بعید می دانم در این مسئله که آغاز این فتنه کوچک از برخی حرکات نسنجیده مجلس رقم خورد کمتر کسی شک داشته باشد ، در حالی که دولت دهم که تاییدات و حمایتهای رهبری عزیز را با خود به همراه داشته است ماههای پایانی خود را می گذراند و آفتاب لب بام است ، چه کسانی و با چه انگیزه های نادرستی علی رغم تاکیدات چندباره ولایت عزیز زمینه ساز این واقع تلخ می شوند؟

شدت قبح این حرکت زشت تا بدانجاست که بدانیم ولی امرمسلمین(مدظله) در ماههای پایانی دولت اصلاحات که به اذعان بسیاری در پی کودتای نهان و بلکه براندازی بودند و برخی وزرایش سر از دامان انگلیس و آل سعود درآوردند ، نمایندگان مجلس را به عدم استیضاح و برحذر بودن از تبعات شدید آن در ماههای پایانی فرا می خوانند! و سئوال اینجاست که چرا با این دولت خدمتگزار در لحظات آخر اینگونه برخورد می شود؟

و اینجاست که انسان ایده ساقط کردن دولت دهم قبل از اتمام را به یاد می آورد که زمرمه آن ماههاست در محافل مختلف پیچیده است.

تا اینجا مشخص شد که یک پای این حوادث تلخ در کجا بود اما باید دانست که اینها مجوزی نبود برای اینکه احمدی نژاد صبور و سیاستمدار ، بازی برد- برد طراحی شده در بهارستان را نبیند و عنان از کف بدهد و بشود آنچه نباید بشود ، هرچند دور نشستن و دستور دادن برای ما بسیار آسان است ، بقول دوستی فقط خدا می داند که احمدی نژاد از دست کارشکنی ها و سنگ اندازی های عده ای چه کشیده است و اگر تا کنون در اکثریت قریب به اتفاق مسائل صبور و مظلوم بوده است ، هنری است که از هرکسی برنمی آید اما ای کاش احمدی نژاد در آن روز شوم مجلس نیز همانند روز باشکوه 22 بهمن دم فرو می بست و می گفت به خاطر دل آقا چیزی نمی گویم.

در هرحال این گذشت و اشتباهات دو طرف که در برخی موارد از حد اشتباه فراتر رفت و رنگ و بوی اغراض سیاسی به خود گرفت ، دل مردم ولایتمدار را به دردآورد ، از هر دو دسته ، هرچند با نسبت متفاوت.

اعتراض مردمی فارغ از گروه بندیهای سیاسی و نوعی غیرت ولایی بود

مردمی که حاضرند جان خود و خانواده هایشان را در راه ولایت عزیز ، که جایگاهش را جایگاه نائب ولی عصر(عج) و فرمانش را فرمان امام عصر(عج) می دانند ، فدا کنند ، با حیرت و تاسف شاهد بودند که چه آسان حرمت امر قطعی معظم له با بازیهای سیاسی عده ای و اشتباه عده ای دیگر می شکند و آب هم از آب تکان نمی خورد ، هیچ بزرگواری بیانیه نمی دهد ، هیچ کس اظهار تاسف نمی کند ، هیچ شخصیتی محکوم نمی کند و هیچ اشکی برای مظلومیت ولایت ریخته نمی شود ، خواص بی بصیرت تحریک نشده اند تا موضع بگیرند و رسانه های غوغاسالار هم طعمه دندان گیری  در پی گیری غربت امر ولایت ندارند ...  جز  اشکی پنهان  و خون دلی که در دل امام و امت می نشیند ، کمتر صدایی از کسی شنیده می شود.

و مردم به دنبال فرصتند تا این عقده فروخورده را فریاد بزنند و ناراحتی خود را از وحدت شکنان نشان دهند و مراسم روز 22 بهمن که روز مردم است بهترین زمینه را برای آنان فراهم می سازد اما متاسفانه مردم (که ما هم جزو همان مردمیم)هم در این فتنه کوچک آنچنان که باید وظیفه خود را به درستی انجام نمی دهیم و افراطی صورت می گیرد که اصل قضیه و آن حرکت ارزشمند را زیر سئوال می برد.

نفس شعارهای اعتراضی قابل دفاع ، حرکتهای احساسی مردود

بنده در بازجویی چندساعته و بازداشت یک روزه اخیرم به بازجویم(که در طول دو بازداشت گذشته با او رفیق شده ام و خاطر او برایم عزیز است اما ان شاالله این رفاقت به این صورت دیگر ادامه نداشته باشد! و ای کاش همه بازجوها از کهریزک گرفته تا پرونده امثال ستار بهشتی چنین اخلاق اسلامی داشتند)گفتم که بنده حرکت اعتراضی مردم قم در 22 بهمن را نه کاملاً رد می کنم نه کاملاً تایید ، این حرکت تا زمانی که رنگ و بوی ولایتمداری داشت و اعتراض آرام به بی ولایتی مسئولان با شعار "بصیرت بصیرت" بود ، صحیح و بلکه بسیار عالی بود و به مسئولان گوشزد می کرد که بدانند مردم می فهمند و حرکات آنها را رصد می کنند اما آن حرکت ، زمانی که از این فراتر رفت و رنگ و بوی احساس به خود گرفت و به پرتاب اشیاء منجر شد ، صحیح نبود و کار عده ای هیجان زده بود همچنانکه بعد از رفتن آقای لاریجانی و حضور یک مسئول انتظامی و همچنین آیت الله سعیدی پشت تریبون نیز حرکت نادرست پرتاب اشیاء همچنان ادامه داشت که نشان از منشاء هیجانی آن داشت.

و اشتباه امت حزب الله این بود که باید این احساس را کنترل می کرد و افراد مسئول جلوی اینگونه کارها را که به اصل قضیه ضربه زد و زبان شماتت کنندگان را گشود ، می گرفتند.

و این باید عبرتی باشد برای افراد و گروههای حزب اللهی که در این گونه حوادث خود را متعهد بدانند تا حرکات نادرست و افراطی این عده قلیل ، که مستمسک قرار گرفته و ضربه خواهد زد را کنترل نمایند.

اما عملکرد رسانه ها نیز بسیار زشت و نادرست بود ، مقصر جلوه دادن عامدانه چهره ها و گروههای حامی احمدی نژاد و تنزل دادن این حرکت مردمی به دعوای سیاسی انتخاباتی بی ارزش ، ظلم و جفایی بود که بر امت حزب الله رفت و تکمیل کننده ظلمی بود که رسانه ها با سکوتشان در برابر غربت ولایت در اختلافات اخیر داشتند.

امیدوارم که مسئولان از حادثه 22 بهمن عبرت لازم را گرفته باشند و بدانند که امت به هیچ وجه در برابر لگدکوب شدن امر امام ساکت و بی تفاوت نخواهد نشست.هرچند اکثر رسانه ها را که بعید می دانم عبرت بگیرند و دست از رویه جنجالی خود بردارند بسیاری از این رسانه ها حیات خود را در بستر جنجال و غوغا تعریف کرده اند و چیزی که برایشان نامفهوم است دغدغه های بنیادین دینی - اعتقادی مردمیست.

و اما ما مردم و بچه های بسیجی نیز باید هوشیارتر از قبل باشیم چه بسا یک حرکت ناشایست و افراطی فردی هیجان زده که شاید قصد خاص سیاسی هم نداشته باشد ، بهانه ای بدست سیاست زدگان بدهد تا کلیت یک حرکت درخشان و قابل دفاع را مخدوش کرده و وارونه جلوه دهند تا جایی که برخی ها در همان شهر شایعه کنند که عده ای از اراذل و اوباش به حرم مطهر ریخته اند مردم و مسئولین را کتک زده اند به قرآنها اهانت کرده اند و ... !!!

حزب الله اگر هوشیار نباشد در فتنه های پیچیده و شدید آتی که مطمئنا طراحی های دقیقی پشت سر خواهد داشت ، از این اشتباهات بسیار خواهد داشت و هزینه برخی از این اشتباهات غیرقابل جبران.

اما نکته آخر اینکه آیا حرکت انجام گرفته قداست شکنی حرم مطهر بود فکر می کنم اگر حادثه مذکور برنامه ریزی شده و سازماندهی شده توسط برخی جریانات و گروههای سیاسی و تنها برای اهداف پست انتخاباتی باشد ، چنین چیزی مردود و مصداق حرمت شکنی حرم مطهر می باشد اما اگر این حرکت ، حرکتی ارزشی و در راستای پیگیری اوامر ولایت فقیه که استمرار حرکت انبیاست و جایگاهش ، جایگاه امام معصوم در جامعه اسلامی می باشد ، صورت گرفته باشد ، در این صورت عنوان حرمت شکنی برای آن چندان صحیح به نظر نمی رسد.

حکم آنچه تو فرمایی ، ما بنده فرمانیم

نظر و تحلیل بنده در مورد وقایع اخیر چیزی بود که عرض شد ، اما همه باید منتظر فرمایشات ولی امرمسلمین(مدظله) بمانیم تا هر زمانی که خود صلاح دانست چه در 29 بهمن آتی و چه در فرمایشات بعدی به حوادث اخیر قم اشاره فرماید ، تا بیانات معظم له نوری باشد راهگشا در فتنه ها و حوادث حساس آتی کشور.

هرچند به نظر این حقیر حوادث جاری باید به دقت تشریح می شد و در برابر قسمتهای مثبت و منفی آن مواضع جداگانه گرفته می شد که متاسفانه چنین حساسیتی در بیانات اکثر خواص دیده نمی شود و غالباً کلیت مسئله را نادرست دانسته و برخی محکوم کرده اند ، اما در نهایت در میانه این اختلاف بین حرکت مردمی و نظر خواص ، این نظر مبارک ولایت است که میتواند فصل الخطاب باشد.

ظهور در کوران فتنه هاست ، آیا شدت یافتن فتنه ها بشارت بخش نزدیکی ظهور نیست؟

برخی انتظار دارند و گمان می کنند که ظهور می تواند در بستری از صلح و صفا و عشق و محبت و بدون هرگونه کدورت و درگیری صورت گیرد ، که البته اگر چنین چیزی محقق شود که بسیار عالی و ایده آل است اما متاسفانه غیبت دقیقاً به خاطر نبودن محبت و عشق و عدالت در میان انسانهاست و روشن است که دنیایی که قرنها به ظلم و جور عادت کرده و مستکبرانی که جنایت ملکه آنها شده جز با زور و قدرت مقدس کنار نخواهند رفت ، در درون جامعه اسلامی هم همینگونه است ، کسانی که زندگی و روحیاتشان با آنچه اسلام می خواهد متفاوت و بلکه متضاد است مطمئنا دیر یا زود در برابر حرکت جامعه اسلامی بسوی حاکمیت اسلام راستین خواهند ایستاد و فتنه ها خواهند ساخت و اینگونه است که بروز فتنه در آستانه ظهور امری قطعی و غیرقابل اجتناب است و نباید موجب یاس و سرخوردگی ما را فراهم آورد ، حقیقتی که امام حسین(ع) در ذیل حدیثی شریف بدان پرداخته و وقوع این فتنه ها را بشارت بخش نزدیکی ظهور می داند ، بشارتی که آیت الله امامی کاشانی در کوران فتنه 88 و درست در نمازجمعه 22 خرداد ، در روز انتخابات بیان فرمود ، مبین همین مطلب است :

ظهور بسیار نزدیک است و ما بسیار خوشحالیم...

خطیب موقت نمازجمعه تهران با ذکر روایتی دیگر از امام حسین (ع) یادآور شد : ظهور امام زمان (عج) زمانی رخ می دهد که در جامعه برخی نسبت به برخی دیگر برائت می جویند، اظهار تنفر می کنند، برخی به برخی دیگر آب دهان پرتاب می کنند، بعضی می گویند بعضی دیگر دین ندارند، مسلمان نیستند، بعضی نیز تعدادی دیگر را لعنت می کنند.
وی ادامه داد: امام حسین (ع) در این روایت فرمودند این زمان بهترین زمان برای ظهور امام زمان (عج) و ظهور بسیار نزدیک است. در این زمان نیز ما از اوضاع جامعه ناراحت هستیم ولی از فرمایش امام حسین (ع) مبنی بر ظهور امام زمان (عج) بسیار خوشحالیم.    آیت الله امامی کاشانی ( امام جمعه موقت تهران – ۲۲/۳/۸۸)

شاید حکمت وقوع فتنه های مختلف در آستانه ظهور پالایش و محک خوردن یک به یک یاران حق باشد و شاید واکسینه شدن جامعه اسلامی در آستانه برپایی جامعه مهدوی ، جامعه ای که  باید جایگاه حجت حق در آن استوار و مقدس و دور از هرگونه آسیب و گزند باشد، براستی آیا اینک این عزت روز افزون نائب امام زمان(عج) و حساسیت مردمی در اطاعت اوامر ولایت ، بشارت بخش بسیار نزدیک بودن ظهور نیست؟

مختصری از آنچه گذشت و تشکر و شرمندگی از لطف عزیزان

برخی از دوستان خواستار توضیحاتی پیرامون بازداشت موقت بنده هستند که علی رغم خواست خود ، به احترام عزیزان مختصری عرض می کنم ، بنده غروب چهارشنبه در محل کارم بازداشت شدم ، البته بازداشت آنچنانی نبود یعنی با این پرسنل اطلاعات هم رفیق شده ایم ما ، با سلام و صلوات رفتیم علی رغم میل باطنی! و پنج شنبه حدود 3 بعد از ظهر آزاد شدم ، پیرامون حضور بنده در مراسم 22 بهمن سئوالاتی شد و بنده هم ماوقع را گفتم و آنچه که اعتقاد دارم در مورد چرایی و چگونگی آن ، برخوردها خوب و اسلامی بود اما اصل قضیه یعنی بازداشت یک چهره حامی احمدی نژاد صرف حضور در مراسم مذکور و پیام هایی که ممکن بود در سیاسی بودن اعتراض مردمی به جامعه القاء شود نادرست بنظر می رسید.

البته در میان این برخوردها از سختی هایی ممکن است به خانواده انسان و کودکان وارد شود نمی توان گذشت هرچند این سختی ها در مقایسه با سختی هایی که خانواده شهدا و ایثارگران کشیدند ، هیچ هم نیست ، دوستی دارم که پدرش در حالی که 5 کودک قد و نیم قد داشت از آنها در راه اسلام دل کند ، راهی جبهه ها گردید و شهید شد ، حال، سختی های همسر این شهید و فرزندانی که تا آخر عمر حتی یک بار هم صورت دوست داشتنی پدر را ندیدند و دست مهربان و آغوش گرم او را حس نکردند در نظر بیاورید ، بخدا سختی های ما در این میان هیچ هم نیست.

پس از آزادی ، دیدن نظرات محبت آمیز دوستان و حسن نظر و لطفشان در دعا و توسل برای آزادی بنده واقعا شرمنده و خجالت زده ام کرد ، بنده لیاقت اینها را ندارم ، ای کاش برای آزادی تمام اسیران در بند مخصوصاً در زندانهای مخوف دشمنان از بحرین و عربستان تا یمن و فلسطین و ... که در شرایط بسیار بد و تحت شکنجه ، ماهها بلکه برخی سالهاست عذاب می بینند نیز دعا کنیم و بزودی زود شاهد آزادی آنان باشیم.

................

- پ .ن :

مطلب اخیر خواهر شیدا جاوید(با تشکر از این خواهر گرامی بابت انتشار این مطلب)عجیب و قابل تامل است و نشان می دهد که بشارت نزدیکی ظهور تا چه اندازه با فطرت و باطن انسانها حتی در دنیای کفر و حتی با نداشتن تعلقات ظاهری دینی ، آمیخته و آشناست ، خود بنده با دهها و بلکه صدها مورد از جوانانی که در طی یکی دو سال گذشته نزدیکی ظهور برایشان ملموس و مهم شده و به دقت و حساسیت پیگیر تحولات جاری منطقه و جهان بوده و کلا روحیه جدیدی پیدا کرده اند ، صحبت کرده ام ، قبلاً هم عرض کرده ام بخدا قسم بشارت نزدیکی ظهور با رعایت همه جوانب ، حساسیت ها و آسیب هایش می تواند تحولی عظیم در جامعه و درون انسانها ایجاد کند ، همان نیرو و قدرت و شور و نشاطی که در پایان شب و آغاز روز در هنگام طلوع خورشید در عالم طلبیعت و موجودات جریان می یابد.

از خداوند مهربان می خواهیم که توفیق دهد لیاقت و شایستگی یک منتظر و مبشر و یاور راستین حضرت شدن را پیدا کنیم تا اشعه ای نورانی شویم از خورشید حقیت مهدی فاطمه(عج) ، که علاوه بر بشارت دادن خود بشارت شویم همانند لاله های سرخ شهیدی که رویششان آغاز بهار را نوید می داد و بقول سید شهیدان اهل قلم پانهادن جوانان بسیجی خمینی کبیر به کره خاکی ، خود گواهی بود که دوران ظلمت به پایان رسیده و صبح در راه است

آیا ما نیز خواهیم توانست تا با پالایش درون خود از هواها و نفسانیات ، آینه ای شویم تا خورشید را بر آخرین لحظات تاریکی بتابانیم ؟

به هوش باشیم که اندک راه باقیمانده ، بسیار سخت و دشوار است اما اگر چشمی بر ماه داشته باشیم که روز بروز در خورشید محوتر می شود و چشمی بر چشم معشوق ، با کمترین سختی و بدون گمراهی به صبح روشن ظهور خواهیم رسید... ان شاالله