به دنبال انقلاب اسلامی مردم ایران، تشکیل حزب الله لبنان، تشکیل حماس، روی کار آمدن بشار اسد در سوریه و بالاخره بیداری اسلامی در کشورهای عربی به خصوص در خاورمیانه، لکه سرطانی به نام اسرائیل در محاصره قرار گرفته و شماره معکوس برای فروپاشی این رژیم نسبت به قبل تندتر شده است به گونه­ای که "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کنفرانس رؤسای سازمان­های یهودی در آمریکا می­گوید[1]: اسرائيل با دريايي از مشکلات محاصره شده است چگونه بايد از خود دفاع کند؟ ما غير از دفاع، نيازهاي ديگري هم داريم! ما نيازهاي اجتماعي، آموزشي و بهداشتي داريم چگونه بودجه اين نيازها را تامين خواهيم کرد؟

نتانیاهو در قسمت دیگری از نگرانی­های خود به اقتصاد شکننده این رژیم اشاره کرده و می­گوید[2]: لرزه­هاي اقتصادي در اطراف اسرائيل وجود دارد و بازارهاي صادرات اسرائيل آسيب ديده اند! بازارهاي صادراتي اسرائيل در اروپا درحال گسترش نيستند درحاليکه اروپا بازار اول صادراتي ما است. ما خيلي کوچک هستيم و اقتصاد ما کوچک است!

در این بین، ایران به عنوان یکی از مهم­ترین عوامل پریشان کننده رؤیای گسترش اسرائیل از بحر تا نهر در آمده است به گونه­ای که "مناخیم بگین" ششمین نخست­وزیر این رژیم، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می­گوید[3]: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روزهای تیره و تاری در انتظار اسرائیل است و نتانیاهو به عنوان سیزدهمین نخست­وزیر این رژیم می­گوید[4]: مشکلی که در حال حاضر اسرائیل از آن رنج می­برد وجود ایران هسته­ای در منطقه است و دیگر اینکه بعد افق بهار عربی به سمت انقلاب اسلامی ایران در حال حرکت است.

شاید آخرین اظهارات بنیامین نتانیاهو در کنفرانس رؤسای سازمان­های یهودی در آمریکا گواه خوبی باشد بر مشکلات بنیادی این رژیم به نحوي كه نتانياهو به عنوان نماينده رژيم صهيونيستي در جمع رؤساي يهود در جهان عنوان مي‌كند[5]: در كنار تهديداتي كه اسرائيل را دنبال مي كند، اين كشور با مشكلات بي‌شماري روبرو شده است كه توان حل آنها از عهده ما خارج است و مانياز به حمايت و پشتيباني همه داريم!!!

با توجه به اذعان نخست وزير رژيم صهيونيستي آن هم در جمع دوستان اين رژيم، به نظر مي‌رسد فرمايش مقام معظم رهبري درباره محاصره اين رژيم رو به تحقق است، معظم‌له در پيام نوروزي خود در سال 91 مي‌فرمايند[6]: آن كسانى كه اهداف بدخواهانه‌اى درباره‌ى ملت ايران و ايران و ايرانى در سر ميپرورانند، در كشورهاى غربى دچار مشكلات گوناگون هستند. در سطح منطقه، ملت‌هائى كه جمهورى اسلامى از آنها همواره حمايت كرده است، به هدفهاى بزرگى دست پيدا كرده‌اند؛ ديكتاتورهائى به زير كشيده شدند؛ قانونهاى اساسىِ مبتنى بر اسلام در كشورهائى تصويب شد؛ دشمن درجه‌ى يك امت اسلامى و ملت ايران - يعنى رژيم صهيونيستى - در محاصره قرار گرفت.

مشكلات داخلي رژيم صهيونيستي:

رژيم صهيونيستي در عرصه داخلي با مشكلاتي روبروست كه بدون در نظر گرفتن مشكلات خارجي اين رژيم، به تنهايي مقدمات فروپاشي اين رژيم را فراهم كرده است؛ فساد وسيع مالي و اخلاقي ميان رهبران سياسي و ديني، مشكلات اخلاقي ميان نوجوانان، بحران‌هاي اقتصادي در اين كشور، اختلاف ميان رهبران سياسي و رهبران ديني، اختلاف طبقاتي، اختلاف نسل‌ها، مسئله عدم مهاجرت و كاهش جمعيت اين رژيم، كاهش اميد به زندگي ساكنين اراضي اشغالي به دليل تهديدات داخلي و خارجي و ... تنها گوشه‌اي از مشكلات اين رژيم است كه هيچ راه‌حلي براي آنه پيدا نشده است و به دلايل بنيادي هيچگاه قادر به حل آنها نخواهند شد زيرا اصول ايجاد رژيم صهيونيستي با مشكلات بيشماري روبرو است و همين مشكلات سبب تسلسللي از پيچيده‌گي‌ها، بحران‌ها و مشكلات براي اين رژيم‌ مي‌شود به نحوي كه در ماه‌هاي گذشته بزرگترين اعتراض به سياست‌هاي داخلي و خارجي كابينه صهيونيستي در سرزمين اشغالي سبب وحشت رهبران سياسي رژيم صهيونيستي شد.[7]

تظاهرات گسترده عليه سياست‌هاي كابينه

اختلاف طبقاتي در جامعه صهيونيستي:

شکاف‌ میان‌ یهودیان‌ غربی‌ تبار (اشکنازی ها) که‌ از اروپا و آمریکا آمده‌اند، و یهودیان‌ شرقی‌‌تبار (سفاردیک‌) که‌ از کشورهای‌ آسیایی‌ و آفریقایی‌ بویژه‌ کشورهای‌ عربی ‌آمده‌اند، یکی‌ از شکاف‌های‌ عمده‌ متوازی‌ فعال ‌- و نه‌ منقطع‌ فعال‌ - در جامعه‌ اسراییل‌ است.

چایم هرزوگ (Chaim Herzog ) در خصوص‌ شکاف‌های‌ اجتماعی‌ در جامعه‌ صهیونیستی‌ معتقد است، دشمن‌ واقعی‌ درون‌ ما خفته‌ است‌. این‌ دشمن‌ درون‌ هر یک‌ از شهروندان‌ اسراییلی‌ - یهودی ‌و عرب‌، مذهبی‌ و غیرمذهبی، جناح‌ راست‌ و چپ، سفاردیم‌ و اشکنازی‌ وجود دارد. عدم ‌آمادگی‌ در پذیرفتن‌ شخص‌ مورد توافق‌ همگان‌ است‌ که‌ موجب‌ چنین‌ دشمنی‌ شده‌ است[8]. بدین‌ ترتیب‌ شکاف های‌ اجتماعی‌ عمده‌ این رژیم را می‌توان‌ به‌ چهار دسته‌ تقسیم‌ نمود:

شکاف‌ میان‌ اعراب‌ و یهودیان‌

شکاف‌ میان‌ مذهبی‌ها و سکولارها

شکاف‌ میان‌ اشکنازی ها و سفاردی ها

شکاف‌ میان‌ چپی‌ها و راستی‌ها

درباره اختلاف ميان اعراب و ديگر يهوديان به دليل تشكيل حكومت صهيونيستي و اشغال كشور فلسطين از همان ابتدا، اختلاف و درگيري‌هاي بسياري وجود داشته و دارد لكن اين اختلاف ميان اعراب يهودي و اعراب غير يهودي (مسيحي و مسلمان) متغير است به نحوي كه اعراب غير يهود بيشترين اختلاف را با يهوديان اشغال كننده دارند[9].

اختلاف ميان سفاردي و اشكنازي

شايد يكي از مهم‌ترين اختلافات طبقاتي در اين رژيم، اختلاف عقيدتي و مادي ميان دو طيف اشكنازي و سفاردي است به نحوي كه يهوديان سفاردي اعتقاد دارند كه اشكنازي‌ها در سرزمين اشغالي از امتيازات بسياري برخوردارند به گونه‌اي كه والدين اشكنازي حاضر نيستند فرزندان خود را به مدارس مختلط اشكنازي و سفارديك بفرستند و كابينه نيز براي حل اين مشكل اكثريت معترضين را روانه زندان كرده است.[10]

اعتراض ميليوني اشكنازي‌ها براي يكي كردن مدارس

بحران اقتصادي و انرژي در سرزمين اشغالي

بنابر اعتراف بنيامين نتانياهو، اقتصاد اين رژيم به اقتصاد اتحاديه اروپا و آمريكا گره خورده است و بعد از بحران اقتصادي در غرب، عملا رژيم صهيونيتسي با چالش‌هاي بسياري اعم از توليد، صادرات و واردات روبرو شده است به گونه‌اي كه نرخ رشد خروج مهاجرين از سرزمين اشغالي نسبت به ورود يهوديان افزايش چشمگيري يافته است.

بنابر اخبار منتشر شده از سوي رسانه‌هاي عبري زبان، تهديدات داخلي و خارجي به خصوص ترس از موشك‌هاي حزب‌الله لبنان بعد از جنگ 33 روزه، گراني و تورم بالا، افزايش هزينه‌هاي تحصيل در مدارس و دانشگاه‌ها و بيكاري سبب كاهش قابل توجهي در مهاجرت يهوديان به سرزمين اشغالي شده است و از سوي ديگر، افزايش چشمگير خانواده‌هاي يهودي از اسرائيل نيز سبب نگراني مقامات صهيونيستي شده است به نحوي كه اين رژيم تلاش مي‌كند با امتيازات فراواني كه قادر به اعطاي آنها نيست، يهوديان آمريكا را تشويق به مهاجرت بكند[11].

بحران اقتصادي به حدي رسيده است كه سبب ايجاد بزرگترين اعتراض عليه سياست‌هاي كابينه رژيم صهيونيستي شده است كه از آن به عنوان انقلاب صهيونيستي و يا بهار يهودي نام مي‌برند به گونه‌اي كه صدها هزار نفر از يهوديان اشغالگر در خيابان‌هاي تل‌آويو جمع شده و عليه سياست‌هاي نتانياهو شعار مي‌دادند.[12]

تظاهرات ميليوني در تل‌آويو

از سوي ديگر و به دنبال بيداري اسلامي در مصر و سقوط مبارك، قطع صادرات گاز به رژيم صهيونيستي از سوي دولت مصر، بر مشكلات اين رژيم افزوده است به طوري كه قيمت گاز در اين رژيم چندين برابر قبل شده است[13].

بروز علايم فروپاشي اجتماعي و اخلاقي

بروز علايم فروپاشي اجتماعي و اخلاقي اسرائيل به حدي رسيده است كه ديگر قابل پوشاندن و مخفي كردن نبوده و رسوايي آن در سال هاي اخير به جايي رسيده است كه جروزالم پست گزارش مي دهد: قاضي دادگاه عالي اسرائيل، دوريت بنيش (Dorit Beinisch) در كنفرانسي گفت: «ما در ميانه يك اوضاع آشفته سياسي و فرهنگي هستيم. ما در حال تجربه كردن شكست ها، نزاع طبقات اجتماعي، فقر و فقدان اعتماد عمومي به تمامي بخش هاي دولتي هستيم. اما با اين حال مي توان گفت كه هنوز دير نشده است. بنيش آرزو كرد كه اسرائيل يك سيستم آموزشي طراحي كند كه قدرت آن را داشته باشد كه زمينه ساز جامعه بهتري باشد. جامعه اي كه از افرادي تشكيل يافته كه مردم خوبي هستند و كودكان آنها زير خط فقر زندگي نمي كنند و مورد خشونت واقع نشده و جاني به بار نمي آيند. جامعه اي كه بر اساس ارزش هاي جهاني و يهودي، تحمل و عشق به انسانيت بنيان گذاري شده است[14].»

رواج فساد مالي و اخلاقي ميان رهبران ديني و سياسي رژيم صهيونيستي

از ديگر مشكلات پيش روي رژيم صهيونيستي، رواج انواع مختلف فساد ميان ساكنين اين رژيم است به گونه‌اي كه هيچ تفاوتي ميان خاخام‌هاي يهودي، مسئولان رده بالاي سياسي و افراد عادي وجود ندارد بلكه رواج فساد اخلاقي ميان خاخام‌ها و مسئولان سياسي بيش از افراد عادي است^[15].

دستگيري خاخام متهم به فساد اخلاقي

در كنار فساد اخلاقي، فساد مالي نيز ميان سران اين رژيم رواج داشته به گونه‌اي كه در حال حاضر "ايهود اولمرت" نخست‌وزير سابق رژيم صهيونيستي و "آويگدور ليبرمن" وزير خارجه اين رژيم متهم به فساد مالي هستند.^[16]

 محكوميت نخست وزير اسبق رژيم صهيونيستي به دليل تجاوز جنسي

سقوط اسرائيل به پايين ترين رتبه فساد در طول تاريخ موجوديتش

اسرائيل در رتبه بندي فساد در سال 2011 به رتبه 36 نزول كرد. در سال 2010 اسرائيل سي امين كشور فاسد جهان بود كه با 6 پله سقوط به رتبه 36 ام رسيد. اين رتبه از زماني كه شاخص فساد سازمان شفافيت بين‌المللي اين رژيم را نيز وارد ليست خود كرده است پايين ترين رتبه براي اسرائيل بوده است. شاخص سال 2011 تعداد 183 كشور جهان را بررسي كرده بود. نمره اسرائيل از 1/6 در سال 2010 يه 8/5 در سال 2011 كاهش يافت. در اين فهرست نيوزلند با كمترين فساد رتبه اول را داشت. در خاورميانه اسرائيل حتي از كشورهاي ديكتاتوري عربي مانند قطر و امارات نيز كه به ترتيب رتبه هاي 22 و 28 داشتند فاسدتر محسوب مي شود.

مدير اجرايي سازمان بين المللي شفافيت در اسرائيل، گالیا ساگی ((Galia Sagy مي‌گويد: "در سال 1996 اسرائيل نمره 71/7 را كسب كرده بود اما از آن زمان تا كنون به مرور فساد در اسرائيل افزايس يافته است. نمره كنوني كمترين نمره در همه دوران‌ها بوده است. ما يك دوران بحراني را در كشور مي گذرانيم و آن زمانه اي است كه مردم صداي خود را به گوش مي رسانند و عدالت اجتماعي مي خواهند. امروز مردم خواستار شفافيت، اطلاعات، رفتار اخلاقي، انفصال ثروت و قدرت و مبارزه عليه فساد هستند زيرا كه فساد از عوامل اصلي نابرابري اجتماعي است.

آمون دیک ((Amnon Dick از اعضاي سازمان بين المللي شفافيت در اسرائيل مي گويد: "رتبه ياس آور اسرائيل و نمره آن بايد زنگ هاي خطر را بين سياست مداران و تصميم گيران به صدا در آورد. اسرائيل امروز در دنيا و نيز در نزد سازمان هاي مهم بين المللي كثيف تر از گذشته به نظر مي رسد كه در آينده باعث دشواري هاي اقتصادي براي ما خواهد شد. ارتقاء شفافيت كليد تصحيح اين وضعيت و ارتقاء رتبه در اين فهرست است.[17]"

مشكلات خارجي رژيم صهيونيستي

در كنار مشكلات عمده داخلي اين رژيم، مشكلات خارجي رژيم صهيونيستي نيز قدمي در جهت فروپاشي اين رژيم شده است به گونه‌اي كه انقلاب‌هاي اخير منطقه بيداري اسلامي بنابر نظر يكي از سران اين رژيم، جايگاه اسرائيل را هدف قرار داده است و اسرائيل مي‌بايست منتظر تركش‌هاي آتي اين قيام‌ها باشد.

از مشكلات خارجي اين رژيم مي‌توانيم به اختلاف عميق ميان آمريكا و اتحاديه اروپا با رژيم صهيونيستي بر سر مسائل مختلف اشاره كنيم؛ به گونه‌اي كه يهوديان ساكن سرزمين اشغالي اوباما و اتحاديه اروپا را در حال حاضر دشمن خود مي‌پندارند و عليه آنها شعار مي‌دهند.

اختلاف درباره حمله به ايران، اختلاف بر سر ادامه شهرك‌سازي و يا توقف شهرك‌سازي براي رسيدن به صلح ميان اعراب و رژيم صهيونيستي اختلاف بر سر تشكيل دو دولت عربي و يهودي در فلسطين و موارد بسيار ديگر كه سبب دوري اين رژيم از متحدان استراتژيك خود شده است[18].

درماندگي رژيم صهيونيستي مقابل حزب‌الله لبنان

يكي از مشكلات بسيار مهم و پيچيده رژيم صهيونيستي براي رسيدن به اهداف خود، وجود حزب الله لبنان در مرزهاي سرزمين اشغالي است، به گونه‌اي كه "موشه ورد" نويسنده وپژوهشگر صهيونيستي در مقاله‌اي تحت عنوان آينده جنگ ايران و اسرائيل مي‌نويسيد: بنابر تجارب بدست آمده از جنگ دوم لبنان (جنگ 33 روزه) شايد حزب‌الله لبنان براي فروپاشي اسرائيل كافي باشد و نياز به حضور ايران در جنگ نيست زيرا بر اساس قدرت حزب‌الله لبنان در جنگ 33 روزه، اسرائيل عملا مقابل راهبردهاي اطلاعاتي و نظامي اين گروه شكست خورد و با گذشت زمان و افزايش توانايي حزب‌الله لبنان، به نظر مي‌رسد تقابل دشواري ميان اسرائيل و حزب الله وجود داشته باشد، اين در حالي است كه سوريه و حماس را در نظر نگيريم در حاليكه اگر مثلث حماس، سوريه و حزب الله لبنان در كنار يكديگر حضور داشته باشند، عملا اسرائيل كاري از پيش نخواهد برد و با شكست كامل به سمت فروپاشي حركت مي‌كند[19].

قطع رابطه ميان رژيم صهيونيستي و مصر

از ديگر مقدمات فروپاشي رژيم صهيونيستي، قطع رابطه نسبي ميان اين رژيم و كشور مصر است به گونه‌اي كه بعد از سال‌ها رابطه استراتژيك ميان اين رژيم و حسني مبارك، به دنبال بيداري اسلامي در مصر، جوانان مصر با حمله به سفارت اين رژيم در قاهره، پرچم رژيم صهيونيستي را پايين كشيدند.

با سقوط حسني مبارك در مصر، عملا رژيم صهيونيستي در خاورميانه بدون هيچ متحد استراتژيكي مي‌بايست به دنبال متحدين ديگري باشد كه با توجه به تغييرات در منطقه بعد از بيداري اسلامي، عملا رژيم صهيونيستي به غير از تركيه هيچ متحدي در همسايگان خود ندارد؛ بنابر نظر تحليل‌گران صهيونيستي، با قطع شدن ارتباط ميان اين رژيم و مصر و همچنين سقوط مبارك، عملا اين رژيم با مشكلاتي در آينده روبرو خواهد شد كه موجوديتش را به مخاطره مي‌اندازد.

پايين آوردن پرچم رژيم صهيونيستي و به آتش كشيدن آن در قاهره

جنگ با ايران، فروپاشي كامل رژيم صهيونيستي

در ماه‌هاي اخير و در ميان كارشناسان سياسي و بين‌الملل، حمله رژيم صهيونيستي به ايران از مهم‌ترين موضوعات عرصه بين‌الملل شده است به گونه‌اي كه همگان به دنبال تحليل اين موضوع هستند كه آيا رژيم صهيونيستي به ايران حمله مي‌كند يا خير؟ در صورت حمله به ايران، اقدام ايران در پاسخ به حمله رژيم صهيونيستي چگونه خواهد بود؟ آيا با حمله به ايران، اين كشور از فعاليت و پيشرفت هسته‌اي متوقف مي‌شود يا بعد از مدت كوتاهي با سرعت بيشتري به فعاليت خود ادامه مي‌دهد؟ رژيم صهيونيستي از حمله به ايران چه سودي عايدش مي‌شود؟ و سوالات بسيار ديگر.

به نظر مي‌رسد رژيم صهيونيستي با مشكلات و بحران‌هايي كه در جامعه خود با آنها دست و پنجه نرم مي‌كند نه توان حمله به ايران را دارد و نه جرأت تجاوز.

اظهارات داگان درباره حمله به ايران

بنابر اظهارات مئير داگان، حمله به ايران در حال حاضر احمقانه‌ترين چيزي است كه شنيده شده است و نتيجه‌اي جز شكست براي اسرائيل به همراه نخواهد داشت زيرا موشك‌هاي ايران و حزب الله كار اسرائيل را يكسره خواهند كرد[20].

"نورمن پیش" در مقاله ای در روزنامه "یونگ ولت" آلمان با مقایسه حمله رژیم اسرائیل به نوارغزه و اقدام احتمالی این رژیم علیه ایران نوشت: جنگ با ایران متفاوت از تهاجم به نوارغزه است. این اقدام به معنی سقوط رژيمصهیونیستيخواهد بود.

وی می نویسد: در مطالعاتی که در 12 فوریه سال 2009 منتشر شده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) پیش بینی کرد که اگر اسرائیل بر سیاست های جنگ افروزانه خود پافشاری کند طی 20 سال از بین خواهد رفت.

گزيده‌اي از بيانات مقام معظم رهبري درباره فروپاشي رژيم صهيونيستي

بیانات رهبر معظم انقلاب در کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه مردم فلسطین (۴ اردیبهشت ۸۰)

"آقایان؛ مطمئن باشید که رژیم اسرائیل از درون پوسیده و نسل کنونی به هیچ وجه آمادگی ایثار و فداکاری برای حفظ آن را ندارد"

بیانات در دیدار مردم دامغان (۱۹ آبان ۱۳۸۵)

"صهیونیستهاى وحشى که ابهت به دست آمده‌ى نظامىِ در طول پنجاه سال را در جنگ سى و سه روزه‌ى لبنان از دست دادند – پنجاه سال تلاش کردند تا نشان بدهند که اسرائیل شکست‌ناپذیر است؛ اما این ابهت پنجاه ساله در سى و سه روز دود شد رفت هوا. یک گروهِ مجاهدِ مؤمن تهیدست از سلاحهاى پیشرفته‌ى هوایى و غیره، توانست آن ارتش مغرور و سرکش را به ذلت بکشاند؛ تلفات بر آن وارد کند؛ او را در سطح دنیا مسخره کند – گویا مى‌خواهند انتقام آن شکست و آن فضاحت را از فلسطینیهاى بیچاره بگیرند."

منبع:

مشرق نیوز

.................

گرامی باد یاد و خاطره ی شهدا یوم النکبه در اردیبهشت گذشته که با خون پاکشان هستی رژیم اشغالگر را به لرزه درآورده و ناقوس مرگ این شیطان خبیث را نواختند

برای شادی روحشان صلوات