با سلام ودرود بر همه عزيزان
عيد همه تون مبارك
اين چند روز موارد بسيار جالبي برام پيش اومده در امر بشارت ظهور كه حيف ديدم منتشر نكنم ، انشاالله كه دوستان با تمام توان به امر بشارت ظهور قيام كنند و اين نور مقدس رو در دل تمام افراد جامعه روشن كنند.

تاجر مايه دار و ترس از ظهور!

ديروز در ماشين با يه تاجر مايه داري همسفر شدم ، هرچي مقاله سيدخراساني رو طوري گرفتم كه جلدش كمي توجهش رو جلب كنه! و در صحبت وا بشه  اصلا و ابدا !! همچين رفته بود تو نخ تماس تلفني و خريد و فروش و تجارت كه نگو!

آخرش دل و زدم به دريا گفتم من هرطوري شده بايد اين آدم را با مسئله بسيار مهم  نزديكي ظهور آشنا كنم ، مدتي فكر كردم تا بالاخره راهش رو يافتم!  پرسيدم آقا ببخشيد شما خبر نداري امروز صدا و سيما خبري از عربستان و پادشاهش نداده !! گفت نه چطور مگه ؟ به ما چه ربطي داره !؟ گفتم آخه مرگ اين ملعون از نشانه هاي ظهوره ؟ گفت نه بابا ، گفتم اره( بابا !!)

شروع كردم احاديث عربستان و عبدالله رو براش گفتم و همچنين گفتم اوضاع خيلي مشكوكه و حكومت عربستان به بهانه بيماري ، عدم حضور عبدالله در مراسم حج رو توجيه كرده ولي معلوم نيست حقيقت چيه شايد اين ملعون الان مرده باشه ، ديدم حساس شد!

آقا چند تا ديگه براش نشانه بسيار نزديك بودن ظهور رو گفتم ، وقتي فهميد واقعا قضيه جديه ، باور كنيد يه دفعه همچين جا خورد و ترسيد !! كه من تعجب كردم! گفت يعني ايران هم آشوب ميشه! گفتم نه اتفاقا ايران در عصر ظهور از امن ترين جاهاست ، خيالت راحت!(به چپاولت مشغول باش!)

گفت در روايات نگفتن در عصر ظهور كجاي دنيا از همه جا امن تره!! گفتم اتفاقا ايران

بنابر روايات همزمان با ظهور  يك جنگ جهاني عظيم بين غيرمسلمانها درخواهد گرفت همانند جنگ جهاني اول و دوم كه صدها ميليون نفر و بنا بر روايتي يك سوم مردم بر اثر اين جنگ جهاني مي ميرند( شايد منظور تعداد زياد كشته ها باشه نه اينكه دقيقا يك سوم بميرن) البته كشورهاي مسلمان كه تازه به دست امام زمان(عج) فتح شده با مديريت الهي اون حضرت از اين جنگ جهاني بركنار خواهد بود و به سلامت عبور خواهند كرد و شايد همين مسئله خودش يه عاملي باشه براي رغبت مردم جهان به اسلام و رهبر تازه مسلمين(روحي له فداه)

خلاصه اين تاجر دنياپرست وقتي كه فهميد در زمان ظهور ايران و كشورهاي اسلامي از همه جا امن تر خواهد بود ، يه نفس تازه يي كشيد ولي من بعيد مي دونم از نزديك بودن ظهور خوشحال شده باشه ، البته مختصري هم در موارد ديگه باهاش صحبت كردم از طرفداراي فرقه سبز و مستمعين بي بي سي و مخالفاي دكتر بود ، باز الحمدلله تونستم فكر نادرست ترس از ظهور رو در اين فرد اصلاح كنم.

بچه هيئتي و بي اهميتي محض به مسئله ظهور!

سوار ماشين تهران – قم شدم دوتا آدم عادي مثل خودم ، يه روحاني و يه آدم هيئتي كه راننده بود ، كاري نداشتم ، اول گفتم يه چرتي بزنم ، بعد گفتم بزار كمي بشارت ظهور بدم بعد ، اين راننده كه سنش به زور به 30 مي رسيد يه روضه گذاشته بود و معلوم بود كه تمام راه رو هم مي خواد روضه گوش كنه! حالا حق الناس چي ميشه و شب عيد قربان هم بود ، بماند (البته ما كه از خدا مونه ولي رعايت حق ديگران لازمه) بعد از10 الي 15 دقيقه اي گفتم بزار اينها رو هم از نزديكي ظهور با خبر كنم! مثل صبح ديدم پرسيدن از اخبار عبدالله ، بهترين بهونه س ! به اين رفيق هيئتي گفتم لطفا اين صداي روضه رو كمي كم كن ، اون هم كمي كم كرد ، البته فقط كمي!  گفتم از اخبار خبر نداريد؟ از عبدالله عربستان ، گفتند چطور؟ به ما چه مربوطه ؟ گفتم آخه مرگ اين ملعون از علائم ظهوره و الان هم معلوم نيست زنده س يا نه و باقي قضايا ...

و بعدش هم  چند دقيقه اي از سيدخراساني و ... صحبت كردم ديدم ، ظاهراً ميلي براي شنيدن ندارن ، در دلم گفتم خود دانيد من مي خواستم يه خيري و خوبي به شما برسه اگه نمي خوايد كه هيچي! باور كنيد اين بچه هيئتي حتي يه كلمه حرف نزد نه سئوالي نه شوري نه اشتياقي نه انشاالله آقا بيادي نه هيچي هيچي هيچي باز اين پيرمرد عوام يه انشاالله و خدا كنه اي گفت و من خيلي متاسف شدم كه بچه هيئتي كه به ظهور اهميت نده به كجا مي خواد برسه و چيكار مي خواد بكنه؟!

جالبه بدونيد كه اتفاقا صداي يكي از مداحاي ضد دكتر رو هم گذاشته بود و از اون تيپ آدم هايي بود كه الان اعتقاد دارند دكتر كافر شده و گمراه شده و ...  البته من خودم افتخار مي كنم كه بچه هيئتي ام و مختصر توفيقي كه دارم رو فقط و فقط مديون هيئت و دعاي ندبه ام.

روحاني همسفر و خواب مصلحتي!

با اين بچه هيئتي كه حرف مي زدم( و در واقع براي چند نفري كه در ماشين بودن) اين فرد بغل دستيم يه روحاني بود تقريبا همسن خودم، وسط حرفها ازش سئوال كردم حاج اقا شما در مورد سيدخراساني چي مي دونيد ؟ گفت فقط مي دونم كه از نشانه هاي ظهوره! بعد شروع كردم به صحبت در مورد سيدخراساني بودن مقام معظم رهبري(مدظله) يكي دو دقيقه بيشتر حرف نزده بودم كه ديدم حاج آقا دارن خواب تشريف ميبرن!! البته خواب مصلحتي! يعني نمي خوام بشنوم! ما هم خيلي مغرور و از خود راضي ، تو دلم گفتم داداش خود داني ، تو بايد اين حرفها رو براي مردم مي زدي حالا خودت رو به خواب مي زني تا اين حرفها رو نشنوي؟! ، فكر كردي چي من عقده حرف زدن دارم؟ حالا كه نمي خواي بشنوي به ...  ما هم حرفمون رو تموم كرديم و تا خود قم يه دل سير خوابيديم ، وقتي بيدار شدم كه نزديك بود برسيم قم! واقعا اين جور روحاني ها مايه تاسفند ، هرچند خيلي از روحانيون اين طور نيستند ، خيلي ها از قشر معظم روحانيت از پيش روان عرصه بشارت ظهورن مثل استاد پناهيان و فداي استاد پناهيان چقدر اين آدم نازنينه!

استاد پناهيان ، بشارت ظهور و گريه شديد در دعاي عرفه دانشگاه تهران

روز عرفه امسال توفيق بود در دانشگاه تهران بودم ، ياد ايام جواني بخير!
عجب صفايي داشت اين دعا مخصوصا كه استاد پناهيان مي خوند كه عاشقشم ، حال استاد پناهيان خيلي عجيب بود ، بنده حدود 12 الي 13 سالي ميشه كه در مراسم مختلف از شب قدر گرفته تا عرفه و روز عاشورا ميرم به مراسم استاد پناهيان ولي باور كنيد ديروز يه حال ديگه اي داشت ، خيلي گريه مي كرد ، خيلي زياد ، به زور جلوي گريه اش رو مي گرفت و دعا رو ادامه مي داد و من كه نمي تونستم مثل حاج اقا گريه كنم و حال داشته باشم ، فقط مي تونستم كه خودم رو سرزنش كنم ، عجب نازنينه اين مرد

و چقده شلوغ بود دعا ، داشتم در فضاي دانشگاه مي رفتم به سوي مسجد ، اين صداي استاد در كل فضا پيچده بود ، صداي گريه اش صداي حرفهاي خودمونيش با خدا و امام حسين و ... و بعيد مي دونم كه بعضي از اين افرادي كه با قيافه آنچناني در حركت بودن مي تونستن حرفها و گريه هاش رو بفهمند والله اعلم

ولي عجب بشارتهايي مي داد استاد ، وسط دعا و با گريه مي فرمود كه خدا ديگه داره آقا رو مياره و جشن چراغوني گرفته براي استقبالش ، اين دلهاي شما كه اين همه روشن و نوراني شده ، چراغ هاي خدا هستند در استقبال از مهديش ، و يا مي فرمود خدا براي اينكه تصميم گرفته مهديش رو بياره در نتيجه داره خيلي ها رو كمك مي كنه كه خوب بشن و ... و جمعيت چه صفايي مي كردن با صداي استاد ، با روضه هاش ، با درد و دلهاش با خدا و با بشارتهاش

جوان راننده ، عشق به ظهور و التماس شنيدن بشارت!

بعد از اينكه از ماشين قم – تهران پياده شدم ، سوار يه تاكسي دربست شدم(براي اينكه عجله داشتم والا ما بچه مايه دار نيستم! ) ، با وجود اون تجربه بد و عدم علاقه اون روحاني و بچه هيئتي به شنيدن بشارت ظهور، زياد حال بشارت نداشتم ، نمي دونم چي شد 5 دقيقه مونده به انتهاي مسير رفتم تو كار بشارت ظهور ، آقا اين جوون اون قدر با عشق و علاقه و تعجب به حرفها گوش مي كرد كه كيف كردم ، سرحال شدم ، سرعت ماشين رو كم كرد و وقتي به مقصد رسيديم ماشين رو همينطور نگه داشته بود و گوش مي كرد ! فكر كنم مي خواست چند ساعتي از اين حرفها بشنوه!

منم يه 20 دقيقه اي براش گفتم از عبدالله گرفته تا حرف آيت الله بهجت و ... بصيرت خيلي زيادي داشت با وجود اينكه ساده حرف مي زد ، مي گفت من هر شب جمعه با اين اميد و آرزو مي خوابم كه اگر فردا ظهور باشه!! جزو ياران حضرت باشم! در دلم گفتم ماشاالله ، بابا تو كه دست ما رو از پشت بستي ، التماس دعا داريم اخوي! خلاصه بعلت اينكه عجله داشتم خداحافظي كردم والا دوست داشتم ساعتها در اين مورد صحبت كنم خيلي روحيه عاليي داشت ، ان شاء الله درد و بلاش بخوره تو سر اون روحاني نمايي كه مي گفت شايد ظهور يك ميليون سال ديگه باشه!!

عكس شهيد همت و بهانه اي براي بشارت ظهور

تو مترو نشسته بودم ، گفتم چه كنم در اين وقت ، ياد عكس شهيد همت افتادم ، عكسي كه 14از سال پيش تو جيبمه ، چند دقيقه اي بود كه بهش زل زده بودم ، يه دفعه يه آقايي كه زياد قيافه ش نشون نمي داد اهل اين چيزا باشه ، ديده بود من خيلي محو شدم ، بدون مقدمه گفت عكس شهيد همته؟ گفتم آره شما از كجا مي دوني!! گفت از شيشه ديدم! ، تازه فهميدم كه چقده رفتم تو حس !

و اين بهانه اي شد براي شروع صحبت در مترو ، البته نه از نوع سخنراني!! آرام براي يكي دونفر ، هرچند برخي ها هم همچين نگاه مي كردن كه انگار ما ارث پدرشون رو خورديم! البته اشكالي نداشت ما كه كسي رو نمي ديديم!
آره صحبتها از شهيد همت شروع شد ولي آخرش كشيد به نزديكي ظهور ، اون فرد سئوال كننده كه شايد حدود 40 سالش ميشد و با علاقه گوش ميكرد پياده شد و با يه جوون ديگه اي حدود 25 ساله كه اون هم علاقمند بود بحث ادامه پيدا كرد ، البته اين جوون مطالعاتي هم داشت در مورد نشانه ها ولي اندك بود ولي خب علاقه خوبي داشت ، هنگام خداحافظي هم آدرس سايت و كارت تبليغ رو بهش دادم.

پيرمرد باصفا و سئوال از نشانه ها

يه پيرمرد خيلي باصفايي هست در محله و مسجدمون خيلي روحيه ش عاليه ، عاشق آقا و دكتره ، چقده در انتخابات خودش رو به در و ديوار زد و براي دكتر راي جمع كرد ، اون قدر از هاشمي و موسوي و خاتمي و كروبي متنفر بود كه نگو ، پارسال يه خواب خيلي جالبي تعريف كرد مي گفت به خاطر ناراحتي هاي شخصي و زياد بودن مشكلات يه مدتي بود دعاي " اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَکَ اَللّهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ اَللّهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ ديني " (كه معصوم (ع) تاكيد زيادي روي قرائت اين دعا در آخرالزمان دارد و مي فرمايد اين دعا انسان رو از فتنه ها آخرالزمان حفظ مي كنه )؛ مي خوندم ، يه شب خواب عجيبي ديدم ، ديدم همه مردم ريختن در خيابون و ميگن آقا داره مياد ، من هم متعجب داشتم نگاه مي كردم كه ناگاه دو دست پايين اومد كه كتابي در اونها بود و صدايي كه گفت : اين كتاب ظهور منه

بهش گفتم شايد تعبيرش اين باشه كه ظهور نزديكه و با كتاب ظهور از علائم ظهور خبر دار شو

و يا خواب عجيب ديگه اي رو مي گفت كه فرد ديگه اي ديده بود مي گفت در خواب :  از آسمون يه قرآن بزرگي اومده پايين و روش نوشته  " 4 " و همه مردم ايران انگار دور اين قرآن جمع شدن!

البته دقت كنيم توجه بيش از حد به خواب خيلي مضره ، هرچند برخي از خوابها اشاره و كد و حرف داره ولي راه درست حركت بر مبناي شرع و عقل و البته توجه در حد معقول به خواب و دريافتهاي دروني و شخصيست
اين پيرمرد باصفا هم خيلي به مباحث ظهور علاقه داره و سئوال مي كنه وقتي در مورد وضعيت نامشخص عبدالله و اينكه معلوم نيست الان مرده است يا زنده ، مطلع شد ، خيلي خوشحال شد و خيلي دعا كرد براي فرج.

اين هم چند تجربه بشارت ظهور بود كه براي عزيزان عزيزتر از جان نوشتم ، كساني كه انشاالله قراره با تمام توان و جهاد همه جانبه موج بشارت ظهور رو در جامعه منتشر كنند.

در اين لحظات مشرف بر ظهور هر گلي بزنيم به سر خودمون زديم ، الان مبشر ظهور بودن ارزش داره و قيميته والا يه مدت ديگه باور كنيد تمام مردم از كوچيك و بزرگ  همه بشارت ظهور خواهند داد ، بشارت ظهور چيه ، نمي دونم مي تونيد از الان پارچه نوشته هاي روي در و ديوار شهر و محله تون رو ببينيد يا نه ؟

" مهدي جان خوش اومدي " ،" يوسف زهرا جانهايمان به فدايت" ، " مژده اي دل كه مسيحا نفسي مي آيد " ، آب زنيد راه را هين كه نگار مي رسد "  و نقل و شيريني و شادي مردم رو ..

و ظهور بسيار بسيار نزديك است ، آماده باشيم
آب زنيد راه را هين كه نگار مي رسد    مژده دهيد باغ را بوي بهار مي رسد
نصرمن الله و فتح قريب و بشرالمومنين

علي اصغر

.......................................

- دوستان از الان بايد بشارت ظهور رو تمرين كنيم تا به محض اينكه به لطف خدا بزودي زود خبر مرگ عبدالله ملعون منتشر شد بتونيم موج بشارت رو صد برابر تشديد كنيم ، از الان بايد تمرين كنيم و آماده باشيم.

همانگونه كه در پست قبلي هم عرض كردم يه تجربه بسيار تلخ هم داشتم از بشارت ظهور در يكي دوهفته گذشته كه براي شناختن تفكري متحجر ، شنيدن دوباره اون خوبه :

چند روز پيش در مسافرت به تهران با يك روحاني نما هم سفر بودم كه صحبتهايش در عين قدرت بيان بالا و دانسته هاي زياد ، بسيار بسيار تاسف آور بود

بخشي از حرفهاي او :

1- ظهور ممكن است يك ميليون سال بعد باشد !!!!!!!!!!! (برخلاف بشارت اكثر بزرگان)

2- برخي از تندروها القابي به رهبر مي دهند كه رهبر خودشان هم راضي نيستند( مثل نائب امام زمان و امام خامنه اي و ...)

3- حرف آيت الله بهجت  مبني بر نزديك بودن ظهور براي من سند و دليل و حجت نيست! ايشان بايد براي حرف خود دليل مي آوردند!

4- پرداختن به نشانه هاي ظهور مهم نيست!

5- روايت عبدالله عربستان روايتي قابل استناد! نيست زيرا معصوم اينگونه سخن نمي گويد كه اگر فلان چيز را تضمين كنيد من فلان چيز را تضمين مي كنم! ( اين در صورتي است كه بزرگاني چون علامه كوراني و محققين ديگر اين روايت را معتبر دانسته و بدان استناد كرده اند!)

6- و ...

اين در صورتي بود كه فرد مذكور از قدرت بيان و استدلال بسيار بالايي هم برخوردار بود ، در نظر بگيريد با مرگ عبدالله ملعون و تشديد ده برابري موج بشارت ظهور چنين مارهاي خوش خط وخالي چه خواهند كرد كساني كه خدا آنها را به خاطر عدم ايمان به وعده الهي لعنت فرموده ولي سحر زبان و بيان آنها مي تواند عده اي را گمراه كند.