محرم آمد ماه غم آمد ...

السلام علی من هتکت حرمته:سلام برکسی که حرمتش دریده شد

 

 السلام علی المهتوک الخباء:سلام برکسی که خیمه هایش درهم کوبیده شد

 

السلام علی الشیب الخضیب : سلام بر آن محاسن باخون خضاب شده

 

السلام علی الخد التریب : سلام بر ان گونه خاک آلود   

 

 

توماس ماساريک

‌گرچه کشيشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسيح مردم را متأثر مي‌سازند، ولي آن شور و هيجاني که در پيروان حسين(ع) يافت مي‌شود در پيروان مسيح يافت نخواهد شد و گويا سبب اين باشد که مصائب مسيح در برابر مصائب حسين (ع) مانند پرکاهي است در مقابل يک کوه عظيم پيکر.

واشينگتن ايروينگ (مورخ نويس آمريکايي)

براي امام حسين (ع) ممکن بود که زندگي خود را با تسليم شدن به اراده يزيد نجات بخشد ليکن مسئوليت پيشواي نهضت حيات بخش اسلام اجازه نمي‌داد که او يزيد را به عنوان خلافت بشناسد. او بزودي خود را براي قبول هر ناراحتي و فشاري به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بني‌اميه آماده ساخت. در زير آفتاب سوزان سرزمين خشک و در روي ريگهاي تفتيده عربستان، روح حسين فناناپذير برپاست. اي پهلوان و اي نمونه شجاعت و اي شهسوارمن، اي حسين!

گيبون (مورخ انگليسي)

با آنکه مدتي از واقعه کربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم‌وطن نيستيم، مع ذلک مشقات و مشکلاتي که حضرت حسين (ع) تحمل نموده، احساسات سنگين‌دل‌ترين خوانندن را برمي‌انگيزد، چندانکه يک نوع عطوفت و مهرباني نسبت به آن حضرت در خود مي‌يابد.

توlاس کارلايل (خاورشناس مشهور انگليسي)

 بهترين درسي که از تراژدي کربلا مي‌گيريم اين است که حسين و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددي در جايي که حق با باطل روبرو مي‌شود اهميتي ندارد. پيروزي حسين (ع) با وجود اقليتي که داشت موجب شگفتي من است.

 تاملاس توندون (هندو، رئيس سابق کنگره ملي هندوستان)‌

 اين فداکاريهاي عالي از قبيل شهادت امام حسين (ع)، سطح فکر بشريت را ارتقا بخشيده است و خاطره آن شايسته است هميشه باقي بماند و يادآوري شود.

ماربين آلماني (خاورشناس)

حسين (ع) با قرباني کردن عزيزترين افراد خود و با اثبات مظلوميت و حقانيت خود، به دنيا درس فداکاري و جانبازي آموخت و نام اسلام و اسلاميان را در تاريخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. اين سرباز رشيد عالم اسلام به مردم دنيا نشان داد که ظلم و بيداد و ستمگري پايدار نيست و بناي ستم هرچه ظاهراً عظيم و استوار باشد، در برابر حق و حقيقت چون پر کاهي بر باد خواهد رفت.

ل.م.بويد

در طي قرون افراد بشر هميشه جرات و پردلي و عظمت روح و بزرگي قلب و شهامت رواني را دوست داشته‌اند و در اثر همين‌ها است که آزادي و عدالت هرگز به نيروي ظلم و فساد تسليم نمي‌شود. اين بود شهامت و اين بود عظمت امام حسين و من مسرورم که در چنين روزي با کساني که اين فداکاري عظيم را از جان و دل ثنا مي‌گويند شرکت کرده‌ام. هرچند که قريب به 1400 سال از تاريخ آن گذشته است.

لياقت علي خان (نخستين وزير پاکستان)

اين روز محرم، براي مسلمانان سراسر جهان معني بزرگ دارد. در اين روز، يکي از حزن‌آورترين و تراژديک‌ترين وقايع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حضرت امام حسين (ع) در عين حزن، نشانه‌ي فتح نهايي روح واقعي اسلامي بود، زيرا تسليم کامل به اراده الهي به شمار مي‌رفت. اين درس به ما مي‌آموزد که مشکلات و خطرها هرچه باشد، نبايستي ما پروا کنيم و از راه حق و عدالت منحرف شويم.

سرپرس سايکس (خاورشناس انگليسي)

حقيقتاً آن شجاعت و دلاوري که اين عده قليل از خود بروز دادند، به درجه‌اي بوده است که در تمام اين قرون متمادي هر کسي آن را شنيد،‌ بي‌اختيار زبان به تحسين و آفرين گشود، اين يک مشت مردم دلير غيرتمند، مانند مدافعان ترموپيل، نامي بلند غيرقابل زوال براي خود تا ابد باقي گذاشتند.

 

حسین جان غبار ماتم تو آبرو به من بخشید ... به عالمی ندهم این غبار ماتم را

اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم ... حسین جان هزار بار بمیرم نبینم آن دم را

در سوگ مادرم زهرا (س) ...

السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ

السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ
 
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ

السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ

السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ

السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ

بانوی اعتراض، بانوی حماسه

زهرا تازه ترین اتفاقی بود که در عالم افتاد و هیچ وقت نیست که این اتّفاق، باز هم تازه نباشد! زهرا حرف تازه خدا بود: «انّا اَعْطَیناکَ الکوثَر»؛ نگاهی نو، به سراپای هستی. ارتباط خاک با خدا؛ مادر شهود و شهادت؛ بانوی محراب؛ بانوی اعتراض؛ بانوی حماسه؛ بانوی بسیج بنی هاشم؛ بانوی شهادت... پیش از زهرا ـ هیچ زنی را ندیده بودند، که پدر خویش را مادر باشد! پیش از زهرا «شهادت» این همه، تازگی نداشت. او که آمد، جانی تازه گرفت. قبلاً، کلمه ای بود و بعد، معنا شد! «شهادت» در خانه زهرا، حیثیت پیدا کرد، بزرگ شد و انتشار یافت. و او، به روشنی این همه را می دانست. مادرانه، شهادت را بزرگ می کرد. آگاهانه شهادت را شیر می داد... از جغرافیای قتلگاه خبر داشت. کربلا را بر دامان می نشاند. برای عاشورا، لالایی می خواند. گیسوان «اسارت» را شانه می زد! حکایت چاه و محراب خون را می دانست. با این همه، اهل شکایت نبود. اگر هم می گفت، درد می گفت که درمان بشنود!...

نامت گل

نامت گل، نشانت گل آذین، یادت گلاب و غروبت گلگون! آن گلی که بهشت با عطر گلبرگ های آن از هوش می رود؛ گلی با هیجده گلبرگ بی مثال، با هیجده بهار لا یزال.

خوشا به حال هیجده بهاری که با تو شکفتند. هیجده تابستانی که به بار نشستند؛ هیجده خزانی که بر باد رفتند و هیجده زمستانی که کفن پوشیدند.... کوه ها حجم عقده های کبود توست و دریاها چکیده اشک های غریب تو. از آن روز که فدک به نام تو شد، فلک قافیه ای در خور یافت و از آن دم که آب مهریه تو شد، سفینه اهل بیت به جریان افتا د. بیت الاحزان تو، پیشگوی کربلا بود و گریه های دردناکت پیش درآمد نینوا. سیمرغ گم شده! مبادا بی تو حقیقت، آشیانه خفاش ها شود و عشق، بازیچه کاکلی ها! مادر پهلو شکسته، دل های شکسته را دریاب.

ای شکوفه عصمت

ای آیینه عصمت سبز، ای بوی بهشت بی نشان، ای اشک عرش بر کرانه کوثر، ای خاتون نور و ای تحفه آسمانی، ای پاره آفتاب شب در غربت خورشید، ای حوریه در زمین و انسیه در آسمان. ای ودیعة الرسول در مفتاح فردوس و پرتو رسالت و بوی خوش محمّدی. ای شکوفه عصمت که از زلال کوثر، لاله های زهرایی به کعبه عفاف اعطا کرده ای. ای کشتی پهلو گرفته که گلوبند عصمت را در راه فدک با یاس کبود به خانه آوردی.

ای بانوی آفتاب که از لهیب آتش در خانه تو کوثر اشک ما از میان شعله ها چون چشمه خون بر بستر شهادت می بارد.... این خروشی است در دفاع از حریم حقّ از سوخته سینه

زهراییان:

ای آتش افروز از خشم فاطمه حذر کن...

مادر ذبح اعظم

فاطمه کوثری است که خدایش او را اعطا کرده است. فاطمه رایحه شجره طوباست، که بابش شب معراج از آن تناول نموده است. فاطمه انسیه آسمانی است، که با مامش، خدیجه، قبل از تولد انیس بوده است. فاطمه مادر ذبح عظیم است که او را «ام ابیها» نموده است.

... فاطمه در محراب عبادت ضیابخش ملکوت و سماوات است. فاطمه معصومه ای است که غضب و رضایش، غضب و رضای «اللّه» است. فاطمه مرضیه، مُحدَّثه، طاهره، بتول و منصوره سماوات است. فاطمه مدافع و غم خوار امام زمانش است.

فاطمه مادر امام موعودِ قادر ذوالمنن و ولیِّ خون حسنین و منتقم کربلاست...

مقدمه صحیفة الزهر

علی علیه السلام تنها شد

... مرد خیبر، مرد خندق، تا شنید، از پای افتاد. آبی بیاورید...

در کنارش می گفت: ای کوثر خدا، ای دختر رسول، ای اُنس مهربان، این دل رمیده ما را دیگر چه کسی انیس و مونس باشد؟ ... یک بار دیگر آسمان گرفت و خنجر تبار قابیل، خورشیدی دیگر را که در ابتدای طلوع خود بود، بر سجاده خون از پای انداخت. رسول صلی الله علیه و آله وسلم از تنهایی درآمد و علی علیه السلام غربت خود را به سوگ نشست. و حرامیان سرمست، که علی علیه السلام تنها شد؛ چون بی همتا شد.

تلاوت بیداری

زهرا علیهاالسلام کوثر خداست. لیلة القدر خداست. جلوه جمال خداست و تفسیر جلال خدا. زهرا علیهاالسلام حصن محکم ولایت است و آموزگار خوب شهادت. زهرا علیهاالسلام تلاوت بیداری است؛ سایبان شوق است؛ تولّد بالغ تاریخ است و بهار سرشار دل های آشنا. زهرا علیهاالسلام معرّف نهایت کمال زن است و اوج عروج انسان. چشمه غدیر در باغ دستان پرتوان او به بلوغی رسید و غدیری ها از دامان عصمت او به رویشی رسیدند...

معصومه نبوّت

فاطمه علیهاالسلام مؤدبه ای بود که در ادب همتا نداشت. فاطمه معصومه ای بود که اگر چه منصب نبوّت و وصایت را نداشت، ولی در مقام عصمت، نه تنها در ردیف انبیای گذشته، بلکه بالاتر، با پدر و شوهر و اولادش از نظر عصمت یکتا و بی همتا بود... فاطمه علیهاالسلام خطیبه ای که با خطبه غرّاء و گفتار آتشینش ـ که فهم آن عقلای عالم را در حیرت فرو برده ـ حقّ سبحانه را با شهود تامّ ستوده و دوست و دشمن را متوجه حقیقت رسالت و مقام و منزلت و زحمات رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم نموده و هشدار می دهد که مبادا با رفتن ایشان احکام الهی نادیده گرفته شود و وصایت «انّی تارکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْن» فراموش گردد؛ سپس با پرده برداری از مشکلاتی که عدّه ای پیش آورده و دین و کتاب و عترت را پایمال هواهای خود کردند، تا قیامت به عالم هشدار می دهد.

ای کوثر خدا

زهرا علیهاالسلام ؛ ای کوثر خدا؛ ای ادامه نبی صلی الله علیه و آله وسلم ؛ ای همتای علی علیه السلام ؛ ای مشکاة خدا؛ ای مصباح هُدا؛ ای «و الشمس و الضحی»؛ ای معنی جمال؛ ای تفسیر جلال؛ ای تاویل کمال؛ ای واژه وفا؛ ای آیه صفا؛ ای سوره «هل اتی»؛ ای خورشید رسالت؛ ای قمر ولایت؛ ای زهره هدایت؛... بر ما ببخشای، از خانه گِلی تو شنیدیم اما از رنج قرن ها بلوغ بیداری، و راز کوفتنِ دَرْکوب هایت هرگز. وصف تو گفتیم ـ و چه بی رمق ـ که بلندای خورشید را، در عاریت ماه تمنّا کردیم.

ای جلوه الهی

ای ایّوب بلاها؛ ای یعقوب فراق ها؛ ای یوسف جغاها؛ ای کوه پر ابهت؛ ای جاری محبّت؛ ای چشمه طهارت؛ ای اسوه خدایی؛ ای جلوه الهی؛ ای عشق کبریایی؛... ای آفتاب سفر کرده، من فریاد سبز تو را، که از پشت دیوار قرن ها هنوز به گوش می رسد شنیدم. ...من در جغرافیای خانه گلی تو، تا ریخ های تاریخ را دیدم.

من در ناله های تو بر زمینِ از دست رفته ات، طهارت چشمه غدیر را و در ارتفاع نگاهت قیام طوفان را دیدم...

شعله های عشق

من اشک های تو را بر کوبه های کوچه پس کوچه های سرد و خسته مدینه یافتم. خط تو را که بر پوست هر ستاره، غزل آفتاب را می نوشتی، خواندم. من نشان کبودین تو را از قافله هایی که از کناره بقیع می گذشتند گرفتم.... این شعله های عشق توست که انسان خسته را به میهمانی آفتاب می خواند. در حجم نگاه تو افق هم رنگ می باخت. سبزی این سال ها هنوز وام دار آن نگاه بلندی است که از قله ناپیدای تو سر زد. من با نوای آشنای تو از قناعت انجمادها و از پس کوچه های حقیر خلافت ها رهیدم... اوج تسلیت تو را آن جا که مردِ راه را پای انداخت شناختم. من در خاموشی قبرت تابش هزاران خورشید را دیدم. اگر قبرت را نشانی نیست چه باک؟ هر سنگْ نبشته ای حکایت تو را دارد...

آموزگار ظرافت

... ای آموزگار ظرافت آن جا که مردان از پای فتادند، چگونه رفتن را تو به من آموختی و آن جا که فریادها در سینه ها گم شد فریاد خسته دردم را تو به بلوغی رساندی و آن جا که حرامیان راه را بستند با اشک هایت راهم را تا، به خدا، تو علامت گذاشتی و در باغ شهادت، مرگ را که بار زندگی آ ورده بود، نشانم دادی. خورشید در تابوت تو غروب کرد و ملائک به عشق دیدار تو به سجده در افتادند و عروج خونینت را خدا خود به نظاره نشست، تا زخم هایت را خود مرهمی نهد و چشمه کوثرش را با تو به طهارت رساند...

10 قانون شهید علمدار ...

 

 

 
 
10 قانون شهید علمدار ...

به گزارش نوید شاهد به نقل از مشرق ،سیدمجتبی برای اولین بار در عملیات كربلای یك شركت كرد و مدتی پس از آن وارد گردان مسلم بن عقیل در لشكر 25 كربلا شد و تا پایان جنگ در آنجا ماند. او در عملیات كربلای 4و 5 نیز حضور داشت. در كربلای 8مجروح شد و مدتی بعد به جبهه بازگشت و در عملیات كربلای 10 در جبهه شمالی محور سلیمانیه- ماووت شركت نمود.
سیدمجتبی علمدار در سال 1366مسئولیت فرماندهی گروهان سلمان از گردان مسلم ابن عقیل- از گردان های خط شكن لشكر 25 كربلا- را برعهده گرفت و در عملیات والفجر10 نقش آفرینی مؤثری داشت.
شهید علمدار در سه راهی خرمال، سیدصادق و دجیله در منطقه كردستان عراق رشادت های فراوانی را از خود نشان داد و از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شدت مجروح شد. سیدمجتبی در دی ماه 1364، در عملیات والفجر8، به شدت شیمیایی شد.
شهید علمدار بعد از اتمام جنگ در واحد طرح و عملیات لشكر 25 كربلا در ساری مشغول خدمت شد و علاوه بر این مسئولیت در واحد تربیت بدنی لشكر بعنوان عضو اصلی هیئت رهروان حضرت امام(ره) هم انتخاب شد.
حاج سیدمجتبی علمدار كه مداح اهل بیت هم بود سرانجام در اوایل دی سال 1375 به دلیل جراحت شیمیایی روانه بیمارستان شد و بعد از یك هفته بی هوشی كامل هنگام اذان مغرب روز 11 دی به شهادت رسید.
آنچه خواهید خواند قوانینی است كه سیدمجتبی علمدار برای خود وضع كرد تا با تربیت نفس و روح خویش در مقابل معبودش سربلند و سرافراز حاضر شود.

قانون اول:

بارالها، اعتراف می كنم از اینكه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نكردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم. اگر روزی كوتاهی كردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یك جزء كامل بخوانم. (تاریخ اجراء4/5/69)

قانون دوم:

پروردگارا! اعتراف می كنم از اینكه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شك در نماز شدم. حداقل روزی دو ركعت نماز قضا باید بخوانم. اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو ركعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یك 24 ساعت (17 ركعت) بخوانم. (تاریخ اجراء

قانون سوم:

خدایا! اعتراف می كنم از اینكه مرگ را فراموش كردم و تعهد كردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو ركعت نماز تقرب بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو ركعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20ریال صدقه و 8ركعت نماز قضا بجا بیاورم. (تاریخ اجراء 26/5/69)

قانون چهارم:

خدایا! اعتراف می كنم از اینكه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم. حداقل در هر هفته باید دو شب نماز شب بخوانم و بهتر است شب های پنجشنبه و شب جمعه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب 50ریال صدقه و 11ركعت تمام را به جا بیاورم. (تاریخ اجراء 16/6/69)

قانون پنجم:

خدایا اعتراف می كنم از اینكه «خدا می بیند» را در همه كارهایم دخالت ندادم و برای عزیز كردن خودم كار كردم. حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه باید سوره الرحمن را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته بعد 4صبح زیارت عاشورا و یك جزء قرآن بخوانم و اگر صبح جمعه ای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه 2حزب قرآن بخوانم. (تاریخ اجراء

قانون ششم:

حداقل باید در آخرین ركوع و در كلیه سجده های نمازهای واجب صلوات بفرستم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم، باید به ازای هر صلوات 10 ریال صدقه بدهم و 100صلوات بفرستم. (تاریخ اجراء 18/8/69)

قانون هفتم:

حداقل باید در هر 24 ساعت 70بار استغفار كنم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا آورم، در 24 ساعت بعدی باید 300 بار استغفار كنم و باز هم 300 به 600 تبدیل می شود. (تاریخ اجراء

قانون هشتم:

هر كجا كه نماز را تمام می خوانم باید در هفته 2روز را روزه بگیرم، بهتر است كه دوشنبه و پنج شنبه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم در هفته بعد به ازای دو روز 3 روز و به ازای هر روز 100 ریال صدقه باید بپردازم. (تاریخ اجراء

قانون نهم:

در هر روز باید 5مسئله از احكام حضرت امام(ره) را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم روز بعد باید 15مسئله بخوانم. (تاریخ اجراء 14/1/70)

قانون دهم:

در هر 24 ساعت باید 5 بار تسبیح حضرت زهرا(س) برای نماز یومیه و 2بار هم برای نماز قضا بگویم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم باید به ازای هر یك بار، 3مرتبه این عمل را تكرار كنم. (تاریخ اجراء 15/3/70)
99

شهدا شرمنده ایم

 

بسم رب الزینب(س) و الشهدا و الصدیقین  

من واقعا نمی دونم چه جوری می خایم قیامت تو چشمای امام نگاه کنیم ؟! بگیم ما با معرفتا چی کار کردیم با میراثش؟! تا حالا مادر شهید رودیدی؟؟ تا حالا حس یه مادرکه بچه اش رو تکه تکه بر گردونن لمس کرده ای ؟؟ دیدی یه مادر شهید با عکس پسرش حرف بزنه؟!!

دیدی یه مادر شهید استخونهای جوان قد بلندش رو بغل کنه و باحسرت بگه پسرم روزی که برای اولین بار بغلت کردم از الان سنگین تر بودی؟!! دیدی یه مادر شهید هر وقت جوانی رو همراه با مادرش می بینه  نگاهش رو تا اونجایی که چشم کار می کنه دنبالشون بدرقه می کنه و اشک از چشماش می ریزه؟!! دیگه کسی نیست دست پدر پیر شهدا رو بگیره و بیاره اون ور خیابون!!! راستی ما کاری برای این مادر ها و پدر ها و شهداشون نکردیم اما هرچی از دستمون میومد کردیم تا فراموش بشن اکثر شهدای ما جوان بودند جوان های ما چه طوری حق این شهدا رو ادا کردند؟!! حق مادر شهدا را چه طوری ادا کردیم ؟!! تاحالا با دیدن بچه یه شهید حس کردی اگر بابا نداشتید چه می شد؟!! تاحالا بچه یه جانباز قطع نخایی رو دیدی که نمی دونه بقل بابا چه مزه ایه و آرزو داره برا یه بارم شده بابا شو تموم قد ببینه نه روی صندلی؟!! تاحالا بچه یه جانباز شیمیایی رودیدی که صدای باباش رو همیشه با سرفه شنیده و آرزو داره برای چند ساعت  هم که شده باباش سرفه نکنه و بتونه براش از بچه گی هاش بگه!!! هروقت رفتی بقل بابات و با مهربونی صورتد روبوسیده فکر کردی اگه الان بابات دست نداشت چه طوری می تونست اینقدر قشنگ و مهربون نوازشت کنه؟!! ما بنا نبود اینجوری بشیم !!! مابنا نبود به شهدا جاخالی بدیم!!! مابنا نبود جانبازانمون روخونه نشین کنیم!!! خونشون رو مفت بفروشیم !!! نفت هم گران شده!!! خانه هم گران شده!!! نان و... همه و همه گران شدند!!! فقط خون ارزان شده!!!خون شهدا ارزان شده!!! شهدا فراموش شدند!!!طفلکی بچه های شهدا!!! وقتی مارو می بینند چقدر جای خالی باباشون رو بیشتر حس می کنند!!! عجب روزگاری شده!!! جوان های زمان طاغوت شدند شهید همت /باکری / خرازی و... اماجوان های زمان انقلاب شدند اکس خور !!! اکس فروش!!! کراکی!!! فشن و... عجب جوان های با غیرتی ابرو گرفته !!! مدل های سر و صورت جدید و 2014 پاچه های شلوارها  بالا تا... دیگه چی می خواستند شهدامون!!! دیگه اسم خیابان هامون  هم داره خود به خود عوض میشه!!! خیابان مواد فروش ها!!! قرص فروشها!!! خیابان...!!! انگاری اونا از یه سیاره دیگه ای بودند!!! از یه عصر دیگه اونا فهمیدن این دنیای پوچ جای موندن نیست اونها مال اینجا نبودند!!!اینجا مال ماها هستش که موندیم محکم بچسبیم به زمین که آسمون مال ماها نیست!!! می گفتند نذارید امام تنها بمونه... ما جوانهای امروزی ما جوانهای انقلاب کاریکاتور امام رو کشیدیم!!! گفتند خواهرا... بعد از ماهم حجاب شما بهای خون ما هستش!!! ما هم عمل کردیم و اصلا بی حجاب نشدیم!!! همه حرفایی که میگن دروغه!!! اصلابی حجاب نیست توی شهرهای ما اینهایی که دارن راه می رن و اون شکلین عروسک هستند !!! سارا و دارا هستند!!! یا باربی های تازه مسلمون شده هستند!!!خوب عروسکم خوشگلش خوبه هرچه خوشگل تر مشتریش بیشتر اینطورنیست!!! دیگه چی بگم دارم از درد و از... میسوزم دارم خفه می شم  چی بگم به کجا رهسپاریم  با سری بلند و سینه ای ستبر روی خون شهدا داریم پا می زاریم و ککمون هم نمی گزه دست مریزاد خدایی خیلی با معرفتیم خیلی خیلی خیلی .....!!!

 

خدایا به آبروی اهل بیت (ع) به دل شکسته مادر و پدرهای

 

 شهدا حق امام و شهدا رو به ما حلال کن

ادامه نوشته

در این مكان حضور شیطان حتمی است!

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم                                                              

A0963761.jpg

* عاقبت روابط نامشروع در كلام رسول خدا (ص)

اسلام برای سالم سازی جامعه و تعالی و رشد انسان ها ، توجه و اهتمام ویژه ای به موضوع محرم و نامحرم نشان داده است. رسول اكرم طبق ایات قرآن و بر اساس فطرت انسانی، آن را طرح ریزی كرده و بر زنان مسلمان ضروری دانست كه در برابر مردان بیگانه خود را بپوشانند. حریم امن برای هر بانوی خداشناس و حقیقت طلب می تواند او را در رسیدن به اهداف والای انسانی و كمال مطلوب به نحو شایسته ای یاری كند .

متأسفانه كم نیست منظره هایی كه امروزه در كوچه و خیابان و پارك های شهر شاهد هستیم كه دختران و پسران جوان بدون توجه به مسائل دینی واجتماعی بدون هیچ حریم و محدوده و مرزی در كنار هم قرار گرفته و خود را مقید به هیچ اصولی نمی كنند .


* مكانی كه حضور شیطان حتمی است !

حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم فرمود: از خلوت كردن با زنان بپرهیزید، قسم به آن خدایی كه جانم در دست اوست مردی با زنی خلوت نمی كند. مگر اینكه شیطان (برای وسوسه و به گناه انداختن آن دو) وارد می شود. اگر خوكی آلوده به كثافت و لجن باشد و به انسان برخورد كند بهتر است از آنكه شانه زن بیگانه ای با مرد نامحرم برخورد كند .

پیامبر اكرم (صل الله علیه و آله و سلم) فرمود :شیطان به حضرت موسی (ع) گفت: ای موسی! با زنی كه به تو محرم و یا حلال نیست خلوت مكن (تنها مباش) ، به خاطر آنكه هیچ مردی با زن نامحرمی خلوت نمی كند، مگر این كه من همراه آن دو هستم. (و خودم شخصا آن دو را برای گناه و رابطه نامشروع تحریك و وسوسه می كنم.)

ماخذ: کتاب بهشت جوانان

●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●

بهر فرج و ظهور مهدی فاطمه (عج) صلوات


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

 

 

دختران و ارتباط با جنس مخالف

 
برا خوندن این مقاله رو گزینه ادامه مطلب کلیک کنید ...
ادامه نوشته

زنان نمونه ی صدر اسلام :


زنان نمونه ی صدر اسلام :

حضرت خدیجه س که همه ی اموالش را در راه اسلام و آزادی انسانها می بخشد .
حضرت زینب س که بعد از امام حسین ع آن قیام عظیم را دارد ؛ کشتی طوفان زده ی کربلا را به ساحل پیروزی می رساند ، با صبر عظیمش آن نقش سازنده و ارزنده را ایفا می کند و با قدرت و شجاعت ، خطبه های جامع و جالبی ایراد می کند که سدّ استبداد را می شکند .
شخصیت گسترده ی زهرای مرضیه ع همه جا آشکار است ، مانند نقش فاطمه ع در خلافت عادلانه و بحقّ حضرت علی ع ، زیرا او بود که با علم و حکمت و بینش سیاسی ، طی خطبه ی مفصل و قَرّائی در مسجد مدینه ، مسأله ی زمامداری و نقش حکومت و خلافت عدل اسلامی را ترسیم نمود .
نقش فاطمه ع در جنگهای صفین ، نهروان و جمل در چهره ی امام حسن مجتبی ع و امام علی ع نمایان است ، در کربلا نقش قهرمانه ی فاطمه ی اطهر در چهره ی حضرت حسین ع آشکار است .
در کربلا و کوفه و تا شام و مدینه ، نقش حکیمانه ی حضرت زهرا ع در چهره ی خانم زینب متجلّی است و نقش حضرتش حتی در حرکت پیامبر ص پیداست . او اُمّ اَبیها است . مادر پدرش ؛ نه مادری که او را زاییده ، بلکه ریشه ی خاندان رسالت و محور اصلی است .
در روایت حدیث کساء سئوال می شود کیانند این پنج تن ؟ ندا می رسد فاطمه است و پدر فاطمه ، فاطمه است و شوهر فاطمه ، فاطمه است و دو فرزند فاطمه .
« فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ هُم اَهلُ بَیتِ النُّبُوَّة وَ مَعدِن الرِّسالَة هُم فاطِمَة وَ اَبوُها وَ بَعلُها وَ بَنُوها » یعنی ، پس خداوند عزّ و جلّ فرمود : آنها هستند اهل بی پیغمبر و مرکز رسالت ؛ ایشانند فاطمه و پدر او و شوهر او و فرزندان او .

همچنین زنان شجاع و رشیدی در زمان حضرت رسول ص بودند که با حفظ حجاب اسلامی ، همچون مرد در جبهه های جنگ با دشمن پیکار و ستیز می کردند . نمونه هایی از این زنان عبارتند از :

1) « صفیه » دختر عبدالمطلب ؛ او در جنگ اُحد با دشمنان پیکار و ستیز می کرد .
2) « ام ورقه » دختر عبدالله بن حارث انصاری ؛ وی از زنان با فضیلتی بود که پیامبر ص به دیدن او می رفتند و او را شهیده می نامیدند . در جنگ بدر ، خدمت پیامبر ص عرض کرد : اجازه دهید برای مداوای مجروحان ، در جنگ شرکت کنم . شاید خدا شهادت را نصیب من گرداند ! پیامبر ص فرمودند : خدا شهادت را نصیب تو می کند ؛ در خانه بمان ، تو شهیده ای ! او قران را جمع آوری کرد .
پیامبر ص فرمودند : برای اهل خانه ات ، در نماز امامت کن ! او را مؤذنی بود و امامت خانواده را می کرد تا هنگامی که شهید شد .
3) « ام رمیثه » دختر عمر بن هشام بن عبدالمطلب ؛ مجاهدی بزرگوار و بانویی خردمند بود که اسلام اختیار کرد و با پیامبر ص بیعت نمود و در فتح خیبر ، در محضر رسول الله ص حضور داشت .
4) « ام حکیم » مخزومیه ؛ مجاهدی گرانقدر بود که در واقعه ی « یرموک » حضور داشت و سرسختانه جنگید . در واقعه ی « مرجع الصغر » نیز عمود خیمه را گرفت و هفت تن از رومیان را به قتل رسانید .
5) « برکه » دختر ثعلبه ( ام ایمن ) ؛ از اولین زنانی بود که هجرت نمود . دو هجرت داشت ؛ هجرت به حبشه و هجرت به مدینه . این بانوی بزرگوار ، در جنگهای حنین ، احد و خیبر حضور داشت و سپاهیان اسلام را آب می داد .
6) « حمنه » بنت حجش ؛ از زنان مهاجری بود که همراه پیامبر ص جهاد کرد و در احد شرکت داشت و تشنگان را آب می داد .
7) « ام حبیب » از زنان مجاهد عصر پیامبر ص بود که مصاحبت آن حضرت را درک کرد و در واقعه ی « یرموک » حضور داشت و مردان را به نبرد تشویق می کرد . هنگامی که رومیان حمله آوردند و عمرو بن عاص و یارانش را متفرق ساخته ، پیشروی می کردند ، جمعی از زنان با در دست داشتن عمودهای آهنین ، از بلندی ها پایین آمدند و بر مردان دشمن حمله بردند .
8) « سُمیه » اولین زن شهید ؛ سمیه همسر یاسر بود . او و همسرش یاسر به جرم اسلام آوردن ، آنقدر تازیانه خوردند تا شهید شدند . به سمیه گفتند : اگر به پیامبر ص کافر نشوی ، دو پای تو را به دو شتر می بندیم که هر شتری به یک طرف برود و آنقدر بروند تا دو شقه شوی . سمیه از تهدید آنها نهراسید ، تا اینکه سر انجام ناجوانمردان با بستن پاهای او به شتر ، او را دو شقه کردند و او و همسرش را به شهادت رساندند .
عمار هم که پسر این زن با ایمان بود ، تا آخر عمر در راه اسلام تلاش کرد ، و سر انجام جزء سپاهیان حضرت علی ع در جنگ صفین بود که به شهادت رسید .
البته زنانی دیگر مانند : لبینه ، زنبره ، نهدیه ، غزیه و ... در صدر اسلام به سبب ایمان آوردن به رسول خدا ص زیر شکنجه های سخت شهید شدند .
9) « فاطمه بنت اسد » مادر حضرت علی ع ؛ همین مقام برای فاطمه کافی است که در کعبه و در آن مکان ملکوتی ، فرزندی همچون امیرالمؤمنین ، حضرت علی ع را بدنیا آورد .
پیامبر ص هر وقت خسته می شدند ، قبل از ظهر برای استراحت به منزل فاطمه بنت اسد می رفتند . وقتی فاطمه از دنیا رفت . پیامبر ص با چشم گریان نزد جسدش آمدند و گفتند : خدا او را بیامرزد ؛ او تنها مادر علی ع نبود ، مادر من نیز بود . سپس عمامه و پیراهن خود را دادند تا ببرند و برای او کفن درست کنند . در نمازش چهل تکبیر گفته ، سپس وارد قبر شدند و در قبر خوابیدند و به علی ع و سپس حسن ع فرمودند : شما نیز وارد قبر شوید و بخوابید و بیرون آیید .
عمار سئوال کرد : بر هیچ کس همچون فاطمه رفتار نکردید ؟
رسول خدا ص فرمودند : سزاوار بود چنین کنم . او فرزند خود را سیر نمی کرد ، مرا سیر می کرد ؛ کودکانش را برهنه داشت و مرا می پوشاند .
عمار پرسید : چرا در نمازش چهل تکبیر فرمودید ؟
فرمودند : چهل صف از فرشتگان در نماز فاطمه شرکت کرده بودند و برای هر صفی یک تکبیر گفتم .
سپس فرمودند : علت اینکه عمامه و لباس خود را کفن کردم برای او ، این بود که روزی در باره ی برهنه بودن مردم در روز قیامت صحبت کردم . فاطمه فریاد کشید و از برهنگی و رسوایی روز قیامت نگران شد . با لباس خود او را کفن کردم ، تا روز قیامت پوشیده شود و کفنش نپوسد و چون او از سئوال قبر می ترسید ، در قبرش خوابیدم ؛ خداوند هم دریچه ای از بهشت به قبر او گشود و قبر ا باغی از باغهای بهشت شد .
10) « خنساءِ » مادر چهار شهید ؛ او یک مُبَلِّغ ورزیده برای اسلام بود ؛ به گونه ای که تمام قبیله ی خود را به اسلام گرواند و با شعر و شعار و سخنرانی ها ، مردم را بسوی اسلام فرا خواند .
در جنگ قادسیه ، چهار فرزندش شهید شدند . در شهادت فرزندانش گفت : سپاس خداوندی را که مرا به شهادت آنها افتخار بخشید ؛ امید آن دارم که خداوند مرا نیز با آنها زیر رحمت و رضوان الهی محشور گرداند .
11) « اُم البنین » مادر چهار شهید ؛ ام البنین از همسران بسیار با کمال حضرت علی ع است ، که چهار فرزندش بنام حضرت عباس ع ، عبدالله ، جعفر و عثمان ، در حادثه ی کربلا همراه برادرشان حسین ع شهید شدند .
12) « لیلی غفاریه » او بانویی مجاهد و مبارز بود . در جنگها ، پیامبر ص را همراهی می کرد و در کار جنگ کمک می داد . هنگامی که علی ع برای سرکوبی فتنه ی دشمن ( اصحاب جمل ) عازم بصره شدند ، او با ایشان همراه بود .
13) « اروی » دختر حارث بن عبدالمطلب ؛ وی از زنان اهل ادب و فضیلت و دارای بلاغت در سخن و صراحت در گفتار و مجاهدت در راه اسلام بود .
14) « زینب بنت خزیمه » همسر عبیدة بم حارث بن عبدالمطلب ؛ این بانوی مسلمان و مجاهد در جنگ بدر حضور داشت . شوهرش گرم کارزار بود و او به مداوای مجروحان می پرداخت . شوهرش شهید شد ، اما وی همچنان کار مداوای مجروحان را ادامه داد ... و در سن شصت سالگی به همسری پیامبر ص در آمد .
امام باقر ع فرمودند : در جنگ احد ، شصت جای بدن حضرت علی ع مجروح شد که رسول خدا ص دو زن بنامهای « ام سلمه » و « ام عطیه » را مأمور مداوا و پانسمان زخمهای بدن حضرت علی ع کردند . آنقدر سطح زخمها زیاد بود که نتوانستند و جریان را به پیامبر ص گزارش دادند .
امام صادق ع فرمودند : همراه حضرت مهدی عجّ سیزده زن هستند . عرض کردم : برای چه ؟ فرمودند : این زنان مجروحان را مداوا می کنند و از بیماران پرستاری می نمایند ؛ چنان که در عصر رسول خدا ص چنین می کردند .
امام باقر ع می فرمایند :
« وَ یجی ءَ وَالله مائه وَ بِضعَة عَشَرَ جَلا فیهِنَّ خَمسُونَ اِمرَأة ... » یعنی ، سوگند بخدا همراهان مهدی عجّ سیصد و سیزده نفر هستند که در میان آنان پنجاه زن هست .
اینها نمونه هایی است از تلاش و جهاد و حضور زن مسلمان ، در صحنه های اجتماع ، جنگ و مبارزات سیاسی و نظامی ؛ و نموداری از فرهنگ و سازندگی و حماسه آفرینی زنان قهرمان صدراسلام . بی شک ، مواردی از این قبیل در تاریخ اسلام بسیار است .
البته غفلت نورزیم که حضور در صحنه های اجتماع - نظیر موارد فوق - دومین وظیفه ی زنان مسلمان است ؛ و هرگاه نیاز و ضرورت پیش آید ، زنان به مشارکت و حضور در جامعه فراخوانده می شوند . این در حالی است که مسئولیت اولیه ی زن ، مسئولیتهای خانوادگی و تدبیر و تأمین منزل و تربیت فرزند و خلاصه آن چیزی است که به درون منزل و نه بیرون تعلق دارد . از این رو ، فعالیتهای اجتماعی ، نباید لطمه ای به وظایف اولیه ی زن وارد سازد و اختلال در امور داخل زندگی را موجب شود ، زیرا طبیعی است که جامعه ، در مرحله ی دوم است و خانواده ، در مرحله ی اول . واضح است اگر سنگهای زیرین جامعه که خانواده است ، متلاشی گردد ، جامعه رو به ویرانی و اضمحلال خواهد نهاد .
دختران حضرت فاطمه ع که تربیت شدگان مکتب اسلام هستند ، علاوه بر مسئولیت شوهرداری و تربیت فرزند و رسیدگی به امور خانه ، در کنار برادران خود در اجتماع و سیاست و جنگ و ابلاغ این رسالت ها ، نقش مهم و مسئولانه ی خود را ایفا کردند . نمونه ی آن ، واقعه ی کربلا است و شهادت امام حسین ع و یارانش و اسارت و دفاعیات و خطابه های آتشین خواهران ، دختران و همراهانشان ، در دو صحنه ی انقلاب و شهادت . عملکرد بعد از شهادت ایشان شاهد مدعا است .
آرزو داریم تا بانوان مسلمان ، با مطالعه زندگی این زنان ، آنها را الگوی خود سازند .
برای تحقیق و مطالعه بیشتر در باره زنان مسلمان ، می توانید به کتابهای : از بلاغات النساء ابن طیفور و عقد القرید ابن عبدربه ، روایع البیان ، استیعاب ابن عبدالبر و اعلام النساء عمر رضا کحاله و خواهران قهرمان مراجعه نمایید

معرفی زنان نمونه ی قبل از اسلام :

 

زنان نمونه:  


در طول تاریخ زنان با ایمان ، شجاع و ضد ظلم بسیار بوده اند ، که زندگی آنها

سراسر ایثار و شهادت و از خودگذشتگی در راه خدای سبحان بوده است .

اینک به تعدادی از آنها اشاره می شود :


1) همسر جزبیل نجار :

این زن در زمان حضرت موسی ع به او ایمان آورد . از قضای روزگار او به

حرمسرای فرعون - بعنوان آرایشگر دختر فرعون - رفت و آمد می کرد . روزی

 هنگام آرایش کردن موی دختر فرعون ، شانه از دستش افتاد . از آنجا که

زبانش به ذکر خدای بزرگ عادت کرده بود ، ناگهان گفت : بنام خدا .دختر

 فرعون از او پرسید : منظورت از خدا ، پدرم فرعون است ؟

او گفت : خیر ، بلکه من کسی را ستایش می کنم که پدر تو را آفریده ، و او را

از بین خواهد برد .

دختر فرعون سریع جریان را به پدرش اطلاع داد و فرعون او را احضار کرد و به

زن گفت : مگر به خدایی من اعتراف نداری ؟ گفت : هرگز خدای حقیقی را رها

نمی کنم ، تا تو را بپرستم .


فرعون از این سخن بقدری عصبانی شد که فوراً دستور داد تنور مِسی را پر از

 آتش کردند و آن تنور سرخ شد و به جلادان گفت همه ی بچه های این زن را

به تنور بیندازید ؛ تمام بچه هایش را در مقابل چشمهایش سوزاندند . تنها یک

بچه ی کوچک در آغوش زن مانده بود . طبیعی است که مادر و یا هر انسانی

 به بچه ی شیر خوارش بیش تر علاقه دارد . بچه ی کوچک را به زور از مادر

گرفتند و جلاد گفت : اگر از آیین موسی بیزاری بجویی ، بچه ی تو را در آتش

 نمی افکنم . بچه ی شیر خوار قلبش را به تلاطم آورد و خواست در ظاهر

سخنی بگوید . در این وقت بقدرت خدا ، بچه بزبان آمده ، بمادرش گفت : صبر

کن ؛ تو بر حق هستی .


مادر صبر کرد ؛ آن بچه را نیز در آتش افکندند و سوزاندند . سپس خودش را به

 آتش افکندند . این زن مؤمنه و شجاع ، تا زنده بود ، تسلیم زور نشد و در برابر

 این همه مصائب تلخ ایستادگی کرد .


پیامبر اکرم ص می فرماین : در شب معراج در فضا ، در محلی بوی بسیار

خوشی به مشامم رسید . از جبرئیل ع پرسیدم : این بوی خوش بی نظیر

 چیست ؟ جبرئیل پاسخ گفت : این بوی خوش از خاکستر جسد سوخته ی

همسر جزبیل و فرزندان اوست که در زمین محاذی این فضا ریخته اند و این

بوی خوش تا روز قیامت از این زمین استشمام می شود .


2 ) مادر ابراهیم خلیل الله ع :

شبیه جریان حضرت موسی ، برای مادر حضرت ابراهیم بنام « یونا - نونا » رخ

 داد . نمرود بوسیله ی کاهنان اطلاع پیدا کرد که کودکی متولد می شود و او

را هلاک می کند و به نقل بعضی ، از هفتاد و هفت تا صد هزار کودک را کشت

. مادر فداکار ابراهیم ع در این بحران سخت ، با مقاومت بی نظیری ، خود را

دور از جاسوسان نمرود نگه داشت و هنگام زایمان به بهانه ی قاعدگی - که

در آن زمان رسم بود زنان قاعده از شهر بیرون می رفتند - از شهر خارج شد

، کنار کوهی در بیابان غاری را پیدا کرد ، به درون غار رفت و در همان جا

 ابراهیم ع از او متولد شد .


این مادر خستگی ناپذیر تا 13 سال دور از چشم جاسوسان ، گاهی در نیمه

 های شب و گاهی صبح زود ، خود را به غار می رساند و با فرزندش دیدار می

 کرد . امدادهای غیبی به کمک او می شتافت و خدا او را یاری می کرد . سر

انجام پس از 13 سال ، ابراهیم ع با ترتیب خاصی وارد شهر شد و کم کم مبارزه

با بت پرستان را شروع کرد و روز به روز بر اوج مبارزه اش می افزود .


3 ) همسر حضرت ایوب ع :

رُحمه ، همسر حضرت ایّوب ع ، که از دختران حضرت شعیب بود ، با سخت

ترین حوادث روزگار روبرو شد . فرزندانش زیر ساختمان ماندند و کشته شدند ،

 باغهایش سوخت ، همه ی اموال و دامهایش نابود شد و سر انجام بیماری

 سخت و طولانی ، حضرت ایّوب را فرا گرفت . از همه سخت تر ، بجای اینکه

 مردم او را عیادت و نوازش کنند ، سرزنش می کردند و می گفتند : لابد

گناهکار بوده ای که خداوند تو را به این وضع گرفتار کرده است . از حضرت ایّوب

 دوری می کردند و او به ناچار از شهر خارج شد و در بیابان به زندگی رنج آور

ادامه داد . بعداً خداوند دوباره فرزندان صالحی از همین زن به ایّوب داد.


داستان همسر حضرت ایّوب ، بما یاد می دهد که : اولاً ، اولاد پیغمبر خدا هم با

 حوادث بسیار سخت آزمایش می شود ؛ ثانیاً ، انسان مؤمن سعی می کند از

 این آزمایش الهی سر فراز بیرون بیاید ؛ ثالثاً ، همسر خوب ، کسی است که

در مشکلات و حوادث تلخ روزگار ، همسر خود را تنها نگذارد ؛ اگر چه وظیفه ی

مرد هم این است که حتی المقدور دنبال کسب و کار حلال برود و وسایل

زندگی و رفاه خانواده ی خود را فراهم کند .


زنان مؤمنه ی فراوانی قبل از اسلام بودند ، که تاریخ بوجود چنین بانوانی -

مثل دختران شعیب ، مادر و خواهر حضرت موسی ع ، حضرت مریم ، آسیه ،

هاجر ( مادر حضرت اسماعیل ع ) ، آمنه ( مادر پیامبر اکرم ص ) و نیز حلیمه ی

 سعدیه ( دایه ی پیامبر ص ) و ... افتخار می کند .
 

شهادت قسمت ما میشد ای کاش ...

 

بسم رب الشهدا و الصدیقین

 

 شهادت، یك لباس تك‌سایز است ...

صادق به آقا مرتضی گفت: باب شهادت هم دیگر بسته شد ...

 

جنگ تمام شده بود


آقای آوینی ولی جواب داد: این‌طور نیست، شهادت یك لباس تك‌سایز است.

 هر وقت و هر زمان اندازه‌ات را به لباس شهادت رساندی،

 هر جا كه باشی با شهادت از دنیا می‌روی

صادق گنجی را چندماه بعد وهابیون توی لاهور ترور كردند.

رایزن فرهنگی ایران بود

یك‌سال بعد هم آقا مرتضی رفت

 

   خودشان را اندازه لباس شهادت كرده بودند Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

 

 


دل نوشت :

 

دیده ایم كه تك سایزها را به حراج میگذارند،.. به خاطر مشتری كم شان،..  

ولی تك سایز شهادت را مزایده ای میفروشند،

هر كسی بابت اش بهای بیشتری بدهد، میدهند اش به او،

بیشترین بها، كه عبارت خوبی نیست، به جایش مینویسم

تمام دار و ندارش...

 

خدا بحق مادرمون حضرت زهرا(س) حق شهدا رو بهمون حلال کنه 

ایام فاطمیه و حزن اهل بیت (س) رو  به همه دوستان تسلیت میگیم ...


 

بیاد پدرشهیدمون شهید ابراهیم نجاتی ...

ای شهید ای سرو سرافراز رهایی شعر از شکوه نام تو بشکوه

می شود  اینک در هرکلام پاک همراه با درود باید تو را نوشت

باید تو رو سرود تا سخره از صلابت نامت بایستد روح درخت سبز

شود ازشنیدنت شهید عزیز بار دیگر نسیم عطر تو را درشهر

پراکند در هرسالگرد شهادتت خاطرات تو از راه می رسند و

گلهای ارغوانی یادت شکوفا می شوند ...

 

(گزیده ای کوتاه از وصیت نامه شهید ابرهیم نجاتی)

خداوندا اینقدر به جبهه می روم و میجنگم تا شهید شوم ولی خداوندا دوست دارم واز تو می خواهم که تا این مدت  که عنایت می کنی و شهادت را نصیبم می کنی چندین بار به شدت مجروح شوم و بعد از چندین بار مجروح شدن شهید شوم خدایا دوست دارم موقعی که شهید می شوم سردربدن نداشته باشم تافردای قیامت ازمولایم حسین (ع) شرمنده نباشم.خداوندا دوست دارم شهید شوم و دست دربدن نداشته باشم وبدنم تکه تکه شودتا فردای قیامت از اقا و مولایم عباس(ع) شرمنده نباشم. و اینجا می خواهم چند کلمه ای با برادران عزیزم حرف بزنم ای  جوانان مبادا درغفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد مبادا در رختخواب بمیرید که امام حسین (ع) درمیدان نبرد شهید شد و مبادا درحالت بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین(ع) در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد.

 

(ارادت شهید ابراهیم نجاتی به خط سرخ ولایت و رهبری)

اگر فیض شهادت نصیبم شد آنانکه پیرو خط سرخ رهبری نیستند و به ولایت امام خمینی اعتقاد ندارند بر من نگریند و برجنازه من حاضر نشوند کور شود آن چشمی که نمی خواهد امام عزیز را ببیند و کر شود آن گوشی نمی خواهد حرف امام عزیز را بشنود و لال شود آن زبانی که به امام عزیز حرفی بزند.

 

 



        لبیک یا حسین ... ع ...


●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬
 

بهر فرج و ظهور مهدی فاطمه (عج) صلوات


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ


التماس دعآ

شهدا شرمنده ایم ...


اگر 1نفر 2 هزار تومن بهمون قرض بده تاعمر داریم خودمونو مدیونش می دونیم


 اما شهدا که جونشون رو برای این مردم دادند خیلی ازحرفاشون رو زمین مونده:
 
 
خواهرم سیاهی چادر تو از سرخی خون من با لاتر است و ایمان تو حجاب تو است !
 
 
 
 
شهید متین ابراهیم زاده:


 " به خدا قسم اگر می‌دانستم با هر قطره خونی که ریخته می‌شود بی‌حجابی آغوش حجاب
 
را  در بر می‌گیرد،حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم "

.
.

 شهید حمید رستمى:


 "به پهلوى شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان مى‏دهم که،حجاب را حجاب را، حجاب را،
 
رعایت کنید. "

.
.

 شهید على روحى نجفى :

 "از خواهران گرامى خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا که‏ حجاب خون‏بهاى
 
 شهیدان است."
 
 
.....................................................
 
 
ایام شهادت مولای غریب و مظلوممون امام حسین(ع) رو به همه دوستان و
 
 
 همراهان وبلاگ دختران شهید تسلیت میگیم ...
 
 
 

السلام علی من هتکت حرمته : سلام برکسی که حرمتش دریده شد

 

 السلام علی المرمل بالدماء :سلام بر آنکه پیکرش به خون آغشته شد

 

السلام علی الاعضا المقطعات:سلام بر آن اعضای قطعه قطعه پیکرها

 

السلام علی الاجساد العاریات : سلام بر آن جسدهای عریان مانده

 

السلام علی غریب الغرباء : سلام بر غریب غریبان

 
 

صحیفه عشق: عملیات نصر 7 حماسه بلفت ...

بسم رب الزینب(س) والشهدا والصدیقین 

   صحیفه عشق: حماسه بلفت

باز دلمون هوای شهدا کرده ... بران شدیم در مورد این عملیات غرور افرین بنویسم که سالگردشم هست عملیاتی که تیپ نبی اکرم(ص)کرمانشاه انجام داد و در این عملیات ۱۰۰ لاله سرخ بهشتی تقدیم انقلاب و اسلام کرد ... عزیزان خواهشا تمام پست را کامل بخوانید که زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا کمتر ازشهادت نیست خصوصا سرداران شهید  این عملیات که واقعا مظلوم هستند پس با ذکر صلواتی  برای شادی  ارواح طیبه شهدا خصوصا شهدای این عملیات ... بسم الله ....        

    عملیات نصر۷ : رمز عملیات : یافاطمه الزهرا(س) :

منطقه عملیاتی غرب شهرستان سردشت استقرار نیروهای دشمن روی ارتفاعات سرکوب منطقه سردشت و به ویژه ارتفاعات دوپازا استقرار نیروهای خودی را در منطقه دچار مشکل کرده بود و متقابلا تردد ضد انقلاب را تسهیل کرده و ان را زیر پوشش خود قرار داده بود به همین دلیل عملیات نصر۷ با هدف خارج کردن منطقه عمومی سردشت از دید و تیر دشمن و متقابلا زیر تیر و دید قرار دادن شهر قلعه دیزه عراق و مهار تردد ضد انقلاب در محور سردشت طرح ریزی شد.

                                      موقعیت منطقه:

 ارتفاعات دوپازا(۲۷۹۱متر) به عنوان بلند ترین ارتفاع منطقه در امتدادسلسله ارتفاعات دوپازا در ۱۳  کیلومتری غرب سردشت در خط نوار مرزی قرار دارد. دوپازا از شمال به دو ارتفاع اسپیدان و بلفت از جنوب به ارتفاع لک لک /شهیدزین الدین/ کله قندی/ فرفری محدود می شود و از شرق به کوه های رستم الیان و کانی رش و در غرب به دشت قلعه دیزه و شهر قلعه دیزه عراق منتهی می شود .

                                          طرح مانور:

 طرح ریزی عملیات همراه با اقدامات اولیه به رغم دشواریهای ان به ویژه تسلط و اشراف دشمن بر تحرکات نیروهای خودی انجام گرفت. عمایات در دو مرحله طرح ریزی شد به این شکل که در مرحله اول تصرف ارتفاعات مهم دوپازا و یالهای ان/  تپه شاهمرادی و تصرف یال ارتفاعات بلفت (خودی)مورد تاکید قرار گرفت . همچنین تصرف ارتفاع بلفت(عراق) برای مرحله دوم در نظر گرفته شد. با توجه به اهمیت درمرحله اول/ لشکر۳۱  عاشور/ لشکر۲۷ محمد رسول الله(ص) و تیپ۱۸ الغدیر تامین اهداف عملیات دراین مرحله بر عهده داشتند و برای مرحله دوم تیپ نبی اکرم (ص) کرمانشاه در نظر گرفته شد .

                                       اجرای عملیات:

 سر انجام عملیات نصر7 پس از فراهم سازی مقدمات ان با دو لشکر و دو تیپ از نیروهای سپاه پاسداران در موقعیتی که به نظر می رسید دشمن هوشیار است درساعت۳۰/۲ بامداد روز    ۱۴/۵/۶۶ با رمز مقدس یا زهرا(س) اغاز شد. تهاجم سریع نیروهای خودی به رغم هوشیاری نسبی دشمن سبب گردید تا کلیه اهداف عملیات در مرحله اول تصرف و تامین شود .مرحله دوم ان نیز پس از اجرای اتش توپخانه روی مواضع دشمن ازدو محور جاده ویال بلفت اغاز شد و نیروهای تیپ نبی اکرم(ص) کرمانشاه پس از ۳ساعت در گیری اولیه قله بلفت را به تصرف در اوردند . با توجه به اهمیت این منطقه دشمن طی۱۰ شبانه روز پاتکهای سنگین برای باز پس گیری مناطق متصرفه تلاش کرد لیکن موفق نشد . در نتیجه این عملیات ارتفاعات دوپازا وبلفت ومنطقه ای به وسعت ۳۰ کیلو متر مربع ازاد شد.

                                    مناطق ازاد شده :

 ارتفاعات دوپازا و بلفت جاده اسفالته سردشت وقلعه دیزه پاسگاهای مرزی بلفت وسعت مناطق ازاد شده ۳۰کیلو متر

                              یگانهای منهدم شده دشمن :

 تیپ ۹۷ پیاده / ۲ گردان کماندویی ازلشگر ۲۳/ ۲ گردان از تیپ ۱۸ / یک گردان از لشگر۲۴ دوگردان از قوای دفاع الوطن / تعداد کشته و زخمی های دشمن۱۰هزار تعداد اسرا  ۲۸۵نفر.

                           تجهیزات منهدم شده دشمن:

 هلیکوپتر /۱۰ها قبزه خمپاره انداز / ۱۰ها دستگاه تانک ونفر بر ۵۰ دستگاه خودرو مقدار زیادی سلاح سبک ونیمه سنگین

 

               زمزم نور : گزیده ای از وصایای شهدای عملیات نصر۷

 

 پدر شهیدمون ابراهیم نجاتی:

استغفار ودعا را ازیاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست وهمیشه بیاد خدا باشید ودر راه اوقدم بردارید وسعی کنید عظمت اورا دریابید وخود را تسلیم او کنید.

شهیدعبدالحسین ضیایی:

شمارا توصیه می کنم به انجام واجبات الهی وپیمودن صراط مستقیم وپیروی از قران واحکام دین مقدس اسلام.

شهید بهمن ارمین:

پیروی ازخط امام وولایت فقیه را سرلوحه کار خود قرار دهید.درانجام وظایف دینی کوشا باشید .

شهید کیومرث خردجو:

در مسیرالهی حرکت نمودن انسان وانسانیت را از هر جهت به تکامل وتعالی می رساند.

شهید هادی صفریانی :

شهادت من خواست خدا است وافتخاربزرگی است که خدا وند به ما عطا کرده است که شهادت رمزی است بین عاشق ومعشوق ئشهید سوخته عشق است.

شهید اکبر روندی :

ای نور چشمان من در همه حال تابع ولایت فقیه باشید چرا که روز قیامت هرکس با امامش محشور می شود .

شهید مهدی یزدان پناه:

اگر توفیق زیارت امام رضا(ع) ویا هریک از ائمه را پیدا کردید مارا نیز از دعای خیر فراموش نکنید.

شهید هوشنگ شیرزادی: جبهه کعبه حقیقی دلهاست .

 

                                       یاد یاران عاشق:

بچه ها همه تشنه بودن وبه همدیگه می گفتند برادر اب داری ؟ وان برادری که ابنداشت سر به زیر می افکند وناراحت می شد که چرا نمی تواند تقاضای اورا انجام دهد ... تشنگی هر لجظه فشار می اورد واتش توپخانه دشمن نیز شدید تر ... واقعا چه مظلومانه شهید شدند و پر کشیدند به استان یار ....

شهید مهدی یزدانپناه:

مجروح شده بود... هرچه اصرار می کردیم که برا مداوا به پشت خط برود قبول نمی کرد وباهمان خستگی جسمی روزهای قبل وبعد مجروحیت با دیگر همرزمان شروع به پاکسازی منطقه نمود...پاتک سنگین دشمن اغازگردید وبه خطو نیروهای خودی نفوذ کرد ...او انچنان جنگید که دشمن زبون مجبور به فرار شد . شجاعتش همهگان را مبهوت کرد .... ودر غروب همان روز ۲۱ مرداد همراه محمود به قافله شهدا پیوست وکربلایی شد...

شهید عزت الله فتاحیان:

 تصمیم خودشرا گرفت ... فکری به نظرش رسید ... فرماندهی را به اقا باقر سپرد ... سفارشات لازم را کرد. ارپی جی بدستبه سمت سنگر دشمن رفت گویا نمی خواست قربانی شدن در عید قربان را از دست دهد ودر اخرین لحظات غروب عید قربان تیری بر پیشانی اش بوسه زد و... قربانی عشق شد.

             در خلوت عاشقانه دوست : راز و نیاز شهدای عملیات نصر۷:

 

پدر شهیدمون ابراهیم نجاتی:

خداوندا دراین لحظه که می خواهم وصیت نامه بنویسم اشک درچشمانم حلقه زده واز تو شرمنده هستم وهرچه به خود واعمالم فکر می کنم می بینم لایق شهادت نیستم .

شهیدمحمد جواد شمس:

خداوندا در این لحظات اخر عمر تقاضایی عاجزانه دارم که این امت را در این راه سعادت وهدایت باقی بگذاری وانها را به هنگام دشواری ها یاری نمایی.

شهیدمهدی تقی خانی:

خداوندا تو شاهد باش که بار دیگر صدای (هل من ناصر ینصرنی) امام حسین(ع)به گوش می رسد وملت عزیز ما این ندارا لبیک گفتند... پس تو یاریشان بفرما.

شهید عزت الله فتاحیان:

خدایا خودت گواهی هدفم فقط جهاد فی سبیل الله است .

شهیداکبر روندی :

خدا به ذاتت قسم مرا هم بی بهره مکن.خدایا ارزو داشتن گناه نیست .من هم ارزویی دارم بی نصیبم مکن خدایا به ارزوی رسیدن به تو بودم ولی از تو دور بودم پس خدایا مرا به مقام (عند ربهم یرزقون) برسان.

شهید محمد علی پرویزی:

خدایا وقتی به خاکم می سپارند یاورم باش چرا که در زنده بودنم همیشه با تو بودم .

 

   اسامی شهدای عملیات نصر ۷ : 

 بچه های تیپ نبی اکرم(ص) کرمانشاه:

 

ابراهیم نجاتی / برومند کهزادی/ حاج روح الله اصل دهقان / عبد الرضا کرمی/ ماشالله محمدبیگی/ امان الله تمری/ مراد کمانداری/ مسعود دارابی/ نعمت الله کرمی/ علی پرویش/ هادی صفریانی/ حشمت الله عباسی/ چنگیز سلطانی/ عزت الله فلاحی/ هوشنگ شیرزادی/ عبدالرضا قنبری/ فرزادرحیمی/ سهراب هجرانی/ برارجان حیدری/ نعمت الله بابایی/نایب علی مراتی/ محمد جوادشمس/ اکبر روندی/ قربان عریق/ عبدالحسین ضیایی/ اکبر شطرنجی / محمدجعفر حسن زاده/ صابر روغنی / حسن دهستانی/داود سلامی/ مهدی یزدانپناه / علیرضا فعله گری / میرجلال موسوی نژاد/ مصطفی ملکی / کلام عبدی زاده / رضا قربانی / علی بخش ابرشهر/ محمد قربان محمدی/ اقاعلی ناصرگرجی/ عظیم بگ کاظمی / فرزان عظیمی / اسد الله الیاسی/ پرویز نوروزی / داود تقی لو / علی اکبر مروتی / جعفر احمدی/ مهدی تقی خانی / مسعود رضایی / اسماعیل فیض بخش/ بهمن نیری / علیرضا امینی / علیرضا مطلبی/ عزت الله فتاحیان / علی اصغر بیات/ وحید یداللهی / اکبر خزایی/ ولی مقتدی / کیومرث خردجو/ عبدالرضا شکوری/ غلامرضا سلامی/ غلامرضا گودینی / حسنعلی بخشی زاده / منصور پایدار/ کامران شورچه ای/ محمدعلی پرویزی/ مرتضی امیری/ صفدر مورچی/ علی نجفیان / احمد دوستی/ خسرو سلطان ابادی/ ایرج کریمی / بهزاد فعله گری/امر الله کریمی/ ولی حیدری /محمد مرادکرمی / سید مجید کلوشادی/ ایرج خزایی/ شیرولی چراغی/ حاج رضا رحمتی زاده / سالار(امیر)کریمی / سیروس(رسول) خطرایه /حشمت الله امینی/ مهدی رضایی /جهان حیدری / شمس الله حیدریان / محمد شغبانی فر/ عبدالرضا قنبری/ کرم رضا یاوری/ مسعود همتی / داریوش طهماسبی/ احمد پرویزی/ محمدرضا امیری / بهمن ولی زاده/ مجید سلیمانی/ علی اکبر حقی/ محمد علی پوررمضان / حمیدرضا کرکوک نشین / اکبر روندی.

 

(همچون ققنوس در دل اتش اشیان کرده بودند هزاربار شعله ور می شدند

می مردند وزنده می شدند وعاقبت از خاکستر وجودشان جوانه های غیرت

 می روئید(شهادت هنر مردان خدا)بود / مدعیان بی هنر/ نصیبی از شهادت

 نداشتند.)

پیام شهدا ...

 

 بسم رب الزینب(س) و الشهدا و الصدیقین

  خدا به همه مردای ما غیرت حیدری بده و به تمام زنان و دختران ما حیای فاطمی ...  

 

و اینجا می خواهم چند کلمه ای با برادران عزیزم حرف بزنم ای جوانان مبادا درغفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد مبادا در رختخواب بمیرید که امام حسین (ع) درمیدان نبرد شهید شد و مبادا درحالت بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر (ع)حسین(ع) در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد. (شهید ابراهیم نجاتی)

 اهمیت زیاد به دعاها و مجالس یاد امام حسین علیه السلام و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است. (شهید مهدی باکری) 

  ما با شهادت خویش پایداری و سازش ناپذیری مکتب و انقلاب خود را اثبات خواهیم کرد. (شهید محمد جهان آرا)

انجام تکلیف الهی را می خواهیم، هیچ چیز دیگری را نمی خواهیم، چه شهادت بدهد چه پیروزی، ما هم شهادت را از خدا می خواهیم هم پیروزی را. (شهید مهدی زین الدین)

خداوندا تو حسین علیه السلام را آفریدی كه به تاریخ درس چگونه زیستن  و به انسان درس چگونه مردن را آموخت. خداوندا می پذیرم شهادت چیزی نیست كه نصیب هر كس كنی . من ازتو می خواهم كه نخست مرا  بساز ، و توفیق هدایت را به  من عطا فرما، سپس این هدیه بزرگ را ارزانیم دار. (شهید مهدی مقدسی )

 

در راه خدا، در خاک و خون غلطیدن و شهادت را عاشقانه پذیرفتن شیوه مسلمانی است. (شهید نواب صفوی)

 

همواره سعی‌مان این باشد که خاطره شهدا را در ذهنمان نگه‌ داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم. (شهید حسین خرازی)

 

 

 

دوستان حتما حتما سری هم به ادامه مطلب بزنید بقیه پست در ادمه مطلب :

 

کلیک کن با ذکر صلواتی برا شادی روح پاکشان

 

 

 

ادامه نوشته

دلنوشته دختران شهید برا  شهدا ...

 

بسم رب الزینب (س) و الشهدا و الصدیقین ...

گفتند از تو بنویسم، برای تو بنویسم، و شاید برای آیندگان تو. نمی دانستم از کجا باید شروع کرد! از چه باید گفت که از تو گفتن هم دشوار است و هم نهایت ندارد!
چه می توان گفت از کسی که حی است و نیست؟!

چه می توان گفت از کسی که رفته است و هست؟!
چه می توان گفت از توئی که بخاطر ما از خود گذشتی ولی ما هنوز حتی حرمت خونتان را نیز درک نکرده ایم!چه بگویم؟! برای که بگویم؟ این روزها گوش ها همه کر است و چشم ها همه کور! نه چشم دلی مانده و نه چشم عقلی!قانون مان قانون سود و زیان است! برای منفعت خود حاضریم حتی خون شما را پایمال کنیم، و حتی برای منافع خود از نام شما سوء استفاده می کنیم! برای حفظ منافع خود حرف هایتان را گزینش کرده و به جان ها تزریق می کنیم!حتی دیگر نزدیکان تان نیز شما را باور ندارند! نه حرفتان را، نه راهتان را  مگر نه اینکه راهتان راه ولایت بود و حرفتان دفاع از ولایت؟! پس چه شد آن همه ادعا؟! ادعای پیروی و سیران در راهتان را داریم اما ...
چه بگویم؟! از که بگویم؟! از چه بگویم؟! برای که بگویم؟!

دیگر حتی از بردن نام مقدستان هم شرم داریم! آنقدر در باطل پیش رفته ایم که راه شما را گم کرده ایم! حتی واژه هایمان نیز رنگ و بوی ریا دارد و باطل تنها یک چیز می گویم، نه از خودم که کلام من دون تر از مقام شماست، از کلام مردی می گویم که مرد بود، چون شما، پوینده ی راه بود، و چه خوش به شما پیوست که:

ای شهید:
ای آنكه بر كرانه ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای ، دستی بر آر و ما قبرستان نشینان این عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون كش ...

 

سردار شهید سید محمد سعید جعفری

 

زندگی نامه سردار مظلوم و خستگی ناپذیر و غریب استان کرمانشاه 

شهید سید محمد سعید جعفری ....

 

دوران کودکی و نوجوانی    
      
شهید سید محمد سعید جعفری کرمانشاهی در۱۲ بهمن ۱۳۳۱ در قصرشیرین  و در ایام تصدی پدرش برگمرک خسروی به دنیا آمد. سلسله ایشان از سادات قدیمی و اصیل کرمانشاه بود و با چهل  واسطه به امام حسن ابن علی ابن ابیطالب (ع) می پیوست. حفظ و قرائت قرآن کریم و آموزش احکام شرعی را از ایام دبستان در نزد مربی قرآن مرحوم میرزا علی اصغر بهمانی آغاز نمود. هوشمندی سعید از ایام کودکی منجر به اشتغال همزمان او در دروس کلاسیک تا اخذ دیپلم ریاضی و پذیرش دوره کارشناسی و آموزش های دینی و مذهبی تا بدانجا گردید که از 16 سالگی رسما در مساجد و جلسات دینی به سخنرانی می پردازد.

تحصیلات حوزوی شهید

از نوجوانی آموزش دروس حوزوی را در نزد روحانیت کرمانشاه آغاز می نماید و از محضر اساتیدی چون شهید محراب آیت ا... عطاءا... اشرفی  و شهید آیت ا... بهاءالدین کنگاوری(محمدی عراقی)  و آیت ا... مجتبی حاج آخوند و نیز آخوند ملاعلی معصومی همدانی و استاد علی حجتی کرمانی تا آغاز دروس خارج استفاده علمی می نماید. پشتکار ، استعداد ، نفوذ کلام و اطمینان به نفس او از او شخصیتی اثرگذار بر مردم می سازد. سعید خوش سیما و خوش سیره است. لبخندش قفل دلها را می گشاید و در متن مردم
نفوذ فوق العاده می یابد. حتی در میان اهل سنت و نیز شیعیان اهل حق نیز صاحب وجاهت است. همزمان او به مبارزه و مناظره با مروجین مکاتبانحرافی ، موسیونرهای مسیحی و مبلغان بهایی و گروه وحدت نوین جهانی که رهبری آن درکرمانشاه مستقر بود می پردازد.

فعالیت ها 
      

شاید نخستین فعالیت سیاسی او به پخش اعلامیه های امام در خرداد ۴۲ و زمـان کودکی بـرمی گردد. شهیــد سپهبد علی صیاد شیرازیدر سال۱۳۵۰با ایشان آشنا می گردند و این آشنایی را نقطه عطفی در تغییر مسیر زندگی خویش دانسته می گوید: آشنایی من با سعید آغاز آشنایی من با مربیان دینی بود سعید برای من همچون پلی بودبه جهان معرفت و معنویت.شهید صیاد از موضع علنی ایشان در مخالفت با رژیم ازهمان زمان اظهار تعجب می نماید. ( کتاب در کمین گل سرخ اثرمحسن مومنی و مصاحبه شهیدصیاد با مرکز اسناد انقلاب اسلامی ) سعید جعفری همه جا در سخنرانی های خود از مبارزه و قیام سخن می گوید و از سال ۱۳۵۲ مورد گزارش هفتگی ساواک قرار می گیرد. (اسنادساواک) از سال ۱۳۵۳ فعالیت های خود را به منطقه غرب گسترش می دهد و سخنرانی های متعدد در استانهای ایلام ، کردستان ، همدان و تهران برگزار می نماید. در همین سال ازدواج می نماید و در سال ۱۳۵۴ صاحب فرزند می گردد و نام آن را صالح می نهد. فعالیتهای سیاسی و فرهنگی شهید همچنان ادامه می یابد و منجر به تربیت شاگردان فراوانی میگردد که تا پایان عمر به شهید دلبستگی می یابند.

تاسیس شورای یاوری تهیدستان        
   
ایشان با همکاری علمای ذی نفوذ ، بازاریان و ثروتمندان خیر کرمانشاه مجموعه ای را برای کمک رسانی به فقرا و مستمندان راه اندازی می نمایند که بعدها آن }راشورای یاوری تهیدستان{می خوانند. در سال ۱۳۵۶ فاز نظامی فعالیت های خویش را آغاز نموده ۷ گروه مخفی برای فعالیت های تهاجمی و آموزش استفاده از تسلیحات نظامی تشکیل می دهد. ارتباط وسیع ایشان با روحانیت و نقش محوری او به عنوان حلقه رابط میان علمای منطقه منجر به تشکیل جامعه روحانیت کرمانشاه در سال ۵۶ و جامعه روحانیت غرب کشور و نیز مجمع روحانیون تبعیدی در سال 57 و  صدور دهها اعلامیه ضد رژیم با پیگیری ایشان می گردد.
           
دستگیری شهید به وسیله ساواک        

در همین مسیر شبکه وسیعی را در غرب کشور به منظور تهیه طبع و انتشار اعلامیه های ضد شاه با نظارت و همراهی آیت ا... سید مرتضی نجومی مهیا نموده با اوج گیری خیزش ملت نقش  اساسی در سازماندهی مراسم و تظاهرات و جلوگیری از انحراف حرکت و شعارها در منطقه ایفا می نمایند. شبکه ۷ گانه تهاجمی نیز اکثر مراکزفساد و مشروب فروشی ها را در منطقه به تعطیلی می کشاند و رشد انقلاب در منطقه غرب سیری  شگرف می یابد. از این زمان استاد شهید تحت تعقیب ساواک قرار می گیرد. در جریان فتنه سالار جاف و تعرض چماقداران او به مردم که با سکوت و حمایت ضمنی شهربانی درشهرهای مختلف غرب کشور توام است شهید جعفری به تدارک تحصن بزرگی از علما و بزرگان منطقه در کرمانشاه می پردازد که در این زمان دستگیر و زندانی اما تحصن با موفقیت وبرآمدن خواسته های متحصنین برگزار می گردد.در زندان پیشنهاد بورس تحصیلی خارج از کشور را نمی پذیرد و به جهت فعالیت مذهبی در دوران زندان تحت شکنجه قرار گرفته دست به اعتصاب غذا می زند.اما با آزادی زندانیان سیاسی استاد شهید نیز آزاد می گردند.       
           
تاسیس پاسداران انقلاب در دی ماه 1357          

به محض آزادی با متشکل کردن شاگردان و جوانان مرتبط کمیته حفاظت شهری کرمانشاه را در اول آذر ماه ۵۷ راه اندازی نموده شهر رابه ۱۴منطقه حفاظتی تقسیم می نماید.رادیو مسکو سقوط انتظامی کرمانشاه و تشکیل نخستین کمیته حفاظت شهری به وسیله جوانان شهر را گزارش می نماید.به جهت عدم امکان آموزش مسلحانه و استفاده آشکار سلاح در ساعات حکومت نظامی شهید جعفری پایگاه مخفی ای را در نیمه دوم آذر ماه در ارتفاعات برفگیر {خورین} حد فاصل  کرمانشاه کامیاران راه اندازی نموده  نخستین  آموزش متمرکز نظامی نیروهای انقلاب و هسته اولیه مجموعه ای که بعدها آن را {سپاه پاسداران} نامیده اند شکل می گیرد. در دیماه نیز پایگاه دیگری را درچغانرگس حد فاصل کرمانشاه  و ماهیدشت ایجاد و گروه  دیگری در آن مشغول آموزش میگردند. نقش سرگرد علیداد همتی به عنوان مسئول آموزش نیروها در این میان مورد توجه است. تعدادی از نیروهای آموزش دیده این دو مجموعه در نیمه دوم دیماه ۵۷ به منظور کمک به حفاظت جان امام (ره) به تهران اعزام می گردند. همراهی این گروه با سایرمرتبطین حلقه کرمانشاه در تهران نهایتاً منجر به تشکیل کمیته مسجد قبا زیر نظر آیت ا... شهید دکتر مفتح می گردد. با پیروزی  انقلاب اسلامی شهید جعفری اردوگاه  پیش آهنگی خضر زنده را به پادگان آموزش نظامی تبدیل کرده نیروهای پادگانهای خورین و چغانرگس را در آنجا مستقر و با عنوان {پاسداران انقلاب اسلامی} شروع به فعالیت می نمایند. این پادگان همینک با نام پادگان شهید منتظری بزرگترین پادگان آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کشور است

فعالیت های بعد از انقلاب   
      

در ابتدای پیروزی با همکاری و قضاوت آیات عبدالجلیل جلیلی ، شهید بهاءالدین کنگاوری (محمدی عراقی) و عبدالخالق عبدالهی دادگاهی اسلامی برای اجرای حدود و اعمال تعزیرات شرعی تشکیل می دهند که هسته اولیه دادگاه انقلاب کرمانشاه می گردد.        
 
دیدار شهید با امام راحل رحمت الله علیه           

در اوایل اسفند ماه ۵۷ شهید جعفری به خدمت امام راحل (ره) رسیده  گزارشی از نیروهای آموزش دیده  در پادگانهای خورین  و چغانرگس و خضرزنده ارائه و امعان نظر امام (ره) برای تجهیز تسلیحاتی این نیروها و راه اندازی یک نیروی نظامی مستقل و توجه بیشتر مسوولان به مسائل کردستان را تقاضا می نمایند که منجر به ارجاع  ایشان به آیت ا... حسن لاهوتی و شهید سپهبد ولی ا... قرنی از سوی امام (ره) می گردد.   
      

انجام اولین عملیات نظامی بعد از انقلاب به فرماندهی شهید جعفری   
  
آیت ا... لاهوتی
دراسفند ماه ۵۷ برای دیدار از پادگان خضرزنده و اقدامات به عمل آمده به کرمانشاه سفرمی نمایند و با تشدید درگیری ها در کردستان و سقوط منطقه شهری سنندج و محاصره پادگان آن به وسیله گروهکها تسلیحات گسترده این پادگان در شرف تصرف گروهکهای معاند با نظام قرار گیرد .شهید سپهبد قرنی با ارائه اختیارات تام به شهید سعید جعفری در نیروهای نظامی منطقه غرب ورود نیروهای آموزش دیده ایشان را به عرصه دفاع طلب می نمایند. شهید جعفری با استقرار در هوانیروز کرمانشاه و هماهنگی عملیات هوایی از پایگاه نوژه عملیات سنندج را آغاز نموده با خاموش کردن آتش نیروهای مهاجم به پادگان و هلی برد نیروهای آموزش دیده پادگان خضرزنده  به درون پادگان تحت محاصره سنندج نخستین عملیات نظامی انقلاب اسلامی را در ۲۸ اسفند ماه ۱۳۵۷ با موفقیت کامل رهبری می نماید.           

در این عملیات پر خطر نظامی با به شهادت رسیدن نخستین شهیدان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهید امیر شاهرضایی و برادران امیر و حسین اشک تلخ پادگان سنندج و تسلیحات آن از سقوط حتمی نجات می یابد و شهر سنندج  از تصرف گروهک ها خارج می گردد.            

در فروردین ۵۸ پس از آزادی و تامین سنندج شهید جعفری نیروهای مبارز سنندج را همراه با گروه میثم به سمت مهاباد گسیل می دارند تا به صورت مردمی در شهر وارد و در پایگاههایی مستقر گردیده متصرفین شهر و پادگان مهاباد را به عقب برانند. این نیروها به مدت چند ماه تا رسیدن به هدف مورد نظر در مهاباد مستقر و در دو گروه فرهنگی و نظامی مشغول به فعالیت می گردند. پراکندگی نیروهای ضد انقلاب و عناصر وابسته به پالیزبان و... در شهرستانهای (کرند وگهواره) نیز در آن زمان منجر به عدم امنیت در منطقه می گردد. ارتباط نزدیک شهید جعفری با بزرگان قومی آن مناطق و طرح  واگذاری تامین منطقه به ایشان اغتشاشات دراز مدت را بدون  درگیری و مداخله نظامی خاتمه می دهد.     

در اوایل مرداد ۵۸ با سقوط  پایگاه سپاه در مریوان به دست گروهکها و قتل عام خانواده پاسداران منطقه شهید سعید جعفری با تقویت سران محلی مدافع انقلاب و ایجاد حرکت از روستا به شهر این نیروها (طرح و مدیریت یکی از نزدیکان شهید) منجر به محاصره شهر و قطع ارتباط گروهکها با نیروهای خارج گردیده با ورود شهید دکتر مصطفی چمران به منطقه به نمایندگی از دولت و مذاکره ایشان و شهید جعفری با سران گروهکها نیروهای متهاجم مریوان را به سمت پاوه ترک می نمایند. حضور این نیروهای غیر متعهد در پاوه و بروزبرخی رفتارهای زننده آنها مردم مسلمان پاوه را به واکنش واداشته منجر به تحصن اعتراض آمیز مردم در فرمانداری شهر می گردد. متقابلا هواداران گروهکها نیز تحصنی را به منظور اعمال فشار بر دولت در قوری قلعه ترتیب می دهند.


ماجرای محاصره نیروهای تحت امر شهید چمران و نقش بسزای شهید جعفری در یاری رساندن به شهید چمران و حکم تاریخی امام راحل در شکستن حصر پاوه
     
      

درآن فضای متشنج شهید جعفری در اقدامی شجاعانه با همراهی آیات اشرفی ،کاظمی و خرمشاهی در جمع مردم متحصن در فرمانداری پاوه حضور می یابند و با سخنرانی و اعلام حمایت از متحصنین شخصا خطر مذاکره با سران گروهکها را در قوری قلعه به جان می خرد وسعی در ختم غائله نموده  موضع مردم پاوه را تثبیت می نمایند .پیروزی مذاكرات به نفع مردم پاوه و ورود شهید چمران به این شهر منجر به خشم معاندان و محاصره و حمله مسلحانه آنها به پاوه گردید. شهید جعفری در دو مرحله تسلیحات و نیروهای جان بركفی را به فرماندهی شهید آیت شعبانی و آقای عبدالعلی بوچانپور به درون حلقه محاصره پاوه اعزام و پی گیری وسیعی رابا همراهی آیت ا... مجتبی حاج آخوند جهت صدور فرمان امام (ره)خطاب به ارتش برای نجات پاوه ایفا می نماید.     


تشکیل گروه سلمان     

در شهریور ۵۸ شهید جعفری با اعزام نیروهای سپاه به روانسر دشمنان انقلاب را بدون درگیری به عقب نشینی از آن شهر وادارنموده در دیماه ۵۸ با تشكیل گروه سلمان و تدوین طرح یك عملیات چریكی پیچیده به فرماندهی شهید ابوالحسن یاری كامیاران را  در اوج  نا امیدی ها بدون تلفات شهری و با تقدیم كمتر از ۱۲ شهید آزاد می نماید       .
 
          
تشکیل پیشمرگان کرد مسلمان

از دیگر اقدامات شهید گرفتن امان نامه از امام برای برخی از افرادی است كه از زمان طاغوت با جرایم كوچك به عراق گریخته بودند. این طرح منجر به بازگشت این آوارگان به كشور و رفع یكدست ناهنجاری های اجتماعی در منطقه و نیز همراهی  بسیاری از آنان با انقلاب  در مقاطع بعدی خصوصا در مجموعه {پیشمرگان كرد مسلمان} گردید. اسكان مهاجران كردی كه  در خطر قتل  و غارت گروهكها قرار داشتند در شهر كرمانشاه از دیگر اقدامات ایشان بود. طرح تشكیل پیشمرگان كرد مسلمان با محوریت سران كرد رانده شده و نیز دریافت كنندگان امان نامه ها وحمایت شهید چمران و علامه احمد مفتی زاده نیز توانست تفاوت كرد و كفر را در كردستان آشكار نماید.   


تاسیس حزب الله کرمانشاه و نهضت اسلامی دانشجویان غرب کشور     

اقدام دیگر شهید آن بود كه در مسیر تالیف قلوب طوایف محلی تعدادی از افراد ذی نفوذ و نیازمند منطقه را نیز مورد حمایت مالی نظام قرار دهند. استاد شهید سعید جعفری همزمان در عرصه سیاسی مبارزه وسیعی را علیه گروهكها التقاطی و مجاهدین خلق و سایر گروهكهای ماركسیستی سامان داد. قدرت مناظره سعید در این مسیر بسیار موثر و نزدیكی ایشان با جامعه روحانیت كرمانشاه  بسیار راه گشا بود. همچنین با برگزاری دروس تفسیر قرآن كریم ، نهج البلاغه و سخنرانی در مساجد خصوصا برگزاری جلسات هفتگی مسجد معتضدی و دعای كمیل مسجد بروجردی و افشاگری در مورد ماهیت بنی صدر و نیز با متشكل كردن و برافراشتن نام حزب ا...  و تدارك تاسیس نهضت اسلامی دانشجویان غرب كشوربه عنوان نخستین اتحادیه دانشجویی و نامزدی در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی در پاوه نقش بی بدیلی در عرصه های سیاسی و فرهنگی منطقه ایفا نمود.   


             
جلوگیری از ورود نیروهای مجاهدین خلق به مجلس      

در دور اول انتخابات مجلس شورای اسلامی كرمانشاه كه با نفوذ و تقلب سازمان مجاهدین خلق در فرمانداری كرمانشاه دو نفر از نامزدهای منافقین را به مرحله دوم انتخابات معرفی نمودند استاد شهید سعید جعفری با دعوت از مردم به تحصن در فرمانداری از ورود آنها به مجلس جلوگیری به عمل آورد. برگزاری مراسم دیدار حزب ا... و روحانیت كرمانشاه با امام ره  و دیدار امام جمعه وقت سنندج و جمعی از برادران اهل سنت و دیدار طایفه اهل حق با امام(ره) و دیدار جهت اخذ امان نامه ها و ملاقات در مساله كردستان و تشكیل نیروی نظامی و بیان مطالب خصوصی با امام در مورد عدم سلامت وابستگان آیت ا... منتظری دراواخر سال ۵۸ از مهمترین دیدارهای این شهید با امام(ره) است.    

فعالیت های برون مرزی شهید  

ارتباط شهید با مجلس اعلای شیعیان لبنان و سفر آقای عبدالامیر قبلانبه كرمانشاه و نیز ارتباط با حزب الدعوه الاسلامیه عراق خصوصا علامه سید مرتضیعسگری از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و همكاری با حزب اسلامی رعد افغانستان پس ازپیروزی و صدور نشریه عاشورا در افغانستان از دیگر اقدامات فرهنگی شهید است.     

 
استاد شهید یكسال پیش از آغاز جنگ تحمیلی با نگاشتن نامه ای تحركات جبهه عراق و خطرحمله قریب الوقوع آنان را به رئیس جمهور وقت (ابوالحسن بنی صدر) گوشزد می نماید. هرچند كه با بی توجهی روبرو می گردد. پیرو این روشنگری ها نیروهای مردمی كرمانشاه در آذر ماه ۵۸ كنسولگری عراق را كه مشغول  نقشه برداری  و جمع آوری اطلاعات از منطقه است تصرف می نمایند و اسنادی را نیز در اختیار آن شهید قرار می دهند.            

شهید جعفری درمصاحبه خویش با روزنامه اطلاعات در اسفند ۵۸ بار دیگر بر خطر حمله عراق تصریح نموده و از تابستان ۵۹ راساً دو مجموعه را به سركردگی شهیدان مفقودالاثر امیر سالمی و داوود رضوانی در مرزهای خسروی و گیلانغرب مستقر می نماید تا آخرین تحركات دشمن را به صورت روزانه به ایشان گزارش نمایند. متاسفانه با هجوم ارتش عراق به ایران این دو گروه که در نزدیک ترین خط مرزی ایران با عراق مستقر بودند با مقاومت محدودی متلاشی و دو فرمانده غیور آن به شهادت می رسند.


حضور شهید در جبهه های غرب در همان اولین روزهای جنگ    

استاد شهید با سخنرانی های متعدد در کرمانشاه به دعوت عمومی و بسیج نیروهای مردمی به جهاد اهتمام نموده شخصا با جمعی از یاران و شاگردان جان بر کف خویش به عنوان نخستین گروه پیشتاز در مبارزه  و جهاد به جبهه دشمنان در حال پیشروی می شتابند و درحالی که دشمن از سرپل ذهاب گذشته است با آنان روبرو می شوند. راهبرد سردار شهید و همرزمان او در این نبرد نابرابر اجرای عملیات چریکی  و وارد کردن ضربات متعدد بر پایگاه ها و مراکز نظامی دشمن در طول شب به منظورافزایش خسارت و تلفات مهاجمان و عدم امکان پیشروی و زمین گیری ماشین جنگی دشمنان است.  

یک ماه مقاومت سرسختانه این گروه اندک که با حمایت هوانیروز کرمانشاه خصوصا رشادتهای شهیدان علی اکبر شیرودی و احمد کشوری و یحیی شمشادیان پشتیبانی می گردد منجر به زمین گیر شدن سپاه سوم عراق در دشت ذهاب و نهایتاً تخلیه و عقب نشینی آنها از منطقه شهری سرپل ذهاب و انتقال جبهه مقاومت ایران به ارتفاعات قراویز در غرب سرپل ذهاب می گردد.       




شهادت


در تمام این مدت درسهای نهج البلاغه شهید در خط مقدم نیز ادامه می یابد. او پاسدار توام جبهه های جنگ و فرهنگ بود. عاقبت در ۴ آبان ۱۳۵۹ در شب خجسته عید غدیر ولایت مرتضوی در خط مقدم جنگ و ارتفاعات قراویز و در حالی که برای برگرداندن پیکرهای مطهر همرزمان خود به عمق جبهه دشمن نفوذ کرده بود بر اثر اثابت به مین به اجداد پاک و شهیدخویش تاسی نموده پس از عمری کوتاه اما بسیار پربرکت در حال سجدهجان به جان آفرین تسلیم می نماید.علمای کرمانشاه بر پیکر او نماز مکرر میگذراند و مردم کرمانشاه با شکوه ترین تشییع را در خاطره این شهر برای او بر پا میکنند.

آیت ا... سید مرتضی نجومی به خط خوش خویش بر سنگ مزار ایشان نگاشت :  درود بر تو ای عزیز روزگار و ای ابا صالح           
 

 لقد عشت سعیدا و مت سعیدا و ستبعث بعدا حیاً سعیدا 

مقام معظم رهبری:

شهید جعفری ستاره ایست درخشان در آسمان غرب كشور ، نه تنها در غرب بلكه در كل ایران.

آیت الله خزعلی :

خداوند این سردار فداكار و مخلص را با حمزه ها و مالك اشترها محشور فرماید .

شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی :

سید محمد سعید جعفری این شمع پر فروغ با یارانش چون پروانگان بی پروارها از همه تعلقات به عالم بی كران و بی انتهای لطف و عنایت خداوندی پیوستند

مرحوم حضرت آیت الله سید مرتضی نجومی :

اگر می ماند در سپاه سرداری بی نظیر و در حوزه مجتهدی عالی مقام می بود و به راستی هرچه در حق او تكریم شود شایسته و سزاوار است .

شهید آیت الله حاج آقا بهاء الدین عراقی:

من تا بحال ندیدم كسی را كه تا این اندازه پا به كار هدف خودش باشد

شهید سپهبد علی صیاد شیرازی :

آغاز آشنایی من با ایشان آغاز آشنایی با مربیان دینی بود سعید برای من همچون پلی بود به دنیای معرفت و معنویت .

 

 www.shahid-jafari.ir

سایت اطلاع رسانی سردار شهید سید محمد سعید جعفری

 

 

یه درد دل ... و داستان زن علوی

 

بنام خدایی که حضرت زهرا (س) را آفرید

 

 تامقام والای زن را به جهانیان نشان دهد . 

 

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم  

 

سخن اول (درد دل دختران شهید):

ناخداگاه باز این پست رو خوندیم و حالی پیدا کردیم کم نداشتیم در طول تاریخ از این شجاعت ها و از خود گذشتگی ها برای حفظ عفت و پاک دامنی ... راستی دوستان عزیز خواهران و برادران دینی چه بلایی سر ماها اومده که زدیم خاکی !! چرا چه شد عفت ها و حجاب ها و غیرت ها کجا رفته این مملکت همونیه که میلیون ها شهید برا آزادگی برا عفت و برا سعادت من و تو داده ماها کجا زندگی می کنیم واقعا این ایران همون ایرانی هستش که سردار جنگل ها داده شیخ فضل الله نوری ها و مدرس ها  و بهشتی هاو باهنر هاو رجایی هاو شریعتی ها مطهری ها ... و میلیون ها جوان و نوجوان که هنوزمحاسن دار نشده بودن ولی رفتن برای من برای تو برا آزادی ما برای پاکی ما برای سعادت ما ! واقعا ماها از همون نسل و ریشه هستیم ! نمی دونم چی بگم ... جز شرم از اعمالم و از جامعه کنونی و از وضع این مملکت چیزی ندارم بگم فقط خدا بهمون رحم کنه  می دونی چرا ! روز قیامت آره  اون روز چه جوابی داریم بدیم به شهدا  به تمام کسانی که برای سعادت ایران جان خودشون رو دادن وقتی بیان و از ما جواب بخان ...؟! اینم یه تلنگر بود از دو خواهر دو فرزند شهید اول به خودشون که بدونن کی هستن و از نسل و ریشه چه لاله هاسرخ بهشتی و بعد به تمام جوانها و تمام کسانی که شاید یه روزی این مطلب رو خوندن ...

 

و اما ادامه پست :

 گروهی از زنگیان و اوباش بصره دختری علوی را گرفتند و خواستند با او بی عفتی کنند دختر گفت: من دعایی دارم که اگر آن را بخوانید شمشیر بر شما کار گر نیست. برای اینکه سخن مرا آزمایش کنید به هر زوری که دارید شمشیری به من بزنید اگر کارگر نیفتادبدانید به سبب این دعا است . یکی از آنها شمشیری بر وی زد و دختر روی زمین افتاد و مرد تازه آنها فهمیدند که غرض دخترحفظ عفت خود بوده و جان خویش را بر سر این مطاع گرانبها نهاده است ... 

 

 بیائید برای استقبال از تنها معصوم باقیمانده عالم خود را آماده کنیم 

 

 

ولایت از زبان شهیدان ...

ما با ولایت زنده ایم تا زنده ایم رزمنده ایم

این پست را می‌نویسم برای كسانی كه با ولایت فقیه دشمنی و مخالفت می‌كنند.
می‌خواهم ببینم آیا با خواندن این مطالب آیا باز هم با رهبری مخالفت می‌كنند ؟مگر اینكه واقعاً منافق باشند و دشمن انقلاب، چون این‌ها سفارش شهدای عزیز به ما مردم ایران خصوصاً نسل جدید می‌باشد.من چند جمله از بین پیام صدها هزار شهید را برایتان می‌گذارم و قضاوت با خودتان...

پدرشهیدمون ابراهیم نجاتی:

اگر فیض شهادت نصیبم شد آنانکه پیرو خط سرخ رهبری و امام خمینی نیستند وبه ولایت او اعتقادندارند برمن نگریند و برجنازه من حاظر نشوند کورشود آن چشمی که نمی خواهد امام عزیز را ببیند و کرشود آن گوشی نمی خواهد حرف امام عزیز را بشنود و لال شود آن زبانی که به امام عزیز حرفی بزند.

شهید مظلوم دكتر بهشتی:
آنهایی كه ولایت فقیه را قبول ندارند در هر مقامی كه باشند سرنگون خواهند شد.

سردار شهید مهدی زین الدین:
در زمان غیبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولی فقیه باشد تا ببینید از آن كانون فرماندهی چه دستوری صادر می‌شود.

شهید محمد حسین آینده :
برادران و خواهرانم و تمامی دوستانم، از شما خواهش می‌كنم پشت به رهبر نكنید و حامی ولایت فقیه باشید؛ شما می‌توانید در هر سنگری كه هستید، از آن سنگر به خوبی دفاع كنید.

 شهید مهدی حصیریان :
هر نعمتی شكری دارد و شكر نعمت اسلام عزیز به فرموده اماممان ، وفادار ماندن به آن و وفاداری به رهبری و مقام شامخ ولایت فقیه و اولی الامر می‌باشد.

شهید حسین تقی‌پور :
شما باید حامی ولایت فقیه و امام باشید و رهبر را همچون نگین انگشتری در میان خود بگیرید

شهید محسن اسحاقی :
برادران! تا آخرین قطره خون، با دشمنان اسلام بجنگید. نگذارید كه برادرانتان در لبنان و فلسطین زیر شكنجه و سلاح‏های كشنده آمریكا، اسرائیل و دیگر ابر قدرت‏ها قرار بگیرند.
برادران! نگذارید دشمنان در بین شما تفرقه ایجاد كنند، همیشه متحد باشید.

شهید باكری :
عزیزانم‌! اگر شبانه‌روز شكرگزار خدا باشیم كه نعمت اسلام و امام را به بما عنایت فرموده‌، باز هم كم است‌.
آگاه باشیم كه صدق نیت و خلوص در عمل‌، تنها چاره‌ساز ماست‌. ...‌بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست‌.
همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل كنید‌. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید‌.
اهمیت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله (ع‌) و شهدا بدهید كه راه سعادت و توشه آخرت است‌. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید‌.
و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت كنید كه سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح و وارث حضرت ابوالفضل (ع‌) برای اسلام بار بیایند‌.

 شهید مهدی آقاجانی :
ای مردم! پشتیبان امام و انقلاب باشید،كه این انقلاب به همت خون هزاران شهید به این جا رسیده است.
بدانید، كه اگر صحنه را ترك نمایید، دشمنان در كمین‏گاه ایستاده‌‏ا‏‏‏ند و آماده‏اند تا از كوچك‏ترین لغزش شما استفاده كنند و ضربه محكمی بر پیكر انقلاب وارد كنند.

 شهید حسن ابوالقاسمی :
هوشیار باشید، همان‌طور كه امام عزیزمان فرموده‌اند: خطر برای اسلام بیشتر از داخل است، تا خارج» پس مواظب باشید. اگر در صحنه باشید و وحدت كلمه شعار شما باشد، خطر شما را تهدید نخواهد كرد.

شهید موسی اخروی :
بدانید! این دنیا جای مؤمن نیست. این دنیا قفس مؤمن و بهشت كافر می‏باشد.
مؤمن در این دنیا باید سختی بكشد. باید خودمان را برای سرای همیشگی آماده كنیم. هر كس در این دنیا اعمال شایسته داشته باشد و پیرو ولایت فقیه باشد، پیروز است.
باید حسین‏گونه جان را فدا كنیم و یا زینب‏گونه پیام شهیدان و حسینیان را به گوش عالم برسانیم.

شهید محمد ایمانی فردویی :
ولایت فقیه تداوم بخش راه انبیا است و علم رسالت، بر دوش فقیه و مجتهدی عالم و آگاه است كه یك رابطه طولی تا خداوند دارد.
ولایت فقیه، نماینده امام زمان(عج) و امام زمان(عج)، تداوم بخش ولایت سرخ علوی و علی(ع)، جانشین پیامبر(ص) و پیامبر(ص)، رسول خداست.
انحراف از این خط و پیروی نكردن از آن عقوبت سختی را به بار می‏آورد كه موجب انحطاط و سقوط یك انسان می‏شود.
تقوا را پیشه خود كنید كه خود را اگر در آتش اندازید، برایتان سرد خواهد شد. با انفاق در راه خدا، مسیرتان را صراط مستقیم قرار دهید.

شهید بهرام اسماعیلی :
هرگز از خط اصیل ولایت فقیه تخلف نكنید. تخلف از خط اصیل ولایت فقیه یعنی پایمال كردن خون شهیدان اسلام و بالاتر از این، تخلف از صراط مستقیم و قانون الهی است.

شهید محمد مهدی انصاری :
به فكر خانواده‏های شهدا و ولایت فقیه باشید.

 شهید مهدی امینی :
ای ملت اسلام! پشتیبان ولایت فقیه باشید تا این حكومت كه زمینه ساز حكومت حضرت حجت(عج) است زنده و جاوید بماند.

شهید سید عبدالله برقعی :
به منافقین ثابت كنیم تا یك فرد از ما باقی است نخواهد گذاشت مزدورها و نوكرهای اجنبی و یزیدها و فرعون‏ها زمان یك قدم به اسلام عزیز و قرآن كوچك‏ترین لطمه‏ای وارد كنند.

شهید ولی بیات :
مرگ بر آمریكا یادتان نرود.

 شهید غلامرضا بی‌پناه یزدی :
دست از اصل امامت و رهبری و ولایت فقیه بر ندارید، زیرا رهبری و امامت است كه ما را از ظلم و ستم نجات داده و همواره از انحراف مردم جلوگیری می‏نماید.

شهیدمهدی جودكی :
شما را به خدا قسم می‏دهم هیچگاه دست از پشتیبانی ولایت فقیه و روحانیت مبارز بر ندارید كه این چراغ راه و هادی به صراط مستقیم الهی است.
این‌ها قطره‌ای بود از دریای اعتقادات شهدای عزیز، حال قضاوت با خودتان است
.

 

پدر شهیدمون ابراهیم نجاتی

        

   رخشنده ترین ستاره عشق تویی//در چشم سحراشاره عشق تویی

        در وسعت اسمان ابی وطن // خورشید هزار پاره عشق تویی

 

        shahid     

ای شهید ای سرو سرافراز رهایی شعر از شکوه نام تو بشکوه

می شود  اینک در هرکلام پاک همراه با درود باید تو را نوشت

باید تو رو سرود تا سخره از صلابت نامت بایستد روح درخت سبز

شود ازشنیدنت شهید عزیز بار دیگر نسیم عطر تو را درشهر

پراکند در هرسالگرد شهادتت خاطرات تو از راه می رسند و

گلهای ارغوانی یادت شکوفا می شوند// 

(خلاصه ای اززندگی نامه سردار رشید اسلام شهید نجاتی)

 

برا خوندن رو گزینه ادامه مطلب کلیک کنید  

 

ادامه نوشته

شهادت ...

«شهادت هنر مردان خداست»

مسابقه«نجوا با شهدا»

ماهيت و مصاديق ايثار و شهادت

«شهادت» در تفکر اسلامي به معناي گذشتن از سرمايه جان و هستي خود در راه يک هدف و آرمان الهي است.

در تعريف « شهادت» در انديشه اسلامي، آن چه که اصلالت و اهميت دارد و در واقع محقق کننده ي حقيقت مقام شهادت مي باشد، همانا انگيزه و نيت و غايت آن و وجه آگاهانه و اختياري اش مي باشد.

 

باذکر صلواتی برای شادی روح شهدا روی گزینه ادامه مطلب کلیک کن

 

ادامه نوشته

حجاب جلوه ای از نور زهرا (س)

حجاب: تلالو شبنم برچهره گل است

حجاب: اوای ملکوتی جمال طلبی زن است

حجاب: ترنم ایمان برلبان گویای غیرت است

حجاب: بوی خوش گل عفاف است

حجاب:سپری است قوی دربرابرشمشیرهای تهاجم فرهنگی

حجاب: فریاد و رنگ تقوا است

حجاب: نشان وقار وعلامت افتخار وعزت نفس است

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ودر آخر هم حرف همه بچه های جبهه ویاران شهدا !

تادیروز جان می دادیم که چادرها وروسری ها نیفتد

 ولی آن ها هم افتاد.

تهاجم همچنان باقیست ...

تهاجم هم چنان باقیست...

رزمنده

جنگ تحمیلی فرصتی بود که خیل عظیم ملت ایران نهایت استفاده را از آن بردند و عده ای نیز بی تفاوت از کنار آن گذشتند.

فرصتی برای خود سازی و فرصتی برای گذشتن و چشم پوشی کردن از لذات دنیوی و نفس کشیدن در فضایی که عطر محمدی (ص) را بدون هر گونه گزافه گویی می توان احساس کرد. فرصتی که همه مردم دنیا حسرت آنی از آن را دارند.

بیان بعضی ها آرزو ها و خواسته ها گاه سخت و غیرممکن به نظر میرسد ولی فکر نمی کنم صحبت از انسانهایی که در کنار ما پرورش یافته اند و به نحوی با ما در ارتباط بوده اند خیلی دور از ذهن باشد.

زیباترین و پر افتخار ترین تاریخ بشر در میان گلوله ها و غرش توپ ها شکل گرفت جایی که  هیچکس در مخیله اش  هم نمی گنجید .

براستی...

امروز کجاست آنکه:

-برای کشورش و آزادی و آزادگی آن به سان مردان آن روزگار پایداری کند؟

رزمنده

- چشم بر لبخند و آوای معصومانه کودکش بربندد، او را از آغوش گرم خود جدا کند و در برابر نگاه های معصومانه اش خودداری کند؟

-در چشم های کودک خود تمام کودکان ایران را ببیند و برای رهایی جمع ، فردی را که جگر گوشه اوست در نظر نگیرد؟

 چه کسی می تواندآرامش و راحتی یک زندگی بی دغدغه را با سیل هیاهوی جنگ عوض کند؟

- چه کسی می تواند از بودن در کنار خانواده و همسرش بگذرد و جدایی از محبت خانواده را به جان بخرد؟

رزمنده
رزمنده

 

 

-کیست که بتواندچشم بر لذات دنیوی ببندد،آرام و بی هیاهو به خیل جمعیتی ساده و بی پیرایه بپیوندد؟

 

 

و من معتقد و امیدوارم که هست ...حتما هست ...آن زمان که نیاز باشد باز هم همه ایران به همان صلابت دست در دست هم می دهند...

اما باید بیدار بود و هشیار ...چرا که شاید جنگ تمام شد ، اما تهاجم همچنان باقیست...

صحبت کردن از جامعه ای که شکل گرفت و صحبت از جامعه ای با ارزش های والای اسلامی و ایرانی آنقدر شیرین  است که مانند داستانهای هزار و یک شب به آن علاقمندیم و هر لحظه و هر آن در حسرت آن روزها خاطراتش را مرور می کنیم . با این همه ، حجم و عمق مسائلی به قدری گسترده است که شگفتی های آن زمان برای نسل سوم جنگ شاید قابل درک نباشد.

و این حقیقت تلخی است که ما بعد از گذشت 20 سال هنوز نفهمیدیم که چه بر سر ما گذشته است. آنقدر معجزات فراوان بر این مردم حادث شد که به کل معنا و مفهوم معجزه را فراموش کرده اند.

انقلاب اسلامی و شکست ابر قدرتهای  شرق و غرب بقدری عظیم و پر اهمیت بود که هنوز هم دنیا در شوک حاصل از آن بسر می برد. انقلاب اسلامی و وقایع بوسنی و هرزگوین، انقلاب اسلامی و وقایع لبنان و فلسطین ، هنوز هم جهانخواران عالم در حیرتند..  

اخطار

اما باید بیدار بود و هشیار ...چرا که شاید جنگ تمام شد ، اما تهاجم همچنان باقیست...

جنگ و مواجهه با ابرقدرتهای شرق و غرب ، کنترل و مهار درگیری های داخلی (منافقین و اشرار) و خارجی (جنگ تحمیلی ) ،آزاد سازی غرورآفرین خرمشهر ، نصرت خداوند در کمینگاه مرصاد و تسلیم صدام  در برابر خواسته های ملت قهرمان ایران در آخرین نامه اش.این ها همه الطاف خفیه الهی بود که خداوند بر ما و ایران ما ارزانی داشت. وامروز ماییم و پاسداشت این الطاف پروردگارمان...

رزمنده

آیا روندی را که امروز در پیش گرفته ایم کفران نعمت و ناسپاسی از این لطف بزرگ نیست؟!

 

به یاد فکه و شهیدان مظلومش ...

بسم رب الشهدا

کاش منهم دلی همچون شهیدان داشتم

تاکه دست از دامن این خاک برمیداشتم

فكه‌ مثل‌ هیچ‌ جا نیست‌! نه‌ شلمچه‌، نه‌ ماووت‌، نه‌ سومار، نه‌ مهران‌، نه‌ طلائیه‌، نه‌...
فكه‌ فقط‌ فكه‌ است‌! با قتلگاه‌ و كانال هایش‌، با تپه‌ ماهور و دشت هایش‌.
فكه‌ قربانگه‌ اسماعیل‌هاست‌ به‌ درگاه‌ خدای‌ مكه‌.
فكه‌ را سینه‌ای‌ است‌ به‌ وسعت‌ میدان های‌ مین‌ِ گسترده‌ بر خاك‌.
فكه‌ را دلی‌ است‌ به‌ پهنای‌ سیم های‌ خاردار خفته‌ در دشت‌.
فكه‌ را باغ هایی‌ است‌ به‌ سر سبزی‌ جنگل‌ امقر.
فكه‌، روحی‌ دارد به‌ لطافت‌ ابرهای‌ گریان‌ در شب‌ والفجریك‌.
فكه‌، چشمانی‌ دارد به‌ بصیرت‌ دیده‌بان‌ خفته‌ در خون‌، بر ارتفاع‌ صد و دوازده‌.
فكه‌، خفته‌ بر زیر گام هایی‌ است‌ كه‌ رفتند و باز نیامدند.
فكه‌، استوار ایستاده‌ است‌، برتر از سنگرهای‌ بتونی‌ ضد آرپی‌ جی‌.
فكه‌،هیچ‌ در كف‌ ندارد، همچون‌ بسیجی‌ ایستاده‌ در برابر تانك های‌ مدرن‌ بعث‌.
فكه‌، همه‌ چیز دارد، همچون‌ بسیجی‌ مهیای‌ سفر به‌ دیار حضرت‌ دوست‌.
قلب‌ فكه‌، در والفجر مقدماتی‌ تپید.
قلب‌ فكه‌، در والفجر یك‌ از حركت‌ بازایستاد.
قلب‌ فكه‌، در دشت‌ سُمِیدِه‌ پاره‌ پاره‌ شد.
قلب‌ فكه‌، در قتلگاه‌ رُشیدیه‌ سوراخ‌ سوراخ‌ شد.
قلب‌ فكه‌، در ارتفاع‌ صدوچهل‌وسه‌ شكست‌.
قلب‌ فكه‌، میان‌ كانال‌ِ كمیل‌ جا ماند.
چه‌ بسیار چشم ها كه‌ بر خاك‌ فكه‌ نگران‌ ماندند.
چه‌ بسیار لب ها كه‌ در سنگرهای‌ فكه‌ خندان‌ خفتند.
چه‌ بسیارروح ها كه‌ شادمان‌ درفكه‌ بالشان‌ خونی‌ شد.
چه‌ بسیار كبوترها كه‌ پر بسته‌ در فكه‌ از كانال ها پر كشیدند.
چه‌ بسیار مرغان‌ آغشته‌ به‌ عشقی‌ كه‌ در فكه‌ غریبانه‌ ذبح‌ شدند.
از فكه‌، فقط‌ باید در فكه‌ سخن‌ گفت‌ و بس‌.
از فكه‌، فقط‌ باید با اهل‌ فكه‌ سخن‌ گفت‌ و بس‌.
از فكه‌، باید برای‌ عاشقان‌ فكه‌ نشان‌ آورد و بس‌.
سوغات‌ فكه‌، چه‌ می‌تواند باشد جز مُشتی‌ سیم‌ خاردار وحشی‌؟
تحفه‌ از فكه‌، چه‌ می‌توان‌ برگرفت‌ جز پرچمی‌ سه‌ رنگ‌ خونی‌؟
یادآوری‌ از فكه‌، چه‌ می‌توان‌ با خود داشت‌ جز پلاكی‌ سوراخ‌ شده‌ بر سینه‌ از تركش‌؟
در فكه‌ بود كه‌ حلقوم ها، شمشیرها را دریدند.
در فكه‌ بود كه‌ پیكرها، كمان ها را شكستند.
در فكه‌ بود كه‌ سرها، نیزه‌ها را بالا بردند.
در فكه‌ بود كه‌ جان ها، خاكیان‌ را جان‌ بخشیدند.
در فكه‌ بود كه‌ ارواح‌ مطهر، مردگان‌ را جان‌ دادند.
در فكه‌ بود كه‌ هر كه‌ اهل‌ فكه‌ بود، روحش‌ به‌ اوج‌ پر كشید.
در فكه‌ بود كه‌ هر كه‌ آرزو می‌كرد چونان‌ مادرش‌ مفقود بماند، پیكری‌ از او باز نیامد و گمنام‌ خفت‌.


فكه‌ را دلی‌ است‌ داغدار مصطفی‌(ص‌).
فكه‌ را اثری‌ است‌ از پهلوی‌ شكسته‌ فاطمه‌(س‌).
فكه‌ را نشانی‌ است‌ از فرق‌ شكافته‌ علی‌(ع‌).
فكه‌ را تشتی‌ است‌ سرخ‌ از خون‌ حلقوم‌ حسن‌(ع‌).
فكه‌ را پیكری‌ است‌ پاره‌ پاره‌ از اندام‌ حسین‌(ع‌).
فكه‌ را درد غربت‌ پیر كرده‌.
فكه‌ را سوز هجر زمین‌گیر كرده‌.
فكه‌ را ژرفای‌ انتظار، چشم‌ به‌ زیارت‌ دوست‌ نگه‌ داشته‌.
فكه‌ را تنهایی‌ عشق‌ قداست‌ بخشیده‌.
مگر می‌شود پیامبر از فكه‌ گذر نكرده‌ باشد؟
مگر می‌شود فاطمه‌ دلش‌ در فكه‌ نسوخته‌ باشد؟

مگر می‌شود حسن‌ در فكه‌ غریب‌ نباشد؟
مگر می‌ شود حسین‌ در فكه‌ سر از بدنش‌ جدا نشده‌ باشد؟
مگر می‌ شود مهدی‌ فاطمه‌ بر فكه‌ گذری‌ ونظری‌ نداشته‌ باشد؟

خدایا بحق  پهلوی شکسته مادرمون حضرت زهرا(س)

حق شهدا رو به ما حلال کن

حجاب و عفت در کلام شهیدان ...

تقدیم به تمامی دختران پاک و نجیب ایران زمین ...

ترس دشمن از حجاب زینب است

حفظ چادر انقلاب زینب است

 امام خمینی(ره) :

این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید پنجاه سال عبادت کردید 

و خداوند قبول کند یک روز هم یکی از وصیت نامه ها را بگیرید ومطالعه کنید و فکر کنید

 این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار می کند ...

بابامون شهید ابراهیم نجاتی :

از خواهرانم می خواهم با رعایت حجاب و مسائل دینی  و اسلامی مشت محکمی به

دهن شمنان انقلاب بزنند

رئیس جمهور شهیدمحمدعلی رجایی:

خواهران ما درحالی که چادر  خود را محکم بر گرفته اند خود را هم چون فاطمه و زینب

 حفظ می کنند و هدف دار در جامعه حاضر شده اند

شهید عبدالله محمودی :

 و تو ای خواهر دینی ام چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است از خون سرخ

 من کوبنده تر است

شهید رحیم نجفی :

خواهرم محبوب باش و باتقوا که شمائید که دشمن را با چادرهایتان و تقوایتان میکوشید

حجاب تو سنگر تو است تو از داخل حجاب دشمن را می بینی ودشمن تورا نمی بیند

شهیدمحمد کریم غفرانی :

حفظ حجاب همچون  جهاد در راه خدا است

شهید حمید رضا نظام:

خواهرم از بی حجابی است اگر عمر گل کم است و نهفته باش و همیشه گل باش

شهید سید محمد تقی میرغفوریان:

از تمام خواهران می خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند

شهید صادق مهدی پور :

 یک دختر نجیب باید با حجاب باشد

شهید بهرام یادگاری :

 خواهرم حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند

شهید حمید رستمی :

به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س)قسمتان می دهم حجاب را حجاب را حجاب

 را رعایت کنید

شهید علی اصغر پور فرح ابادی :

 خواهران مسلمان حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد برادران

 مسلمان بی اعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خوهران خواهد شد

شهید علی رضائیان : شما خواهرانم و مادرانم :

حجاب شما جامعه را ازفساد به سوی معنویت وصفا میکشاند.

شهید علی روحی نجفی :

 از خواهران گرامی خواهشمندم حجاب خودرا حفظ کنند زیرا حجاب خون بهای

شهیدان است

شهید غلامرضا عسگری :

 مادرم ... من با حجاب و عزت نفس شما رشد پیدا کردم

شهید محمدحسن جعفرزاده :

ای خواهرم:قبل ازهرچیز استعمار از سیاهی چادر تو می ترسد تاازسرخی خون من

شهید محمد علی فرزانه:

خواهرم زینب گونه حجابت راکه کوبنده تر از خون من است حفظ کن

 

راستی خواهران و برادران عزیز آیا ماها داریم به رهنمود های این

 یاران حسین(ع) عمل می کنیم ؟؟!!

سه اثر ویرانگر گناه ...

 

بی مقدمه بروم سر اصل مطلب:
آیا می‌دانید با گناهی که می‌کنید، چه بلایی دارید سر خودتان می‌آورید؟
قطعا نمی‌دانید که چنین می‌کنید وگرنه چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!
اما می‌خواهم صورت شما به آتشی که به خرمن وجود خود می‌زنید نزدیک کنم تا شاید سوزی که به گونه‌هایتان می‌نشنید، شما را به هراس آورده و خدا کند که خود را عقب کشید.
حضرت زین‌العابدین علیه السلام می‌فرماید: «گناه»، سه خسارت سنگین به بار می‌آورد:

خسارت اول گناه، پوشاندن لباس ذلّت ... اََلْبَسَتْنِی الْخَطَایَا ثَوْبَ مَذَلّتِی1
گناه انسان را در پیشگاه خداوند بسیار خوار، و بی‌ارزش می‌کند. اگر این پستی و بی‌مقداری در وجود آدم بماند و با توبه، فرد به عزت و شخصیت انسانی‌اش بر نگردد، در قیامت، راه نجات بر روی او بسته خواهد بود.
سند این سخن، آیۀ نهم سورۀ مبارکۀ اعراف است که حق تعالی می‌فرماید: وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ... «خف»؛ یعنی سُبک، بی‌ارزش و بی‌مقدار....فَأُولئِكَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم بِمَا كَانُوا بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ. (همان). اینها در قیامت می‌بینند که با گناه، تمام سرمایۀ وجودشان را تباه کرده و در زندگی‌شان چیزی که در میزان قیامت قابل وزن باشد تا بر آن پاداش داده شود، نمانده است. وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولئِكَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم بِمَا كَانُوا بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ. یعنی خسران و تباهی اصل وجود؛ یعنی این قدر بی‌مقدار و بی‌ارزش شدند که انگار از آن‌ها چیزی نمانده که آن را به حساب بیاورند. اگر این گناهان ظاهر و آشکار هم باشد، در میان خانواده، جامعه و آشنایان، آبروی‌شان رفته و پیش چشم دیگران هم پست و بی‌مقدار و بی‌اعتبار می‌شوند.

خسارت دوم گناه، دوری از قرب حق ... جَلَّلَنْیِ الّّتَبَاعُدُ مِنْكََ لبَاسَ مَسَكَنَتِی
به تدریج گناه باعث دور شدنم از حضرتت شده است. این دوری تا جایی ممكن است ادامه پیدا كند که من را از هر عبادتی و خدمتی بازداشته و زمین‌گیر سازد: ثُمَّ كَانَ عَاقِبَه الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوءى‏ أَن كَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُونَ (روم: 10).
«گناه»، وقتی زمانش طولانی شود و دایمی گردد و به تعبیر خود قرآن، مَا كَانُوا یَعْمَلُونَ: پی در پی و پیوسته شود، تا وقت مرگ باعث می‌شود که تمام نیروهای معنوی انسان از دست برود و او تبدیل به ُاُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ (اعراف: 179) گردد؛ كه دیگر نمی‌تواند نه قدم عبادت بر‌دارد، و نه قدم خدمت. این گونه، «گناه»، انسان را خلع سلاح می‌کند.

خسارت سوم گناه، مرگ قلب ... وَ اَمَاتَ قَلَبِی عَظَیمَ جَنَایَتِی
امّا ضرر و خسارت سوم گناه که سنگین‌ترین خسارت است، و در بیان آن، امام زین العابدین علیه السلام خود متأثّر شده و در پیشگاه پروردگار به التماس و گریه می‌افتد: وَ اَمَاتَ قَلَبِی عَظَیمَ جَنَایَتِی: «گناه»، باعث مرگ قلب می‌شود.
وقتی قلب بمیرد خدا در افق یک مّیت، چه طلوعی دارد؟ خدا اگر بخواهد با صفاتش طلوع کند، طلوع حضرت حی در افق حی خواهد بود. هیچ وقت حضرت حی در افق میت، طلوع نمی‌کند، میّت هر کس می‌خواهد باشد.
قلب مرده، نه محلّ طلوع رحمانیت است، نه محل طلوع رحیمیت؛ نه محلّ طلوع حکمت است، نه محلّ طلوع لطف؛ نه محلّ طلوع مهر است، نه محلّ طلوع رزاقیت؛ نه محلّ طلوع ربوبیت.
امیرمؤمنان علیه السلام این قلب مرده را در سینه هر کس دید، چنین توصیف نمود: فَالصُّورَة صُورَة إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ (نهج‌البلاغه، خطبه 85).‏ قیافه، قیافه آدمیزاد است و قلب، قلب حیوان؛ یعنی دل، دلِ شتر، گاو، الاغ، سگ و گرگ است. این دل‌مردگی، خسارت «گناه» است.

اما درمان این بیماری خانمان سوز
تنها درمان گناه توبه است و توبه یعنی به سوی عزت رفتن. توبه یعنی رفتن به سوی این كه صلاح از دست رفته را برگرداند. توبه یعنی مرده را زنده کردن.

1- بحارالانوار، ج 91، ص 142 

دوستان و همراهان عزیز مارو حتما دعا کنید

یا علی و یا حق

امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت

بسم الله الرحمن الرحیم

در روز بيستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 ميلادى) در شهرستان خمين از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله عليها, روح الـلـه المـوسـوى الخمينـى پـاى بـر خـاكدان طبيعت نهاد .
او وارث سجاياى آباء و اجدادى بـود كه نسل در نسل در كار هـدايـت مردم وكسب مـعارف الهى كـوشيـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمينـى مرحوم آيه الـله سيد مصطفى مـوسـوى از معاصريـن مرحـوم آيه الـلـه العظمـى ميرزاى شيـرازى (رض) که پـس از آنكه ساليانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نايل آمـده بـود بـه ايـران بازگشت و در خمـيـن ملجأَ مردم و هادى آنان در امـور دينـى بـود. در حـالـيكه بيـش از 5 مـاه از ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتيان و خوانين تحت حمايت عمال حكومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را كه در برابر زورگـوئـيهايشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسير خمـيـن به اراك وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهيـد بـراى اجراى حكـم الهى قصاص به تهران (دار الحكـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزيدند تا قاتل قصاص گرديد
بديـن ترتبيب امام خـميـنى از اوان كـودكى با رنج يـتـيـمى آشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گرديد. وى دوران كـودكـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) كه خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آيـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانيف ) بوده است و همچنيـن نزد عمه مـكـرمه اش ( صاحبـه خانم ) كه بانـويى شجاع و حق‌جـو بـود سپرى كرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزيز نيز محـروم گـرديد .

باذکر صلواتی برای شادی روح بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی (ره)و خواندن بقیه پست روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه نوشته

پیام پیامبر به دختران

حجاب
بر دختر بودن خود ببالید.
 
وقتی باور غالب جامعه، «زن» را مایه عار میدانست و از «دختر» نفرت داشت و حتى آن را زنده به گور میساخت؛ در چنین محیطی، «اسلام» جایگاه انسانى زن را احیاء کرده و او را ریحانه؛ یعنی شاخه گلى ظریف مینامد. یکى از ارمغانهاى زیبای پیامبر، شخصیت دادن به دختر و زن میباشد. بدان حد که پیامبر(ص) میفرمود : بهترین فرزندان شما، دخترانتان می‌باشند  از خوش قدمى زن، این است که نخستین فرزندش دختر باشد. و چون به نبى خاتم بشارت دختر میدادند، می‌فرمود: گلی است که خدا، روزیش می‌دهد و تامین او با خداست. بر خود ببالید و از آن دسته دخترانى باشید که پیامبر درباره ی ایشان فرمود: چه خوب فرزندانى اند دختران محجوب! از فرصتها سود جویید. فرصت جوانی، یک غنیمت زودگذر است. پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتیست.

محمد مصطفى (ص) فرمود:

دنیا ساعتی است. زندگى کوتاه‌تر از آن است که دست کم گرفته شود. لحظات زندگى را جدّى بگیرید و فرصت جوانى را دریابید؛ «جوانی» یک نسیم رحمت است.آن گونه که پیامبر(ص) می فرمود : انّ لربّکم فی‌ایام دهرکم نفحات ألا فتعرضوا لها؛در ایام زندگیتان نسیم‌هاى رحمتى می‌‌ورزد مراقب باشید خود را در معرض آن قرار دهید.» حیا را پاس دارید. «حیا» سرچشمة همة زیباییهاست و در فقدان حیا، هیچ کار زیبایی انجام نمی شود و هیچ کار زشتى ترک نمی شود.حیا همان دگرگونى حال و انکسار و دورى گزینى از کار زشت است؛ به خصوص آنکه انسان احساس کند که ناظرى او را می‌بیند. و آگاهی و نظارت خداوند ، عامل برانگیختن حیا است. رسول خدا(ص) فرمود : «فاستحیوا الیوم أن یطَّلع الله على شیء من أمرکم؛ شرم کنید امروز از اینکه خداوند از تمام امور شما، مطلع است.» بزرگترین سرمایه دختر و زن مسلمان «حیا» است که ثمرة آن، مهار شهوت و تضمین عفّت او خواهد بود. درنگ در نوع برخورد موسى با دختر شعیب و شیوه راه رفتن این دختر که با حیا آمیخته بود، نیز براى شما الهام بخش است. پوشش مناسب را انتخاب کنید. پیامبر اسلام بر پوشش زن در مقابل نامحرم و دورى از جلوه گرى و خود نمایی اصرار مى ورزید و قرآن، همپاى توصیه به مردان در دوری از چشم چرانى و رعایت پوشش بدن از نامحرم، به زنان نیز توصیه مى کند که دیدگان خود را فرو خوابانند و عفّت پیشه کنند.

 به دو آیة ذیل دقت کنید:

۱. «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: پوشش های بلند (جلباب) خود را بر خویش فرو افکنند». ۲. «به زنان مؤمن بگو: دیدگان خود را فرو خوابانند و عفّت پیشه ساخته، دامن خود را از بیگانگان بپوشانند و زیور خویش را جز برای شوهران و سایر محارم، آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است، و روسری‌های (خُمُر) خویش را به گریبان ها اندازند تا سر و گردن و سینه و گوش‌ها پوشیده باشد، و پاهایشان را به زمین نکوبند تا آنچه از زینت پنهان می‌کنند، معلوم شود».

حجاب

همواره دانش بجویید

همواره با دانش و علم مأنوس باشید؛ زیرا «خداوند درجة آنان که ایمان آوردند و آنان که از علم بهره مند شدند، بالا میبرد». هیچ وقت از یاد گیرى و دانش آموزى خسته نشوید و به فکر فارغ التحصیلی نیفتید. این توصیه پیامبر(ص) را همواره به یاد داشته باشید که مى فرمود: «چهار چیز است که هر باهوش و خردمندى باید به آن پایبند باشد؛ شنیدن دانش ، حفظ کردن، نشردادن و عمل به دانش.» هر ظرفى وقتى چیزى در آن می گذارند، گنجایش خود را از دست می دهد مگر ظرف دانش که با افزودن آن، گنجایشش بیش تر می-شود. پیامبر(ص) مى فرمود: «زنان انصار، خوب زنانى هستند! شرم، مانع فقاهت آنان در دین نمی شود.» بهترین مطالبى که شایسته است دختران جوان یاد بگیرند، چیزهایی است که در بزرگسالى مورد نیازشان باشد و بتوانند در زندگی اجتماعى از آموخته هاى دوران جوانى خود، استفاده نمایند. قدردان والدین خود باشید. در خوبى کردن، کرنش و فروتنى به پدر و مادر خود ، کوتاهى نکنید؛ خوشا به حال کسى که پدر و مادرش را نیکى کند! شخصی درباره دوست داشتنى ترین کار از پیامبر سؤال کرد و آن حضرت نخست به «گزاردن نماز اوّل وقت» اشاره فرمود و آنگاه از «نیکویى به پدر و مادر » یاد کرد. روزی خواهر رضاعى پیامبر اکرم(ص) به نزد آن حضرت آمد؛وقتى به او نگریست، از او شادمان گشت و ملحفه اش را گسترد و او را بر آن نشاند. سپس روى کرد و با او سخن گفت و به صورتش خندید. آنگاه خواهراش برخاست و رفت و برادراش آمد.رسول خدا(ص) چنین احترامى به او نکرد. لذا به حضورش عرض شد: ای رسول خدا ! با خواهرش رفتارى کردى که با او در حالى که مرد است، چنین نکردی!؟ فرمود: «چون او نسبت به پدر و مادرش نیکوکارتر از برادرش بود.»

منبع : فصلنامه کوثر

ترکش های نگاه حرام ...

به نام خدائی که حضرت زهرا را آفرید

 

 تامقام والای زن را به جهانیان نشان دهد .

 

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم  

 
ترکش های نگاه

آیا آمار مصدومین «ترکش نگاه» را دارید ؟ آیا ضاعیعات

«تیرهای مسموم نگاه»را میشناسید؟آیا ضایعات «تیرهای مسموم نگاه»

 را میشناسید ؟ آیا میدانید چه تعداد ، مبتلایان به ویروس هوس دربستر

گناه آرمیده اند ؟خواهران ما باید در «سنگر حجاب» موضع بگیرند و برادران

 ما باید با «واکسن تقوا» خود را واکسینه کنند،و گرنه عوارض «نگاه»

 و «بدحجابی» دامن دو طرف را میگیرد

 

اختلاط دختر و پسر در زمان امام علی (ع)

  

حضرت علی (ع) 

 

  وقتی به کوفه رفتند، دیدند گویا آنجا همان وضعیت جاهلی است

 

  در مسیر خانمها و آقایان با هم روبرو می شدند

 

   حضرت اعتراض می کنند که به من خبر رسیده است که

 

   زنان شما در راه با مردان نامحرم برخورد می کنند و با هم تلاقی دارند

 

  (آیا امام زمان ما به ما اعتراض نمی کند ؟)

 

  حضرت بعد خطاب به زنان و مردان فرمودند: 

 

 "آیا حیا نمی کنید که با هم روبرو می شوید ؟"  

 

و بعد فرمودند:

 

  "لعنت خدا بر کسی که غیرت نداشته باشد "

 

  و نیز فرمودند:"لا یغار ؟" 

 

 یعنی چرا بی غیرت شده اید ؟

 

 چرا راحت در عبور و مرورتان با یکدیگر روبرو می شوید ؟

 

 قابل توجه اینکه آنها نه به هم دست می دادند و نه شوخی می کردند

 

  هیچ کدام از این ها نبود بلکه با یکدیگر روبرو می شدند.

 

  کمی فکر کنیم به رابطه ها به کارهامون و...

 

  بیائید برای استقبال از تنها معصوم باقیمانده عالم خود را آماده کنیم

تهاجم خاموش از زبان رهبر حسینی

 

   بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی وقته می خایم در مورد تهاجم فرهنگی جنگ نرم یا... حرفی بزنیم که وقتش رو نداشتیم دونبالش بریم  ولی خوب داشتیم یه برنامه رو نگاه می کردیم که مقام معظم رهبری امام خامنه ای داشتند در این باره صحبت می کردند....  ما هم بهترین کار دونستیم سخنان این مرجع بزرگ شیعه  رهبر و نائب بر حق آقا امام زمان(ع)رو روی کاغذ بیاریم و تو و بمون بذاریم شاید خیلی ها شنیده باشند ولی خوب برحسب وظیفه و مسئولیتی که ما در قبال این مسئله داریم باز میاریمش ..... :

تهاجم فرهنگی مثل خود کارفرهنگی کار آرامی است کار بی سر و صدایی است اون کار بد و اصلی و حرکتش رو شما تو کوچه وخیابان نمی بیند گفت چه کار می کنی گفت دهل می زنم گفت چرا صداش در نمی آید گفت فردا صدای دهل من در می آید  ...صدای تهاجم پنهانی و زیر زیرکی دشمن اگر شما ملت بیدار نباشید اگر شما عناصر فرهنگی بیدار نباشیدخدایی نکرده اون وقتی درمیاد که دیگه قابل علاج نیست ... یکی از راه های تهاجم فرهنگی این بوده که سعی کنند پایبندی های متعصبانه به ایمان که همان چیزهایی است که یک تمدن را نگه می داردمنصرف کنند و کم رنگ همون کاری که در اندلس وقرن های گذشته کردند جوانها رو ریختند در عالم فساد و شهوت رانی و می گساری این کار الان دارد انجام می شود....به ملت ایران عرض می کنم ای ملت بزرگ وشجاع ایران شما سالهاست باقدرت دشمنی را که انقلاب از این کشور بیرون راند پشت در نگه داشتید و نگذاشتید این دشمن از هیچ منفزی وارد شود به هوش باشید این معنی حرفای مکرر من در این چند ساله است که عرض می کنم به ملت ایران به مسئولان که دشمن درسدد نفوذ است هر پنجره ای پیدا کند نفوذ می کند ...

عزیزان ما در هر جا و مکانی و ... فعال هستیم باید به گفته رهبر عزیز این پدر

مهربانمون سرلوحه همه کارها و فعالیت هامون مبارزه با فساد و تهاجم فرهنگی باشه

 نوشته هامون ... کارهامون ... رفتارمون ... پوششمون ... و... همه و همه و همه .... که

انشالله در روز قیامت سربلند و سرافراز باشیم و با رویی گشاده و شاد رو به شهدا و امام

بکنیم و ... جواب گو باشیم  که ما حافظان خوبی برای این گوهر  این انقلاب این

  امانت بودیم

.... انشالله ....

راستی وعده ما فرزندان روح الله  روز ۲۲ بهمن

(یا علی و یا حق)

یه درد دل ... و داستان زن علوی

 

سخن اول (درد دل دختران شهید):

ناخداگاه باز این پست رو خوندیم و حالی پیدا کردیم کم نداشتیم در طول تاریخ از این شجاعت ها و از خود گذشتگی ها برای حفظ عفت و پاک دامنی ... راستی دوستان عزیز آبجی ها داداشی ها چی به سر ماها اومده که زدیم خاکی ؟؟!! چرا چه بلایی سر ماها آوردن عفت ها و حجاب ها و غیرت ها کجا رفته این مملکت همونیه که میلیون ها شهید برا آزادگی برا عفت و برا سعادت من و تو داده ماها کجا زندگی می کنیم واقعا این ایران همون ایرانی هستش که سردار جنگل ها داده شیخ فضل الله نوری ها و شیخ محمد خیابانی ها و مدرس ها و شریعتی ها مطهری ها و میلیون ها جوان و نوجوان که هنوزمحاسن دار نشده بودن ولی رفتن برای من برای تو برا آزادی ما برای پاکی ما برای سعادت ما ؟؟!!

واقعا ماها از همون نسل و ریشه هستیم ؟؟!! نمی دوم چی بگم ... جز شرم از اعمالم و از جامعه کنونی و از وضع این مملکت چیزی ندارم بگم فقط خدا بهمون رحم کنه  می دونی چرا؟؟!! روز قیامت آره  اون روز چه جوابی داریم بدیم به شهدا  به تمام کسانی که برای سعادت ایران جان خودشون رو دادن ...؟؟!! اینم یه تلنگر بود از دو خواهر دو فرزند شهید اول به خودشون که بدونن کی هستن و از نسل و ریشه چه لاله هاسرخ بهشتی و بعد به تمام جوونا و تمام کسانی که شاید یه روزی این مطلب رو خوندن ...

و اما ادامه پست :

گروهی از زنگیان و اوباش بصره دختری علوی را گرفتند و خواستند با او بی عفتی کنند

دختر گفت: من دعایی دارم که اگر آن را بخوانید شمشیر بر شما کار گر نیست. برای این

که سخن مرا آزمایش کنید به هر زوری که دارید شمشیری به من بزنید اگر کارگر نیفتاد

بدانید به سبب این دعا است .

یکی از آنها شمشیری بر وی زد و دختر روی زمین افتاد و مرد تازه آنها فهمیدند که

غرض دخترحفظ عفت خود بوده و جان خویش را بر سر این مطاع گران بها نهاده است.

 

خدا بحق شهدا به تمام زنان ما حیا و عفت فاطمی بده

 و به تمام مردان هم غیرت حیدری

حفظ چادر انقلاب زینب است ...

                     یا زهرا (س)مددی بی بی جان

 

بشنو از چادر که در توصیف زن             تار و پودش با تو می گوید سخن

تـــار و پـــودم را شـــرافت تافته          تـا شــرافت را به عـــصمت بافتـه

 

در کــلاس حـــفظ تقوا و شـرف          دختران درّند و چــادر چون صــدف

بهترین سرمایه زن چادر است            زانکـه زن را زیـنت زن چـادر است

 

حـفظ چـــادر در سـرای اقــتدار           دخــــتران را هـست تــاج افـــتخار

حفظ چادر حفظ دین و مذهب است       شـــیوه زهـــرا و درس زینب است

 

حفظ چادر سدّ فحشا می شود        رو ســفیدی نــزد زهــرا می شود

حفظ چادر چاره ساز کارهاست        حــافظ گــل از هـجوم خـارهاست

 

                                 حفظ چادر زخمها را مرهم است  

                                 دست درّ بـر سینه نـامحرم است

 

 

                           o1aigx2x7xl7t05vsev8.jpg

 

سلام خدمت تمام دوستان و همراهان عزیز وب دختران شهید ... خیلی تحت تاثیر

قرارگرفتیم باخوندن نظرات و پیشنهادات و حرفای دل دوستان گلمون! فکرشم نمی کردیم

رفتن یا تموم شدن کار این وب اینقدر سخت باشه و برا خیلی ها مهم ... و ناخداگاه اشک

 از چشای ما ... خوشحالیم حداقل زره ای حضور و فعالیت ما باعث دلگرمی و مورد توجه

 بعضی قرار گرفته که برای ماندن ما اینقدر ...!!چیزی نداریم در جواب این همه لطف و عشق

 جز ماندن در این سنگر و سکوت و صبر ... از تمام شما عزیزان هم سنگری التماس دعاداریم

خصوصا اون زمانی که دلای مهربونتون آسمونیه ...

 

حرف اخر : شهید حاج حسین اجاقی:

 

بار الهی از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر باید شهید بشویم تا

آینده بماند؟! هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود و هم باید شهید شویم تا فردا بماند؟!عجب

دردیست چه می شد که امروز شهید می شدیم و فردا زنده و دوباره شهید می شدیم ... 

 

 ... روحش شاد ...

 

یا علی و یاحق

خدا نگهدار شاید برای همیشه ...

..... بسم الله نور ....

سلام به تمامی  دوستان و همران  عزیز وبلاگ دختران شهید ... عزیزان به علت مشغله

 زیاد و نداشتن وقت کافی برای رسیدن به کارهای مربوط به وبلاگ و ادا نشدن حق

 مطالب و اینکه شاید دیگه اصلا نتونیم آپ کنیم تصمیم به حذف وبلاگ گرفته ایم !!! و

 رسم ادب دانستیم اول پستی بزاریم و به تمامی دوستان اطلاع بدیم  و حلالیتی و بعد

 وبلاگ رو حذف کنیم ... از تمام کسانی که وب مارو لینک کردن و به ما سر زدن و با

کامنت هاشون به مادلگرمی دادن و در کنار مابودن تشکر می کنیم و  بهترین هارو

براشون  ارزومندیم شاد باشید و حسینی ...

مارم تو خلوت هاتون دعا کنید

یا علی