بررسي انطباق صفات و ويژگيهاي شعيب بن صالح بر احمدي نژاد
شعيب بن صالح در آينه روايات
همانگونه كه عرض شد شعيب بن صالح بعنوان فرمانده لشگر سيد خراساني كه بعد از ظهور به فرماندهي سپاه امام زمان(عج) منصوب مي گردد ، جايگاه ويژه و بسيار مهمي در روايات و همچنين تحولات عصر ظهور دارد ، شعيب بن صالح بنابر روايتي كه محققين از لحاظ سندي آن را قوي مي دانند در 72 ماه مانده به ظهور در حكومت ايرانيان زمينه ساز ظهور آشكار مي گردد و در معيت سيد خراساني با سرو سامان دادن اوضاع اهل مشرق زمين ، صاحبان پرچم هاي سياه كه در روايات به ايرانيان اطلاق مي گردد ، آنها را براي انجام رسالت تاريخي خويش مهيا مي سازد.
همانگونه كه عرض شد برخي از محققين اعتقاد دارند كه آخرين مرحله زمينه سازي ايرانيان حدوداً 6 سال طول خواهد كشيد كه به مرحله " شعيب و سيد خراساني" معروف است. در اين مرحله اين دو بزرگوار با سروسامان دادن اوضاع داخلي ايران ، براي انجام رسالت بزرگ خويش آماده مي شوند.
شايد بتوان با توجه به روايت 72 ماه( بنا بر روايتي كه مورد اعتماد و استناد محققين است ، شعيب 72 ماه قبل از ظهور در ميان ايرانيان زمينه ساز ظهور خروج مي كند) ، ظهور شعيب بن صالح را بعنوان آغاز شمارش معكوس براي ظهور به حساب آورد ، از اين جهت ظهور و خروج شعيب از بسيارنزديك بودن ظهور خبر مي دهد.
روايات ، بسياري از ويژگيهاي جسمي ، شخصيتي و نهضتي وي را ذكر مي كنند كه اين آشكارسازي مصداق شعيب ، بعد از سفياني در كمتر شخصيتي به چشم مي خورد ، بطور خلاصه ، روايات از اين شخصيت مهم چهره اي شكست ناپذير با اراده اي بسيار قوي كه داراي بصيرت و يقيني عميق است را نشان مي دهد. روايات مختلفي ، ايرانيان صاحب پرچم هاي سياه و رهبر آنها سيد خراساني را با تعابير بسيار درخشاني مي ستايند ، قطعاً جناب شعيب كه بعنوان فرمانده اين لشگر مقدمه ساز ظهور معرفي مي گردد بايد به طريق اولي واجد آن صفات درخشان باشد.
با وجود بيان ويژگيهاي مختلفي از شعيب در روايات ، اما نقاط مبهم ضعيفي نيز پيرامون اين شخصيت به چشم مي خورد همانند محل خروج ، شرايط سني ، برخي ويژگيهاي چهره ، اسم مستعار ، و ذكر انتساب او به بني تميم كه اين احتمال را مطرح مي سازد كه روايات در عين مشخص كردن بخش زيادي از چهره مصداق شعيب ، در نظر دارند كه براي حفاظت از جان اين شخصيت گرانقدر و موثر ، هاله اي از ابهام پيرامون اين شخصيت مطرح باشد تا دشمنان نتوانند به راحتي او را شناسايي و نابود سازند در ادامه خواهيم ديد حتي اين احتمال قوي مطرح است كه جناب شعيب با توجه به رسالتي كه در سرو سامان دادن اوضاع ايرانيان عصر ظهور دارد و بايد به راحتي در ميان مردم حضور يابد ، با اتخاذ برخي مواضع مبهم بتواند براي حفظ جان خويش ابهام مورد نظرروايات را گسترش دهد ، چيزي كه عقل كاملاً آن را مي پذيرد و دين مبين اسلام نيز نحت عنوان " تقيه" آن را نه تنها مجاز كه در برخي شرايط واجب و ترك آن را حرام مي داند ، مخصوصاً در جايگاهي كه نه تنها حفظ جان و مصلحت يك فرد بلكه مصلحت عامه مسلمين مطرح باشد.
روايات متعددي او را فرمانده لشگر سيد خراساني و امام عصر(عج) دانسته ودشمن اصلي وي را سفياني و بالتبع آن حاميان سفياني ، دجال آخرالزمان، مي دانند ، مسير حركت وي در روايات از ايران به عراق و از آنجا به بيت المقدس ترسيم شده است ، چند هدف براي شعيب در روايات ترسيم مي گردد ، رويارويي با سپاه سفياني در عراق و شكست آنها ، زمينه سازي براي ظهور امام عصر(عج) و فتح بيت المقدس كه بنا بر روايات شعيب با موفقيت به تمام اين اهداف مي رسد.
ما در ابتدا با آوردن اكثريت قريب به اتفاق روايات پيرامون شعيب و شماره گذاري آنها صفات نقل شده بر شعيب در روايات را استخراج كرده و سپس به بررسي انطباق تك تك صفات استخراج شده شعيب بر دكتر احمدي نژاد مي پردازيم و در بررسي هر صفت براي اختصار تنها شماره حديثي را كه اين صفت را بيان مي دارد ذكر خواهيم كرد.
اكثريت قريب به اتفاق روايات نقل شده براي شعيب بن صالح در روايات به شرح زير است :
قابل ذكر است در برخي احاديث كه كلمه عربي حديث مهم مي باشد ، آن را ذكر خواهيم كرد.
1) - در روايات از عمّار ياسر نقل شده كه:
«شعيب بن صالح، پرچمدار حضرت مهدي(ع) است». ابن طاووس، ملاحم، ص 53.
2) «از خراسان سپاهي حركت ميكند كه كمربندهاي سياه و پيراهن سفيد پوشيدهاند، جزو پيشقراولان سپاه، فرماندهاي است به نام شعيب بن صالح... آنان سپاهيان سفياني را شكست داده، گريزان ميكنند و در بيتالمقدّس فرود ميآيند و زمينة ظهور حضرت مهدي(ع) را پايهريزي ميكنند»
ابن حماد، همان، ص 84 و عقد الدرر، ص 125.
3) اميرمؤمنان(ع) ميفرمايند: «سفياني و صاحبان پرچمهاي سياه با يكديگر روبرو ميشوند در حالي كه ميان آنان جواني از بنيهاشم است كه در كف دست چپ او، خال سياهي است و در پيشاپيش لشكريان او، شخصي از قبيلة بني تميم به نام شعيب بن صالح قرار دارد».
ابن حماد، فتن، ص 86.
4) در منابع اهل سنّت نيز آمده است:
إن على مقدمة جيش المهدي رجلاً من تميم ضعيف اللحية يقال له شعيب بن صالح
«فرماندة لشكريان پيشرو حضرت مهدي(ع) مردي از قبيلة بني تميم است كه محاسن كمي دارد و او را شعيب بن صالح مي نامند». شبلنجي، نور الابصار، ص 138
5) «از خراسان سپاهي حركت ميكند كه كمربندهاي سياه و پيراهن سفيد پوشيدهاند، جزو پيشقراولان سپاه، فرماندهاي است به نام شعيب بن صالح... آنان سپاهيان سفياني را شكست داده، گريزان ميكنند و در بيتالمقدّس فرود ميآيند و زمينة ظهور حضرت مهدي(ع) را پايهريزي ميكنند».
ابن حماد، همان، ص 84 و عقد الدرر، ص 125.
6) امام سجاد (عليه السلام) فرمود: خروج شعيب بن صالح، پس از عوف سلمي و پيش از خروج سفياني است.
7) پيامبر اكرم(ص) : پرچم هايي از مشرق برمي خيزد كه مردي از بني تميم به نام شعيب بن صالح آنها را رهبري مي كند ، آنچه از اسيران كوفه در دستشان باشد ، مي گيرد و طعمه شمشير مي سازد.
الحاوي للفتاوي ج 2 ص 160
مائتان وخمسون علامةحتى ظهور الإمام المهدي السيد محمد علي الطباطبائي الحسني ص" 62"
8) جابر از امام باقر (ع)روايت مي کند: جواني از بني هاشم از خراسان با پرچم های سياه قيام مي کند که در کف دست راست او خالی(خللی)است و پيشاپيش او مردی بنام شعيب بن صالح است که با لشکريان سفيانی می جنگد و آنها را شکست ميدهد.
الملاحم و الفتن باب97 ص52
9) بدرستي كه پرچمدار سپاه امام مهدي مردي از بني تميم است كه ريش كم دارد و به او شعيب بن صالح مي گويند. ابن حماد ص 86
10) و عن محمد بن الحنفية:
سپس پرچم هاي سياهي از خراسان كه حاملان آنها كلاه هاي سياه و لباسهاي سفيد بر تن دارند ، خروج مي كنند پيشاپيش آنها مردي است بنام شعيب بن صالح از قبليه بني تميم ، طرفداران سفياني را شكست مي دهد تا اينكه در بيت المقدس فرود آمده و زمينه ظهور حضرت مهدي(عج) را مهيا مي نمايد. ابن حماد
11) ثم يسير إلى الكوفة فيقتل أعوان آل محمد صلى الله عليه واله ويقتل رجلا من مسميهم ثم يخرج المهدي على لوائه شعيب بن صالح
بحار الأنوار للمجلسي (1111 هـ) الجزء52 صفحة207
(12 شعیب بن صالح، جوان گندمگون و تیزفهمی از اهالی تهران که سرپرستی نیروهاي خراساني را بر عهده دارد. الممهدون المهدی، ص 54 به نقل از شش ماه پایانی، ص 94
13) پرچمهاي سياه كوچكي به اهتزاز درمي آيد كه با مردي از اولاد ابوسفيان نبرد مي كند و براي اطاعت از حضرت مهدي(عج) زمينه سازي مي كند، در پيشاپيش اين پرچم ها مردي به نام تميم بن صالح حركت مي كند . بشاره الاسلام ص 212 و 184 ، و المهدي ص 190
14) ... ... اذا رايتم ذالك فعليكم بالفتي التميمي...
... وقتي كه آن را مشاهده كرديد ، به سوي جوان تميمي بشتابيد كه او از طرف مشرق مي آيد و او پرچمدار حضرت مهدي است الامام المهدي ص 64 ، الحاوي للفتاوي ج 2 ص 130
15) ... آنگاه اين مرد تميمي – كه خداوند بر سرزمينش باران رحمت فروريزد – با پرچم سياه مهدوي با نصرت الهي و دعوت حقه پيش مي تازد تا به محضر حضرت مهدي برسد و دست بيعت بدهد. الملاح و الفتن ص 112 و 41
16) ... حضرت مهدي(ع) خروج مي كند و شعيب بن صالح پرچمدار او مي باشد.
بشاره الاسلام ص 177- بحارالانوار ج 52 ص 208 ، الملاحم و الفتن ص 44 و ...
17) سپاهيان خراسان به حركت درمي آيد ، شعيب بن صالح تميمي در طالقان به آنها مي پيوندد ، در خوزستان به يك سيد موسوي بيعت مي شود و ... الزام الناصب ص 213 ، بشاره الاسلام ص 73
18) هنگامي كه سپاه سفياني به سوي كوفه عزيمت مي كند ، سفياني گروهي را به جستجوي اهل خراسان مي فرستد ، كه براي ياري حضرت مهدي(عج) خروج كرده اند ، سپاه سفياني با سپاه سيد هاشمي(سيدخراساني) كه پرچم هاي سياهي دارند و پرچمدارش شعيب بن صالح است در دروازه اصطخر روبرو مي شود .... ابن حماد ص86، الملاحم و الفتن ص 51 ، بشاره الاسلام ص 184 و ...
19).... فرمانده آنها مردي از تميم بنام شعيب بن صالح است ، بزرگ و كوچك شمشير به دست گرفته و وارد كارزار مي شوند ، سيد حسني (حسيني) كه صورتش چون ماه تابان است در اين نبرد شمشير مي زند... الزام الناصب ص 201 و 218 ، بحارالانوار ج 53 ص 15 و 35 و ....
20) يخرج بالري رجل ربعه اسمر ، مولي لبني تميم ، كوسج ....
مردي گندمگون ، متوسط القامه ، كم ريش و كوسه به نام شعيب بن صالح با چهارهزار نفر از ري خروج مي كند كسي در برابرش ايستادگي نمي كند جز اينكه كشته شود. الملاحم و الفتن ص 42 ، الحوي للفتاوي ج 2 ص 139
21) پرچم هاي سياهي براي نبرد با سفياني به حركت درمي آيد كه در ميان آنها جواني از بني هاشم هست كه صورتش چون قرص قمر است و در دست چپش خالي(خللي) هست ، در پيشاپيش اين سپاه شعيب بن صالح تميمي است كه كلاههاي سپاهيانش سياه است و جامه هايشان سفيد. سپاه سفياني را شكست مي دهند و به سوي غرب پيش مي روند و زمينه را براي حضرت مهدي فراهم مي كنند ، فاصله بين خروج او تا تقديم امور به حضرت مهدي(عج) هفتاد و دو ماه مي باشد. الملاحم و الفتن ص 41 ، بشاره الاسلام ص 185
22) و از محمد بن حنیفه : افرادی از خراسان با درفشهایی سیاه به رهبری سید خراسانی و فرماندهی نظامی فردی به اسم شعیب بن صالح ظهور خواهند کرد که رهبری افرادی با لباس های به رنگ سفید و کلا ه های سیاه بر عهده دارد آنها طرفداران سفیانی را شکست خواهند داد و در بیت المقدس فرود آیند تا دولت مهدی را پایه گذاری کنند و مهدی او را به فرماندهی قوای نظامی خود بر میگزیند ابن حماد
23) درفش هاي سياهي از بني عباس و پس از آن درفش هاي سياهي از خراسان خروج مي كند كه حاملان آنها كلاه سياه و سفيد برتن دارند ، پيشاپيش آنان مردي است كه وي را صالح بن شعيب يا شعيب بن صالح مي نامند ، او از قبيله بني تميم است ، آنان نيروهاي سفياني را شكست داده و در بيت المقدس فرود مي آيند ، تا زمينه را براي حضرت مهدي(ع) فراهم كنند ، تعداد 300 تن ديگر از شام به او مي پيوندند. فاصله بين خروج او تا تقديم امور به حضرت مهدي(عج) هفتاد و دو ماه مي باشد. نسخه خطي ابن حماد ص 84 و 74
24) غلام حدث السن ، اسمراصفر، خفيف الحيه كوسج ...
جواني نورس ، زرد و گندمگون ، محاسن كم پشت (خفيف اللحيه) و كوسه ، كسي در برابر او نمي ايستد مگر اينكه او را مي كشد ، اگر با كوهها درگير شود ، از بن برمي كند تا وارد سرزمين قدس شود ، او پرچمدار حضرت مهدي(ع) خواهد بود. المهدي ص 190 ، الملاحم و الفتن ص 43 ، 57 ، 68 و ...
25) شعيب بن صالح از سمرفتند خروج مي كند بحارالانوار ج 52 ص 213 ، المهدي ص 222
از روايات فوق صفات دوازده گانه اي براي شعيب استخراج مي شود كه به شرح زير است:
1- رنگ چهره اي گندمگون و قهوه اي دارد
2- محل خروج وي از ري(تهران) است
3- محاسن كم پشتي دارد
4- ضعيف الجثه و لاغر است
5- صاحب ارده اي بسيار قوي و خلل ناپذير است
6- صاحب بصيرت و يقين است
7- نام مستعار وي شعيب بن صالح است
8- مورد اعتماد و تاييد سيد خراساني قرار دارد
9- از بني تميم مي باشد يا با آنها ارتباط دارد
10- هدف نهايي او بيت المقدس است
11- شاب و جوان است
12- براي امام زمان(عج) زمينه سازي مي كند
برخي از صفات شعيب بن صالح در نسخه عربي كتاب عصر ظهور / علامه كوراني
بررسي انطباق صفات دوزادگانه شعيب بن صالح بر دكتر احمدي نژاد
1- رنگ چهره شعيب قهوه اي و گندمگون است
دو روايت داريم كه در مورد رنگ چهره شعيب صحبت مي كند ، روايت شماره 20 و 24
در روايت 20 براي رنگ چهره عبارت " اسمر" و در روايت 24 عبارت " اصفر اسمر" به كار رفته است عبارت اسمر در عربي به معناي " قهوه اي" مي باشد و " اصفراسمر" معناي زرد قهوه اي مي دهد.
اكثر محققين مانند علامه كوراني عبارت اسمر را گندمگون معني مي كنند و رنگ چهره شعيب را گندمگون مي دانند ،
عصر ظهور / علي كوراني / مهدي حقي/ شركت چا پ و نشر بين الملل چاپ دوازدهم/ص 271
شايد عبارت گندمگون بهترين تعبير باشد براي زرد قهوه اي ، زيرا كلمه اسمر در فارسي معناي قهوه اي مي دهد و قهوه اي و گندمگون رنگ چهره اي است كه از روايات براي شعيب استخراج مي شود.
معناي اسمر در لغت نامه
با كمي دقت در رنگ چهره دكتر احمدي نژاد انطباق كامل اين صفت مورد اشاره در روايات براي شعيب به وضوح در چهره احمدي نژاد مشخص است.
گندمگون و قهوه اي بودن چهره دكتر احمدي نژاد به وضوح در اين تصوير مشخص است
2- محل خروج شعيب ري يا همان تهران است
دو دسته روايت در مورد محل خروج شعيب داريم ، روايتي هست كه خروج او را از سمرقند مي داند(روايت 25) ، در حالي كه اكثريت روايات خروج او را از ري يا همان تهران(ري) مي دانند(روايت 12و 20) البته روايتي هم ملحق شدن شعيب به لشگر سيد خراساني را در طالقان مي داند كه اين الحاق در زمان حركت لشكر سيد خراساني در ماه رجب رخ مي دهد و مراد خروج شعيب نيست كه طالقان در اين روايت بخواهد بعنوان محل خروج شعيب قلمداد شود ، در حالي كه شعيب تقريبا 5/5 سال قبل از آن ظهور خروج خواهد كرد ، محل خروج او همچنان كه اكثر محققين اعتقاد دارند شهر ري مي باشد.
عصر ظهور / علي كوراني / مهدي حقي/ شركت چا پ و نشر بين الملل چاپ دوازدهم/ص 271
با توجه به اينكه شعيب فرمانده سپاه ايرانيان حامل پرچم هاي سياه است ، روايت خروج شعيب از سمرقند (يكي از شهرهاي ازبكستان) به خودي خود رد مي شود، در حالي كه حداقل دو روايت محل خروج شعيب را از تهران ذكر مي كنند و با توجه به استحكام روايات تهران(ري) و همچنين در اكثريت بودن آنها محققين محل خروج شعيب را از ري يا همان تهران مي دانند ، البته ابهام ضعيفي كه در محل خروج شعيب وجود دارد را مي توانيم داراي دليلي محكم بدانيم كه در فصول بعد به آن خواهيم پرداخت.
با مروري بر زندگي پرافتخار دكتر احمدي نژاد مي بينيم كه اين شخصيت برجسته كه از خانواده اي مستضعف برخواسته است در 1 سالگي به همراه خانواده خويش از روستاي ارادان سمنان به تهران مهاجرت نموده است. پس به خوبي مي بينيم كه اين صفت شعيب نيز انطباق كامل با دكتر احمدي نژاد دارد.
دكتر احمدي نژاد از يك سالگي به همراه خانواده خود ساكن تهران است
3- شعيب داراي محاسن كم پشتي مي باشد.
عصر ظهور / علي كوراني / مهدي حقي/ شركت چا پ و نشر بين الملل چاپ دوازدهم/ص271
روايات براي بيان اين صفت شعيب چند عبارت را بكار مي برد ، خفيف الحيه (ريش كم پشت) درحديث شماره 24، ضعيف الحيه ( ريش كم پشت )در حديث شماره 9 و كوسج(كسي كه محاسن او بيشتر در قسمت چانه است) در حديث شماره 20 و 24 . بسياري به اشتباه فكرمي كنند كه عبارت كوسج در عربي تنها به معناي شخصي بي ريش است در حالي كه اينگونه نيست و گاهي به فردي اطلاق كه محاسنش در قسمت چانه بيشتر و در قسمت كناره هاي صورت كمتر است نيز اطلاق مي گردد .
يقيناً در كنار هم بودن عبارت " خفيف الحيه " و " كوسج" در حديث شماره 24 نشان ميدهد كه برخلاف گمان عده اي به هيچ وجه شعيب شخص بدون ريش نمي باشد زيرا يك فرد در آن واحد نمي تواند هم بودن ريش باشد و هم داراي ريش كم پشت.
غلام حدث السن ، اسمراصفر، خفيف الحيه كوسج ...
معناي خفيف الحيه در لغت نامه دهخدا
معناي تنگ ريش در لغت نامه دهخدا
با مقايسه محاسن كم پشت احمدي نژاد با محاسن امام خميني و امام خامنه اي و سيد حسن نصرالله به خوبي مي بينيم ك صفت محاسن كم شعيب نيز بر دقيقاً احمدي نژاد منطبق است.
4- شعيب ضعيف الجثه و لاغر است :
برخي از محققين برجسته مانند علامه كوراني و شادي فقيه اعتقاد دارند كه شعيب از لحاظ جسمي " نحيل " يعني ريزنقش و لاغر است ، ظاهرا عبارت " نحيف " هم براي توصيف مشخصه جسمي شعيب به كار رفته است ، از سويي ديگر روايتي ديگر داريم كه شعيب را " ربعه " يعني متوسط القامه توصيف مي كند(حديث شماره 20) ولي آنچه غالب و مورد توافق است لاغر و ريزنقش بودن شعيب است.
اشاره به لاغر بودن شعيب در كتاب عصر ظهور
صفت لاغر بودن و كوچك الجثه بودن شعيب در سايتهاي عربي و اعتقاد شادي فقيه
صفت نحيف و لاغر براي شعيب در سايتهاي عربي
http://vb.svalu.com/11/bft17760/
لاغر و ريز نقش و نحيل بودن دكتر احمدي نژاد در نگاه اول مشخص است
تطبيق اين صفت جسمي بر احمدي نژاد نياز به مرور عكسهاي احمدي نژاد ندارد ؛ لاغر و ريز نقش بودن احمدي نژاد براي آناني كه يك بار او را ديده باشند كاملاً مشهود است.
5- صاحب اراده اي بسيار قوي بوده و شكست ناپذير است
بصيرت و يقين و اراده خلل ناپذير و محكم شعيب بن صالح
در نسخه عربي كتاب عصر ظهور / علامه كوراني
اين صفت شعيب از احاديث 20 و 24 كه بيان مي دارند كه "كسي در برابر او نمي ايستد مگر اينكه كشته مي شود " و " اگر با كوهها درگير شود آن را منهدم كرده و مي گذرد" ، استخراج مي شود ، همچنين چند روايت ديگر مانند روايت 21 ، 22، 23 و ... كه بيان مي دارند شعيب لشگر قدرتمند سفياني را در هم مي شكند مي تواند مبين اين حقيقت باشد. قطعاً احاديث اخير بيان كننده قدرت فوق العاده و شگف انگيز جسماني شعيب نيست زيرا روايات او را " نحيل " و " نحيف" مي دانند پس اين قدرت شگفت انگيز شعيب بايد قدرت روحي و شخصيتي و اراده مستحكم او باشد .
علامه كوراني و شادي فقيه محققين برجسته اي كه در مورد شعيب تحقيق كرده اند اين صفت قدرتمندي شعيب را مربوط به روح و اراده وي مي دانند و آن را با " تصميم لا يلين " يعني " ارده اي خلل ناپذير" و " تصميم تغييرناپذير" بيان مي دارند.
بصيرت و يقين بالاي شعيب در سايتهاي عربي و اعتقاد شادي فقيه
عبارت " لو قاتل الجبال لهدها " (اگر با كوهها درگير شود آنها را منهدم مي كند) مثالي عالي براي نشان دادن اراده پولادين و مستحكم شعيب مي باشد.
حال ببينيم آيا اين اراده پولاديني كه روايات براي شعيب ذكر مي كنند ، تا چه اندازه در دكتر احمدي نژاد وجود دارد.
با اندكي تامل آشكار مي گردد يكي از صفات بسيار بارز شخصيتي دكتر احمدي نژاد اراده پولادين و قدرتمند و خلل ناپذير اوست كه دوست و دشمن به آن اعتراف دارند. اتخاذ برخي تصميمات جسورانه عظيم در حوزه اقتصادي مانند سهمينه بندي بنزين ، طرح تحول اقتصادي،(به خاطر دشواري اين طرح ها ، دولتهاي قبلي حتي فكر اجراي آن را هم نمي كردند! ) و تصميم قاطع احمدي نژاد براي اجراي آنها ، چند دوره سفرهاي بسيار فشرده استاني و در كل درافتادن با اژدهاي هفت سر مفاسد و درگيري با كوه عظيم مشكلات و متلاشي كردن و گذر از آن به روشني اين صفت برجسته دكتر احمدي نژاد يعني اراده خلل ناپذير و مثال زدني را نشان مي دهد.
اين مرد شجاع و سختكوش و هوشمند را به رياست جمهورى اسلامى ايران منصوب ميكنم.
احمدي نژاد با هوشمندي و بصيرت تمام ، نقشه هاي مستكبران و كفار در مورد ايران اسلامي را نقش بر آب كرد در حالي كه تمام جهان ناظر بر اين رويارويي و قدرت ايران و احمدي نژاد بودند.
قدرت نمايي تاريخي احمدي نژاد در برابر آمريكا
يكي از وقايع مهم بهار 89 تهديد آمريكا به حمله هسته اي به ايران بود كه بازتابهاي فراواني داشت و تا مدتها خبر اول بسياري از رسانه ها بود ، همزمان با تهديد آمريكا به حمله هسته اي دكتر احمدي نژاد كه در سفر استاني به سر مي برد طي سخنراني ،پاسخ بسيار محكمي به تهديدات آمريكا داد ، پاسخي كه يادآور جمله معروف و تاريخي امام راحل(ره) بود ، صلابت ، شجاعت و استحكام احمدي نژاد در پاسخ به تهديد آمريكا با توجه به اهميت موضوع بازتابهاي گسترده اي در جهان داشت.
جمله تاريخي حضرت امام(ره): آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند
ايستادگي و قدرت احمدي نژاد در نگاه جهانيان
http://www.abc.net.au/news/stories/2007/06/04/1941159.htm
توضیحی کوتاه در مورد ایستادگی رییس جمهور به خاطر مسایل هسته ای
اين صفت " تصميم تغييرناپذير" دكتر كه ريشه در استحكام و يقين او به درستي راهش دارد بسياري از مخالفان كه از نفوذ و تاثيرگذاري بر احمدي نژاد مايوس شدند او را به ديكتاتور خواندند ولي هيچ كدام جوابي براي اين سوال نداشتند كه كدام ديكتاتور در طول تاريخ اينگونه در مقابل مردم خويش خاكسار و متواضع است كه به كرات دست محرومين و مستضعفان را مي بوسد!
6- شعيب صاحب بصيرت و يقين مي باشد
عصر ظهور / علي كوراني / مهدي حقي/ شركت چا پ و نشر بين الملل چاپ دوازدهم/ص 271
در روايات اين صفات مهم براي شعيب به صورت مستقيم ذكر نشده است اما محققين برجسته بنا بر دلائلي اين صفات را نيز از صفات شعيب بن صالح دانسته اند كه ما نيز بررسي مختصري بر روي اين صفات خواهيم داشت.
صفت برجسته بصيرت و يقين يكي از صفات عمومي ياوران امام عصر(عج) مي باشد كه قطعاً بايد در شخصيت شعيب بعنوان فرمانده لشگر حضرت در درجات بالايي وجود داشته باشد. البته مي توان از " حركت به سمت بيت المقدس" بعنوان مركز مهم تحولات آخرالزمان و همچنين" تمركز بر زمينه سازي براي ظهور" كه در روايات بعنوان صفات شعيب به چشم مي خورد (و در ادامه آنها را بررسي خواهيم كرد)از جلوه هاي درخشان بصيرت و يقين شعيب نام برد.
آنچه روشن است ميزان استحكام تصميمات و اراده انسان به ميزان بصيرت و يقين او بستگي دارد و شعيب بعنوان فردي كه اراده اي خلل ناپذير داشته و تصميماتش تغيير ناپذير است(به علت يقيني كه به درستي آنها دارد) ، قطعاً بايد داراي درجات بالايي از بصيرت و يقين باشد.
آيا بصيرت و يقين در وجود احمدي نژاد برجسته است؟
اذعان جهان و دشمنان قسم خورده به هوشمندي و بصيرت دكتر
كتاب ابوالهل هسته ای تهران:احمدی نژاد و دولت ایران"
نويسنده در اين كتاب دکتر احمدی نژاد را بزرگترین تهدید برای جهان می داند و لزوم مقابله با او را به خاطر اینکه خواستار محو اسراییل است و همچنین به دلیل شتاب بخشیدن به فعالیت های هسته ای بیان می دارد
البته اذعان می دارد که دکتر با هوشمندی افکار عمومی دنیا را به نفع خود تغییر داده است
http://www.amazon.com/Nuclear-Sphinx-Tehran-Mahmoud-
يكي از صفات بارز احمدي نژاد داشتن تحليلي عالي از شرايط است كه خود اين موضوع زاييده بصيرت مي باشد ، حركت شگفت انگيز احمدي نژاد در سال 84 برپايه تحليلي صورت گرفت كه همه چيز ظاهراً خلاف آن را نشان مي داد و تمام 6 رقيب او تحليل ديگري از شرايط داشتند ، اما جهان شاهد بود كه درك صحيح شرايط اجتماعي- سياسي ايران و حركت به سمت فضاي آرماني كاملاً منطبق بر واقعيت بود چيزي كه كمتر كسي توان درك آن را داشت.
همچنين يكي از مدالهاي درخشاني كه ولي امر مسلمين در مراسم تنفيذ در سال 88 دكتر احمدي نژاد را مفتخر به آن كرد ، صفت " هوشمندي" بود كه به طور مستقيم با بصيرت و يقين هر انساني مرتبط است و نشان دهنده وجود درجات بالاي بصيرت در وجود دكتر مي باشد. يقين به صحت راه ، يقين به پيروزي و نزديك بودن آن و ... همه و همه در وجود دكتر احمدي نژاد در عالي ترين درجاتش موج مي زند.
اما در مورد صفت نظامي بودن شعيب :
هيچ روايتي وجود ندارد كه اين موضوع را ذكر كرده باشد ، اما محققيني چون علامه كوراني و شادي فقيه شعيب را واجد اين صفت مي دانند ، شايد اين اعتقاد از آنجا نشات گرفته باشد كه شعيب فرماندهي لشگر سيدخراساني و امام زمان(عج) را به دست گرفته و پيروزيهاي درخشاني كسب خواهد نمود ، و البته صفات درخشاني چون اراده تزلزل ناپذير و روحيه قدرتمند شعيب در ايجاد اين تلقي موثر بوده است. در هر حال با وجود اعتقاد برخي محققين بر نظامي برجسته بودن اما هيچ سند روايتي (حتي ضعيف) در اين رابطه در دست نيست.
هرچند احمدي نژاد بعنوان يك نيروي نظامي فعال در جبهه هاي حق عليه باطل حضور داشته است اما بعنوان فرد با سابقه نظامي درخشان مطرح نيست هرچند برخي مواضع صريح و موضع گيريهاي او باعث شده است افراد برجسته اي مانند كاسترو گمان كنند كه او سابقه نظامي گري درخشاني دارد.
البته شادي فقيه نويستند كتاب " احمدي نژاد و انقلاب جهاني پيش رو " حضور احمدي نژاد بعنوان پاسدار در دهه 60 را به عنوان همان پيشينه نظامي شعيب تلقي مي كند.
اما حقيقت اين است كه حديثي وجود ندارد كه اين صفت نظامي بودن شعيب را به طور صريح مورد اشاره قرار دهد ، نكته قابل توجه اين است كه اينك احمدي نژاد بعنوان رياست جمهوري ايران بعنوان محتمل ترين فردي كه در صورت آغاز جنگ و درگيري از طرف ولي امر مسلمين به عنوان فرمانده كل قوا منصوب مي گردد ، همان چيزي كه در دوران دفاع مقدس نيز رخ داد.
حضور بسيار فعال و تهاجمي احمدي نژاد از ابتداي ظهورش تا كنون در كش وقوس ميان جبهه حق و باطل ، تشكيل پيكان حمله به دشمن با تهاجمات مكرر او به اسرائيل و استكبار همه و همه نشان مي دهد كه احمدي نژاد كه اينك در آستانه ظهور در كانون درگيريها و جنگ لفظي حق و باطل قرار دارد ، در صورت آغاز درگيريها نيز بعنوان نقطه مركزي اين درگيريها به فرماندهي سپاه سيدخراساني منصوب خواهد شد.
به عبارت ديگر احمدي نژاد اينك نيز در جنگ نرم بعنوان فرمانده لشگر سيدخراساني حمله تاريخي و حركت تهاجمي خويش در برابر دشمنان را آغاز كرده است چيزي كه دوست و دشمن به خوبي به آن اذعان دارند بي شك با وجود اين فرماندهي احمدي نژاد در جنگ نرم پذيرش فرماندهي لشگر سيد خراساني در جنگهاي سخت دوران ظهور چندان مشكل نبوده و كاملاً طبيعي و قابل قبول است.
احمدي نژاد اينك به بزرگترين فرمانده نظامي- امنيتي منطقه تبديل شده است!
جلوه اي از فرماندهي و قدرت و تدبير نظامي احمدي نژاد كه جهان را متحير كرد!
در زمستان 88 رژيم صهيونيستي در اقدامي خصمانه سوريه را در چند نوبت تهديد به حمله و اشغال نظامي نمود و اين مواضع اسرائيل با تاييد ضمني آمريكا همراه بود ، موجي از نگراني مسئولان سوريه و برخي كشورها را فراگرفت ، دكتر احمدي نژاد كه در ان زمان در سفر استاني خراسان جنوبي و شهر بيرجند بود در سخنراني مردمي تهديد هاي بسيار سنگين و شديدي را متوجه اسرائيل كرد و در هيبت يك فرمانده نظامي بزرگ منطقه اي گفت : به مردم منطقه گفته ام آماده باشند ، اگر اسرائيل حماقتي بكند ، بدون شك نابود خواهد شد ، احمدي نژاد در ادامه با عامدانه كوتاه تر كردن سفر استاني خود راهي تهران شد و از فرودگاه عازم دمشق گرديد ، از طرفي ديگر سيد حسن نصرالله نيز در اقدامي متهورانه در اين اجلاس نظامي امنيتي بسيار مهم به همراه سران گروههاي مقاومت فلسطين حضور يافت و در اين نشست امنيتي نظامي بسيار مهم پيمان دفاعي مشتركي بين اعضاء امضاء شد كه اعضاء تهديد كردند كه در صورت مورد حمله قرار گرفتن هر يك از اعضاي ديگر وارد جنگ خواهند شد.
نشست نظامي - امنيتي دمشق و انعقاد پيمان دفاعي مشترك محور مقاومت بعنوان يه شاهكار امنيتي - نظامي براي احمدي نژاد ثبت گرديده است. اين تدبير درخشان احمدي نژاد به سرعت اسرائيل را به عقب نشيني واداشت.
اهميت اين نشست فوق مهم تا آنجا بود كه اسرائيل بلافاصله از مواضع قبلي عقب نشيني كرد و همه كارشناسان و سياسيون اين موفقيت بزرگ را مرهون تدبير و شجاعت بي نظير دكتر احمدي نژاد مي دانستند.
در واقع دكتر احمدي نژاد در اين مسئله بعنوان يك فرمانده و فرد نظامي برجسته كه تدابير و حركات و موضع گيريش دشمن را به سرعت عقب مي راند ناظران را مبهوت كرد ، شايد به همين علت باشد كه برخي افراد مانند كاسترو گمان مي كنند كه احمدي نژاد با اين پختگي عميقي كه در مسائل رهبري بحرانهاي امنيتي دارد احتمالا بايد گذشته نظامي درخشاني نيز داشته باشد چيزي كه كاسترو در يكي از نوشته هاي معروف خويش بدان اشاره نمود.
در حال حاضر نيز احمدي نژاد در هيبت يك فرمانده جنگي فرامنطقه اي ، در سخنراني هاي خود خبر از طرح هاي سري دشمن براي حمله و اطلاع از آنها مي دهد و با زيركي و هوشمندي خاصي دشمنان را مردد كرده و در موضع ضعف و انفعال قرار مي دهد.
احمدي نژاد را اينك مي توان يكي از بزرگترين فرماندهان نظامي- امنيتي منطقه دانست كه با مواضع و سخنراني هاي خود و افشاء اسرار نظامي كشور ، رفتار دشمن را قدم به قدم كنترل كرده و او را عقب مي راند ، نشست نظامي امنيتي دمشق و انعقاد پيمان دفاعي مشترك محور ماقومت بعنوان يه شاهكار امنيتي - نظامي براي احمدي نژاد ثبت گرديده است.
در يك جمله مي توان گفت شايد احمدي نژاد گذشته نظامي برجسته اي ندارد اما عملاً اكنون به اصلي ترين رهبر نظامي - امنيتي فرامنطقه اي تبديل شده است، كه با تدابير شجاعانه ، زيركانه و مقتدرانه نظامي امنيتي خود در نگاه جهانيان مي درخشد.
پس مي بينيم كه هرچند صفت نظامي بودن براي شعيب در روايات به طور مستقيم ذكر نشده است اما تا همان اندازه اي هم كه محققين بدان اعتقاد دارند به طور كامل و تام و تمامي در احمدي نژاد وجود دارد.
7- نام مستعار او شعيب بن صالح است
اكثر روايات مذكور نام شعيب بن صالح را براي اين سردار بزرگ سيد خراساني و امام زمان(عج) ذكر كرده اند ، به اذعان محققين برجسته به دلايل مختلفي از جمله حفظ جان شعيب اين نام مستعار بوده و نام اصلي اين فرد نيست.
از جمله روايت شماره 13 كه نام وي را " تميم بن صالح " عنوان مي كند و اين مسئله نشان مي دهد كه شعيب بن صالح نام حقيقي اين شخصيت نيست ، مضاف بر اينكه در روايت شماره 24 كه بسياري از خصوصيات ظاهري و شخصيتي اين فرد بيان مي شود ، هيچ ذكري از نام او در ميان نيست و اين شايد بدان معنا باشد كه نام مطرح شده در ساير روايات براي وي اسم حقيقي اين شخصيت نبوده و اسمي مستعار براي حفظ جان اوست.
همچنانكه محققين برجسته اي چون علامه كوراني نيز چنين اعتقادي دارد.
اكثريت قريب به اتفاق محققين اعتقاد دارند نام شعيب بن صالح ، اسمي مستعر براي حفظ جان شعيب است
عصر ظهور / علي كوراني / مهدي حقي/ شركت چا پ و نشر بين الملل چاپ دوازدهم/ص271
علاوه بر آن نامگذاري فلان بن فلان كه در قرنها پيش در ميان اعراب و مسلمانان رايج بود ، از چند قرن پيش منسوخ شده و حتي در ميان اعراب براي نامگذاري از اسم + فاميل استفاده مي شود كه اين مسئله نشان مي دهد قطعا نام " شعيب بن صالح " اسم رمز بوده كه براي اهداف خاصي بكار رفته است و مي تواند نشان دهنده شخصيت و عملكرد مصداق شعيب بن صالح باشد.
خب اگر بپذيريم كه اين نام ، نامي مستعار براي اين فرد است ، به احتمال قوي رمزگشايي از اين نام مي تواند راهي براي رسيدن به مصداق شعيب بن صالح باشد.
با كمي تامل در نام شعيب بن صالح نكات بسيار مهم و قابل توجهي به دست مي آيد كه تا حدود زيادي ما را به مصداق شخصيت شعيب راهنمايي مي كند.
شعيب پيامبري است كه قبل از قيام " موعود پنهان" بني اسرائيل يعني حضرت موسي(كه از ديار خويش متواري شده و بصورت مخفي زندگي مي كند) ، چند سالي او را ياري كرده و مقدمات حركت او را فراهم مي آورد.
رمز گشايي از اسم شعيب بن صالح
شعیب بن صالح همان مردی است که مدتی قبل از ظهور حضرت بقیةالله(عج)در ایران ظاهر میشود و با فرماندهی نیروهای ایرانی به رهبری جناب سیدخراسانی با لشکر سفیانی در عراق به نبردی سنگین میپردازد و آن را مزمهل میکند.مردی ریزنقش(النحیل)، گندمگون(الأسمر) با محاسن کم رویش(خفیف اللحیة) که پس از ظهور حضرت مهدی(عج) توسط ایشان به فرماندهی کل سربازان ایشان منصوب میگردد و افتخار فتح قدس را پیدا میکند.
پرواضح است که به دلیل سنگین بودن امتحان الهی شعیب بن صالح نامی رمزی میباشد که باید در موقع خود توسط منتظران رمزگشایی گردد.
با توجه به نشانه هایی که برای این شخصیت ذکر شده و قرائن بسیار دیگر،به اعتقاد ما آقای دکتر احمدی نژاد همان شعیب موعود میباشند.بنابراین در این مقاله سعی شده تا جایی که عقلمان میرسد از «شعیب بن صالح» رمزگشایی کنیم.
الف)شعیب از نظر لغوی:
شعیب کلمه ای عربی است که از ریشه شعب به معنای مردم گرفته شده است.کسانی که به زبان عربی آشنایی دارند به خوبی میدانند که وزن«فُعَیل» برای تصغیر اسم به کار میرود.در حقیقت ریشه«شعب»وارد وزن«فُعَیل» شده و کلمه «شُعَیب» را میسازد.تصغیر اسمها در عربی به منظور مختلفی به کار میروند.یکی از پرکاربرد ترین آنها برای «تحبیب» است که شعیب هم به همین دلیل مصغر شده است.
بنابراین شعیب از نظر لغوی به معنای فردی مردمی و محبوب است.
مردم عاشقانه رئیسجمهور محبوبشان را در بر میگیرند
ب)تطابق عجیب ویژگیهای حضرت شعیب(ع) در قرآن با دکتر احمدی نژاد:
1. حضرت شعیب(ع)،مردی از جنس مردم:حضرت شعیب(ع) از انبیاء بزرگ الهی است که در سوره های هود،اعراف،عنکبوت، شعراء و قصص درباره ایشان آیاتی ذکر شده.یکی از چیزهایی که در آیات مربوط به ایشان توجه افراد را به خود جلب میکند اینست که هرجا از برانگیخته شدن ایشان به سمت قوم مدین(نام قوم حضرت شعیب(ع))سخن به میان آمده از ایشان به عنوان برادر آن قوم یاد شده است.به آیات زیر توجه کنید:
وَ إِلىَ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا.....(اعراف/85)و به سوی (قوم)مدین برادرشان شعیب را فرستادیم.....
(هود 84)
وَ إِلىَ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ.....
و به سوی(قوم)مدین برادرشان شعیب را فرستادیم. گفت ای قوم من خدارا بپرستید......
وَ إِلىَ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا فَقَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُواْ الله.....(عنکبوت36): و به سوی(قوم)مدین برادرشان شعیب را فرستادیم. گفت ای قوم من خدارا بپرستید......
آنطور که بنده در تفاسیر دیده ام دلیل اینکه از حضرت شعیب به عنوان برادر یاد شده این است که ایشان پیامبری بوده که از متن مردم برانگیخته شده.بر خلاف برخی از پیامبران مانند حضرت رسول(ص) که از خانواده بزرگان بنی هاشم بودند ویا حضرت ابراهیم(ع)که عموی ایشان از اشراف بود ویا حضرت سلیما ن(ع)و.....
در حقیقت این آیات بیانگر صمیمیت زیاد میان حضرت شعیب(ع) و قوم ایشان است.
همانطور که همه میدانیم شعار انتخاباتی آقای احمدی نژاد مردی از جنس مردم و فرزند ملت بود.ایشان فردی هستند که به هیچ جناح سیاسی خاصی وابستگی ندارند و به طور کامل از متن مردم برآمده اند.رابطه ایشان با مردم بسیار صمیمانه است.همانطور که بارها تصاویر آن را دیده ایم؛ایشان به گونه ای در میان مردم حضور پیدا میکنند که انگار نه انگار شخص دوم مملکت اند.
ایشان به گونه ای در میان مردم حضور پیدا میکنند که انگار نه انگار شخص دوم مملکت اند.
2.جلوگیری از توزیع ناعادلانه منابع بین مردم،از رسالتهای اصلی حضرت شعیب(ع):کسانی که با قصص انبیاء در قرآن آشنایی دارند به خوبی میدانند که هر جا در قرآن سخنی از حضرت شعیب(ع) به میان آمده به نظر میرسد که یکی از بزرگترین رسالتهای ایشان اعتراض به نحوه توزیع ناعادلانه اقتصادی است.به آیات زیر توجه کنید:
«وَ إِلىَ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَاهٍ غَيرُْهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَ الْمِيزَانَ وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَ لَا تُفْسِدُواْ فىِ الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَالِكُمْ خَيرٌْ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِين»
و بر مردم مدين برادرشان شعيب را فرستاديم. گفت: اى قوم من، اللَّه را بپرستيد، شما را خدايى جز او نيست، از جانب پروردگارتان نشانهاى روشن آمده است. پيمانه و ترازو را تمام ادا كنيد و به مردم كم مفروشيد و از آن پس كه زمين به صلاح آمده است در آن فساد مكنيد، كه اگر ايمان آوردهايد، اين برايتان بهتر است.(اعراف85)
وَ يَاقَوْمِ أَوْفُواْ الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَ لَا تَعْثَوْاْ فىِ الْأَرْضِ مُفْسِدِين
اى قوم من، پيمانه و ترازو را از روى عدل، كامل ادا كنيد و به مردم چيزهايشان را كم مدهيد و چون تبهكاران در زمين فساد مكنيد(هود85)
أَوْفُواْ الْكَيْلَ وَ لَا تَكُونُواْ مِنَ الْمُخْسِرِينَ-
وَ زِنُواْ بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيم
وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَ لَا تَعْثَوْاْ فىِ الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
پيمانه را تمام بپردازيد و كمفروشى مكنيد
و با ترازوى درست وزن كنيد
به مردم كم مدهيد و بىباكانه در زمين فساد مكنيد(الشعراء 181-183)
همانطور که مشاهده میکنید حضرت شعیب(ع) بارها نسبت به ناعادلانه بودن وضع اقتصادی جامعه،به مرفهین آن هشدار داده و سعی در اصلاح آن نموده است.
اما تجلی این روحیه در جامعه ما در دولت آقای دکتر احمدی نژاد رخ داد.به طور عمده این روحیه عدالت محوری در زمینه اقتصادی در این دولت را میتوان به دو بخش عمده تقسیم کرد:
آ)هدفمند کردن یارانه ها: توزیع عادلانه منابع بین مردم؛شسته رفته ترین تعریفی است که میتوان درباره این طرح کرد.امروز،توزیع منابع در جامعه بسیار ناعادلانه است.دهکهای بالای جامعه چندین برابر دهکهای پایین از یارانه های دولتی بهره مند میشوند.طرح هدفمند کردن یارانه ها که بزرگترین و سنگینترین طرح اقتصادی نیم قرن اخیر در کشور است برای پایان دادن به این وضع ناعادلانه تدوین شده است.دکتر احمدی نژاد از همان ابتدای اعلام کاندیتاتوری ریاست جمهوری در سال 1384 نسبت به وضع ناعادلانه اقتصادی در جامعه معترض بوده و اجرای طرح توزیع عادلانه منابع را جزو اولویتهای خود برمیشمرد.گویی این آیه که حضرت شعیب خطاب به قوم خود گفت در کلام ایشان متجلی گشت که:« وَ زِنُواْ بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيم
وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَ لَا تَعْثَوْاْ فىِ الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ»
.مقام معظم رهبری هم در دیدار با هیئت دولت در سال 1384 از آقای احمدی نژاد به خاطر شعار عدالت محوری دولت نشکر و قدردانی کردند.
سرانجام لایحه هدفمند کردن یارانه ها پس از دهها هزار ساعت-نفر کار کارشناسی توسط دولت به مجلس تحویل داده شد و پس از کش و قوسهای بسیار زیاد بین دولت و مجلس،تصویب شد.این در حالی است که در دولت گذشته با وجود اینکه توسط مجلس در اجرای این طرح به دولت اختیار کامل داده شده بود؛اما به دلیل سنگین بودن آن،عملی نشد.
ب)مبارزه با مفاسد اقتصادی: یکی از درخشانترین برگهای دولت آقای احمدی نژاد مبارزه با مفاسد اقتصادی،باندهای ثروت و قدرت ودست اندازان به بیت المال مسلمین است.بسیاری از کارشناسان بر این عقیده اند که یکی از علتهایی که برخی از خواص با احمدی نژاد دشمنی میکنند جلوگیری ایشان از دست اندازی آنها به بیت المال است.مقام معظم رهبری در دیداری با هیئت دولت فرمودند:روش این دولت به گونه ای است که اگر کسی بخواهد به بیت المال دست اندازی کند دجار وحشت میشود.اوج این روحیه در مناظره تاریخی دکتر با موسوی متجلی شد که دکتر در آن بدون ذره ای ترس به افشاگری علیه دست اندازان به بیت المال پرداخت.
دکتر احمدی نژاد:طبق برآوردی که کردیم؛دولت باید دوسوم انرژی خود را به طرح تحول اقتصادی اختصاص دهد،اما با این حال ما مصممیم این طرح را عملی کنیم.
3.تهمت دروغگویی به حضرت شعیب(ع): مرفهین مدین که سخنان حضرت شعیب(ع) را بر خلاف منافع خود میدیدند نسبت دروغگویی را به ایشان وارد کردند و بر آن اصرار ورزیدند.آیات زیر به خوبی بیانگر این مطلب است:
الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْبًا كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْبًا كاَنُواْ هُمُ الْخَاسِرِين
آنان كه شعيب را به دروغگويى نسبت دادند، گويى كه هرگز در آن ديار نبودهاند.[طبق تفسیر المیزان این نشانه وطن فروشی مخالفان شعیب(ع)است] آنان كه شعيب را به دروغگويى نسبت دادند خود زيان كردند. (اعراف-92)
وَ مَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَ إِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِين
تو نيز بشرى همانند ما هستى و مىپنداريم كه دروغ مىگويى(الشعراء-186)
هنوز یادمان نرفته که چقدر به جناب آقای احمدی نژاد تهمت دروغگویی زدند.جریان مخالف ایشان شعار«مرگ بر این دولت مردمفریب»را جزو شعارهای اصلی خویش قرار داد.میرحسین موسوی در برنامه های تبلیغاتی خود که از صدا و سیما پخش میشد صراحتا دکتر را دروغگو مینامید.مخالفان آنقدر بر طبل این تهمت کوبیدند که خود آقای احمدی نژاد به کنایه گفت:آنقدر احمدی نژاد را دروغگو خطاب کرده اند که اگر گفت ماست سفید است بدانید که دروغ میگوید وماست سیاه است!
4.مخالفان حضرت شعیب(ع) ادعا میکردند که برنامه ها و سیاست های ایشان بسیارزیانبار است:
مخالفان حضرت شعیب(ع) برای اینکه مردم را از پیروی ایشان باز دارند ادعا میکردند که هر کس از شعیب پیروی کند زیانکار خواهد بود:
وَ قَالَ المَْلَأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئنِِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكمُْ إِذًا لَّخَاسِرُون
مهتران قومش كه كافر بودند، گفتند: اگر از شعيب پيروى كنيد سخت زيان كردهايد(اعراف-90)
320000 تیتر نادرست به منظور تخریب دولت و شخص رئیسجمهور در مدت تنها 4سال در روزنامه ها وسایتهای زنجیره ای یک هدف را دنبال میکردند و آن هم اینکه وانمود کنند که وجود رئیسجمهوری مانند احمدی نژاد برای کشور ما جز ضرر و زیان نمیتواند به ارمغان بیاورد.این رسانه های زنجیره ای آنقدر فضا را سیاه کردند که مقام معظم رهبری فرمودند:این فضای بیبندوباری سیاسی به وجود آمده علیه دولت چیزی نیست که خداوند به همین سادگی آن را ببخشد.
کافی است تنها یکبار به رسانه های حافظ منافع استکبار رجوع کنید و ببینید همانهایی که در طول دو قرن هر ظلم و ستمی که میتوانستند به ملت ما تحمیل کردند؛حال چگونه قربان چشم و ابروی مردم ایران میروند و سیاستهای دولت را زیانبار میخوانند و مردم را از آنها بر حذر میدارند.
هجمه گسترده رسانه های دشمن علیه دکتر احمدی نژاد
5.خرافاتی خواندن حضرت شعیب(ع) توسط مخالفین:به آیه زیر توجه کنید:
قَالُواْ يَشُعَيْبُ أَ صَلَوتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّترُْكَ مَا يَعْبُدُ ءَابَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فىِ أَمْوَالِنَا مَا نَشَؤُاْ إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيد
گفتند: اى شُعيب، آيا نمازت به تو فرمان مىدهد كه ما آنچه را پدرانمان مىپرستيدند ترك گوييم، يا در اموال خود آن چنان كه خود مىخواهيم تصرف نكنيم؟ به راستى تو مردى بردبار و خردمند هستى(هود-87)
واضحترین چیزی که در این آیه نمود پیدا کرده،استهزاء اعتقادات حضرت شعیب(ع) توسط مخالفان ایشان است.آنجا که میگویند:« أَ صَلَوتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّترُْكَ مَا يَعْبُدُ ءَابَاؤُنَا...».
اگر به تفاسیر مراجعه کنید خواهید دید که قریب به اتفاق آنها دلیل این حرف مخالفان را استهزاء اعتقادات و اعمال حضرت شعیب(ع) میدانند.اصلا حالت کنایی از لحن آیه مشخص است:-آیا نمازت به تو فرمان میدهد!!!؟
جناب آقای احمدی نژاد با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 گفتمان جدیدی را وارد عرصه سیاست کرد که هسته اصلی آن بحث مهدویت است.حال کافی است اندکی به رسانه های بیگانه یا روزنامه های زنجیره ای مراجعه کنید تا ببینید چقدر نسبت خرافاتی بودن به آقای احمدی نژاد وارد شده است.مخالفان آنقدر درباره این امر افراط کردند که مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه 29 خرداد نسبت به آن هشدار دادند و خرافاتی خواندن رئیسجمهور را کاری بسیار غیر اخلاقی دانستند.
6.تحقیر بسیار شدید حضرت شعیب(ع) توسط مخالفان:هرگاه باطل در برابر منطق بسیار نیرومند جبهه حق قرار میگیرد سعی میکند با تحقیر جبهه حق رسوایی خود را بپوشاند. حضرت شعیب(ع) هم از این کار غیر اخلاقی جبهه باطل در امان نماند:
قَالُواْ يَاشُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِّمَّا تَقُولُ وَ إِنَّا لَنرََئكَ فِينَا ضَعِيفًا وَ لَوْ لَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَ مَا أَنتَ عَلَيْنَا بِعَزِيز
گفتند: اى شعيب! ما بسيارى از حرفهاى تو را نمىفهميم. ترا در بين خود ناتوان مىبينيم. اگر به خاطر بستگانت نبود، سنگسارت مىكرديم و تو نزد ما عزيز و محترم نيستى.(هود-۹۱)
حالا تفسیر این آیه شریفه را از المیزان میخوانیم تا تحقیر کردن حضرت شعیب(ع) توسط مخالفان ایشان بهتر برای ما متجلی شود:
«آوردن كلمه" فقه" در اينجا بليغتر از كلمه" فهم" و قوىتر از آن است و كلمه" رهط" به معناى قوم و عشيره است. و بعضى «3» گفتهاند: اين كلمه شامل سه نفر تا هفت و يا تا ده نفر مىشود، پس اينكه كلمه" رهط" را آوردند اشاره كردهاند به كمى قوم و خويش شعيب و اينكه قوم و خويش آن جناب كارى از دستشان بر نمىآيد و كلمه" رجم" به معناى سنگباران كردن كسى است..
بعد از آنكه جناب شعيب (ع) با مردم خود اجتماع كرده و آنان را با حجت خود مجاب كرد مردم ديدند در مقابل گفتار منطقى او هيچ حرف حسابى ندارند و به هيچ وجه نمىتوانند از راه استدلال او را ساكت كنند لا جرم نخست گفتند كه: بسيارى از گفتههاى او براى آنان نامفهوم است و معلوم است كه اگر به راستى كلام گويندهاى براى شنوندهاش مفهوم نباشد قهرا كلامى لغو و بى اثر خواهد بود و اين سخن آنان كنايه از اين بود كه اى شعيب! تو حرفهايى مىزنى كه هيچ فايدهاى در آن نيست..
آن گاه دنبال آن گفتند:" وَ إِنَّا لَنَراكَ فِينا ضَعِيفاً- و ما تو را در بين خود ضعيفمىبينيم" يعنى اگر تو شخص نيرومندى بودى ما ناگزير مىشديم به فهم خود فشار بياوريم تا كلام نامفهوم تو را بفهميم ولى تو در بين ما نيرومند نيستى و ما مجبور نيستيم كلام نامفهوم تو را بفهميم و به فهميدن آن اهتمام ورزيم و آن را بشنويم و قبول كنيم، بلكه ما تو را در بين خود فردى ضعيف مىدانيم كه نه به دستوراتش اعتنايى هست و نه به سخنانش..
قوم شعيب (ع) بعد از درماندن در مقابل منطق او، به او گفتند:[ تو را ضعيف و بى ياور مىبينيم!]، و او را تهديد به قتل كردند.
و آن گاه تهديدش كردند كه:" وَ لَوْ لا رَهْطُكَ لَرَجَمْناكَ" يعنى اگر ملاحظه اين عده قليل از بستگانت نبود تو را بطور يقين سنگسار مىكرديم، ولى ما ملاحظه جانب اين چند نفر خويشان تو را مىكنيم و متعرض تو نمىشويم. و اگر بستگان او را رهط (يعنى عدهاى كم) خواندند براى اين بوده كه اشاره كرده باشند به اينكه اگر روزى بخواهند او را به قتل برسانند هيچ باكى از بستگان او ندارند و اگر تا كنون دست به چنين كارى نزدهاند در حقيقت نوعى احترام به بستگان او كردهاند.
سپس دنبال آن تهديد اضافه كردند كه:" وَ ما أَنْتَ عَلَيْنا بِعَزِيزٍ" تا آن تهديد يعنى جمله" لَوْ لا رَهْطُكَ" را تاكيد كرده، فهمانده باشند كه تو در بين ما قوى نيستى و مقامى منيع ندارى، آن قدر محترم نيستى كه رعايت جانبت از كشتنت باز بدارد نه، اگر بخواهيم به بدترين وجه كه همان سنگسار باشد تو را مىكشيم و تنها چيزى كه تا كنون ما را از اين كار باز داشته رعايت جانب بستگان تو بوده، پس خلاصه گفتار اهل مدين اين شد كه خواسته بودند جناب شعيب را اهانت نموده بگويند: ما هيچ اعتنايى به تو و سخنان تو نداريم و تنها بخاطر رعايت جانب بستگانت تا كنون متعرض تو نشدهايم.»
همان طور که در تفسیر المیزان آمده جبهه باطل چون در مقابل استدلال قوی حضرت شعیب(ع) توان ایستادن ندارد به تحقیر و توهین روی آورده است.اما درمورد دکتر احمدی نژاد:
-ترک اجلاس دوربان2 توسط دولتهای حامی نظام سلطه به هنگام افشاگریهای مستدل دکتر احمدی نژاد بر علیه صهیونیسم.
-ترک سالن اجلاس سازمان ملل توسط حامیان نظام سلطه به هنگام سخنرانی دکتر احمدی نژاد
-ساخت کلیپهای هجو آمیز علیه دکتراحمدی نژاد به تعداد زیاد و پخش آن در فضای اینترنت
-ارسال پیامکهای اهانت آمیز علیه دکتر احمدی نژاد به تعداد بسیار زیاد
-ایجاد موج اهانت و هجو دکتر احمدی نژاد توسط رسانه های ضدانفلاب خارجی و رسانه های همسوی داخلی تا مرز توهین و فحاشی مستقیم به نماینده ملت
و
.
.
.
اینها گوشه ای از سناریوی توهین و تحقیر رئیسجمهور محبوب بود که توسط دشمن کلید خورد.در اجلاس دوربان2 وقتی نمایندگان دولتهای حامی نظام سلطه به هنگام سخنان مستدل دکتر احمدی نژاد در محکومیت صهیونیسم؛اجلاس را ترک کردند گویی این آیه شریفه متجلی شد که دشمنان خطاب به شعیب بن صالح میگویند :« يَاشُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِّمَّا تَقُولُ وَ إِنَّا لَنرََئكَ فِينَا ضَعِيفًا»
تلاش صهیونیستها برای ممانعت از سخنرانی دکتر احمدی نژاد در اجلاس دوربان2 با استفاده از سلاح تحقیر
7. بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيرٌْ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِين:هرگاه این آیه شریفه را میخوانیم ناخودآگاه به یاد مهدی فاطمه(ع) میفتیم.هر سال در نیمه شعبان این آیه شریفه را بر درودیوار محل و مسجد میبینیم.احادیث زیادی هم شنیده ایم که بقیت الله در این آیه تفسیر به وجود مبارک حضرت مهدی(عج) میشود.برای مثال امام باقر(ع) میفرمایند:« نخستين سخنى كه قائم علیه السلام پس از قيام خود مىگويد اين آيه است" بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ" سپس مىگويد منم بقية اللَّه و حجت و خليفه او در ميان شما، سپس هيچكس بر او سلام نمىكند مگر اينكه مىگويد: السلام عليك يا بقية اللَّه فى ارضه»
جناب آقای احمدی نژاد با احیای گفتمان مهدویت این آیه شریفه را در رگهای مردم جاری کرد.هربار که ایشان پیش از آغاز سخنانش دعای فرج را میخواند گویی این آیه شریفه را خطاب به جهانیان فریاد میزند که« بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيرٌْ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ».
اما نکته ای که میخواستم عرض کنم این بود که این آیه شریفه تنها یک بار در قرآن کریم آمده و آنهم از جانب حضرت شعیب(ع) خطاب به قوم خود.
آری.امروز هم شعیبی دیگر این آیه را خطاب به جهانیان فریاد میزند.
ج)شغل حضرت صالح(ع) آهنگری بود:
درمورد قسمت دوم اسم شعيب بن صالح كه " صالح " مي باشد بايد دقت كرد كه صالح در اينجا در نقش پدر براي شعيب مي باشد. كه با بررسي اين بخش نيز به ربط زيبا و پرمفهومي دست مي يابيم .
صالح را چه به مفهوم عام آن يعني نيكوكار بگيريم مي تواند منطبق بر نام پدر احمدي نژاد باشد و چه به معناي خاص ان يعني " صالح پيامبر " باید گفت طبق برخي نقل قولها شغل حضرت صالح(ع) آهنگری بوده است و همانطور که میدانید شغل پدر آقای احمدی نژاد هم آهنگری بوده است.
(با تشكر از دوست عزيزي كه مطلب قرآني اين رمزگشايي را تهيه فرمودند)
نكته اي جالب در پيام تسليت آقا به مناسبت درگذشت پدر احمدي نژاد
نكته اي جالب در پيام آقا وجود دارد و آن صفت " صالح " براي پدر دكتر احمدي نژاد است ، شايد اين مسئله در نگاه اول مهم نباشد ولي بايد دقت داشت كه اولاً معظم له از تمامي مباحث آخرالزمان و ظهور به خوبي مطلع بوده و در ثاني بنا بر برخي مصالح بسياري از حرفهاي خويش را در لفافه و ايماء و اشاره و رمز بيان مي كنند.
با تبريك عيد عظيم نيمه شعبان به همه عزيزان ، قسمت سوم مقاله انشاالله پنج شنبه هفته جاري ارائه خواهد شد. التماس دعا