رایحه ظهور

امام خامنه ای(مدظله): اگر همه عاشورایی باشیم، زمینه ظهور ولی مطلق حق فراهم خواهد شد/ نگاهی به ویژگیهای عاشورائیان

آن زمان که خورشید در غروب غمبار عاشورا در میان ناله و شیون های خاندان رسالت به تدریج محو می شد شاید هیچ کس نمی توانست تصور کند که عاشورا تا ابد تار و پود نسل آدم را خواهد گرفت و نور آن حماسه عظیم زمینه ساز قیام بزرگ آخرین منجی بشر را فراهم آورد تا دقیقا در عاشورایی دیگر ، بساط ظلم و کفر برای همیشه از صحنه گیتی برچیده شود ، و عجیب نیست که یاران قیام موعود باید عاشورایی باشند ... و آیا این شور عاشورایی که در خلق عالم است بشارت بخش نزدیک بودن عاشورای موعود نیست؟

» ابتدای نظرات (477)

این الطالب بدم المقتول بکربلا

در زمان غربت امام زمان عليه‌السلام كساني كه در صدد ياري حضرتش هستند، بايد اين عمل مقدس را سرلوحه‌ي برنامه‌ي خويش قرار دهند و بدانند كه اصحاب امام حسين عليه‌السلام، ولي‌نعمت خويش را با گرانمايه‌ترين سرمايه‌ي خود يعني «جان» ياري كردند، و در زمره‌ي سادات شهدا قرار گرفتند.

مؤمنان در زمان غيبت امام عصر عليه‌السلام بايد از خدا بخواهند تا معرفتي به آن‌ها عطا فرمايد كه بفهمند اگر چه در زمان سيدالشهداء عليه‌السلام نبوده‌اند ولي مي‌توانند از طريق ياري ايشان عملاً به اين توفيق  دست يابند.

پس بايد از اصحاب سيدالشهداء عليه‌السلام درس معرفت و محبت و اخلاص و فداكردن همه‌چيز در راه ياري امام زمان عليه‌السلام آموخت. چه بهتر كه بعضي از احوال و اوصاف ايشان را از تاريخ بياموزيم ، از سویی دیگر ولی امر مسلمین(مدظله) عاشورایی بودن را زمینه ساز ظهور می داند و نیل به این امر مقدس را لازمه تحقق آن امر مبارک ذکر می فرماید ، پس بجاست تا بصورت مختصر و گذرا هم که شده نگاهی داشته باشیم به ویژگیها و خصوصیات یاران عاشورایی خون خدا که البته این ویژگیها را می توان در یاران امام عصر(عج) در هنگام ظهور نیز مشاهده کرد:

 

1- خداجويى‏
«خداجويى و معنويت‏گرايى» يكى از ويژگى‏هاى مشترك ياران امام حسين - عليه‏السلام - و امام زمان - عليه‏السلام - است. از والاترين و زلال‏ترين حالات جان آدمى، عشق به كمال مطلق و معبود حقيقى است كه پيشوايان الهى آن را در بالاترين درجه ‏اش داشته‏ اند. صاحبان چنين عشق‏هايى براى خود تعينى نمی ‏بينند و پيوسته در انتظار لحظه رهايى از قفس تن و زندان خاك و پيوستن به پروردگار هستند؛ آنان جز رضايت خدا و تسليم در برابر خواست او چيزى نمی جويند و چيزى نمی ‏خواهند.
سراسر عاشورا و صحنه‏ هاى كربلا را شعار «رِضى اللَّهِ رِضانا اهلَ‏ البيتِ» فرا گرفته بود و امام و ياران او از همه چيز بريده و به حق پيوسته بودند. امام حسين - عليه‏السلام - در هنگام خروج از مدينه، با خواندن خطبه‏ اى انگيزه هر گونه قدرت‏طلبى و دنياخواهى را از سوى خويش رد كرد و بارها از تسليم شدن در برابر قضاى الهى سخن گفت: «پروردگارا، من راضى به رضاى تو و تسليم امر تو هستم! در مقابل قضاى تو صبر خواهم نمود! اى خدايى كه جز تو معبودى نيست! اى پناه بی پناهان!».
خدا محورى نه تنها در گفتار و رفتار امام متبلور بود، بلكه ياران و اهل بيت او نيز معنويت‏ گراترين انسان‏ها بودند، حضرت زينب - عليهاالسلام - پس از حضور در كنار جسد قطعه قطعه سيدالشهدا عرضه داشت:
«اللّهُمَّ تَقَبَّل مِنّا هذا القُربانَ»
خدايا، اين قربانى را از ما بپذير!
هم‏چنين حضرت در هنگام گفتگو با ابن زياد فرمود: «ما رأيتُ إلاَّ جَميلاً».در زيارت‏نامه حضرت «هانى» می خوانيم: اى كسى كه جان خويش را در راه رضاى خدا فدا كردى «بَذَلَت نَفسَكَ فى ذاتِ اللَّهِ و مَرضاتِهِ».
خدا محورى و معنويت ياران امام، در شب عاشورا جلوه خاصى به خود گرفت. به طورى كه صداى عبادت و نيايش و نماز شب آنان در خيمه‏ ها پيچيده بود. به گفته مورخان «لَهُم دَوىٌّ كَدَوىِّ النَّحلِ و هُم ما بَينَ راكعٍ و ساجدٍ و قارئٍ للقرآنِ».(7)
خداجويى و توحيد، سرلوحه عقايد و خصال ياران حضرت مهدى - عليه‏السلام - نيز هست. آنان خدا را به شايستگى شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ايزدى است. همه چيز را با جلوه او ديده و جز ياد او، سخن ديگران در نظرشان بى لطف و جاذبه است. غيب را چنان شهود ديده و از صفاى روحانى عالم معنا نوش كرده‏اند. ايمان خالصانه‏ اى در سينه دارند كه شك و ترديد با آن بيگانه است. شوق ديدار محبوب، دل‏هاشان را به وجد آورده و در اشتياق وصل او، شب و روز نمی ‏شناسند.
امام صادق - عليه‏السلام - درباره ياران مهدى - عليه‏السلام - فرمود:
مردانى كه گويا دل‏هايشان نور باران است. از ناخشنودى پروردگارشان هراس دارند. براى شهادت دعا می ‏كنند و آرزومند كشته شدن در راه خدايند.
على - عليه‏السلام - ياران مهدى را گنج‏هايى كه آكنده از معرفت خدايی اند، می ‏داند.
ياران مهدى مردان عبادت و نيايش، شيران روز و نيايشگران شب هستند. روح بندگى و راز و نياز با جانشان درهم آميخته، همواره خود را در محضر خدا می بينند و لحظه‏اى از ياد خدا غفلت نمی ‏ورزند، به قول فضيل بن يسار:
مردانى كه سبك خوابند و در نماز، بسان زنبور عسل زمزمه می ‏كنند.

 

2- معرفت

آن چه باعث شد ،ياران اباعبدالله عليه‌السلام اين‌گونه جاودانه ،بر صحفه‌ي تاريخ نگاشته شوند، معرفتي بودكه نسبت به امام زمانِ خود داشتند معرفتي‌كه نه از سر هوا و هوس و نه كور‌كورانه و از سر جهالت بود، بلكه معرفتي‌ ‌كه از سويداي دلشان برخاسته بود. شناختي عميق همراه با  اسباب و لوازم آن كه اطاعت و تسليم محض بود.

در واقع معرفتي كه مورد تأكيد ائمه عليهم‌‌السّلام واقع شده، معرفتي سطحي نيست كه عامه‌ي مردم به آن آشنا هستند و تنها به نام و نسب امام ختم مي‌شود. بلكه مقصود معرفتي است خاص كه از لوازم ايمان است. امام باقر عليه‌السّلام در اين مورد فرموده‌اند:" لا يكون العبد مؤمناً حتي يعرف الله و رسوله و الائمة كلهم و امام زمانه و يرد اليه و يسلّم له" بنده ايمان نخواهد آورد مگر آن‌كه معرفت خدا و رسول او و همه امامان و معرفت امام زمان خود را داشته باشد و به آن حضرت رجوع كند و تسليم ايشان باشد.

مشكل امت اسلام پس از پيامبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم عدم معرفت به حجت زمان خود بود، كه مخالفت با امام را در پي داشت كوفيان نيز امام حسين عليه‌السّلام ‌را ظاهراً مي‌شناختند، اما شناخت آنان محدود به اسم و نسب بود، يا ‌برخي همراه با دنيا زدگي.پس از شهادت مسلم، امام از چند تن از اهالي كوفه كه به ايشان پيوسته بودند، در مورد رأي و نظر مرد كوفه پرسيدند. آن چند نفر در پاسخ گفتند: در بين اشراف، رشوه‌هاي بزرگ رد و بدل مي‌شود و دل‌هاي ساير مردم با شماست، اما شمشيرهايشان عليه شما.

ياران سيد الشهداء عليه‌السّلام از چنان معرفتي به امام زمان خويش برخوردار بودند كه شهادت در راه امام را بر زندگي جاودانه در دنيا برگزيدند: "الحمدلله الذي شرفنا بالقتل معك و لو كانت الدنيا باقية و كنا فيها مخلدين لاثرنا المحفوظ معك علي الاقامة فيها "

خدا را سپاس كه اين شرافت را نصيب ما كرد تا در كنار شما به شهادت برسيم و اگر دنيا باقي باشد و ما در آن جاودان بمانيم، قيام با شما را بر ماندن در اين دنيا ترجيح مي‌دهيم.

معرفت ايشان چنان عالي بود كه وجود اما را نعمتي بس بزرگ از جانب خدا دانسته؛ (اشاره به آيه« ‌و لقد من الله علي المؤمنين إذ بعث فيهم رسولاً ... ») و سفارش رسول صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم را جامه‌ي عمل پوشاندند.

برير ـ از اصحاب امام حسين عليه‌السّلام ـ با وصفي پرشور مولاي خويش را اين‌گونه خطاب كرد:

يابن رسول الله! لقد من الله بك علينا أن نقاتل بين يديك نقطع فيك اعضائنا ثم يكون جدك شفيعاً يوم القيامة اي پسر رسول خدا! خداي تعالي وجود مباركت را بر ما منت نهاده، در ركاب شما نبرد مي‌كنيم و در راه شما اعضاي بدنمان تكه تكه مي‌شود، سپس در قيامت جد شما شفيع ما مي‌شود. (پيامبر در حديث ثقلين از امام به عنوان يكي از امانات خويش نام مي‌برد و هر كس را كه به اين امانت چنگ زند، در قيامت شفيع خواهند بود.)

حجاج بن مسروق جعفي نيز از ياران اباعبدالله عليه‌السّلام مي‌باشد كه تعبيري ژرف و زيبا از امامت دارد. او در يكي از رجزهايش در بحبوحه‌ي جنگ اين‌گونه سرور خود را مورد خطاب قرار مي‌دهد:

أقدم حسيناً هادياً مهدياً              اليوم تلقا جدّك نبيا

ثمّ أباك ذالنّدا علياً                  ذاك الذي تعرفه وصياً

اي حسين! اي امامي كه هم هدايت يافته‌اي و هم ديگران را هدايت مي‌كني. و امروز جدت پيامبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم را ملاقات خواهي كرد. سپس پدرت علي را كه صاحب فضل و جود و احسان است، آن عزيزي كه ما او را وصي مي‌شناسيم.

انتظار ظهور فرزند حضرت حسين عليه‌السّلام نيز، در گرو معرفت ايشان است. معرفتي كه برترين عبادت است و منتظران واقعي را آماده‌ي ظهور مي‌سازد. امام كاظم عليه‌السّلام فرمودند: أفضل العبادة بعد المعرفة انتظار الفرج. اگر معرفت ما منتظران نيز سطحعليه‌السّلام ي و محدود به دانشي بي‌نتيجه باشد، ما نيز در هنگامه‌ي ظهور همچون كوفيان خواهيم بود، امام صادق مي‌فرمايند: اذا خرج القائم، خرج من هذا الامر من كان يري من اهله ...هنگامي كه قائم عليه‌السّلام قيام كند از امر ـ ولايت ـ او كساني خارج مي‌شوند كه همواره چنين به نظر مي‌رسيد كه از ياران او باشند.

به توصيه امام صادق عليه‌السّلام نيز وظيفه منتظران در عصر غيبت، كسب معرفت است. معرفتي كه بايد از خدا درخواست شود،و اگر اين شناخت حاصل نشود از دين بيرون رفته، گمراه مي‌شويم و راه را بر حسين و حسينيان مي‌بنديم.

"اللّهمَّ عرِّفني نفسك فإنّك إن لم تعرفني نفسك لم أعرف رسولك، اللّهمَّ عرِّفني رسولك فإنّك إن لم تعرفني رسولك لم أعرف حجتك، اللّهمَّ عرِّفني حجّتك فإنّك إن لم تعرفني حجتك ضللتُ عن ديني، اللّهمَّ لا تُمتني ميتةً جاهليةً ..."

و به فرموده پيامبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم: خوشا به حال ثابت قدمان در امر امامت ايشان، هم ايشان كه در زمان ظهور به سوي مولاي خويش مي‌شتابند و حسيني‌وار گرداگرد شمع وجودش مي‌چرخند.

امام صادق عليه‌السّلام در وصفشان می فرمايد:" يحفون به و يقونه بأنفسهم في الحرب و يكفونه ما يريد..." ياران مهدي عليه‌السّلام در ميدان رزم او را در بر مي‌گيرند و در جنگ‌ها با جان خود، از ايشان محافظت مي‌كنند.

 

3- شجاعت‏
«شجاعت» ديگر ويژگى مشترك ياران امام حسين - عليه‏السلام - و امام زمان - عليه‏السلام - است. شجاعت عاشوراييان ريشه در اعتقاد و باورهاى آنان داشت. آنان به عشق شهادت می ‏جنگيدند، از مرگ هراسى نداشتند و در برابر دشمن سست نمی ‏شدند. رشادتى كه حضرت مسلم بن عقيل در كوفه از خود نشان داد يا شجاعت و شهامتى كه ابوالفضل‏ العباس - عليه‏السلام - و حضرت قاسم و ديگران از خود به نمايش گذاشت، بيانگر آن است كه آنان از شجاع‏ترين انسان‏ها بودند.
شجاعت آنان به گونه‏اى بود كه حتى يكى از سران سپاه دشمن بر سربازان خود فرياد زد:
اى بی‏خردان، می دانيد با چه كسانى می‏جنگيد؟ با شيران شرزه؛ با گروهى كه مرگ آفرين‏ اند! هيچ كدامتان به ميدان آنان نرويد كه كشته می‏شويد.
يكى ديگر از دشمنان، شجاعت ياران امام را اين‏گونه توصيف مى‏كند:
كسانى بر ما تاختند كه پنجه‏ هاشان بر قبضه شمشيرها بود، آنان هم‏چون شيران خشمگين بر سواران ما تاختند و آنان را در چپ و راست تار و مار كردند و خود را در كام مرگ افكندند.
ياران امام حسين - عليه‏السلام - بعد از شهادت او نيز جلوه ‏هايى از شجاعت را به نمايش گذاشتند. اهل بيت امام به رغم آن‏كه اسير بودند، ولى زانوى غم در بغل نگرفته و در برابر دشمن تسليم نشدند. آنان به گونه ‏اى رفتار كردند كه دشمنان را خشمگين نمودند. در هنگام گفتگوى حضرت زينب - عليهاالسلام - با ابن زياد، ابن زياد از او با عنوان «زن متكبر» ياد كرد. رفتار اهل بيت امام حسين - عليه‏السلام - ريشه در شجاعت امامشان داشت؛ زيرا آنان ياران امامى بودند كه مرگ در راه خدا را عزت می ‏دانست و شعار «أبِالَموتِ تُخَوِّفُنى» سر می ‏داد. يكى از راويان واقعه كربلا می ‏گويد:
به خدا قسم، هيچ كس را نديدم كه فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده و در انبوه مردم محاصره شده باشد و مانند حسين بن على هم چنان قويدل و استوار و شجاع باشد. دشمنان او را محاصره كرده بودند، ولى او با شمشير به آنان حمله می ‏كرد و همه از چپ و راست فرار می‏كردند. شمر چون چنين ديد، به سواره‏ هاى خود فرمان داد به پشتيبانى نيروهاى پياده بشتابند و امام را از هر طرف تيرباران كنند.
ياران مهدى - عليه‏السلام - نيز مردمانى دلير و جنگاورند؛ دل‏هايى چون پولاد دارند، از انبوه دشمن هراسى به دل راه نمی ‏دهند و عشق به خدا و امامشان به آنان قوت بخشيده است. اراده جنگيدن، با شجاعتى بی ‏مانند آنان را به رزمگاه می كشاند. عزت نفس و بلندى همت، آنان را از كوه بلندپايه‏تر كرده و هيبتشان را در سينه ستمكاران دو چندان نموده است. قوت چهل مرد دارند؛ شيران ميدان رزمند و جان‏هايشان از خارا سنگ محكم‏تر است.امام باقر - عليه‏السلام - در خصوص شجاعت ياران مهدى - عليه‏السلام - فرمود:
«لَكَأنّى اَنظُرُ إلَيهِم مُصعِدينَ مِن نَجَفِ الكوفَة ثَلاث مائِة و بِضعَة عَشرَ رِجلاً كأنَّ قُلُوبُهم زُبُرَ الحَديدِ... يَسير الرُّعبُ أمامَهُ شَهراً وَ خَلفَه شَهراً»
گويا آنان را مى‏نگرم: سيصد و اندى مرد كه بر بلنداى نجف كوفه ايستاده ‏اند و دل‏هايى چون پولاد دارند. از هر سو تا مسافت يك ماه راه، ترس بر دل‏هاى دشمنان‏شان سايه افكنده است. در سواركارى و تيراندازى بی ‏نظيرند. در رزمگاه نشان شجاعت بر تن داشته و چون ياران پيامبر - صلى اللَّه عليه و آله و سلم - در نبرد بدر، نشان ويژه بر سر نهاده ‏اند.

 

4- محبت

محبت حالتي است ميان محب و محبوب كه سرچشمه‌ي آن قلب و درون است، در ظاهر و افعال و اعمال محب به روشني پيداست و محبتي حقيقي و پايدار است كه از پي معرفت باشد. امام صادق عليه‌السّلام :" الحبّ فرع المعرفة"محبت فرع شناخت و ادراك است.

امام حسين عليه‌السّلام محبوب همه‌ي دل‌ها بودند؛ اما بيش از همه ياران خود حضرت، به او علاقه داشتند و در مقابل عشق حسين عليه‌السّلام بود كه آتش عشق به فرزند نيز در كربلا خاموش ماند و جاي خود را به عشق حقيقي داد: در كربلا به بِشر (بشير) بن عمرو حضرمي گفتند كه پسرت را در سرحدّات مملكت ري به اسارت گرفته‌اند و او گفت: عوض جان او، و جان خويش از خالق، جان‌ها خواهم گرفت. دوست نمي‌داشتم او را اسير كنند و من بمانم، امام عليه‌السّلام بيعت را از او برداشت و فرمود: خدا رحمت كند تو را، من بيعت خويش را از تو برداشتم، برو و فرزندت را از اسارت برهان. او جواب داد: درندگان بيابان مرا زنده بدرند اگر از تو جدا شوم و تو را در غربت بگذارم و بگذرم. آن‌گاه خبرت را از شترسواران رهگذر بازپرسم؟ نه هرگز چنين نخواهم كرد.

حضرت ابالفضل عليه‌السّلام كه معرفتي ديرينه و پيوندي عميق از مولاي خويش داشت، اين گونه خطاب به معشوق و محبوبش ـ حسين عليه‌السّلام ـ عرض مي‌كند:" يا اباعبدالله ! أما و الله! ما أمسي علي وجه الارض قريبٌ و لا بعيدٌ أعزٌّ علي و لا أحبّ إلي منك ..." اي حسين! به خدا سوگند هيچ كس بر روي زمين نزد من عزيزتر و محبوب‌تر از تو نيست.

چنين عشقي است كه منتظران ظهور حضرت ولي عصر عليه‌السلام را به ندبه‌سرايي وامي‌دارد كه از فراق معشوق خويش اين‌گونه ناله سر مي‌دهند:أين الحسن و أين الحسين! أين أبناء الحسين! و دنيا و هر چه در آن است براي ديدار روي دوست حاضرند بدهند: "عزيزٌ علي أن أري الخلق و لا تري و لا أسمع لك حسيساً و لا نجوي"، و سخت است بر عاشقان حضرتش كه ايشان را در بلا ببينند و ناله و شكايتي سر ندهند: "عزيزٌ علي أن تحيط بك دوني البلوي و لا ينالك مِنّي ضجيج و لا شكوي ..." و به دنبال راهي هستند تا به فرزند پيامبر برسند. "هل اليك يابن أحمد سبيل فتُلقي هل يتّصل يومُنا مِنك بعدةٍ فَنَخظي"

امام كاظم عليه‌السّلام نيز كساني كه در دوستي با امام زمان عليه‌السلام ثابت قدم باشند بشارت دادند كه هم‌درجه‌ي ائمه عليهم‌السّلام در بهشت هستند:"طوبي لشيعتنا المتمسكين بحبلنا في غيبة قائمنا الثابتين علي موالاتنا و البرائة من اعدائنا اولئك منّا و نحن منهم ... هم والله معنا في درجاتنا يوم القيامة" خوشا به حال شيعيان ما كه در زمان غيبت قائم ما به ريسمان ما تمسك نموده، بر دوستي به امام و بيزاري از دشمنان ما ثابت‌قدم باشند، آن‌ها از ما و ما از آن‌هاييم ... به خدا سوگند، آن‌ها در روز قيامت با ما و در درجات ما خواهند بود.

 

5- بصيرت

از ويژگي‌هاي فكري و عملي ياران سيد الشهداء عليه‌السلام، بصيرت و بينش بود. در فرهنگ ديني و متون معارف، از كساني با عنوان «اهل البصائر» ياد مي‌شود كه صاحبان روشن‌بيني و بيدار دلي و شناخت عميق نسبت به حق و باطل، امام و حجت الهي، راه و برنامه، دوست و دشمن، مؤمن و منافق باشند. صاحبان بصيرت چشم درونشان بيناست. با آگاهي و هوشياري و انتخاب گام برمي‌دارند.

ياران و اصحابي كه همراه امام حسين عليه‌السّلام ماندند و تا آخرين لحظه از حق دفاع كردند، همگي آزادانه قدم در اين راه گذاشته بودند و مي‌دانستند پايان اين جنگ چيزي جز كشته شدن نيست. حضرت اباعبدالله عليه‌السّلام بارها با ايشان در قالب سخنراني و خطابه‌ها از مدينه تا كربلا صحبت كرده و از سرنوشتشان آگاهي داده بودند و در شب و صبح عاشورا بيعت را، از ايشان برمي‌دارند، تا با بصيرت و شناخت راهشان را انتخاب كنند.

همچنين صاحبان بصيرت عملكرد و موضع‌گيريشان رشد اعتقادي و مباني مكتبي و ديني دارد ياران اباعبدالله عليه‌السّلام جهادشان مكتبي و مبارزاتشان مرامي بود، نه سودجويانه و دنيا پرستانه يا نشأت گرفته از تعصبات قومي و جاهلي، يا تحريك شده‌ي تبليغات فريبكارانه‌ي جناح باطل و سلطه‌ي زور. ايشان، راه خود را روشن و بي ابهام و به حق ديدند و باطل بودن دشمن را يقين دانسته و با تطميع و تهديد و حتي امان‌نامه، نه خود را فروختند و نه دست از عقيده و جهاد برداشتند.اين بينش و بصيرت را از سخنراني‌ها، رجزها و عكس‌العمل‌هايشان مي‌توان شناخت.

امام صادق عليه‌السّلام درباره‌ي حضرت عباس عليه‌السّلام تعبير «نافذ البصيرة» دارد كه گوياي عمق بينش و استواري ايمان او در حمايت از سيدالشهداء است: "كان عمُّنا العباس بن علي نافذ البصيرة صلب الايمان ..." در زيارتنا‌مه‌ي حضرت عباس عليه‌السّلام است:" و أنّك مَضيتَ علي بصيرةٍ مِن امرك مقتدياً بالصّالحين ..."

مدافعان بيداردل و پيروان دل‌آگاه، كساني هستند كه در مقابل جبهه‌ي كوردلان دنيا طلب و فريب خوردگان بي‌انگيزه، با صلابت مي‌ايستند. ياران منتظر و ياوران آگاه دل حضرت بقية الله عليه‌السّلام نيز كساني هستند كه با اعتقادي راسخ به ياري حضرت مي‌شتابند و غيبت براي آنان به منزله‌ي ظهور مي‌باشد، چرا كه با چشم دل حضرت را نظاره مي‌كنند.

امام سجاد عليه‌السلام در وصف ياران امام مهدي عليه‌السلام مي‌فرمايند:" إن الله تبارك و تعالي أعطاهم من العقول و الافهام و المعرفة ما صارت به الغيبة عندهم بمنزلة المشاهدة" خداوند تبارك و تعالي آن‌‌ها را چنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار كرده است كه غيبت براي آنان به منزله‌ي مشاهده و حضور در آمده است.

آري! اينان به چنان بينشي در اين راه رسيده‌اند كه در راه دفاع از حق هم‌چون ياران اباعبدالله عليه‌السلام با سرزنش سرزنش‌كننده‌اي و نصيحتِ نصيحت كننده‌اي خاموش دل، از عقيده‌ي خويش برنمي‌تابند.

 

6- ايثار
يكى از بارزترين ويژگى‏هاى ياران امام حسين - عليه‏السلام - ايثار است. ايثار، به معناى فداكارى، ديگران را بر خود مقدم داشتن و جان و مال خود را فداى چيزى برتر از خويش كردن است. در كربلا ايثار و فداكارى به اوج خود می‏رسد: امام جان خويش را فداى دين می ‏كند؛ اصحاب امام تا زنده هستند، به احترام خاندان نبوت نمی گذارند كسى از بنی هاشم به ميدان برود، شب عاشورا پس از آن كه امام بيعت را از آنان بر می ‏دارد و آزادشان می ‏گذارد تا جان خويش را نجات دهند، يكايك برخاسته اعلام فداكارى می ‏كنند و می ‏گويند:
زندگى پس از تو را نمی ‏خواهيم و خود را فداى تو می ‏كنيم.
هنگام نماز ظهر، برخى از اصحاب خويش را سپر تيرهاى دشمن مى‏كنند تا امام نماز بخواند؛ عباس - عليه‏السلام - با لب تشنه وارد فرات می ‏شود و به ياد لب‏هاى تشنه حسين - عليه‏السلام - و اطفال مانده در خيام، آب نمی ‏نوشد.
زينب - عليهاالسلام - براى نجات جان امام سجاد - عليه‏السلام - خويش را به خيمه آتش گرفته می ‏زند؛ در مجلس يزيد نيز وقتى فرمان می ‏دهند كه امام سجاد - عليه‏السلام - را بكشند، زينب - عليهاالسلام - جان خويش را سپر بلا قرار می ‏دهد و... . اين صحنه‏ ها و ده‏ها صحنه ديگر كه يكى از ديگرى زيباتر است، الفباى ايثار را به آزادگان می ‏آموزد. به واسطه همين فرهنگ ايثار است كه نوجوانى چون حضرت قاسم، خطاب به امام خود می ‏گويد:
«روحى لِروُحِكَ الفِداء و نَفسى لِنَفسِكَ الوِقا»
جانم فداى جانت!
در زيارت عاشورا نيز به صفت فداكارى ياران امام اشاره شده است، آن جا كه می خوانيم:
«اَلَّذينَ بَذَلوا مُهَجَهُم دوُنَ الحُسَينِ - عليه‏السلام - »
آنان كه از جان و خون خويش در راه حسين - عليه‏السلام - گذشتند.
از ويژگی هاى بارز ياران و همراهان مهدى - عليه‏السلام - نيز ايثار است. وحدتِ مقصد و خلوص نيّت، دل‏هاى ايشان را به هم پيوند داده و يار و غمخوار يكديگر ساخته است. آنان براى يكديگر خود را به رنج می ‏افكنند و در بهره‏ گيرى از زيبايی ‏هاى زندگى، ديگران را بر خود پيش می ‏دارند. البته آنان بايد چنين باشند، زيرا آن كس كه خود ساخته نيست، نمی ‏تواند سازندگى كند.
امام باقر - عليه‏السلام - فرموده‏ اند:
در زمان قيام قائم، دوران رفاقت فرا می ‏رسد. مردم به سراغ مال برادران خود رفته حاجت خويش برمی ‏گيرند و هيچ كس آنان را منع نمی كند.
در روايات، از ياران امام زمان - عليه‏السلام - علاوه بر تعبير «مزامله»، به «رفقا»، نيز تعبير شده است؛به معناى دوستان همدل و همراز، با لطف و صفا، دوستان بزم و رزم و... . دوستى آنان چنان محكم است كه گويا برادران واقعی ‏اند و همه از يك پدر و مادرند:
«كَأنّما رَبّاهُم اَبٌ واحِدٌ و اُمٌّ واحِدَةٌ قُلوبُهُم مُجتَمِعَةٌ بِالمَحَبَّةِ و النَّصيحَةِ»
گويا يك پدر و مادر آنان را پرورانده‏ اند، زيرا دل‏هاى آنان از محبت و خيرخواهى به يكديگر آكنده است.



7- شهادت طلبى‏
در شرايطى كه انسان‏ها اغلب براى زنده ماندن بيشتر تلاش می كنند، كسانى هم هستند كه براى رسيدن به درك متعالی ‏ترى از فلسفه حيات، حاضرند جان خود را فدا كنند. از اين‏رو، از شهادت در راه مكتب و دين خود استقبال می نمايند. به اين روحيه كه همراه با رهايى از تعلقات دنيوى است، «شهادت‏ طلبى» گفته می ‏شود.
عاشورا، جلوه شهادت‏ طلبى ياران امام حسين - عليه‏السلام - بود. خود آن حضرت نيز پيشتاز و الگوى اين ميدان بود. امام به هنگام خروج از مكه با خواندن خطبه‏ اى از زيبايى مرگ در راه خدا سخن گفت و از آرزومندان شهادت خواست كه با او همراه شوند:
«مَن كانَ فينا باذِلاً مُهجَتَهُ مُوَّطِناً عَلى لقاءِ اللَّهِ نَفسَهُ فَليَرحَل مَعَنا».
اگر در كلمات ياران امام حسين - عليه‏السلام - در شب عاشورا و در مسير كربلا دقت شود، روحيه شهادت‏ طلبى در گفتار و رفتار آنان به وضوح ديده می شود. در شب عاشورا، آنان عشق خود را به كشته شدن در راه خدا و حمايت از فرزند پيامبر و مبارزه با ظالمان ابراز كردند:
سپاس خداى را كه با يارى كردن تو ما را گرامى داشت و با كشته شدن همراه تو ما را شرافت بخشيد.
حتى نوجوانى چون قاسم، مرگ در راه خدا را شيرين‏تر از عسل دانست. در همان شب، حضرت عباس - عليه‏السلام - در جمع بنی ‏هاشم سخن گفت و به آنان فرمود:
ياران امام، غريبه‏ اند. و بار سنگين بر دوش ماست. ما بايد نخستين پيشتازان شهادت باشيم تا مردم نگويند بنی ‏هاشم اصحاب را جلو انداختند و خودشان پس از كشته شدن اصحاب به ميدان رفتند!
بنی ‏هاشم همه تيغ از نيام كشيدند و به عباس بن على - عليه‏السلام - گفتند:
ما بر همان تصميم و آهنگى هستيم كه تو هستى.
امام نيز ياران خويش را همين‏گونه می شناخت، لذا وقتى احساس كرد خواهرش زينب - عليهاالسلام - اندكى نا آرام است و در پايدارى ياران ترديد دارد، فرمود:
به خدا قسم، آنان را آزموده و امتحان كرده‏ ام! اينان شهادت طلبانى هستند كه به مرگ انس گرفته‏ اند، همان‏گونه كه كودك به پستان مادر مأنوس است.
اين فرهنگ امام و ياران اوست. در يكى از نيايش‏هاى امام در روز عاشورا می ‏خوانيم:
خدايا، دوست دارم هفتاد هزار بار در راه اطاعت و محبت تو كشته شوم و دوباره زنده گردم؛ به خصوص اگر در كشته شدن من نصرت دين، زنده شدن فرمان تو و حفظ ناموس شريعت تو نهفته باشد.
يكى از ويژگی‏هاى ياران امام زمان - عليه‏السلام - نيز شهادت‏ طلبى است. امام صادق - عليه‏السلام - فرمود:
آنان از ترس خدا، بيمناكند و آرزوى شهادت دارند. خواسته ‏شان كشته شدن در راه خدا است و شعارشان، «يا لثارات الحسين» اى خونخواهان حسين - عليه‏السلام - ...!

 

8- پارسايي

زهد و پارسايي از ديگر ويژگي‌هاي برجسته‌ي ياران ائمه عليهم‌السلام مي‌باشد.اصحاب، ياران و منتظران حقيقي كساني هستند كه دل از حب دنيا خالي كرده باشند و در سايه‌ي كسب معرفت دنيا زدگي را از نفس خويشتن بزدايند.

در واقعه‌ي عاشورا كساني را مي‌بينيم كه در اثر غفلت از نفس خويش با وجود اين كه راه هدايت را مي‌شناختند، اما حاضر به تحمل شدايد و ياري امام نشدند. امام حسين عليه‌السلام در ميانه‌ي راه، در منزلگاهِ قصرِ مقاتل خيمه‌اي برافراشته را ديدند كه مربوط به شخصي به نام عبيدالله بن حر جُعفي مي‌شد. امام حجاج بن مسروق را فرستاد كه او را دعوت كند تا به امام بپيوندد، اما بهانه آورد. امام خود نزد او رفتند اما عبيدالله اين بار نيز بهانه آورد كه: به خدا سوگند مي‌دانم هر كه شما را دنبال كند در آخرت سعيد و خوشبخت خواهد شد ... لكن اين طرح و نقشه را بر من تحميل مكن، چرا كه نفس من بر مرگ، آمادگي ندارد. در تاريخ آمده او مردي مرتد بود كه اموال اين و آن را غارت مي‌كرد و به راهزني مي‌پرداخت.

به راستي چه زيبا امام حسين عليه‌السلام زمانه‌ي خويش را توصيف كردند: "... إن الناس عبيد الدنيا و الدين لعق علي السنتهم يحوطونه مادرّت معائشهم فإذا محسوا بالبلاء قل الدّيانون..." به راستي مردم همه دنيا پرستند و دين بر سر زبان آن‌هاست و تا براي آنان وسيله‌ي زندگي است مي‌چرخانندش و وقتي به بلا آزموده شدند، دين‌دار كم است.

نصرت خواهي امام تكليف مي‌آورد و هر كه نداي «هل من ناصر» امام را بشنود و پاسخ ندهد، جهنمي است. اين نداي استنصار، همواره درگوش تاريخ شنيده ميشود. همه جا كربلا و همه روز عاشوراست و غيبت نيز صحنه‌اي عظيم از اين كربلاست. سعادت در فدا كردن هستي و مال و جان، در راه دين و گوش به فرمان بودن رهبر الهي است.

ياران امام حسين عليه‌السلام نمونه‌اي تام از اين زهد بودند كه سرمشقي نيكو براي منتظران خواهند بود در اين بخش به گوشه‌اي از جلوه‌هاي اين پارسايي اشاره مي‌شود:

بي‌توجهي به دنيا (مفهوم زندگي از نگاه زاهدان كربلا)

از ديگر جلوه‌هاي زهد در ياران امام حسين عليه‌السلام، ديدگاه آنان نسبت به زندگي مي‌باشد. مفهوم زندگي در فرهنگ عاشورا والاتر از بودن و نفس كشيدن است. امام حسين عليه‌السلام زندگي را تنها در صورت «حيات طيبه» بودن قبول دارند، آن هم وقتي كه همراه با عزت و آزادگي باشد و در اين فرهنگ، مرگ با عزت، مفهوم والاي زندگي است و زندگي ذليلانه، مرگ است." لا أري الموت إلا سعادة و الحياة مع الظالمين إلا برما."

در شب عاشورا همه‌ي ياران، مرگ همراه با سرور آزادگان را بر زندگي ذلت‌بار برمي‌گزينند.

امام حسين عليه‌السلام خود در وصف يارانش اين چنين مي‌فرمايد: "اما والله لقد نهرتم و بلوتهم و ليس فيهم الاشوس الاقعس يستأنسون بالمنية دوني استئناس الطفل بلبن امّة."به خدا سوگند اين‌ها را آزموده‌ام و آن‌ها را انسان‌هايي سينه سپركرده يافتم به گونه‌اي كه به مرگ به زيرچشمي مي‌نگرند و شوقشان به مرگ، كمتر از شوق كودك به شير مادرش نيست.

فرزندان مسلم بن عقيل عرض مي‌كنند: در ركابت مي‌جنگيم تا به شهادت برسيم، زشت باد زندگي پس از تو.زهير بن قين، روز عاشورا خطاب به شمر لعنةالله‌عليه مي‌گويد: آيا مرا از مرگ مي‌ترساني؟ به خدا قسم مرگ با حسين عليه‌السلام برايم محبوب‌تر از زندگي هميشگي با شماست. و اگر زندگي جز اين باشد، به ظاهر زندگي است وگرنه واقعيت آن مرگ است.

ياران امام مهدي عليه‌السلام نيز كه دانش‌آموخته‌ي مكتب عاشورا مي‌باشند، از مرگ باكي ندارند؛ چراكه زهد زينت كارگزاران امام مهدي عليه‌السلام مي‌باشد و زندگيشان، زندگي عاري از آسايش مادي و ننگ و ذلت است. بندهاي بردگي را از دل‌هاي خويش بريده‌اند.

به فرموده‌ي امام صادق عليه‌السلام: ...براي شهادت دعا مي‌كنند و آرزومند كشته شدن در راه خدايند.در واقع خون‌خواهان امام حسين عليه‌السلام و اصحابش، تعريفشان از زندگي و حيات تعبير بلند اين آيه است: « و لا تَحسَبَنَّ الذين قُتلوا في سبيل الله أمواتاً بل أحياءٌ عند ربِّهم يرزَقون. »هرگز كساني كه در راه خدا كشته شده‌اند، مرده مپندار؛ بلكه زنده‌اند نزد پروردگارشان روزي داده مي‌شوند.

 

8- استقامت و صبر

صبر و استقامت و بردباري از اسباب رسيدن به پيروزي است. ايستادگي و مقاومت و مقابله با عواملي كه انسان را از تلاش در راه هدف باز مي‌دارد مورد ستايش خداوند در قرآن و وعده‌ي بهشت براي صابران است:«إنّ الذين قالوا ربناالله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة ألّا تخافوا و لاتحزنوا و أبشروا بالجنّة التي كنتم توعدون.» در حقيقت كساني كه گفتند: پروردگار ما خداست سپس ايستادگي كردند فرشتگان بر آنان فرود مي‌آيند (و مي‌گويند:) هان بيم نداريد و غمين مباشيد و به بهشتي كه وعده يافته بوديد، شاد باشيد.

در صحنه‌ي كربلا، زيباترين جلوه‌هاي استقامت و صبر در راه عقيده و تحمل مشكلات و بلايا ترسيم شد و به خاطر همين بود كه به فرموده‌ي اميرالمؤمنين عليه‌السّلام آن تحمل فاجعه‌ي سنگين، برايشان سهل و آسان نمود. "الصبر يهون الفجيعة؛"مقاومت، فاجعه و حادثه‌ي سخت را آسان مي‌كند.

آدمي همواره ميان دو انتخاب است: از سختي بگريزد و به پستي تن دهد؛ يا پايداري نمايد و به نيكي دست يابد. از امام حسين عليه‌السلام روايت شده: اصبر علي ما تكره فيما يلزمك الحق، و اصبر عما تحب فيما يدعوك اليه الهوي.در برابر آن‌چه برايت سخت و ناخوشايند است. اما تو را بر حق نگه مي‌دارد پايداري كن! و در آن‌چه برايت مطلب و ناخوشايند است، اما هوا و هوس تو را بدان سوي مي‌كشد، استقامت بورز!

امام حسين عليه‌السّلام در خطبه‌هايشان نيز به اين امر اشاره مي‌كردند و حتي در جايي فرمودند: "ايها الناس! فمن كان منكم يصبر علي حدالسيف و طعن الاسنة فليقم معنا و إلّا فلينصرف عَنّا." اي مردم! هر كدام از شما كه تحمل تيزي شمشير و ضربت نيزه‌ها را دارد با ما بماند وگرنه برگردد.

در بحبوحه‌ي جنگ، آنان را دعوت به صبر مي‌كردند و اين‌گونه مورد خطابشان قرار مي‌دادند:" صبراً بني الكرام! فما الموت الا قنطرةٌ تعبر بكم عن البؤس و الضّرّاء إلي الجنان الواسعة و النعيم الدائمة..."صبر پيشه كنيد اي بزرگ‌زادگان كه مرگ پلي است كه شما را از رنج و سختي به سوي بهشت‌هاي گسترده و نعمت‌هاي ابدي عبور مي‌دهد و حقيقتاً آن كساني با امام ماندند كه در آن تنگناهاي بلا كه دشمن محاصره‌شان كرده بود و دوستان و عزيزانشان را يك به يك از دست مي‌دادند و تشنگي امانشان را ربوده بود، نشان دادند كه مردان عمل هستند؛ ايشان در مكتب امام حسين عليه‌السّلام چنان تربيت شده بودند كه آن همه بلا را جز زيبايي نمي‌ديدند. آن‌جاكه حضرت زينب سلام‌الله‌عليها كه اسوه‌ي صبر و استقامت، در كاخ شام فرمود:" ما رأيتُ إلا جميلاً"

و آن زمان كه مسلم در آن همه فشار و سختي در دم مرگ اين‌گونه صبر خود را در عمل و در قالب اشعارش به رخ كوفيان كشيد:

إصبر لكل مصيبة و تجلد        واعلم بأنّ المرء غير مخلد

و إذا ذكرت مصيبةً تشجي لها    فاذكر مصيبة آل محمد

واصبر كما صبر الكرام فانها     نوبٌ تنوب اليوم تكشف في غد.

در برابر هر مصيبت و سختي شكيبايي پيشه كن و استقامت و پايداري نما و بدان كه آدمي [در اين عالم] جاودانه نيست و چون مصيبتي را به ياد آوري كه قلبت را فشرد و اندوه را در كام جانت نشاند، مصيبت آل محمد صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم را به ياد آر! آن‌گاه چونان آن گراميان شكيبايي و پايداري پيشه كن كه اين مصيبت‌ها گذراست و فردا همه‌چيز آشكار است.

دوران غيبت نيز آنچنان سخت‌است كه امام صادق عليه‌السلام اين چنين ندبه مي‌كنند:

اي آقاي من! غيبت تو خواب از ديدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسايش قلبم را از من سلب نموده است. اي آقاي من! غيبت تو اندوه مرا به فجايع ابدي پيوند داده  و فقدان يكي پس از ديگري جمع و شمار را نابود كرده است، من ديگر احساس نمي‌كنم اشكي را كه از ديدگانم بر گريبانم روان است و ناله‌اي را كه از مصائب و بلاياي گذشته از سينه‌ام سر مي‌كشد، جز آن‌چه را كه در برابر ديدگانم مجسم است و از همه گرفتاري‌ها بزرگ‌تر و جان‌گدازتر و سخت‌تر و نا آشناتر است، ناملايماتي كه با غضب تو در آميخته و مصائبي كه با خشم تو عجين شده است.

در عصر تاريك غيبت كه چشم‌ها به دنبال امام هدايت‌گر مي‌گردد، تنها صبر بر مصائب اين دوران است كه مي‌تواند ما را از تنگناهاي هوا و هوس و جهالت و غيبت اماممان حفظ كند. صبري كه ناشي از معرفت عميق منتظران به امامتِ حجت بر حق خداست. و انتظار همراه با صبر است كه برترين عبادات شمرده شده؛ پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم فرمودند: "انتظار الفرج بالصبر عبادة." انتظار فرج همراه با شكيبايي عبادت است.

منتظران واقعي كساني هستند كه همچون ياران اباعبدالله عليه‌السلام مصيبت‌ها را به جان بخرند و استقامتي شيرين از خود نشان دهند و همچون مسلم بن عقيل در سختي‌ها، مصايب آل محمد عليهم‌السّلام به ياد بياورند. و اما صبر در غيبت بنا به فرموده‌ي پيامبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم بر دو گونه است: صبر بر دين‌دراي و اعتقاد به امامت حضرت مهدي عليه‌السلام چرا كه ميان فتنه‌هاي آخرالزمان، تنها كساني پيروز شوند كه پابرجايان در عقيده به امامت ايشان هستند و از ايشان به عنوان حزب خدا ياد شده.

پيامبر گرامي حضرت محمد صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم مي‌فرمايند: "طوبي للصابرين في غيبة! طوبي للمقيمين علي محبتهم! اولئك الذين وصفهم الله في كتابه و قال: و الذين يؤمنون بالغيبو قال «اولئك حزب الله الا إنّ حزب الله هم المفلحون»."

خوشا به حال شكيبايان در غيبت او! خوشا به حال پا‌برجايان در محبت او كه آن‌ها را خداوند تبارك و تعالي در كتابش چنين توصيف كرده است: و آن‌ها كه به غيب ايمان دارند و فرمود: آن‌ها حزب خدايند و بدانيد كه حزب خدا از رستگاران هستند. و از صابرين بر مصايب غيب و پابرجايان بر امام ايشان به عنوان ارزشمند‌ترين افراد ياد كرده‌اند و ايشان را بردادران خويش نام نهاده‌اند.اما اين صبر و استقامت آن‌گاه ارزشش چند برابر مي‌شود كه در هنگامه‌ي ظهور، نيز بر امامت ايشان ثابت‌قدم بمانند.

اميرالمؤمنين عليه‌السّلام در وصف استقامت ياران فرمود: قومٌ...لم يمنوا علي الله بالصبر و لم يستعظموا بذل انفسهم في الحق. [ياران مهدي عليه‌السّلام ]كساني‌اند كه به جهت بردباري‌شان بر خداوند منت نمي‌گذارند و از اين‌كه نقد جان خويش را در كف اخلاص نهاده‌اند، احساس بزرگي نمي‌كنند.

 

9- وفاي به عهد

وفاي به عهد از برترين خصلت‌ها و نشانه‌ي جوانمردي، خداباوري، شرافت نفس و صدق و راستي است. به فرموده‌ي امام علي عليه‌السلام: " اشرف الخلايق الوفاء." و در بياني ديگر فرمودند:" اصل الدين أداءُ الأمانة والوفاء بالعهود." بنياد دين‌داري، به جا آوردن امانت و پايبندي به عهد و پيمان است. عاشورا صحنه‌ي وفا از يك سو و بي‌وفايي از سوي ديگر بود. شب عاشورا، امام ياران خويش را صادق‌ترين و باوفاترين ياران معرفي كرد: "لا اعلم اصحاباً اوفي و لا خيراً من اصحابي... ."و ياران در چند نوبت وقتي امام بيعت خويش را برداشت و از آنان خواست كه بروند، يك‌صدا اعلام وفاداري كردند و امام خويش را تنها نگذاشتند و به اصول زيباي عهدشان پايبند بودند. "و الله لا نفارقك... فإذا نحن قلتنا كنا وفّينا و قضينا ما علينا." به خدا سوگند از تو جدا نمي‌شويم... و چون كشته شويم [به عهد خود] وفا كرده‌ايم و تكليف خويش را ادا نموده‌ايم.

بر خلاف جمعي از كوفيان كه بي‌وفايي كردند و پس از نامه نوشتن و دعوت كردن، به جنگ آن حضرت آمدند، به طوري كه امام حسين عليه‌السلام همواره در خطبه‌هاي خويش از آنان با «غدر» «خذلان» «نقض عهد» «خلع بيعت» و... اشاره كرده و بر نقض عهد و پيمان نكوهش مي‌كردند.

و اينك در زمان انتظار سرورمان حضرت مهدي عليه‌السلام به سر مي‌بريم. ما مدعيان منتظر، آيا به اندازه‌ي ياران بي‌نظير سيدالشهداء عليه‌السلام از جان و مال خود خواهيم گذشت؟ يا تنها ادعايي صرف است؟ منتظر واقعي در ميدان عمل به سوي ظهور گام برمي‌دارد و هر روز صبح با امامش بيعتي تازه مي‌بندد و به خداي خويش قول مي‌دهد؛ هرگز از اين عهد و پيمان برنگردد تا از انصار و ياران و دفاع‌كنندگان از او باشد و در اين راه از همه پيشي گيرد." الّلهم إنّي اجدد لَه في صبيحة يومي هذا و ما عشت من أيامي عهداً و عقداً و بيعةً له في عُنُقي لا أحول عَنها و لا أزول ابداً الّلهم اجعلني من أنصاره و أعوانه و الذابين عنه و المسارعين اليه في قضاء حوائجه و الممتثلين لأوامره و المحامين عنه و السّابقين إلي إرادته و المستشهدين بين يديه". عهدي كه حتي مرگ هم نمي‌تواند آن‌را بشكند. "اللهم إن حال بيني و بينه الموت الذي جعلته علي عبادك حتماً مقضياً فَأخرجني من قبري مؤتزراً كفني شاهراً سَيفي مجرداً قناتي ملبياً دعوة الداعي في الحاضر و البادي.

منابع :

ویژگی و صفات مشترک یاران امام حسین(ع) و امام زمان(ع)

یاران امام حسین(ع) الگوی یاران امام مهدی(عج)

........

ان شاالله خداوند به لطف خود ما را نیز در زمره یاران عاشورایی امام عصر(عج) و شهیدشده گان در بین دستان آن حضرت قرار دهد.

آخرین ویرایش در

دیدگاه‌ها   

-1 #477 محمد 1392-01-29 23:10
احتمال كانديداتوري سعيد جليلي در انتخابات رياست جمهوري قوت گرفت.

در حالي كه طي ماه‌هاي گذشته موج دعوت نخبگان انقلابي از دكتر سعيد جليلي و دكتر كامران باقري لنكراني جهت حضور در انتخابات رياست جمهوري پيش رو افزايش يافته است، شنيده‎هاي خبرنگار رجانيوز حاكي از افزايش احتمال حضور دبير شوراي عالي امنيت ملي به اين عرصه حساس است.



به گزارش رجانيوز، در همين زمينه سعيد جليلي از برخي نخبگان دعوت كرده تا با تنظيم برنامه‎هاي مورد اشاره او براي اداره كشور، وي را در اين باره همراهي كنند.

جليلي هم چنين در گفتگو با برخي از چهره‎هاي انقلابي كه پيش از اين در جلسات خصوصي بر كانديداتوري وي پافشاري كرده‎اند، احتمال حضور خود را منتفي ندانسته است.


نقل قول:
نقل قول:
نقل قول کردن
0 #476 رضا روشنی 1392-01-06 14:22
امروز اگر كه سينه و زنجير مي زنيم فردا به عشق فاطمه شمشير مي زنيم

سلام بر شما مطلب عالی بود اپ بعدیتون کیه خبرم کنید بیام حتما!

به روزم با متقاوتترین عکس رهبری

ansardvm.blogfa.com/
تبادل لینک میکنید!؟؟؟
نقل قول کردن
0 #475 عصر ظهور 1391-10-05 11:40


هان ای عاشورائیان! ای رهروان راه حقیقت و منتظران منجی موعود! بشارت باد بر شما كه لحظه قيام حضرت قائم (ع) نزدیک است. طليعه صبح ظهور تابيدن گرفته و ديگر چيزی به برآمدن آفتاب حضور نمانده است. او با پرچم «اَلبَیعتُ ِلله» به پشت درب خانه هاتان رسيده است. اكنون كه غیب جمال سرمدی و حسن یوسف زهرا به خوبی عيان شد و رايحه گل نرگس و عطر گل محمدی در سراسر عالم به مشام رسيده است، درب دلهاتان را برايش بگشاييد و عاشقانه با او عهد ببنديد؛ شاید که شما نيز از اصحاب مهدی باشید. امروز را دريابيد كه شايد فردا قضای آن را نپذيرند ...
نقل قول کردن
0 #474 bidar 1391-09-24 15:12
◄ پایگاه بیداری ►
yaghzan.ir

yaghzan.ir

- انتقاد از غیرت ایرانی در شبکه بهائی "من و تو"
-- آیا شب یلدای امسال پایان دنیاست؟
--- افتتاح مرکز جدید ساینتولوژی در اسرائیل
---- نگاهی به متفاوت ترین سریال رسانه ملی
----- احمدی نژاد گفت شهر به شهر برای رای آوردن مشایی خواهم رفت
------ از زیارت وارث احمدی‌نژاد برای مشایی تا محوریت قانون اساسی بر اساس فهم من!

yaghzan.ir
◄ پایگاه بیداری ►
نقل قول کردن
+1 #473 bidar 1391-09-12 19:57
☼ پایگاه بیداری (یقظان) ☼



yaghzan.ir

- سنگ تمام رئیس جمهور برای یک نفر
- مصاحبه اختصاصی «حسین قدیانی» با «دیگو آرماندو مارادونا»
- می گویند کشورهای اسلامی، عقب افتاده و فقیر و دارای بالاترین آمار جرم و جنایت اند!
- پیرو دستور اخیر رهبری به مجلس، برخی شبهه می‌کنند.
- و ...

☼ پایگاه بیداری (یقظان) ☼
نقل قول کردن
+1 #472 bidar 1391-09-12 19:51
☼ پایگاه بیداری (یقظان) ☼



yaghzan.ir

- سنگ تمام رئیس جمهور برای یک نفر
- مصاحبه اختصاصی «حسین قدیانی» با «دیگو آرماندو مارادونا»
- می گویند کشورهای اسلامی، عقب افتاده و فقیر و دارای بالاترین آمار جرم و جنایت اند!
- پیرو دستور اخیر رهبری به مجلس، برخی شبهه می‌کنند.
- و ...

☼ پایگاه بیداری (یقظان) ☼
نقل قول کردن
+1 #470 کربلایی مهدی 1391-09-12 15:32
نسخه چاپيارسال به دوستان
تحلیل یک روزنامه از تغییرات شنبه شب دولت
گرم کردن همزمان چند بازیکن احمدی‌نژاد در کنار زمین انتخابات

خبرگزاری فارس: به نظر می‌رسد احمدی‌نژاد در نقش یک مربی به چند بازیکن همزمان برای گرم کردن ماموریت داده است و فعلاً نمی‌توان به صورت قطعی گزینه نهایی دولت را برای تعویض نهایی تشخیص داد.
خبرگزاری فارس: گرم کردن همزمان چند بازیکن احمدی‌نژاد در کنار زمین انتخابات

نقل قول کردن
+1 #469 کربلایی مهدی 1391-09-12 15:27
اسفندیار مشایی:

«نظام عادلانه و اعتقادي ما در‏ پرتو مديريتي انقلابي، منسجم، هوشمندو عامل به احکام الهي بار سنگين‏ مسئوليت همه انبيا و ائمه بزرگوار در طول تاريخ را بر دوش گرفته و قصد‏ دارد پرچم اسلام وانقلاب را به دست آن حضرت برساند »
نقل قول کردن
+1 #468 کربلایی مهدی 1391-09-12 15:25
اسفندیار مشایی:

«نظام عادلانه و اعتقادي ما در‏ پرتو مديريتي انقلابي، منسجم، هوشمندو عامل به احکام الهي بار سنگين‏ مسئوليت همه انبيا و ائمه بزرگوار در طول تاريخ را بر دوش گرفته و قصد‏ دارد پرچم اسلام وانقلاب را به دست آن حضرت برساند
نقل قول کردن
+2 #467 مهسا 1391-09-07 23:30
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند
www.aksooneh.ir
نقل قول کردن
+1 #466 سعید گیلانی 1391-09-07 19:40
به نقل از میثم:
جناب گیلانی تا حالا در مورد آیاتی از قرآن که شیعه برای حقانیت ولایت امیرالمومنین به اونا استناد کرده خوب تدبر کردی؟

عجب داستانی شد این قضیه، آقا من با ولایت حضرت علی (علی) مشکلی ندارم.بنده شیعه هستم.
اگر خواستی ادامه بدی، لطفا به قسمت مباحث روز مراجعه کن.
نقل قول کردن
+1 #465 میثم 1391-09-07 11:36
جناب گیلانی تا حالا در مورد آیاتی از قرآن که شیعه برای حقانیت ولایت امیرالمومنین به اونا استناد کرده خوب تدبر کردی؟
وقتی قرآن می گه :
انما ولیکم الله و رسوله و الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم راکعون
از این صریح تر آیه داریم؟!
شاید می خواهید بگید که منظور خدا اینه که دوست شما خدا و پیغمبر و کسانی که در نماز زکات می دهند هستند که این خیلی حرف خنده داریه چون در این صورت بقیه کسانی که در نماز زکات نداده اند دوست مسلمونا نیستن مثلا حمزه سیدالشهدا دوست مسلمونا نیست
توی منابع خودتون هم که نگاه کنید متوجه می شید که فقط امیر المونین علی (ع) بود که در حین نماز انگشتری خودش رو احسان کرد نه ابابکر و عمر و ...
اگه کسی از شما سنی ها اینها و خیلی دلایل عقلی و نقلی دگیه رو رو شنیده و حجت براش تموم شده و خودش رو فریب داده و به ولایت امیرالمونین علی (ع) ایمان نیاورده مطمئن باش گمراه و جهنمیه
نقل قول کردن
+2 #464 باقر 1391-09-06 23:20
به نقل از یحیی:
ولیعهد عربستان :حال ملک عبدالله خوب و رو به بهبودی است....منبع سایت عصر ایران



جمش کن بابا این یارو دیگه بو گند جنازشم در اومده چی چی میگی؟
در حال بهبودی! =))
نقل قول کردن
+10 #463 مهسا 1391-09-06 23:02
البته که ظهور نزدیک است... تا کور شود هر آنکه نتواند دید...
www.aksooneh.ir
نقل قول کردن
+7 #462 ali 1391-09-06 22:49
تدبیر رهبری پازل دشمن را به هم می ریزد...
www.hekayatidoshvar.blogfa.com/post/185
نقل قول کردن
+1 #461 ali 1391-09-06 22:48
به نقل از مهدیار:
سلام یه سوال:به نظرشمافاصله زمانی بین علنی شدن مرگ عبدالله تاظهورحداکثرچه مدت میتونه طول بکشه؟

[b]فکر می کنم در حدیثی دیم که دو هفته.
نقل قول کردن
+9 #460 رایحه ظهور 1391-09-06 22:21
سلام

پست جدید سایت با عنوان :


سخنرانی مهم استاد پناهیان در محضر نائب امام زمان(عج) / قواعد ظهور محقق شده است ، برای یاری امام مقتدر آماده شویم




u313.ir/.../
نقل قول کردن
+6 #459 پناهیان 1391-09-06 22:16
  • من از شما می‌خواهم یک سؤال بکنم، عاشوراییان! اگر همین‌جوری روند جلو برود که مانعی هم برایش نیست، امکانات هم بیشتر شده برای اینکه رشد حرکت اسلام ناب تساعدی باشد، چند سال دیگر ظهور خواهد بود؟


  • محاسبۀ عقلانی بکن، اینکه پیشگویی و غیبگویی نیست، قواعد ظهور را نگاه کن، چند سال دیگر کار تمام خواهد شد؟ یک محاسبه بکن، یک آمار بکش، نمودار پای تخته بکش، امکانات، رشد ما، قدرت دشمن، شکستش در مقابل ما، نمودار که کاری ندارد، می‌توان ی سر انگشتی حساب کنی. سرانگشتی؛ نه اینکه می‌توانی وقت دقیق را اعلام کنی یا روز و تاریخ و سال را می‌توانی حساب کنی.


  • الان شما نگاه کنید خدا شاهده ظهور قابل پیش‌بینی است، بروید روایات قواعد ظهور را بخوانید، من به حوادث ظهور کاری ندارم، قواعد ظهور! یعنی می‌فرماید وقتی ظهور رخ می‌دهد که غربال بشوند همه، وقتی ظهور رخ می‌دهد که خلاء تئوریک در عالم پدید می‌آید، وقتی ظهور رخ می‌دهد که ظلم فراوان شده باشد، وقتی ظهور رخ می‌دهد که قومی مقدمه‌ساز باشند، کدامش محقق نشده؟ محاسبه کنیم، دیگر از دعا گذشته، البته دعا هم هنوز مؤثر است.


  • در کمال الدین شیخ صدوق سخنی از اباعبدالله الحسین(ع) در مورد ظهور آمده که می‌فرماید «يُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَة»( کمال الدین شیخ صدوق/1/317) خدا مقدمات ظهور را یک شبه فراهم می‌کند. پس کِی می‌خواهد باشد؟


  • بله من دارم حسّ ظهور را تقویت می‌کنم، حسّ نزدیک بودنِ ظهور را، بر اساس محاسبۀ عقلانی.


  • نصرت خدا چرا باید قطع بشود؟ ما که داریم تکلیف‌مان را انجام می‌دهیم، حرکت کلان جامعه خوب بودنش محرز است دیگر، اشکالات هست، اشکالات را باید برطرف بکنیم، ما الان کجا ایستادیم در تاریخ؟


  • ما وضع مدرسه‌هایمان باید عوض بشود، وقتی از دین صحبت می‌شود، دینِ در آستانۀ ظهور باید تعلیم داده بشود، آخری ن وظایف منتظران باید به منتظران گوشزد بشود، نه به طور کلّی از وظایف منتظران سخن بگوییم، منتظر دیگر الان باید از نظر روحی آماده بشود امام مقتدر را پای رکابش کار بکند.



zz:
نقل قول کردن
+2 #458 entezar 1391-09-06 22:05
به نقل از رضا:

داداش از کدوم شهری؟


قربان برادر،، ایشون اهل روستای علیشار بخش خرقان شهرستان زرندیه استان مرکزی
نقل قول کردن
+2 #457 رضا 1391-09-06 22:00
به نقل از العبد:
ای ام سلمه اگر این خاک مبدل به خون گشت همانا بدان فرزندم کشته شده است. تربت مرقد امام حسین علیه السلام به رنگ قرمز گرائید.

در حدیث روایت شده از ام سلمه چنین آمده است :
امام حسن و امام حسین علیهما السلام نزد نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله در منزل من در حال بازی بودند که جبرئیل امین بر پیامبر نازل شد و گفت : ای محمد همانا امت تو فرزندت را خواهند کشت . حضرت محمد صلی الله علیه و آله با دست به امام حسین علیه السلام اشاره نموده و سپس ایشان را در آغوش کشیده و گریستند. سپس رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: اين تربت را در نزد تو مى گذارم، رسول خدا صلى الله عليه وآله آن تربت را بو كرد و فرمود: بوى كرب و بلاء است سپس فرمود: اى ام سلمه! وقتى اين تربت متحول به خون شد بدان كه پسرم كشته شده است.
روز عاشوراء مطابق 10 محرم 1434 مصادف با 5 آذر 91 بار دیگر جهان تبدیل تربت حسینی به رنگ قرمز را به چشم مشاهده نمود.
تربت حسینی موجود در محل موزه آستان مقدس امام حسین علیه السلام از مرقد مطهر ایشان اخذ شده بود که از ساعت 10 و پانزده دقیقه روز عاشوراء به رنگ قرمز درآمده

معجزه به تمام معنا
لطف کنید اگه کسی عکس باکیفیت قبل از عاشورا رو داره بذاره ممنون :((
نقل قول کردن
+3 #456 ا.و.ک. 1391-09-06 21:49
به نقل از YaAli:


به نظر من این به رنگ خون شدن خاک اصلی قبر اباعبدالله بعد از 1400 سال در موزه کربلا یه نشونه است . اینو که نمیتونن پنهان کنن


با سلام
من هم با شما کاملا هم عقیده ام
این نشونه مهمی برای شیعیان است.
باید دعا های خود را بیشتر کنیم
باید گریه بر حسین (ع) را بیشتر کنیم
باید عملا قلب امام زمان (عج) را شاد کنیم

zz:
نقل قول کردن
+2 #455 رضا 1391-09-06 21:47
به نقل از entezar:


بر و بچ این عزیز همشهری مائه ها!!!

داداش از کدوم شهری؟
نقل قول کردن
+2 #454 رضا 1391-09-06 21:45
[quote name="entezar"]

بر و بچ این عزیز همشهری مائه ها!!![/quot
داداش از کدوم شهری؟
نقل قول کردن
+7 #453 مهدی 110 1391-09-06 21:37
با سلام
به آقای گیلانی این فایل تصویری از جناب آقای قرائتی که حقانیت شیعه را در 2 دقیقه ثابت کرده از قران
upit.ir/do.php?filename=c22f90adb91.3gp
نقل قول کردن
+4 #452 YaAli 1391-09-06 21:36
به نقل از ا.و.ک.:
اگر این خبر را سالهای بعد خواندید که بدلهایی که نقش ملک عبدالله ملعون را در دوسال سه سال بعد از مرگ واقعی او بازی می کردند ، به نحو عجیبی سقط می شدند و دیگر چاره ای جز اعلام قطعی مرگ آن ملعون برای کارگردانان این بازی باقی نماند ، تعجب نکنید.
این برداشت شخصی من از مرگ اون ملعون است.


به نظر من این به رنگ خون شدن خاک اصلی قبر اباعبدالله بعد از 1400 سال در موزه کربلا یه نشونه است . اینو که نمیتونن پنهان کنن
نقل قول کردن
+2 #451 ا.و.ک. 1391-09-06 21:35
شیطان شناسی و یهودشناسی و هولوکاست از نظر آیت الله دکتر قرهی

www.alvadossadegh.com/fa/article/46-zionism-israel-qods/14962-1390-10-02-21-11-46.html
نقل قول کردن
0 #450 سعاح 1391-09-06 21:33
به نقل از habib:

طبق روایات از امام معصوم(ع) مخفی ماندن مرگ عبدالله فقط 40 روز میباشد

من فکر نمی کنم در روایات تاکید بر 40 روز آمده باشد۔ 40 و 70 برای مبالغه هم بکار میروند، یعنی بیش از 40۔ من شخصا مرگ او را در سال 2010 میلادی احساس کردم۔ الله اعلم
نقل قول کردن
+2 #449 habib 1391-09-06 21:28
به نقل از ا.و.ک.:
اگر این خبر را سالهای بعد خواندید که بدلهایی که نقش ملک عبدالله ملعون را در دوسال سه سال بعد از مرگ واقعی او بازی می کردند ، به نحو عجیبی سقط می شدند و دیگر چاره ای جز اعلام قطعی مرگ آن ملعون برای کارگردانان این بازی باقی نماند ، تعجب نکنید.
این برداشت شخصی من از مرگ اون ملعون است.

به نقل از ا.و.ک.:
اگر این خبر را سالهای بعد خواندید که بدلهایی که نقش ملک عبدالله ملعون را در دوسال سه سال بعد از مرگ واقعی او بازی می کردند ، به نحو عجیبی سقط می شدند و دیگر چاره ای جز اعلام قطعی مرگ آن ملعون برای کارگردانان این بازی باقی نماند ، تعجب نکنید.
این برداشت شخصی من از مرگ اون ملعون است.

طبق روایات از امام معصوم(ع) مخفی ماندن مرگ عبدالله فقط 40 روز میباشد
نقل قول کردن
+9 #448 العبد 1391-09-06 21:22
ای ام سلمه اگر این خاک مبدل به خون گشت همانا بدان فرزندم کشته شده است. تربت مرقد امام حسین علیه السلام به رنگ قرمز گرائید.

در حدیث روایت شده از ام سلمه چنین آمده است :
امام حسن و امام حسین علیهما السلام نزد نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله در منزل من در حال بازی بودند که جبرئیل امین بر پیامبر نازل شد و گفت : ای محمد همانا امت تو فرزندت را خواهند کشت . حضرت محمد صلی الله علیه و آله با دست به امام حسین علیه السلام اشاره نموده و سپس ایشان را در آغوش کشیده و گریستند. سپس رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: اين تربت را در نزد تو مى گذارم، رسول خدا صلى الله عليه وآله آن تربت را بو كرد و فرمود: بوى كرب و بلاء است سپس فرمود: اى ام سلمه! وقتى اين تربت متحول به خون شد بدان كه پسرم كشته شده است.
روز عاشوراء مطابق 10 محرم 1434 مصادف با 5 آذر 91 بار دیگر جهان تبدیل تربت حسینی به رنگ قرمز را به چشم مشاهده نمود.
تربت حسینی موجود در محل موزه آستان مقدس امام حسین علیه السلام از مرقد مطهر ایشان اخذ شده بود که از ساعت 10 و پانزده دقیقه روز عاشوراء به رنگ قرمز درآمده
نقل قول کردن
+5 #447 علی جعفری 1391-09-06 21:15
مفتی‌سعودی:

بیداری اسلامی یعنی‌تفرقه!


مفتی سعودی در راستای حمایت از تاج و تخت خاندان سعودی در عربستان، وقوع بیداری اسلامی در کشورهای عربی و دعوت به برگزاری اعتراضات و تظاهرات مردمی را تلاش برای تفرقه بین مردم منطقه خواند.

به گزارش «شیعه نیوز»، مفتی سعودی همچنان به ماموریت سیاسی خود در حمایت از رژیم سعودی ادامه داده و درباره برگزاری تظاهرات هشدار می دهد و برخی کشورها را درخصوص برگزاری اعتراضات در سطح مردمی در برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس سرزنش می کند.

الشیخ عبد العزیز بن عبد الله آل الشیخ در خطبه نماز جمعه در ریاض گفت:

کشورهای عرب (حوزه خلیج فارس) با حمله ای روبرو هستند که هدف از آن تلاش برای از بین بردن دین و منافع مالی و ثروت‌های این منطقه است.

برپایه این گزارش، او درباره سرسپردگی به «دشمنانی» که دعوت به شرکت در اعتراضات می کنند؛ هشدار داد و گفت که هدف از آنها ایجاد تفرقه بین ملت‌های منطقه است.

... www.shia-news.com/.../مفتی‌سعودی-بیداری-اسلامی-یعنی‌تفرقه
نقل قول کردن
+2 #446 سعاح 1391-09-06 21:15
به نقل از ا.و.ک.:
اگر این خبر را سالهای بعد خواندید که بدلهایی که نقش ملک عبدالله ملعون را در دوسال سه سال بعد از مرگ واقعی او بازی می کردند ، به نحو عجیبی سقط می شدند و دیگر چاره ای جز اعلام قطعی مرگ آن ملعون برای کارگردانان این بازی باقی نماند ، تعجب نکنید.
این برداشت شخصی من از مرگ اون ملعون است.


احتمالش خیلی زیاد است۔
نقل قول کردن
+5 #445 ا.و.ک. 1391-09-06 21:09
اگر این خبر را سالهای بعد خواندید که بدلهایی که نقش ملک عبدالله ملعون را در دوسال سه سال بعد از مرگ واقعی او بازی می کردند ، به نحو عجیبی سقط می شدند و دیگر چاره ای جز اعلام قطعی مرگ آن ملعون برای کارگردانان این بازی باقی نماند ، تعجب نکنید.
این برداشت شخصی من از مرگ اون ملعون است.
نقل قول کردن
+11 #444 ذاکر 1391-09-06 21:05
به نظرم باید از همیشه بیشتر دعا و تضرع و التجا کنیم که اخبار واصله منتهی به ضمانت مرگ عبداله بشه و الا ممکنه مشمول مکر ابلیس لعین بشه و اعلام کنند این ملعون هم مثل رفیقش شارون گور بگور تشریف گندشو برده تو اغما تا اطلاع ثانوی . بخدا وقت دعاست مومنین . وقت دعاست منتظران . . . . وقت اهتمام به دعا و استغاثه است . حی علی الدعا . . .
نقل قول کردن
+8 #443 سعاح 1391-09-06 21:04
خبرهای مربوط به مخالفت با محمد مرسی در مصر و اخبار ضد و نقیض در مورد پادشاه عربستان بازار رو بشدت تحت تاثیر گزاشته است۔ سرمایه کاران از این وضعیت نگران اند۔
اہم درحالیست که بورس عربستان این روزها بیشتر روند نزولی رو طی میکند۔
[خدایا خبر مرگش رو زود برسان]
منبع خبر:
www.arabianbusiness.com/wary-investors-eye-egypt-strife-saudi-king-480783.html
نقل قول کردن
+5 #442 uu 1391-09-06 20:58
به نقل از علیرضا:
الان اونهایی که توی مصر دارن تظاهرات می کنند بیشتر سکولارها هستند و اخوان المسلمین حامی مرسی هستند. هر چند مرسی هم هنوز چندان گلی به سر کسی نزده.



اینایی که تظاهرات کردن مخالفین مرسی هستن و مخالفای اخوان المسلمین
اخوان المسلمین فوق العاده ضد شیعه است و سلفی هستن هدف اصلیه اخوان اینه که جلوی رشد شیعه رو بگیره سران اخوان از ابتدا طرفدار اسراییل بودن میتونین برین تحقیق کنین همین که مردم مصر ضد مرسی تظاهرات میکنن رو باید به فال نیک گرفت :-
و این افرادی که به دفاتر اخوان حمله کردن به هیچ وجه سکولار؟! نیستن
نقل قول کردن
+2 #441 علی جعفری 1391-09-06 20:52
گروهی جدید در برابر دولت سوریه با هدف براندازی و همکاری با ارتش آزاد سوریه !

کردهای سوریه "ارتش آزاد کرد" تشکیل دادند

کردهای سوریه در نشست اربیل عراق "در راستای همکاری و هماهنگی با ارتش آزاد سوریه"، "ارتش آزاد کرد" تشکیل دادند که وظیفه آن همکاری با دیگر گروه‌های مخالف دولت سوریه برای براندازی نظام حاکم اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نوشته روزنامه اماراتی الاتحاد، کردهای مخالف دولت سوریه اعلام کردند، با برگزاری نشستی در شهر اربیل، مرکز منطقه کردستان عراق توافقنامه‌ای را برای تشکیل "ارتش آزاد کرد" امضا کرده‌اند که نیروهای این ارتش از سربازان کرد جدا شده از ارتش سوریه تشکیل خواهد شد.

این منابع تاکید کردند که نامگذاری تشکل نظامی جدید در سوریه به منظور "انسجام و هماهنگی با ارتش آزاد سوریه" صورت گرفته و هدف آن مخالفت با دولت کنونی سوریه و تلاش برای براندازی آن است.

بنا بر این گزارش "ارتش آزاد کرد" با هماهنگی ارتش آزاد سوریه که از گروه‌های نظامی اصلی مخالف دولت در سوریه محسوب می‌شود، فعالیت خواهد کرد.

... isna.ir/fa/news/91090602334/کردهای-سوریه-ارتش-آزاد-کرد-تشکیل-دادند
نقل قول کردن
0 #440 علیرضا 1391-09-06 20:48
به نقل از uu:
به نظره شما حالا که مصر شلوغ شده اسرائیلیا چه خاکی باید تو سرشون بریزن؟؟؟
به نظره من دیگه وقتشه آخرین تیر ترکششونو (سفیانی) رو کنن :-B
الان اونهایی که توی مصر دارن تظاهرات می کنند بیشتر سکولارها هستند و اخوان المسلمین حامی مرسی هستند. هر چند مرسی هم هنوز چندان گلی به سر کسی نزده.
نقل قول کردن
+6 #439 uu 1391-09-06 20:42
به نظره شما حالا که مصر شلوغ شده اسرائیلیا چه خاکی باید تو سرشون بریزن؟؟؟
به نظره من دیگه وقتشه آخرین تیر ترکششونو (سفیانی) رو کنن :-B
نقل قول کردن
+5 #438 سعاح 1391-09-06 20:18
به نقل از یحیی:

جوک چیه خبر موثقه سایت اخرین اخبار توی خبرهای جهان هم نوشته

عزیز من منظورم شما یا سایت خبری نبودید۔ منظورم ولی عهد فرتوت بود که به چشمها داره خاک میندازه۔
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آخرین اخبار


کلیه حقوق مادی و معنوی وب سایت متعلق به گروه فرهنگی مبشران ظهور می باشد