رایحه ظهور

تبلیغات مهدوی در پیاده روی اربعین امسال

 

» ابتدای نظرات (2)

 در اکثر مراسم مذهبی علی الخصوص پیاده روی اربعین هستند افراد و گروههای که درمان اصلی جامعه بشریت را به خوبی یافته و با روشهای مختلف مردم را برای دعا جهت تعجیل در فرج امام عصر(عج) دعوت می کنند ، در پیاده روی اربعین که از یک طرف فرصت و فضای کافی برای تبلیغات وجود دارد  و از طرفی انتهای آن راه نورانی به حرم مقدس امام حسین(ع) ختم می گردد ، این فراخوان نمود بیشتری دارد ، در زیر گوشه ای از تبلیغات مهدوی پیاده روی اربعین را می بینیم :

 

این پوستر به تعداد بسیار زیاد در سراسر مسیر پیاده روی اربعین دیده می شد

 

 

...............................

 صحنه ی رویارویی مختار و حرمله در مختارنامه و هلاکت حرمله ملعون در تلویزیون یکی از موکبها که با گریه و تکبیر حضار همراه بود.

 صحنه ای زیبا از تصاویر مبارک شهدا

دیدگاه‌ها   

+26 #2 مهدی مبشر گمنام 1396-04-30 01:24
سلام و درود
عرض ادب خدمت برادر خودم امیر
قبل از همه چیز عذر خواهی بنده را پذیرا باشید به واسطه دیرکرد در پاسخ... می دانم که شلوغ بودن سر بنده، دلیل بر عذر تقصیر نیست ولی شما بزرگوارتر از آن هستید که من را نبخشید...

بگذریم...

بنده از کامنتهای شما، جنابعالی را یک احمدی نژادی شناخته ام... خواستم به این اشتراکمان اشاره کنم چون همیشه احمدی نژادی ها به یک راه مشترک می رسند... چون حق و حقیقت را فطرتا قبول دارد و به واسطه همین به حق جویان محبت دارند و طرفداری می کنند...

بحث عدالت همانگونه که خودتان فرموده اید، یکی از اساسی ترین بحثهای دین ماست. آنجایی که در مذهبمان به صورت «اصل» در می آید. باید با تحقیق به آن رسید و به صورت دلی و با ایمان قبول کرد. مثل خدا، پیامبر، ائمه... توضیح اضافه ندهم و هر دوی ما قبول داریم که با ده، صد و حتی هزاران کامنت من و شما نمی توان به طور کامل به کنه قضیه اشاره کرد... مسلما در باب مسئله ای به این بزرگی و ارتباط آن با دیگر مقولات، اختلاف نظر بین انسانها پدید می آید... امری که بسیار طبیعی هم هست و درباره دیگر اصول هم همین اختلافها وجود دارد... همیشه هم برای من این اختلاف بین علما جالب بوده است زیرا آنها همه یک مکتب را قبول داشته و دارند ولی در باب اصول اختلاف داشته و دارند، چه برسد به فروع و ...

الغرض... بنده ادعایی در باب مسائل فقهی ندارم و تئوریسین هم نیستم ولی با تحقیقات کوچکی که داشته ام این مورد را خدمت شما عرض می کنم... نظریه «حکومت اسلامی»، بر خلاف آنچه نگاشته اید، از مسائل اصلی شیعه است... تمام تلاش ائمه معصومین برای تشکیل یک حکومت اسلامی بوده است... نظریه ای که منبعث از زندگی و سنت پیامبر است... و البته فرا شیعه است... اسلام ِ بدون حکومت به درد لای جرز هم نمی خورد... اساسا کاربرد پیدا نمی کند... آنجایی که اسلام، مدعی تمام ارض می شود و معتقد است که باید تمام ممالک دنیا مسلمان شوند... باید قبول کرد که حمله و لشکر کشی مسلمانها به دیگر کشورهای دنیا و به تبعیت در آوردن آنها با هیچ کدام از اصول و فروع دموکراسی امروز دنیای مدرن نمی خواند... تمام مبارزات امت اسلامی در صدر اسلام را چگونه تفسیر می فرمایید...؟ و ... ... ...

آیا معتقد نیستید که در فقه جعفری اثنی عشری که امروز مصادف با شهادت رئیس مکتبش است که سلام و درود خداوند و ملائک بر ایشان و اجداد و فرزندانش مطهرش باد، شیعه شدن تمامی انسانها، آرزو و غایت نهایی مکتب است؟؟

یک استاد در دانشگاه داشتیم جالب می گفت که بر خلاف این ادا و اطوار دوران مدرن که بعضا ما بچه حزب اللهی ها هم به لیبرالیت آن دچار شده ایم، اینکه مثلا تعصب از اساس و ریشه اشکال دارد و ما شیعیان متعصب نیستیم و به فرا خور زمان باید مدرنیته و دموکراسیته شویم و چه و چه... می گفت که شیعه اثنی عشری، متعصب ترین مکتب تمامی مکاتب بشری است... آنجایی که همه باید شیعه شوند... لازم به ذکر است که شیعه شدن البته معانی مختلفی به همراه دارد و شما نیک می دانید که در آن باب هم اختلافها وجود دارد ولی منظور بنده به معنی اطاعت پذیر بودن است... از یک نفر... یعنی یک حاکم... حاکمی که حکمش اجرا شود...

حالا شما ممکن است به یک نوع نگرش دیگر رسیده باشید... هیچ اشکالی ندارد و وقتی حضرات آیات در این موارد اختلاف نظر دارند، من و شمای طلبه چرا نداشته باشیم... مسئله اساسی و اصلی و مهم ترین قضیه این است که همه ما یک نفر واحد را قبول داریم و این راز برتری شیعه است بر تمامی مکاتب... وجود مقدس حضرت صاحب که سلام خداوند و انبیاء و امامان بر او باد، به واقع برای همه ما نعمتی غیر قابل شکر است و به مثابه یک برگ برنده در دست خداوند، وجودی شریف است که ما داریم و بقیه ندارند... جز مسیحیان که البته داستان نماز مسیح و مهدی سلام الله علیهما را بهتر از بنده می دانید... این اختلافها در طی تاریخ 1400 ساله ما بوده و شما مطمئن باشید که ادامه هم دارد... تا زمانی که حضرت صاحب به دنیای فیزیکی ورود پیدا نکنند و چشم مان به جمالشان روشن نشود، این اختلافها ادامه دارد...

می رسیم به جایی که بر طبق تعالیم و مفاهیم اصلی شیعه، باید یک نفر را به عنوان جانشین قبول کرد... همان نظریه ولایت فقیه خودمان... البته به عنوان یک حکمران ِ جانشین... اگر فقط بخواهد فقاهت کند که دیگر این همه داستان 1400 ساله نداشتیم... قبول بفرمائید که بر سر وضو و طهارت و چه می دانم غسل جنابت، هیچگاه کار به جایی نمی رسد که مثلا یک فردی مثل امام جعفر صادق بخواهد جانش را بر سر آن از دست بدهد... جانشین باید بتواند زمینه ای فراهم کند تا انسان کامل به مرحله ظهور برسد... این امر، بدون داشتن زور و قدرت فیزیکی، در دنیای امروزی، عمرنات پتاسیم که بتواند به مرحله اجرا برسد... اساسا بدون داشتن حکومت و زور نمی توان به مرحله ظهور رسید... قبول ندارید؟؟

می رسیم به آن جایی که عده ای از شیعیان برای به خروجی رساندن پروژه مذکور باید مبارزه کنند و خون بدهند... باید گروهها و حلقه های کوچک ِ شیعه ِ یک جامعه و نژاد، چه ایرانی، چه عراقی، یمنی، لبنانی و و و به یک نفر واحد برسند بر سر جانشینی امام معصوم... در مکتب شیعه، در نهایت امر همه چیز به یک انسان ختم می شود... یک نفر که حرف آخر را می گوید و واجب الاطاعه برای همه می شود... آنجایی که اگر دو نفر با هم به کوه می روند باید یک نفر امامو رئیس آن یکی باشد...

مبارزات 15 ساله مردم شیعه ایران برای داشتن یک «حکومت اسلامی» به اینجا ختم شد که همگی بر رهبری امام خمینی توافق کردند و دیدیم آنچه که اتفاق افتاد و خداوند بر امت ما منت نهاد و برای اولین بار، یک حاکم شیعه در طی دورانهای مختلف، به مرگ طبیعی از بین ما رفت و نشانی شد برای توانایی ما در باب حفظ جان انسان کامل... بعد از آن هم که حضرت آقا به رهبری رسیدند و 28 سال از زعامت این سید بزرگوارترین می گذرد... جمهوری اسلامی ایران به مثابه یک حکومت اسلامی، توانسته است مقدمات کار را فراهم کند و به این همه پیشرفت دست پیدا کند... سرزمین های عراق و سوریه که در دستان ماست و لبنا ن و غزه هم که می بینید... بقیه جاها هم که بماند... قدرت فیزیکی مان هم که به مرحله نهایی رسیده است و هیچ جایی نیست که در تیررس ما نباشد... حالا اختلاس هست و حقوق نجومی هست و بقایی تو زندانه و سیستم قضایی نقض داره و گوشت گرونه و این چه وضعیه و ... بله، بله وجود دارد. مگر بنده در کجا زندگی می کنم...؟! بنده هم با انواع و اقسام مشکلات سیستم کشورمان آشنایی دارم و بعضا دست و پنجه نرم می کنم... باور کنید بسیار بسیار بیشتر از جنابعالی مطلعم و به عنوان یک افسر ارشد نظام و به واسطه شغلم، از خیلی نقایص و کاستی ها و به قول شما بی عدالتی ها بیشتر آگاهم و اشراف اطلاعاتی دارم... اما همیشه نگاهم به اصل موضوع است... اینکه داستان اصلی را یادمان نرود... حاشیه ها اهمیت دارند اما اصل بر ظهور است...

اجرای عدالت به این نحو که ما در کشورمان می بینیم نقائص بسیاری دارد... اگر کسی منکر آن شود، کور است... همانطور که رهبر انقلاب هم بارها به آن اشاره داشته و بعضا در حکمهای مختلفی که فرموده اند بر این امر صحه گذاشته اند... اما آش این قدرها که می فرمایید شور نشده است... جمهوری اسلامی از خط اصلی منحرف نشده است... همان کشتی که جناب سعاح مثال زده اند... اصل بر این است که کشتی راه درست را به سمت ساحل برود... حالا اگر در این راه دو نفر هم غرق شدند و یا به دو نفر غذا و آب کمتر رسید و چه و چه ... اصل بر منحرف نشدن و رساندن کل کشتی به ساحل است... جزئیات اهیت دارد ولی نه به اندازه کلیات... در کشور ما هم بی عدالتی وجود دارد اما نسبت به جامعه آرمانی و مدینه فاضله ای که زمان حضرت صاحب به وجود می آید... باید واقع بینانه نگاه کرد... ایران عزیزمان را با واقعیات امروز بسنجیم...

آنجایی که بر فرض مثال، بر فرض مثال(چون بنده این را قبول ندارم)، اگر عدالت در جوامع دیگر از جامعه ما پیشرفته تر باشد، در صورتی که اسلام عزیز را به عنوان حکم واحد قبول ندارند، این عدالت به چه دردی می خورد؟ عدالت بدون اسلام چه کاربردی دارد؟؟

کشور ما نقص دارد، اشکال دارد، بی عدالتی هست، ظلم هست، و ... قبول.
اما مهم این است که حرکت دارد به سمت عدالت... پویایی دارد برای از بین بردن بی عدالتی... شخص اول مملکت همینطوری ننشسته است بی تفاوت... به این ظلم ها هم بی تفاوت نیست... این مهم است...

فکر کنم بس است... روده درازی شد برادر... به بزرگی خودتان ببخشید... برای مطلع کلام همین قدر فکر کنم کافی است تا بنده از نظرات شما بیشتر مطلع شوم و ببینیم خدا چه می خواهد...

با مهر و احترام

d:w:us و zz:
نقل قول کردن
-29 #1 امیر 1396-04-24 05:48
برادر عزیز جناب مبشر گمنام
پیرو مباحثات در ذیل مقاله اصلی سایت باید به عرض برسانم که گمان می بردم که در جواب بنده دقیقا همین سخن امام خمینی را بیاورید.
باید به عرض برسانم اولا انتظار اینست که در این بحث بسیار مبنایی، ریشه ای تر با موضوع برخورد کنیم.
اولا باید توجه کنیم تئوری حکومت اسلامی امام خمینی یک اصل لا یتغیر شیعه نیست. هر چند نظریه مترقی برامده از اصول است اما در بسیاری از فصول خود محل اختلاف بین علمای شیعه بوده و هست و لذا نمی توان در یک بحث علمی آن را پایه بحث قرار داد. و لذا این برداشت شما و آن سایتی که به آن ارجاع داده بودید مورد قبول همه نیست که اولویت اول حکومت است و برای ایجاد و حفظ ان هر چیزی اعم از عدالت و امامت باید قربانی شود و تفسیر یک سویه از عملکرد معصومین علیهم السلام که به علم لا یزال متصل بوده اند و انطباق آن بر شرایط قعلی به طور صد در صدی شاید کار صحیحی نباشد.
در این زمینه یک اشاره کوچک می‌کنم‌و رد میشوم ... چرا فکر نمی کنید که اصولا بر عکس آن چیزی که فکر می کنید که معصومین علیهم السلام برا فدا شدن خلق شده اند، چرا فکر نمی کنید که همه چیز برای فدا شدن برای معصومین خلق شده باشند؟!
دوما آیا حکومت اسلامی مدنظر امام خمینی با آنچه ما می بینیم یکسان است؟ یعنی مطمئنید که همان حکومت است!؟ حداقلش اینست که آدم در این زمینه گهگاه و با مشاهده وقایع روز دچار تردید می شود. بر فرض که حرف امام را صد در صد صحیح فرض کنیم... آیا حفظ این حکومت بر حفظ جان معصوم اولویت دارد؟ لازم به ذکر مسایل واقعی دور و برمان نیست ولی شما از بانک و سیستم‌مالی بگیر تا هر کجا که دلت می خواهد ببین کدام قسمتش اسلامی است که بخواهد حفظ ان بر حفظ جان ولی معصوم اولویت پیدا کند.
آیا از خود فرمایشات امام بر نمی آید که خطر انحراف در کمین این حکومت هم هست؟ آیا فرمایش ایشان در مورد ایام الله های دیگر را نشنیده اید؟ آیا باز هم حفظ حکومت منحرف شده بر جان معصوم اولویت دارد؟
آیا اینکه این حکومت همیشه اسلامی بماند از سوی خدا تضمین شدهداست؟
سوما بر فرض حل شدن مسایل فوق، آیا حکومت اسلامی می تواند بر خلاف حکمت اولیه خود، بر خلاف اسلام عمل کند؟ آیا دور از ذهن است که برای حفظ مصالح! گاهی نماز و مسایل مربوطش از اولویت کنار برود و یا حتی به نوعی حذف شود؟ متاسفانه شبیه به این موضوع و یا عین آن اتفاق افتاده است....
آیا باز هم باید جان معصوم علیه السلام برای حفظ این حکومت به خطر بیفتد؟
ببین برادر عزیز تا زمانی که اصول اولیه عقلی که ما بر اساس همان ها نظریه ولایت مطلقه فقیه را پذیرفته ایم رعایت شود می شود با چاشنی گذشت و چشم پوشی از اشتباهات در بعضی امور گذشت ولی وقتی اصول زیر پا می رود و تلاش شفافی هم برای جبران ان نمی شود ، دیگر کار از کار گذاشته است.... اشاره کوتاه می کنم به جریانات دستگیری های اخیر و رفتارها ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل....
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آخرین اخبار


کلیه حقوق مادی و معنوی وب سایت متعلق به گروه فرهنگی مبشران ظهور می باشد