلانی است
همانطور که امام صادق در این زمینه می فرماید : هرکس برای من مرگ عبدالله را تضمین کند من ظهور قائم را برای او تضمین می کنم … دقیقا" یعنی همین چندبار اعلام مرگ این عبداله ملعون و بعد تکذیبش و اینکه اطمینان قطعی از خبر مرگ این ملعون چقدر سخت و دشوار است ، این حدیث نشاندهنده صدق گفتار امام صادق و دیگرائمه معصومین است . صدق ا..
علامه کورانی : روایات پرچم های سیاه متواتر و معتبر است
u313.ir/2014-02-05-14-05-43/item/1218-2014-10-14-15-55-03.html
منتشر شد
وای براتباع بنی عباس از سوانحی که جنگ مابین نهاوند و دینوربروز انها میاورد ان جنگ جنگ تهی
دستان شیعه علی است سر کرده انها مردی از اهل یکی ازاین دو شهر و همنام یغمبر
دارای اندامی معتدل و اخلاقی نیکو و رنگی با طراوت میباشد صدایش خنده دار و مزگانش
انبوه است گردنش قوی موهایش شانه کرده و میان دندانهای جلوش باز است هنگامیکه
سوار براسب خود میشود مانند ماه شب چهارده که از زیر ابر در امده باشد
در کتاب عصر ظهور در مورد حوادث عراق در ماه ذیحجه نوشته شده ۱۸ روز قبل عاشورا یعنی در ۲۱ و ۲۲ ذیحجه سفیانی در بغداد کشتار بزرگی براه می اندازد و الان ۲۰ ذیحجه است و بغداد در استانه سقوط
به نظر داعش به ایران حمله میکنه و اگر روایت فوق که طبق گفته عمر بن سعد از حضرت علی شنیده صحیح باشد داعش در منطقه بین نهاوند و دینور ( بخشی از شهرستان صحنه در استان کرمانشاه ) یعنی در منطقه عمومی کنگاور شکست سختی میخورد و به نظر فرماندهی این جنگ را خود مهدی در دست دارد اين جنگ به نظر در فصل زمستان است و در طی هشت ماه بعد ان اسراییل نیز بدست المهدی سقوط میکند
داعش به نزدیکی فرودگاه بغداد رسید!
علاوه بر این، تعدادی از خیابان های بغداد بسته شده اند و شمار زیادی از نیروهای امنیتی عراقی در خیابان های پایتخت مستقر شده اند.منابع آگاه گفته اند درگیری شدید میان نیروهای امنیتی عراقی و داعش در نزدیکی فرودگاه بغداد در جریان است.
داعش به نزدیکی فرودگاه بین المللی بغداد رسیده است.
به گزارش عصرایران به نقل از سایت شبکه اسکای نیوز عربی، درگیری شدید میان ارتش عراق و نیروهای داعش به نزدیک فرودگاه بغداد کشیده شده است.
علاوه بر این، تعدادی از خیابان های بغداد بسته شده اند و شمار زیادی از نیروهای امنیتی عراقی در خیابان های پایتخت مستقر شده اند.
منابع آگاه گفته اند درگیری شدید میان نیروهای امنیتی عراقی و داعش در نزدیکی فرودگاه بغداد در جریان است.
منابع امنیتی ادامه دادند: نیروهای امنیتی خیابان های منتهی به منطقه سبز امنیتی در بغداد و سه ورودی از چهار ورودی این منطقه را بسته اند. منطقه سبز امنیتی محل استقرار مراکز مهم امنیتی و حکومتی از جمله کاخ ریاست جمهوری، کاخ نخست وزیری، پارلمان، ساختمان قوه قضائیه، سفارتخانه های آمریکا، بریتانیا و فرانسه و ستاد فرماندهی ارتش است.
همزمان سایت روزنامه العربی الجدید چاپ لندن نوشت: داعش به دنبال حمله به بغداد است.
روزنامه العربی الجدید در گزارشی با عنوان "حمله به بغداد نزدیک می شود" نوشت: اطلاعات به دست آمده از بغداد نشان می دهد داعش به دنبال آماده سازی نیروهای نظامی و تسلیحاتی اش در اطراف بغداد است. احتمالا داعش در حال آماده سازی برای حمله نهایی به بغداد و اشغال پایتخت عراق است.
براساس این خبر، هزاران نفر از اعضای داعش به همراه تانک ها، زره پوش ها و توپخانه ها از سه محور در مناطق شمال، غرب، جنوب بغداد از جمله مناطق ابوغریب، صدر، الیوسفیه، التاجی، الطارمیه، المشاهده، المحمودیه و عرب جبور قرار گرفته اند.
همچنین ارتش عراق اطراف بغداد کانال حفر و موانع فیزیکی ایجاد کرده است.
یک سرتیپ ارتش عراق هم گفت: مردم محلی در مناطق اطراف بغداد، در ترس از حملات و درگیری های ارتش و داعش، خانه های خود را ترک کرده اند. حملات هوایی ائتلاف در اطراف پایتخت، تاثیری در جلوگیری از پیش روی داعش نداشته است.
داعش در برخی مناطق از جمله فرودگاه بین المللی بغداد در غرب پایتخت، به شدت به بغداد نزدیک شده است.
بنظر شما معنای این قصیده سرایی عجیب سلطنت طلبها از سردار قاسم سلیمانی چیست؟:
[اگر نقشه دشمن رو فهمیده باشید لطفاً ما رو هم آگاه فرمایید، ممنون]
www.youtube.com/watch?v=0aBNJCN6HXI
اگه صحیح باشه سقوط بغداد نزدیکه
تصرف یک بندر مهم یمن توسط حوثی ها
اعضای مسلح گروه حوثی ها امروز سه شنبه شهر بندری الحدیده در غرب یمن را تصرف و مراکز ایست بازرسی خود را در این شهر مستقر کردند. فرودگاه و بندرگاه الحدیده نیز در اختیار حوثی هاست.
حوثی ها کنترل بندر استراتژیک الحدیده یمن در ساحل دریای سرخ را به دست گرفتند.
به گزارش عصر ایران به نقل از سایت شبکه الجزیره، حوثی ها علاوه بر ادامه تصرف پایتخت یمن، به سمت دیگر مناطق این کشور می روند و قصد دارند کنترل مناطق جدیدی را به دست بگیرند.
اعضای مسلح گروه حوثی ها امروز سه شنبه شهر بندری الحدیده در غرب یمن را تصرف و مراکز ایست بازرسی خود را در این شهر مستقر کردند. فرودگاه و بندرگاه الحدیده نیز در اختیار حوثی هاست.
حوثی ها به شیعیان زیدیه 4 امامی گفته می شود که استان صعده در شمال یمن، محل اصلی تمرکز آنهاست. حوثی ها که در قالب گروه سیاسی "انصار الله" فعالیت می کنند حدود یک ماه پیش پس از یک دوره اعتراضات مسالمت آمیز در پایتخت یمن، با استفاده از نیروهای نظامی خود شهر صنعا را تصرف کردند.
قبل از این برخی رسانه ها می گفتند حوثی ها به دنبال دسترسی به کانال ارتباط دریایی در یمن هستند.
حوثی ها همچنین توانستند کنترل انبارهای سلاح در منطقه باجل در استان الحدیده را نیز به دست بگیرند.
asriran.com/.../...
این جمله آخرت "تا زمانی که تقوا پیشه نکنیم همین است و بد تر از این!" واقعا معرکه است.
تقوا یعنی دروغگو خواندن رئیس جمهور کشور
تقوا یعنی بازگو کردن اتهامات اصلاح طلبان برانداز مبنی بر دروغگو خواندن رئیس جمهوری که رهبری عزیز وقتی فتنه گران این اتهام را میزدند جوابشان را دادند.
و حالا یک با تقوای واقعی که دیگران را هم به تقوا دعوت مینماید و ادعای ولایت مداری نیز میکند اتهامات فتنه گران را تکرار میکند.
بیانات رهبری عزیز در خطبه های نماز جمعه تهران ۸۸/۳/۲۹
"از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیس جمهورِ قانونى کشور شد. حتى از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانىها را براى من مىآوردند و من میدیدم یا گاهى مىشنیدم؛ تهمتهائى زدند، حرفهائى گفتند؛ به کى؟ به کسى که رئیس جمهور قانونى کشور است، متکى به آراء مردم است. نسبتهاى خلاف دادند، رئیس جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است، به دروغگوئى متهم کردند!"
جناب چند بار بگوئیم لکم دینکم ولی دین
ما سربازی رفتیم اجازه نمیدادن لباس رومونو در بیاریم چه برسه به اینکه تی شرت بپوشیم شاید سربازای الان تی شرت تنشون میکنن
فکر کنم شما سربازی نرفتی اگه رفته بودی این حرف رو نمی زدی ...
قرآن داراي «120» حزب ميباشد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۵۴﴾
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ﴿۵۵﴾
وَمَن يَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۵۶﴾
سوره مائده
لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۲۲﴾
سوره مجادله
حزب الله لبنان و سید حسن نصرالله
www.moqawama.ir/
جوون اینا همه تکاور ، دلاور ، رنجر و ... هستند مگه باید چطور لباسی بپوشن ها ...
داعش به نزدیکی فرودگاه بین المللی بغداد رسیده است.
به گزارش عصرایران به نقل از سایت شبکه اسکای نیوز عربی، درگیری شدید میان ارتش عراق و نیروهای داعش به نزدیک فرودگاه بغداد کشیده شده است.
علاوه بر این، تعدادی از خیابان های بغداد بسته شده اند و شمار زیادی از نیروهای امنیتی عراقی در خیابان های پایتخت مستقر شده اند.
منابع آگاه گفته اند درگیری شدید میان نیروهای امنیتی عراقی و داعش در نزدیکی فرودگاه بغداد در جریان است.
منابع امنیتی ادامه دادند: نیروهای امنیتی خیابان های منتهی به منطقه سبز امنیتی در بغداد و سه ورودی از چهار ورودی این منطقه را بسته اند. منطقه سبز امنیتی محل استقرار مراکز مهم امنیتی و حکومتی از جمله کاخ ریاست جمهوری، کاخ نخست وزیری، پارلمان، ساختمان قوه قضائیه، سفارتخانه های آمریکا، بریتانیا و فرانسه و ستاد فرماندهی ارتش است.
برام جالبه که کی این عکسو طراحی کرده اینا چرا همشون تی شرت تنشون کردن
جدیدترین عکس حاج قاسم در عراق
یادمه چند وقت قبل یکی از دوستان می گفت که چرا مصاحبه از حاج قاسم در رسانه ها نمی بینیم و نیست و چه و چه؟! آخر برادر من! یک نفر وقتی اینجوری تو مهلکه جنگ است و در وسط میدان، مصاحبه اش کجا بود؟
حاج قاسم، حاج قاسم است، نه سردار سلیمانی! او برای همه ما نشان زنده و یادگاری است از فرمانده هایی که فقط افسانه هایشان را شنیده ایم... فرماندهان لشکری که در میانه میدان بودند...
حاج احمد، حاج همت، آقا مهدی، عباس کریمی، برونسی، رضا چراغی، دستواره و
به زودی همه به هم ملحق خواهیم شد...
ان شاء الله تعالی...
بله کاملا درسته، این شخص نابغه سیاست و کیاسته.در چهار سال اول با مواضع خاص خودش باند اصلاح طلبان را زیر و رو کرد در همین زمان بود که اصولگراهای قیم ماب و محافظه کار شاد و مسرور احساس کردند که سال های سال با به حاشیه رفتن اصلاحات قدرت رو تو دستشون دارن اما این شخص تو چهار سال دوم متفاوت ظاهر شد و با شیوه هایی پیچیده اون روی اونها بالا اومد لذا الان میبینی که الان چرخه دوباره به حالت اول بازگشت اما در این چرخه جدید با توافق هسته ای و لغو تحریم ها(هر چند ظاهری) دیدی هر چند مثبت به وجود می اید و میتوان پیش بینی کرد که جریان اصول گرا علی الخصوص رادیکالهای پایداری و محافظه کاران دو رو به زودی از اریکه قدرت کنار زده میشود( علی الخصوص مجلس) و حالا در این زمان فقط یک جریان میماند و ان هم جریان شفاف اصلاحات. جریان اصلاحات مسرور از پیروزی میتازد اما چون اساس این جریان هیچ چیزی جز اشرافیت سالاری،قدرت طلبی و اقلیت پروی نیست خود با دست خود گور خود را میکند و بدین ترتیب فقط یکه تازی یک نفر را میتونی ببینی.
اما خدا هیچ وقت اون روزی رو نیاره که اصول و اصلاح از قدرت حذف شوند!
آیا اگر به بهانه تکریم و تعظیم ارزشها قرار است مراسم و یا برنامه ویژه ای برگزار شود، باید کنسرت بدهیم؟
....
موضوع دیگری که نه فقط در این مراسم که متاسفانه در بیشتر برنامهها و مراسم های فرهنگی و انقلابی دیده می شود منسی شدن فرستادن صلوات و جایگزین شدن دست زدن به منظور تشویق برگزیدگان است.
www.yalasarat.com/vdcfetd1.w6djyagiiw.html
برای مناسبتهای مذهبی جشن میگبرند؛ اکثر نهادها و ارگانهای دولتی و ...
کلّ برنامه میشه هنرنمایی خواننده ها و صدای سرسام آور آلات موسیقی و کف زدن های پی در پی حضّار!!!
لوگوی ارگان حکومتی هم میشه تاییدیه و مجوز این جوّ و فضا ...
........وجود مقدس على بن ابیطالب علیهما السلام کنار حوض ایستادهاند و لیوانهاى بلورى را پر ساخته و به افرادى که خود مىشناسند، می دهند و در این اثنا همهمهاى برخاست. پرسیدم چه خبر است؟ گفتند:امینى آمد! به خود گفتم: بایستم و رفتار على علیه السلام با امینى را به چشم ببینم، که چگونه خواهد بود؟ 10، 12 قدم مانده بود که امینى به حوض برسد، دیدم که حضرت لیوانها را به جاى خود گذاشتند و دو مشت خود را از آب کوثر پرساختند و چون امینى به ایشان رسید به روى امینى پاشیدند و فرمودند:ـ خدا روى تو را سفید کند، که روى ما را سفید کردى -
farsnews.com/newstext.php?nn=13930722000645
براي اينكه اونا بهش گفتن بهترين وظيفه اينكه با رسيدن مرگ عبدالله خيلي روايات جعلي بودن و لذا خيلي دور نيست كه اينا ثابت بشه مگر اينكه خود حضرت يه عنايتي بفرمايند. بر همين اساس بايد منتظر ماند و ديد كه چه كسي اين موضوع را به نتيجه خواهد رساند.
سلام برادر عزیز۔ ممنونم از لطف تون۔ اگر مقدور باشد از برادر عزیز سیجانی ایمیل بنده رو خصوصی دریافت فرمایید یا ایمیل خودتان رو اینجا بگذارید۔ با هم صحبت شدن با شما خوشحال میشوم۔
تکذیبیه ای صادر شده از دفتر ایشان خودش ابهام ایجاد نموده است طوری که معلوم نیست آیا حمله ای صورت نگرفته است یا اینکه حمله آور از تعادل روحی روانی برخوردار نبوده۔
ورود شما را به جمع اهل محبت و ولاء خوشامد می گویم
خوشتر از ما در عالم نیست .
یک سوال خصوصی دارم اگر محبت کنید ایمیلتان را بگذارید ممنون می شوم .
خیلی ممنون حسابی روشن شدیم!
از صمیم قلب دارم میگویم اگر شما رومان بنویسی کولاک خواهی کرد۔ حیف این همه استعداد!
در ضمن گوگل که هر غلط املایی رو نشان میدهد هم بین حزب و حذب فرق نمیگذارد و اشتباهی رو نشان نمی دهد۔ اسم کاربری بنده که جلو چشم همه است پس چطور کسی میتواند او را غلط بنویسد؟ شما لطفاً یک کلیه و اصول بهم نشان بدهید استفاده درست از ز و ذ بر آن استوار باشد آقای روان کاو۔
لینک لطفاً۔ آن فیلم هم میتونه قدیم باشد۔
اخه سرحال به نظر میاد پس چرا تو جلسات قبلی شرکت نکرد؟
یا اینکه مجتهد واقعا مجتهد نیست بلکه یه دروغگو هست که با حکومت عربستان دستش تو یه کاسه هست.
سلام خدمت همه منتظران
اگر دقت بفرمایید فرموده اند "من یضمن لی ..."
همه میدانند عبدالشیطان مرده است .. اما آیا هیچ تضمینی برای این مرگوجود دارد ؟ !! دقت کنید ! همه میدانند مرده ولی به صورت رسمی چون اعلام نمی شود کسی نمیتواند به درک اسفل واصل شدن این دایناسور را تضمین کند ! روایات هم همین را می گوید .
تو روایات گفتن بار سوم خبر مرگش واقعیه
اما تو این 4 سال این پنجمین باره خبر مرگش میاد بیرون
نکنه روایات جعلیه؟؟؟
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا